«مینو» کاراکتر سخت، اما جذابی بود

  نساج از سختی های بازی در چنین نقشی گفت و بازتاب خوبی که بین مخاطبان داشته است. گرچه اغلب بازیگران این مجموعه معتقدند که سکانس های زیبا و تاثیرگذاری به دلیل ممیزی از سریال حذف شده که می توانست به باورپذیرتر کردن کار کمک شایانی کند. وی همچنین درباره نقش مینو نکاتی را متذکر شد که در ادامه می خوانید:
  با توجه به اینکه روزهای پایانی پخش سریال «مینو» را پشت سر می گذاریم، می گویید که این روزها مشغول بازی در چه کاری هستید؟
– پیشنهادهایی شده که در حال مطالعه فیلمنامه هستم و هنوز حضورم در هیچ کدام قطعی نشده است.
قرار بود که فصل دوم مجموعه «آسپرین» هم ساخته شود که گویا همه چیز منتفی شد!
– از آنجایی که عده ای نسبت به فصل یک این سریال کم لطفی کردند و به جای خرید دی وی دی سریال را با دانلودهای غیرقانونی تماشا کردند، سرمایه برنگشت. ضمن اینکه آقای نجفی خودش سرمایه گذار بود و ما اسپانسر نداشتیم. از طرفی هر کاری به هر حال باید توجیه اقتصادی داشته باشد.اما خب خود کارگردان چند وقت پیش توضیحی در این باره داده بودند که سریال به فصل دوم می رسد یا نه.
اگر ساخته می شد، شما هم قطعا حضور داشتید. این طور نیست؟
– بله اتفاقا نقش مهناز که من بازی می کردم قرار بود در فصل دوم پررنگ تر هم شود.
یکی از اتفاقات خوب سریال «مینو» حضور چهره های جدید و کمتر جراحی زیبایی شده در این سریال بود که شاید در ابتدا برای کارگردان ریسک بود، اما در ادامه مخاطب توانست به خوبی با این کاراکترها ارتباط برقرار کند.
– من را آقای نجفی به این سریال معرفی کرد و دقیقا به ایشان گفته بودند که ما بازیگری که جراحی زیبایی کرده باشد نمی خواهیم.
متاسفانه جراحی های زیبایی اغلب بازیگران هم به معضلی در سینما و تلویزیون تبدیل شده! بگذریم. با توجه به اینکه شما هم تجربه کار برای شبکه نمایش خانگی را دارید و هم تلویزیون و محدودیت هایی برای بازیگران خانم وجود دارد، فضای کار را چطور دیدید و اینکه باز هم پیشنهاد سریال تلویزیونی داشته باشید می پذیرید؟
– فکر می کنم نه فقط برای من بلکه برای اغلب بازیگران در انتخاب پیشنهادهایی که می شود، کاراکتر حرف اول را می زند. اینکه کاراکتری که پیشنهاد می شود، چه شخصیتی در قصه داشته باشد. بنابراین اگر آن کاراکتر برای بازیگر جذابیت داشته باشد و به عنوان بازیگر ذهنت را قلقلک بدهد و آن نقش ذهنت را درگیر کند، آن وقت است که دیگر محدودیت ها برایت مهم نیست. از این رو فکر می کنم نقش و اینکه چقدر جای کار داشته باشد و اینکه چقدر می تواند توانایی های بازیگری را به چالش بکشد برای بازیگر مهمتر است و می تواند اگر محدودیت و سختی هم در کار هست تحمل کند. بنابراین تفاوت و ویژگی های نقش و کلیت کار است که باعث جذب بازیگر می شود و ترغیب به بازی در قالب آن نقش می شود. اصلا همین ویژگی هایست که کار ما را جذاب می کند.
اینکه من مهدیه نساج هستم، اما می توانم مهناز و یا مینو باشم با ویژگی هایی که این کاراکترها دارند. یعنی هر چقدر نقش و ویزگی هایش از زندگی عادی من دورتر باشد و من تلاش کنم تا بتوانم شخصیت دیگری در یک اثر باشم، جذاب تر می شود. از طرفی وقتی برای من جذابیت داشته باشد، قطعا برای مخاطب هم می توان جذاب و دیدنی باشد. درباره محدودیت های کار در تلویزیون هم باید بگویم که به هر حال تلویزیون محدودیت های خودش را دارد و کار را سخت تر می کند. اما باز هم می گویم کاراکتر اگر جذاب و خاص و متفاوت باشد، می توان سختی ها و محدودیت های کار را نادیده گرفت.
  فکر می کنم مینو از آن نقش های خاص اما سختی بود که کار کردید. مینو بین عشق و فرزندش باید یکی را در اولویت قرار می داد.
– می توانم بگویم که بخش خیلی زیادی از کار بداهه بود. البته فیلمنامه بسیار خوبی هم این سریال داشت. اما دیالوگ های من و ایمان به عنوان مادر و فرزند خیلی هنگام کار شکل گرفت و اتفاق افتاد. به هر حال چون من خودم هم مادر هستم و دختر دارم و به همین دلیل خیلی خوب توانستم با ایمان ارتباط برقرار کنم.
  در فضای مجازی و هم در برخوردهایی که با مردم داشتید، چه بازخوردی از مخاطبان سریال گرفتید؟
– من بازخوردهای خیلی خوبی از این سریال گرفتم، اما سعی می کنم خیلی روی آن حساب نکنم. به این خاطر که اغلب افرادی که من را در فضای مجازی دنبال می کنند و یا پیام می گذارند قطعا من را دوست دارند. بنابراین خیلی نمی توان به این آمارها و ارقام ها اعتماد کرد و گفت که همه سریال و بازی من را دوست داشتند. خیلی دوست دارم نظرات مخالف را هم بگیرم و ببینم آنهایی که کار و بازی من را دوست نداشتند دلیلش چه بوده است.
البته از زمانی که مینو درباره رضا دچار تردید شد، فکر می کنم نظرات مخالف هم گرفته باشید؟
– اتفاقا ما دوست داشتیم که این اتفاق در داستان بیفتد و بیننده مینو و تردیدهایش را ببیند و در این باره نظر بدهد و او را قضاوت کند. اما من در مصاحبه دیگری هم این نکته را گفتم که نقطه ضعف و پاشنه آشیل هر مادری، فرزندش است. زن از زمانی که مادر می شود، دیگر نمی تواند بدون در نظر گرفتن فرزندش تصمیم بگیرد و در ذهن هر مادری اولویت فرزندش است. با توجه به این مسئله مینو در مقابل رضا و عماد در یک مثلثی قرار می گیرد که دو تا ارزش بزرگ زندگی اش در آن قرار دارند. یعنی بزرگترن ارزش های زندگی هر زنی مادرانگی و عشق است و مینو هم در این دوراهی قرار می گیرد که طبیعتا هر مادر نرمالی فرزندش را در اولویت قرار می دهد. به هر حال تردیدهایی هم در این زمینه وجود دارد. چون مینو زن کاملا سنتی نیست که بگوید قطعا ایمان. اما با وجود اینکه شناختی از عماد و شخصیت او ندارد، اما تلاش می کند که به خواسته عماد تن ندهد ولی مینو به سمت کسی گرایش پیدا می کند که به نفع و صلاح ایمان است.
  جالب اینکه مینو در قسمت های نخست سریال و ابراز علاقه رضا نسبت به خودش خیلی سرد برخورد می کرد!
– بله اتفاقا این سوال و یکی از همکاران شما هم از من پرسید. ببینید به هر حال مینو باید یک ماسک سرد می داشت. به خاطر اینکه زنان قوی ناچارند تا جلوی بروز احساساتشان را بگیرند. چون انسانها و به خصوص زن ها اگر نتوانند جلوی احساساتشان را بگیرند از نگاه دیگران خیلی قوی به نظر نمی آیند. در حالی که من با این قضیه مخالفم اما این واقعیت جامعه است. ضمن اینکه مینو یک زن مطلقه است و همین امروز و در جامعه امروزی هم زن مطلقه آنچنان که باید جایگاه واقعی خودش را پیدا نکرده، چه برسد به دهه ۵۰ و ۶۰ که به همین دلیل مینو مجبور است ماسک سرد و قوی داشته باشد. از طرفی مینو پرستار است و از این رو ناچار است تا شغل و احساساتش را از هم جدا کند. برای همین فضای کلی این شخصیت سرد به نظر می رسد. اما در ادامه که ماسک ها کم کم می افتد، آدم ها ذات خودشان را نشان می دهند و بیننده بیشتر با شخصیت شکننده و احساساتی مینو آشنا می شود. به هر حال امیدورام همانطور که من مینو را دوست داشتم، مخاطبان سریال هم این کار را دوست داشته باشند و تا پایان با این کاراکترها همراه باشند.

---

منبع: بانی فیلم/ زینب علیپور