تبیان، دستیار زندگی

نبرد در کانال ماهی؛ عملیات کربلای ۵ چگونه شکل گرفت؟

نویسنده کتاب که راوی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله در عملیات کربلای ۵ بوده، کوشیده است عملکرد لشکر را با استفاده از اسناد و منابع مرکز به رشته تحریر درآورد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عملیات کربلای۴

کتاب «نبرد در کانال ماهی» تالیف مهدی حاجی خداوردی خان، درباره لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) در عملیات کربلای ۵ است که از سوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس چاپ و منتشر شده است.

نویسنده، این کتاب را به همه شهیدان و رزمندگانی تقدیم کرده که در عملیات کربلای ۵ (محور کانال پرورش ماهی) قیامتی به پا کردند، حماسه‌ها آفریدند و بوی خوش مجاهدتشان در هفت آسمان پیچید.

کتاب «نبرد در کانال ماهی» در ۹ فصل با عناوین شوق حضور، تلاش برای آمادگی، موج دوم، کانال پرورش ماهی، شب سرنوشت‌ساز، بلیط بازگشت، جنگ نابرابر، یک اتفاق، آخرین روز و ضمیمه‌ها، کتابنامه، نمایه، تصاویر و نقشه‌ها است. نویسنده کتاب که راوی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله در عملیات کربلای ۵ بوده، کوشیده است عملکرد لشکر را با استفاده از اسناد و منابع مرکز از جمله دفترچه راوی، نوار صوتی، پیاده نوار، گزارش عملیات و اسناد نظامی مرتبط با عملیات کربلای ۵ و مصاحبه‌هایی که هنگام نگارش متن با بعضی از فرماندهان و رزمندگان لشکر داشته است استخراج و به رشته تحریر درآورده است.

جنگ عاشورایی در کانال پرورش ماهی


در فصل چهارم این کتاب «جنگ عاشورایی» آمده است: «در نفربر m۱۱۳  فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله، صدای محقق از بی‌سیم شنیده می‌شود که کوثری گزارش می‌دهد: بچه‌ها الحمدلله موفق شدند تا الان جلو عراقی‌ها بایستند اما هیچ مهماتی نداریم. از نیروهای ما که سمت چپ (خاکریز مقطعی ناس و خلق) هستند ۲۰ نفر مانده‌اند. هوا که تاریک شد حواس‌تان به نیرو باشد ما نیرو نداریم. مقاومت شجاعانه رزمندگان گردان جبیب و اجرای آتش موثر توپخانه خودی اگرچه مانع پیشروی نیروهای دشمن شده است ولی حفظ آراسش هجومی تانک‌های دشمن بیانگر عزم فرماندهان عراقی برای باز پس‌گیری این منطقه است. شاید یکی از دلایل استمرار پاتک‌ها این باشد که فرماندهان عراقی با توجه به آتش غیر مستمر توپ‌ها و دفاع و هجوم گسسته و پراکنده رزمندگان به کمبود مهمات سنگین و سبک در جبهه خودس پی برده باشند. بنابراین با وجود ناکامی در پاتک قبلی بار دیگر با استفاده از چند دستگاه تانک و دو دستگاه ایفای حامل نیروهای پیاده به سرعت هجوم آورده‌اند. اما این بار از جناح چپ (خاکریز مقطعی شمس) شلیک تیرهای مستقیم و پی‌درپی تانک‌ها و رگبار مسلسل‌های آن‌ها نیروهای گردان حبیب را زمین‌گیر می‌کند. دو دستگاه ایفا که از پشتیبانی موثر واحد زرهی برخوردارند تا آستانه خاکریز مقطعی توحید پیش می‌آیند و نیروهای دشمن سریع از ایفاها بیرون می‌پرند و به صورت گله‌ای در حال‌که با مسلسل‌های خود بلاانقطاع به سمت رزمندگان شلیک می‌کنند به سوی خاکریز فلق پیش می‌آیند. در این هنگام تعداد اندکی از نیروهای گزوهان قیس(حدود ۱۰ نفر) که دیگر تاب مقاومت ندارند و کاملا خود را در معرض اسارت می‌بینند عقب‌نشینی می‌کنند. قوای دشمن سرمست از اقدام جسورانه خود را به تعقیب نیروها می‌پردازند و به آنان با مسلسل شلیک می‌کنند که بر اثر آن، تعدادی از رزمندگان مجروح و تعدادی شهید می‌شوند. (ص ۱۷۵. ۱۷۶)

شب سرنوشت‌ساز با نشست فرماندهان


بخشی از این کتاب به «نشست فرماندهان» در عملیات نبرد در کانال ماهی می‌پردازد که می‌خوانیم: «معاونان گردان بخشی و اکبری، پس از برقراری ارتباط با محقق از محل استقرارش مطلع و به او ملحق می‌شوند. چهره خسته و خواب‌آلود محقق گویای سختی نبردی است که تا ساعت‌ها با دشمن داشته است. خواب در چشمان محقق موج می‌زند اما با دیدن حاج نصرت لبخند رضایت بخشی بر لبانش می‌نشیند. همدیگر را در آغوش می‌کشند و پس از سلام و علیک و تعارفات معمول هر سه از سینه‌کش دژ رشید بالا می‌روند و داخل کانال روی دژ می‌شوند و رو به مواضع دشمن می‌نشینند. محقق وقایع را برای اکبری شرح می‌دهد و تاکید زیادی روی مناطق آسیب‌پذیر به خصوص در جناح چپ (که به نوک شمشیری کانال ماهی منتهی می‌شود) می‌کند. دو فرمانده تمام زوایای نبرد را اعم از نقاط قوت و ضعف دشمن و خودی و چگونگی الحاق با یگان‌های مجاور را تجزیه و تحلیل می‌کند. سعید سلیمان هم به سنگر تاکتیکی مرتضب قربانی رفته تا چگونگی اجرای عملیات امشب را با فرمانده لشکر ۲۶ کربلا برنامه‌ریزی و هماهنگ کنند. کوثری به قرارگاه کربلا رفته تا همانند سایر فرماندهان یگان‌ها به ماموریتی که فرمانده قرارگاه در حال تشریح آن است توجیه شود. گویا مهم‌ترین موضوع در محور کانال ماهی عدم الحاق بین لشکرهای ۳۱ عاشورا و ۲۵ کربلا، نیز حضور دشمن در آستانه سر پل‌های منطقه ۵‌ضلعی، سر پل غرب کانال ماهی و ورود نیروهای احتیاط عراقی است که به تازگی وارد منطقه شده‌اند.

همچنین در ادامه آمده است: « ایزدی فرمانده قرارگاه نجف، که در قرارگاه کربلا حضور یافته است با اظهار نگرانی از این اوضاع سه راه‌‎کار پیشنهاد می‌کند. او معتقد است یگان‌های موجود با توجه به صدمات آنها و آشفتگی‌ها سازمان‌شان بعید است بتوانند در منزطقه پدافند کنند، بنابراین سه اقدام باید انجام داد: ۱) باید برنامه آتش یگان‌ها سریع مشخص شود که آنها را به سرعت پای کار بیاورد. ۲) توپخانه و ادوات باید تقویت شوند. ۳) راه‌های مو اصلاتی و عقبه‌های نامناسب خود را باید به سرعت ترمیم کمیم و آنها را توسعه دهیم. در واقع با ورود یگان‌های تازه‌نفس عراقی‌ باید زمینه ادامه نبرد در پنج‌ضلعی و غرب کانال ماهی را قطعی دانست، البته با باز شدن جاده شلمچه در ظهر امروز امید گشایش جبهه جدید علیه دشمن (در محورهای دیگر منطقه عملیات) افزایش یافته است و یگان‌های تحت امر قرارگاه‌های نجف و قدس با سرعت بیشتری می‌توانند وارد منطقه شوند. باقری با استناد به گزارش شنود هم از لشکرکشی دشمن می‌گوید و هم از وضع روحی آنها: «دشمن ۱۰۰ تانک جلو خطوط لشکرهای ۲۷ محمد رسول‌الله، ۲۵ کربلا و ۴۱ ثارلله پیده است و دائما تیپ‌های جدید وارد منطقه می‌کند. ضمن آنکه برخی فرماندهاشان اعلام کرده‌اند که ایرانی‌ها خیلی مقاومت می‌کنند و نیروهای خودشان فرار می‌کنند. محسن رضایی فرمانده کل سپاه و عملیات نیز پس از استماع گزارش‌ها و دیدگاه‌های فرماندهاان با اشاره به تمرکز دشمن روی جبهه پنج‌ضلعی و غذب کانال ماهی بر این عقیده است که حتما باید در شب جاری یگان‌ها توان‌شان را صرف تصرف جاده آسفالت غرب کانال دهنه پنج‌ضلعی کنند و تا رودخانه اروند پیش روند و در غرب کانال ماهی یگان‌های عملیاتی باید عزم خود را برای تصرف پل‌های دوم و سوم (فضیلت و رحمت) جزم کنند. بنابراین قرارگاه‌های قدس و نجف عملیات‌های کلیدی و حساس را باید انجام دهند. (ص۱۹۴ و ۱۹۵)

یک اتفاق؛ چهار ساعت بحرانی


براساس اطلاعات جمع‌آوری شده پیش‌بینی می‌شود با آغاز روشنایی آسمان، عراقی‌ها (که پیش از این با استفاده از یک سپاه در محورهای مختلف به مقابله و نیز به اجرای پاتک علیه رزمندگان مبادرت کرده‌اند) از امروز با دو سپاه وارد عمل شوند به طوری که حرکت سپاه چهارم یه سمت قرارگاه کربلا و حرکت سپاه سوم به سمت قرارگاه قدس خواهد بود. چند دقیقه از ظهور و تابش اشعه‌های خورشید در منطقه نبرد نمی‌گذارد که همانند روزهای قبل ـ پاتک سنگین دشمن شروع می‌شود. نیروهای عراقی با استفاده از رخنه میان دو لشکر ۱۰ سیدالشهدا و ۷ ولی‌عصر در ناخیه جنوبی (نوک شمشیری کانال ماهی) از همان ابتدا فشار شدیدی را آغاز می‌کنند. فرمانده کل سپاه در پی آگاهی از فشار عراقی‌ها در جبهه روبه‌رو و احتمال حمله نیروهای لشگر گارد از پل‌های فضیلت و رحمت در کانال زوجی و با احساس نگرانی از سقوط جبهه غرب کانال ماهی، دستور مقاومت تا آخرین نفر را به یگان‌های درگیر ابلاغ می‌کند. عباس کوثری نیز متعاقبا با علی درویشی، کاظمینیو عاطفی تماس می‌گیرد و با لحنی شورانگیز و با جملاتی حماسی نظیر برادران  امروز عاشورا است. به خدا توکل کنید. کربلا را زنده نگه دارید. روحیه فرماندهان را برای مقاومت در برابر تهاجم عراقی‌ها تهییج می‌کند. قوای عراق با شدت تمام مواضع رزمندگان را زیر آتش قرار داده‌اند وسعت کم و محدود زمین نبرد، تمرکز دقیق آتش‌بارها و شلیک مستمر تانک‌های عراقی نه تنها امکان تحرک رزمندگان را کند کرده بلکه لحظه به لحظه بر تعداد مجروحان و شهدا افزوده می‌شود. (ص ۳۶۲ و ۳۶۳)

تاکتیک دشمن، تاکتیک خودی؛ آخرین روز


ساعت ۷صبح بیش از ۱۵۰ ساعت از آغاز عملیات کربلای ۵ بین دو نیرو می‌گذرد و اکنون در صبح هفتمین روز جنگ، منطقه نبرد در غرب کانال ماهی آرام شده و گه‌گاهی توپ‌ها و واحدهای ادوات دو طرف به سمت مواضع همدیگر شلیک می‌کنند. این اقدامات تا ظهر ادامه می‌یابد و عراقی‌ها با استفاده از آتش تانک و ادوات و گاه هلی‌کوپتر مواضع رزمندگان، به خصوص پل ارتباطی کانال ماهی را هدف قرار می‌دهند. به نظر می‌رسد دشمن در طرح خود تجدید نظر کرده، زیرا علائم و اقدامی تاکتیکی برای هجوم و اجرای پاتک سنگین در یگان‌هایش دیده نمی‌شود. تحلیل فرماندهان در قرارگاه خاتم و نیروی زمینی سپاه بر این فرض استوار است که این تفییر روش متاثر از تلفات و خسارات سنگینی است که متحمل شده‌اند و آنها نیز به بازسازی و تجدید قوا دارند. رفتار دشمن حکایت از چرخشی محسوس برای اداره جنگ و کسب زمان دارد و برخلاف روزهای اول عملیات حفظ نیرو را بر تصرف زمین‌های از دست داده ترجیح داده است. (ص۴۱۷)

همچنین در این کتاب درباره روز آخر و حال و هوای رزمندگان و سخنرانی فرمانده کوثری، آمده است: «همه فرماندهان گردان‌ها و مسئولان واحدهای پشتیبانی لشکر به دستور فرمانده لشکر در موقعیت شهید چمران در یک سنگر اجتماعی تجمع کرده‌اند. فرمانده لب یه سخن می‌گشاید: برادران عزیز خوش آمدید. می‌دانم که خسته‌اید و باید به کارهایتان برسید غرض از تشکیل جلسه بررسی آخرین وضعیت لشکر است. ابتدا جا دارد از زحمات، فداکاری‌ها، استقامت‌ها و جنگندگی شما و همه رزمندگان عزیز تشکر می‌کنم و درود و سلام و صلوات می‌فرستم به روح همه شهدای اسلام و جنگ تحمیلی و شهدای بزرگوار لشکر ۲۷ محمدرسول‌الله (ص) و از خداوند بزرگ برای همه علو درجات و برای مجروحان توفیق و آرزوی سلامتی داریم. امروز قریب ۸ روز از آغاز عملیات کربلای۵ می‌گذرد، عملیاتی که هر شب بدون استثناء یگان‌ها و از جمله لشکر ۲۷ یا به دشمن هجوم برده‌اند یا در جهت دفع پاتک‌ها، درگیری‌های سختی را پشت سر گذاشته‌اند در این مدت استمرار عملیات‌های ما در تصمیم‌گیری‌های دشمن اخلال ایجاد کرده و نتوانسته خودش را در مقابل ما پیدا کند و به واسطه صدمات خسارات و تلفاتی که دیده فرصت بازسازی هم پیدا نکرده است. آنچه مسلم است سرعت عمل ما فرصت را از دشمن سلب کرده و ابتکار را از دست او خارج ساخت. الان عراقی‌ها هم در اضطراب به سر می‌برند زیرا دیدیم دشمنی را که توانسته بود در عملیات کربلای ۴ جلوی ما را بگیرد و پیروزی برای خودش کسب کنند چنان در این عملیات غافلگیر شد که ناگهان مواجهه با عملیات سرعتی ما شد و به دلیل آنکه گمان نمی‌کرد ما پس از عملیات ۴ با این سرعت عملیات دیگر را انجام دهیم دچار آشفتگی شده و سراسیمه علیه رزمندگان ما عمل می‌کند. دشمن خیلی اضطراب دارد یگان‌هایشان را بدون آنکه منطقه را شناسایی کنند وارد میدان می‌کنند... باید با اقدامات مهندسی علاوه بر تحکیم مواضع و احداث مناسب و جدید، ضریب تامین امنیت جانی نیروهای‌مان را در خط افزایش دهیم. باید بتوانیم این زمینی که برای مانور زرهی دشمن مناسب است را محدودش کنیم. باید سر پل‌مان را گسترش دهیم تا دسترسی دشمن به مواضع‎مان راحت و آسان نباشد. انشالله کار مهندسی که تمام شود با یکی دو حرکت آفندی محدود که انجام دهیم قادریم حساسیت دشمن و طعمش را برای تصرف اینجا (کانال ماهی) از بین ببریم. (ص۴۲۴)

در میان سخنرانی فرمانده، رزمنده‌ای وارد سنگر می‌شود و پاکت مهر شده‌ای را که قید فوری روی آن چاپ شده به فرمانده می‌دهد. کوثری پاکت را باز می‌کند به آرامی یک بار خودش می‌خواند و در حالی که تبسمی بر لب دارد با چهره‌ای گشاده می‌گوید: «نامه از قرارگاه است و حاوی پیام رهبر عزیز انقلاب امام خمینی است. متن پیام کوتاه اما پز محتوا است. امام چنین فرموده‌اند: بسمه‌تعالی. از خداوند تعالی پیروزی رزمندگان عزیز را خواستارم. عزیزان من بکوشید که خداوند تعالی با شماست. اینجانب دست و بازوی شما را می‌بوسم ۲۶/۱۰/ ۱۳۶۵.» (ص۴۲۵)

منبع: مهر