تبیان، دستیار زندگی

آیت‌الله حسین مظاهری:

ظلم‌ به زیردستان و بی یاوران و عواقب آن

آیت‌الله مظاهری ضمن تشریح روایتی درخصوص پرهیز از ظلم به افراد بی‌یاور،به برخی مصادیق ظلم‌های رایج در جامعه و عواقب و عقوبت‌های آن‌اشاره کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
آیت الله مظاهری
روایتی از امام پنجم حضرت امام محمد باقر«ع» نقل شده است و آن حضرت از پدر بزرگوارشان امام سجاد«ع» و ایشان هم از پدرشان حضرت سیّدالشهداء«ع» و آن امام بزرگوار از قول مبارک امیر مؤمنان و مولای متقیان امیرالمؤمنین«ع» روایت را نقل می‌فرمایند.[1] همچنین در روایت آمده است که امام حسین و امام سجاد «ع» در آخرین لحظات حیات و هنگام شهادت، روایت را وصیّت کرده‌اند. یعنی علاوه‌بر اینکه چهار امام معصوم این مطلب را بیان فرموده‌اند، دو امام بزرگوار در حسّاس‌ترین مواقع به ذکر روایت پرداخته‌اند. معلوم می‌شود روایت، بسیار اهمیّت دارد که این سلسلۀ نورانی و مطهّر، آن را نقل فرموده‌اند.

بخصوص حضرت سیّدالشّهداء«ع» در روز عاشورا و پس از شهادت همۀ اصحاب و یاران، یعنی در آن موقعیّت حساس، که لازم است مهم‌ترین و حساس‌ترینِ مطالب بیان شود، آخرین وصیّت خود به فرزند برومندشان که در حقیقت آخرین وصیّت ایشان به شیعیان و بلکه بشریت است را چنین بیان می‌فرمایند:«یَا بُنَیَّ إِیَّاكَ وَ ظُلْمَ مَنْ لَا یَجِدُ عَلَیْكَ نَاصِراً إِلَّا اللَّهَ‏»[2]؛ای فرزندم، از ظلم به کسی که در برابر تو ، یاری‌کننده‌ای جز خداوند ندارد، بر حذر باش. بارزترین مصداق مظلوم، خود امام حسین«ع» و یاران باوفای ایشان هستند. افراد شروری به آنان ظلم کردند و ایشان را با آن وضعیت به شهادت رساندند و پس از شهادت مردان، زنان و کودکان را به اسارت بردند. یعنی به کسانی که در آن بیابان و در اوج تشنگی، هیچ یاوری به جز خداوند متعال نداشتند، ظلم کردند.

ظلم و بخصوص ظلم به افراد بی‌پناه و بی‌یاور، اقسامی دارد که ذیلاً چند نمونه از آن بیان می‌شود. یک قسم از اقسام ظلم به مظلوم بی‌یاور، ظلم برخی حکومت‌های ظالم دنیا به مردم بی‌پناه است. افرادی که بر یک ملّت مسلط می‌شوند و نسبت به آنان ظلم روا می‌دارند و آن ملت در برابر ظلم ظالمان، یاوری جز خداوند برای خویش نمی‌یابند، مصداق روایت شریف هستند. این قسم از ظلم بسیار مذموم و ناپسند است و در نهایت، منجر به سرنگونی حکومت‌های جائر خواهد شد. ظلم کارفرما به کارگر نیز ظلم بزرگی است، بخصوص هنگامی که کارگر، مجبور است برای یک کارفرما کار کند و اگر ستم و زورگویی او را نپذیرد، اخراج و بیکار می‌شود. در بسیاری از موارد، کارفرما از احتیاج کارگر به کار، سوءاستفاده می‌کند و بر وی مسلّط شده و او را استثمار می‌نماید.

در روایات اهل بیت«ع» بر رعایت حق و حقوق کارگران، تأکید فراوانی شده است. از جمله امام صادق«ع» می‌فرمایند: «أَعْطِهِمْ‏ أُجُورَهُمْ‏ قَبْلَ أَنْ یَجِفَّ عَرَقُهُمْ»[3]؛ تا عرق آنها نخشکیده، مزدشان را بدهید. پیامبر اکرم«ص» نیز کسی که در ادای اجرت کارگر به وی ستم کند را ملعون می‌دانند:«مَلْعُونٌ مَنْ‏ ظَلَمَ‏ أَجِیراً أُجْرَتَهُ»[4]. ایشان در روایت دیگری می‌فرمایند: اعمال چنین کسی حبط و تباه می‌شود و بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.[5] البته کارگر و افراد زیردست نیز باید کار خود را به نحو احسن انجام دهند و کم کاری، بدکاری و بیکاری نداشته باشند که حقّ‌النّاس و ظلم است.

قسم سوّم، ظلم زن به شوهر یا شوهر به زن یا هر دو به اولاد یا اولاد به پدر و مادر است. گاهی زن، پشتیبان ندارد و مجبور است به ظلم شوهر خویش بسوزد و بسازد. همچنین مرد، مجبور است برای حفظ آبرو یا جهات دیگری، ظلم همسر خویش را تحمّل کند. سرزنش، زخم زبان، نیش و کنایه به همسری که پناهگاه و پشتیبان و یاوری جز خداوند ندارد، ظلم بزرگی است. گاهی اوقات یک مادر پیر و ناتوان، یا یک پدر از کار افتاده، بجز فرزند خویش هیچ کس دیگری را در این دنیا ندارد و چاره‌ای جز تحمّل آزار و اذیت او و شنیدن کنایه‌های نیشدار او ندارد که انصافاً گناه آن فرزند، گناه بزرگی است.

قرآن کریم در مورد رعایت احترام پدر و مادر، بخصوص وقتی که آنان زیر دست انسان واقع شوند، تاکید فراوان دارد و وظیفۀ فرزند را در این گونه موارد سنگین و حساس برمی‌شمرد. نکتۀ ظریف آن است که قرآن کریم، معمولاً سفارش به رعایت احترام والدین و سفارش به پرستش خدای یگانه را در کنار هم بیان فرموده است. چنانکه می‌فرماید: «و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید! هرگاه یکی از آن دو، یا هر دو آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو!ا»[6]

امام صادق«ع» در بیان معنای این آیه می‌فرمایند: اگر پدر و مادر تو را ناراحت کردند و حتی اگر تو را کتک زدند، باز هم با آنها تندی نکن و به آنها نگو چرا بدی می‌کنید؟[7] ظلم به فرزند نیز مذموم و ناپسند است. دختری که مقدمات ازدواج او فراهم نشده و تحت تکلّف پدر و مادر است، شرایط حسّاسی دارد و نباید با زورگویی، درشت گویی و یا سرزنش و اهانت پدر و مادر مواجه شود. این دختر، مجبور است در خانۀ پدر باشد و هیچ پناهی جز خدا ندارد.

ظلم در حق الناس مالی
قسم دیگر ظلم به افراد بدون یاور، در حقّ‌النّاس مالی اتفاق می‌افتد. غصب مال دیگران، در حالی که نمی‌توانند اموال خود را پس بگیرند، در شمار این نوع ظلم است. مثلاً اگر کسی به زور هنگام ساخت خانه، مقداری از زمین همسایه را بگیرد و او هم توان دفاع از خود را نداشته باشد، ظلم است. پیامبر اکرم«ص» می‌فرمایند: «مَنْ خَانَ جَارَهُ شِبْراً مِنَ الْأَرْضِ جَعَلَهُ اللَّهُ طَوْقاً فِی عُنُقِهِ مِنْ تُخُومِ الْأَرْضِ‏ السَّابِعَهًِْ حَتَّى یَلْقَى اللَّهَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ مُطَوَّقاً إِلَّا أَنْ یَتُوبَ وَ یَرْجِعَ»[8]؛ اگر کسی حتی یک وجب از زمین دیگری را غصب کند، در قیامت آنچه غصب شده، طوقی از آتش می‌شود و به گردن غاصب می‌افتد و با این رسوایی او را به صف محشر می‌آورند و با همان حالت، در پیشگاه حق تعالی حاضر می‌ شود ، مگر اینکه توبه کند و برگردد.

گاهی مشاهده می‌شود افراد یک خانواده در تقسیم ارث به همدیگر ظلم می‌کنند؛ حقّ خواهر یا برادر مظلوم خود را از ارث نمی‌دهند و او هم برای حفظ آبرو یا برای اینکه قدرت ندارد، مجبور به سکوت است و یاوری جز خداوند متعال ندارد.

حق الناس آبرویی
قسم بعدی ظلم به افراد بی‌یاور، که پرهیز از آن اهمیّت بسیاری دارد، گناهانی نظیر غیبت، تهمت و شایعه پراکنی یا همان حق‌النّاس آبرویی است. متأسفانه این قسم از ظلم، امروزه در جامعه بسیار رایج و شایع است. افراد در مجلس می‌نشینند و پشت سر کسی که حضور ندارد، غیبت می‌کنند یا به او تهمت می‌زنند. در بسیاری از مجالس، برای کسی که حضور ندارد، شایعه‌سازی و شایعه‌پراکنی می‌کنند و چون نمی‌تواند از خودش دفاع کند و پاسخ شایعات را بدهد، در آن جلسه یاوری جز خداوند ندارد و مظلوم واقع می‌شود.

تهمت و اتهام زدن به دیگران، گناه بسیار بزرگی است که امروزه نقل محافل و مجالس شده است. شاید کمتر مجلسی بشود یافت که این گناهان بزرگ و این ظلم‌های عظیم در آن نباشد. به تجربه هم اثبات شده است، افرادی که مرتکب چنین گناهانی می‌شوند، عاقبت‌به‌خیر نخواهند شد. بردن آبروی دیگران و هتک حرمت و اهانت به شخصیت سایر انسان‌ها، حقّ‌النّاس است و اگر انسان نتواند جبران حقّ‌النّاس را بکند، عاقبت سوئی در انتظار او خواهد بود. بیش از نود درصد سخنانی که بوی غیبت دارد نیز تهمت است و کسانی که مورد این ظلم واقع می‌شوند، از آن نسبت‌هایی که به آنان داده می‌شود، مبرّا هستند.‌ای کاش لااقل این سخنان غیبت بود.

من همواره به جوانان می‌گویم: شما را به خدا قسم می‌دهم تهمت نزنید و اگر راجع به کسی تهمت شنیدید، از او دفاع کنید. متأسفانه بسیار اتفاق می‌افتد که افراد متدیّن در جلسات حضور دارند و در مقابل آنان به دیگران تهمت زده می‌شود، ولی یا سکوت می‌کنند یا آن تهمت را همراهی می‌کنند که هردو بد است. امام حسین«ع» در روز عاشورا همۀ ما را از چنین ظلم‌هایی برحذر داشته‌اند.

با تأسف باید گفت: بسیاری از رسانه‌های گروهی، روزنامه‌ها و سایت‌های اینترنتی، تبدیل به تهمت‌نامه، غیبت‌نامه و فحش‌نامه شده‌اند. مطلبی منتشر می‌کنند و خودشان هم می‌دانند که تهمت است، ولی منتظر می‌مانند تا تکذیب شود. اما وقتی آبروی کسی رفت و شخصیّت او در اذهان عمومی خدشه دار شد، تکذیب مطلب سودی به حال وی نمی‌بخشد و جبران آبروی رفته را نمی‌کند. اهانت به دیگران و بردن آبروی افراد، مثل جنگ با خداست. خداوند متعال در حدیث قدسی می‌فرماید: «مَنْ‏ أَهَانَ‏ لِی‏ وَلِیّاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَهًِْ»[9] گناه کسانی که تهمت می‌زنند و اهانت می‌کنند بسیار بزرگ است و افرادی که آن تهمت و اهانت را می‌شنوند و از مظلوم دفاع نمی‌کنند نیز گناهکارند.

اهمیّت این مطلب بقدری است که چهار امام بزرگوار آن را بیان فرموده‌اند و نیز در روز عاشورا، آخرین گفت‌وگوی دو انسان کامل، دو امام معصوم، در حساس‌ترین مواقع، راجع به پرهیز از ظلم به کسی است که یاوری ندارد.

عواقب ظلم به دیگران
روایت نورانی امام حسین«ع» صرفاً مربوط به زمان خودشان نیست. این روایت زنده است و همواره مصداق دارد. بنابراین ذهن ما نباید فقط برود روی ظلمی که شمر و عمر سعد و ابن زیاد به اهل‌بیت«ع» روا داشتند. بلکه باید مراقب باشیم خود ما مصداق سخن و هشدار حضرت سیدالشّهدا«ع» واقع نشویم. دفاع از مسلمانان، از اوجب واجبات است و کوتاهی در دفاع از کسی که یاوری ندارد، گناه بزرگی است. علاوه‌بر این، عقوبت هم دارد. بعضی اوقات گرفتاری‌های دنیوی افراد صالح و شایسته، ناشی از دفاع نکردن آنان از مظلومین است؛ یعنی غیبت یا تهمتی شنیده‌اند و نتوانسته‌اند یا نخواسته‌اند دفاع کنند و ناخودآگاه و ناخواسته، ظالم شده‌اند. خداوند متعال نیز که مظهر رحمت و رأفت است و بنا دارد افراد نیکوکار و پرهیزکار را به بهشت ببرد، آنان را گرفتار می‌کند یا قبل از مرگ به بیماری سختی مبتلا می‌کند تا پاک شوند و از این دنیا بروند. این لطف، از الطاف خفیّۀ خداست. البته این مطلب کلیّت ندارد و گرفتاری‌های دنیوی می‌تواند ناشی از عوامل دیگری نیز باشد.

افزون بر عقوبت دنیوی، عالم برزخ و قیامت نیز برای این‌گونه افراد سخت و دردآور است. برزخ و قیامت برای آنان که به دیگران اهانت کرده‌اند یا تهمت زده‌اند یا غیبت کرده‌اند و حتی برای کسانی که شاهد این گناهان بزرگ بوده‌اند و از مظلوم، دفاع نکرده‌اند، بسیار مشکل است. این مشکلات و این عذاب‌ها را خداوند نمی‌دهد، چراکه اساساً خداوند تعالی برای کسی بد نمی‌خواهد و خواستار زجر کشیدن و سختی دیدن بندگان نیست، بلکه اعمال خود آنها در جهنّم، دست و پا پیچ آنها می‌شود. چنانکه بنابر فرمایش قرآن کریم، به آنان خطاب می‌شود: «این [عقوبت‏] به خاطر كار وكردار پیشین شماست.»[10] بنابراین توبه از این گناهان بزرگ، از اوجب واجبات است و باید به آن اهمیّت داده شود.

اگر افراد گناهکار بدون توبه از دنیا بروند، باید در جهنّم بسوزند تا کدوت‌های گناه آنان برطرف شود، پاک شوند و لیاقت بهشت را پیدا کنند. شدّت رحمت و مغفرت پروردگار متعال بقدری است که جهنّم نیز از الطاف خفیّه اوست، در واقع، جهنّم، ناپاکی‌ها و ناخالصی‌ها را می‌زداید و انسان را برای ورود به بهشت، پاکیزه می‌کند. اگر آدمی ظالم شد، بخصوص اگر به کسانی که یاوری جز خداوند ندارند، ظلم کرد، جایگاه او جهنّم است. امّا گاهی افراد ظالم و شرور، در جهنّم نیز به جای اینکه از الطاف بیکران الهی استفاده کنند و خود را نجات دهند، حقّه بازی می‌کنند. آنها در دنیا ظلم کرده و دیگران را فریب ‌داده‌اند و تصوّر می‌کنند در قیامت نیز می‌توانند خداوند را فریب دهند.

قرآن کریم می‌فرماید: «(به خاطر بیاورید) روزی را که خداوند همه آنها را برمی‌انگیزد، آنها برای خدا نیز سوگند (دروغ) یاد می‌کنند همان‌گونه که (امروز) برای شما یاد می‌کنند و گمان می‌کنند کاری می‌توانند انجام دهند؛ بدانید آنها دروغگویانند!»[11] این افراد، در قیامت منکر همه چیز می‌شوند و در مقابل خداوند سبحان قد علم می‌کنند. حتی کار به جایی می‌رسد که برخی از آنها به خدا می‌گویند: این پرونده، از من نیست، با من دشمنی کرده‌اند، خدایا به خودت قسم تو‌اشتباه می‌کنی که می‌خواهی مرا به جهنّم ببری! ظلم روی ظلم و گناه روی گناه، انسان را به جایگاه پستی می‌رساند که پس از فریب مردم در دنیا، خیال می‌کند می‌تواند در قیامت خدا را هم فریب دهد.

اگر افراد ظالم و مکّار، چند روزی در دنیا به ظاهر موفق می‌شوند، خود آنان و دیگران نباید تصور کنند که خداوند خیر آنان را می‌خواهد و به آنان نعمت عطا می‌فرماید، بلکه در حقیقت خداوند متعال به این افراد مهلت می‌دهد تا هرچه می‌توانند بر گناه و ظلم خویش بیفزایند: «آنها که کافر شدند، (و راه طغیان پیش گرفتند،) تصور نکنند اگر به آنان مهلت می‌دهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت می‌دهیم فقط برای اینکه بر گناهان خود بیفزایند و برای آنها، عذاب خوارکننده‌ای (آماده شده) است»[12] همه باید توجه داشته باشند و بنا بر فرمایش امام حسین«ع»، از ظلم به کسی که ناصر و یاوری جز خداوند تبارک و تعالی ندارد، حذر کنند.

اگر هم ظلمی از کسی سرزد یا شاهد ظلم دیگران بود و نتوانست از مظلوم دفاع کند، باید فوراً توبه کند و به جبران ظلم واقع شده بپردازد تا خداوند سبحان از قصور و تقصیر او بگذرد و او را بیامرزد.


1]و[2. الکافی، ج 2، ص 331.
[3]. الكافی، ج‏5، ص 288.
[4]. دعائم الاسلام، ج‏2، ص 74.
[5]. من لا یحضره الفقیه، ج‏4، ص 3.
[6]. اسراء، 23.
[7]. الکافی، ج 2، ص 157.
[8]. وسائل الشیعهًْ، ج‏25، ص386.
[9]. الکافی، ج 2، ص 352.
[10]. آل‌عمران، 182.
[11]. المجادله، 18.
[12]. آل‌عمران، 178.


منبع: وبسایت خبری کیهان