تبیان، دستیار زندگی

آخرین کلام

با داستانی زیبا و آموزنده از زندگی پیامبر اسلام (ص) همراه ما باشید....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
آخرین کلام
سران مشرک قریش که شاهد محبوبیت روز افزون رسول خدا (ص) در میان مردم بودند، حیله ها و نیرنگ های گوناگونی را به کار می بستند تا بتوانند خود را هم تراز با آن یگانه نشان داده و بت های خود را نیز مانند خداوند یکتا مورد پرستش و احترام قرار دهند.

روزی ولید بن مغیره و عاص بن وائل به همراه دو تن از یاران خود به حضور پیامبر اسلام آمدند و گفتند: ای محمد، تو از آیین ما پیروی کن ما نیز از آیین تو پیروی خواهیم کرد.

یک سال تو خدایان ما را عبادت کن تا سال دیگر ما خدای تو را پرستش کنیم؛ در این صورت اگر دین تو بهتر باشد ما با تو در آن شریک شده ایم و اگر دین ما بهتر باشد تو بهره ات را از آن بدست آورده ای. بدین گونه ما تو را در تمام امتیازات خود شریک کرده ایم.

رسول خدا (ص) فرمودند: من هرگز چیزی را همتای خداوند یگانه قرار نخواهم داد.

مشرکان گفتند: لااقل یکی از بت های ما را لمس کن و آن را مقدس بدان. در این هنگام وحی الهی بر خاتم رسولان فرود آمد که: ای پیامبر به کافران بگو آنچه را که شما م پرستید من هرگز پرستش نخواهم کرد. بدین گونه خداوند یکتا کلام آخر را در این گفتگو بیان فرموده بود.

تفسیر قمی، ج 2، ص 445
تفسیر طبری، ج 30، ص 430، ح 29564

مطالب مرتبط:
دشمن هراسناک
حامی سلحشور
پیشنهادهای جاهلانه

کودک و نوجوان تبیان
تنظیم: فهیمه امرالله-منبع: کتاب خورشید عالم تاب (میزبان آفتاب)
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.