همسرتان را با خدا اشتباه نگیرید؛ او را نابود مىكنید!
جمله های عاشقانه ای که در رابطه می شنوید، چطور می توانند به خطرناک ترین بخش رابطه تبدیل شوند؟ چطور رابطه ای پخته را تجربه کنم، نه خام را؟ روی ابرها راه نروید تا سقوطی وحشتناک را تجربه نکنید!
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1397/10/22
سایه در ازدواج بسیار مهم است و براساس آن مىتوانیم رابطه را بسازیم یا خراب کنیم. ما فراموش مىكنیم كه موقع عاشقى باید با آنچه كه در دیگرى و خودمان آزاردهنده و ناراحتكننده و حتى غیرقابلتحمل است نیز روبهرو شویم.
عاشق شدن یعنى فرافكنى آن بخش بسیار زرین سایه، به شخص دیگر. بلافاصله پس از عاشق شدن، شخص حامل همه چیزهاى والا و جذاب مىشود. شخص در مدح و ستایش محبوب داد سخن سر مىدهد و از زبان الوهیت استفاده مىكند، اما این تجربه را اگر سمت راست الّاكلنگ شخصیت در نظر بگیریم، ضد خود را در طرف دیگر الّاكلنگ ایجاد مىكند. وقتى عاشق شدن به ضد خود بدل شد، تجربهاى تلختر از این در زندگى تان پیش نخواهد آمد. بیشتر ازدواجها با فرافكنى شروع مىشوند، بعد دورهاى از توهمزدایى را مىگذرانند، و سپس بشرىتر مىشوند. یعنى درنهایت برپایه واقعیت عمیقى كه وجود شخص دیگر را تشكیل مىدهد استوار مىشوند.
هر چند كسى در آن موقع متوجه نمىشود، عاشقى درواقع انسانیت محبوب را محو مىكند. وقتى دو نفر عاشق مىشوند، مدتى روى غبار ستارگان راه مىروند و غرق سرور و شادمانى زندگى مىكنند و این تجربه، مفهوم زمان را از یاد آنها برده است. تنها زمانى كه آنها دوباره روى زمین پا مىگذارند مجبور مىشوند بهطور واقعبینانهاى به یكدیگر بنگرند و تنها آن زمان است كه امكان عشق بالغانه و پخته بهوجود مىآید. اگر كسى عاشق باشد ولى دیگرى نباشد، فردِ خونسردتر احتمالا مىگوید، «اگر تو بهجاى تصویرِ خودت از من، به خودِ من نگاه كنى، رابطه بهترى خواهیم داشت».
وقتى فرافكنىِ دوره عاشقى به پایان مىرسد، وجه دیگر واقعیت و امكانات بسیار تاریك رابطه انسانى غالب مىشود. اگر ما بتوانیم دوام بیاوریم و این جریان را از سر بگذرانیم، آنگاه عشق انسانى خواهیم داشت كه بسیار پایدارتر و باثباتتر است.
ما صرفآ بهخاطر ندیدن سایه طلاق مىگیریم
اخیراً درباره زوج عاقلى شنیدم كه در مراسم پیش از ازدواجشان به مسأله سایه پرداختند. آنها در شب پیش از عروسى آیینى برگزار كردند و «سوگند سایه» خوردند. داماد گفت «من به تو هویت مىبخشم و كارى مىكنم كه دیگران تو را ادامه خودم ببینند». و عروس پاسخ داد «من مهربان و سازگار خواهم بود، اما در زیر ظاهرم كنترل واقعى را بهدست خواهم گرفت. اگر اوضاع آنطور كه مىخواهم پیش نرود پول و خانه تو را از چنگت بیرون خواهم آورد». بعد از ته دل به نقطه ضعفهاشان خندیدند، زیرا مىدانستند كه در جریان زندگى زناشویىشان این شخصیتهاى سایه به ناگزیر بیرون خواهند آمد. حالا آنها از بازى جلو بودند، زیرا سایه را تشخیص داده و نقاب از چهره برداشته بودند.وقتى ما به محبوبمان مىگوییم «از تو انتظار دارم كه الهام به من ببخشى، و تنها منبع خلاقیت من باشى. من به تو قدرت متحول ساختن زندگىام را مىدهم». به این ترتیب از محبوب مىخواهیم تا كارى را بكند كه نظامهاى معنوى درگذشته كردهاند: یعنى ما را متحول و به انسانى نو بدل كند، و روحمان را نجات دهد.
استعداد عاشقى یا عشق رمانتیك، در تاریخ ما نسبتاً جدید است. با این كار، انسان عالىترین احساساتى را كه در توان دارد آزاد كرده و خود را به بیشترین رنج و اندوهى كه مىشناسد گرفتار می کند. خوب یا بد، انسان امروزى قدرت برقرارى رابطهاى عاشقانه را دارد. در بهترین حالت، این عالىترین قابلیت نژاد بشر است. و در بدترین حالت، احتمالاً دردناكترین تجربهاى است كه مىشناسیم.
تریستان و ایزولت نتیجه عشق رمانتیك را به ما نشان مىدهند. آنها دامهاى فرافكنى الوهیتمان به انسانى دیگر را به نمایش مىگذارند. ما با وضوح ترسناكى هرجومرج ناشى از مخلوط كردن این سطوح را باهم مىبینیم. انگار سیمكشى خانه را به برق ده هزار ولت وصل كنیم. هیچ دستگاه معمولى دویست وبیست ولتى نمىتواند این حجم ولتاژ برق را تاب بیاورد. هرچقدر هم كه ایده برق ده هزار ولتى جذاب باشد، فقط در ظرفى متناسب با قدرت آن مىتواند حفظ شود. هیچ انسان عادى نمىتواند دربرابر اثر ده هزارولت برق زنده بماند. بااین حال فرهنگ ما این تجربه ده هزارولتى را بهعنوان پایه هر ازدواجى تجویز مىكند. وقتى ازدواج آدمها زنده مىماند، علتش این است كه زوجین خود را به سطح انسانى دویست وبیست ولتى رساندهاند و هنر مهر ورزیدن را یاد گرفتهاند.
عشق دویست وبیست ولتى بسیار ارزشمندتر، انسانىتر و قابلجذبتر از نمایش آتشبازى عظیم ده هزار ولتى است. عشق، در ابعاد انسانىاش، بسیار باارزشتر از تجربه شاعرانه راه رفتن روى ابرهاست.
منبع: سایه ات را مالک شو