تبیان، دستیار زندگی

هیچوقت منتظر شنبه‌ها نباشید

4 تکنیک برای موفقیت تنبل‌ها

حتماً برای شما هم پیش‌آمده که برای انجام کاری مدام امروز و فردا کرده‌اید. گاهی از فکر کردن زیاد به کارهای عقب افتاده‌تان دچار استرس می شوید و آنگاه خود را به بی خیالی می زنید...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تنبلی

چند بارشده تصمیم گرفته‌اید به باشگاه یا کلاس زبان بروید و آن را موکول کرده‌اید به شنبه؟! چند بار برای شرکت در کنکور عزمتان را جزم کردید تا جدی درس بخوانید اما احساس خستگی کرده‌اید و گفته‌اید باشد برای ماه دیگر؟! چند مرتبه قصد داشتید کارهای ناتمامتان را تمام کنید اما پشت گوش انداخته‌اید؟!
طبیعتا که شروع هر کاری سخت است؛ زود از خواب بیدار شدن و رفتن به سرکار، یادگرفتن رانندگی، آشپزی کردن، درس خواندن بعد از چند ماه تعطیلی و... اگرچه سخت است اما ازآنجایی‌که همه‌ انسان‌ها انعطاف‌پذیر آفریده‌شده‌اند، کارهای سخت به‌مرور برای آنها راحت می‌شود. چه‌بسا افراد موفقی که در طول زندگی رنج‌کشیده‌اند و اکنون موفق هستند؛ در قرآن کریم هم به این مسئله اشاره‌شده است و خداوند می‌فرماید: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْرًا» پس به جای آنکه به سختی‌های انجام کاری فکر کنید به موفقیت‌های بعدازآن سختی بیاندیشید. اگر قادر به انجام این کار نیستیدو کارها را مدام به آینده موکول می‌کنیدشما فردی تنبل هستید. ما راهکارهایی را برای غلبه بر تنبلی به شما ارائه می‌کنیم:

 


علیرضا مُطّلِبی روانشناس خانواده و مشاور تحصیلی در زمینه رفع تنبلی به تبیان می‌گوید: واقعیت این است که تنبلی با اهمال‌کاری متفاوت است؛ شما شاید اهمال‌کار باشید، اما لزوماّ تنبل نیستید؛ لطفاً این برچسب را به خودتان نزنید.

تنبلی اساساً معنای منفی دارد و شبیه صفت تعریف می‌شود، اما اهمال‌کاری یک رفتار قابل اصلاح است. وقتی ما به کسی می‌گوییم تنبل، انگار به او گفته‌ایم:" تو دیگر قابل‌تغییر کردن نیستی." پس نه به خودتان بگویید تنبل و نه به فرد دیگری؛ چون ما آدم‌ها بیشتر رفتارهایمان شبیه اهمال‌کاری است.

ما در زمینه‌هایی به دلایل مختلفی اهمال‌کاری می‌کنیم مثلاً حوصله نداریم یا فکر می‌کنیم آن کار سخت است و از آن فرار می‌کنیم، گاهی به نظرمان در آن کار شکست می‌خوریم و برخی از اوقات هم «کامل گرا» هستیم؛ آدم‌های کامل‌گرا به شرطی کاری را شروع می‌کنند که موفقیت شان تضمین شود و این باعث می‌شود که یکسری از کارها را انجام ندهند.

گاهی در مسائلی اهمال کاری می‌کنیم که تأثیر فوری در زندگی‌مان ندارد، اما این اهمال‌کاری در بلندمدت آسیب‌زا است پس که ما باید جلوی آنها را بگیریم.

آیا اهمال‌کاری و تنبلی ژنتیکی است یا تلقینی؟

اگرچه برخی معتقدند که تنبلی ژنتیکی است، اما از نظر علمی برای هر رفتاری سه عامل وجود دارد: 1- عوامل زمینه‌ساز آن رفتار 2- عوامل آشکارساز آن رفتار 3- استرس یا فشارهای بیرونی

ژن‌ها از عوامل زمینه ساز رفتار ما نیستند و حرف نهایی را در اهمال‌کاری ما نمی‌زنند؛ این انتخاب‌های ما هستند که مشخص می‌کنند چه رفتار داشته باشیم.

براساس تئوری انتخاب افسرده‌ها، افسردگی را خودشان انتخاب می‌کنند چون عقیده دارند باید بین افسردگی و مسئولیت یکی را انتخاب کنند؛ درواقع افسردگی برای آنها یک نفع ثانویه دارد؛ این مسئله در اهمال‌کاری هم صادق است. گاهی اهمال‌کاری برای ما سودآور است و موجب کاهش موقتی اضطراب و استرس در زندگی می شود. گاهی اهمال‌کاری توجیهی برای شکست است مثلاً من وقتی از داوطلبان کنکور سؤال می‌کنم چرا درس نمی‌خوانی می‌گویند: اگر ما درس بخوانیم و در کنکور موفق نشویم سرخورده خواهیم شد و هیچ توجیهی برای عدم موفقیت‌مان نداریم اما اگر درس نخوانیم و قبول نشویم میگوییم درس نخواندیم و شکست خوردیم!

راهکارهای کاهش و ترک اهمال‌کاری

به تعویق انداختن مداوم امور بعد از مدتی به یک روند ثابت در زندگی تبدیل می‌شود و اهمال‌کاری را تقویت می‌کند.
روش‌های زیر به شما کمک می‌کند تا به مبارزه با اهمال‌کاری بپردازید:

1-آسیب‌ها را مشخص کنید
به این فکر کنید که وقتی شما اهمال‌کاری می‌کنید، در آینده چه آسیب‌هایی خواهید دید.مشخص کردن آسیب‌ها و ضررهای احتمالی می‌تواند اهمال کاری را کمتر کند.

2- تکلیفتان را با خودتان روشن کنید
هدفتان از زندگی را مشخص و اولویت‌بندی کنید و بر طبق اولویت‌ها اقدام کنید. شاید مهم‌ترین هدف برای زندگی یک نفر قبول شدن در کنکور باشد و برای فرد دیگر لاغر شدن برای حفظ سلامتی.

3- عمل‌گرا باشید
 یکی از دلایل اهمال‌کاری این است که در کارها به‌جای آنکه عمل‌گرا باشیم، بیشتر به برنامه‌ریزی توجه می‌کنیم؛ درحالیکه ما درنهایت با رفتارهایمان سنجیده می‌شویم نه بافکرهای خوبمان. ممکن است ما ایده‌های خیلی خوبی داشته باشیم اما اگر به آنها عمل نکنیم درنهایت گویا به چیزی نرسیده ایم.

4- کامل گرایی را کنار بگذارید
دلیل اینکه به‌جای کمال‌گرایی از واژه‌ی «کامل گرایی» استفاده می‌کنم این است که سندروم پرفکشنیسم (کامل گرایی و کمال‌گرایی افراطی) در روانشناسی تعاریف مثبت و منفی دارد. جهت مثبت، کمال گرایی است؛ این افراد به دنبال اهداف بزرگ هستند. اما جهت منفی، کامل گرایی است زیرا آنها همیشه به نقطه‌ 100 فکر می‌کنند و به همین دلیل هیچ‌گاه دست به انجام کاری نمی‌زنند اما لازم نیست عالی باشید تا کاری را شروع کنید بلکه باید شروع کنید تا عالی شوید؛ اگر کمال‌گرایی خود را کنترل کنید مطئمنا در زندگی نتایج خیلی خوبی خواهید گرفت.

با این راهکارها به راحتی می توانید از امروز و فردا کردن رها شوید؛ البته به شرط آنکه صبور باشید و این روش‌ها را عملی کنید.
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.