تبیان، دستیار زندگی

ترجمه نوشته‌های کارل یاسپرس درباره تراژدی چاپ شد

کتاب «تراژدی کافی نیست» ننوشته کارل یاسپرس با ترجمه البرز حیدرپور توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 کتاب «تراژدی کافی نیست»

 کتاب «تراژدی کافی نیست» ننوشته کارل یاسپرس به‌تازگی با ترجمه البرز حیدرپور توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شده است.

کارل یاسپرس فیلسوف و روانشناسی است که به مخاطب دو راهی بینش توفنده هگلی و خرد فروتن کانتی را نشان می‌دهد. او در تشریح حال و هوای تراژیک و شیوه بازخوانی پدیدارهای تراژیک، دستاوردهای تاریخ بشر را در این زمینه، از نگرش اساطیری تا اندیشه فلسفی، می‌کاود و در قلمرو ادبیات نیز تراژدی‌های ادیپ و هملت را به تفصیل بررسی کرده است. اما بر آن بوده که چیرگی بر وضعیت تراژیک، به بهترین و والاترین شیوه در نمایشنامه «ناتان خردمند» نمود یافته است.

یاسپرس بدون انکار وضعیت‌های تراژیک، بر این تاکید دارد که تراژدی، مطلق نیست بلکه به پیش‌زمینه تعلق دارد. تراژدی نه به قلمرو برین و نه به بنیاد کل هستی، بلکه به جهان حسی و زمانی تعلق دارد.

ایده‌های نوشته شده در کتاب پیش رو، بین ویرانه‌های آلمان از جنگ جهانی دوم و پس از آن شکل گرفتند. کارل یاسپرس طی سالیانی که آلمانی‌ها در سودای پیروزی و فتح بودند، در این کشور زندگی می‌کرد. او در آن سال‌ها با تهدید و ترس از تراژدی زندگی کرد. او بیشتر نگران بینش و شفقت بود تا رنجش و خشم. این اندیشمند در مقام یک فیلسوف و به همان اندازه روانشناس، در پی فهمیدن بود، هرچند از قضاوت‌کردن هم بیم نداشت. یاسپرس تمایز دقیقی بین واقعیت تراژیک و ژست تراژیک ترسیم کرده است؛ تمایزی که به نقدی ویران‌کننده از ایدئولوژی نازی و شاخه‌های امروز آن تبدیل شد.

کتاب «تراژدی کافی نیست» ۶ فصل دارد که به ترتیب عبارت‌اند از: آگاهی از امر تراژیک، ویژگی‌های بنیادین امر تراژیک، مسئله حقیقت، ذهنی بودن امر تراژیک، تاویل‌های بنیادین امر تراژیک، نابسندگی دانایی تراژیک.

کارل و. دویچ در مقدمه‌ای که برای نسخه انگلیسی این کتاب نوشته، آورده: تراژدی، هرچند به‌راستی پرمایه است، برای کارل یاسپرس کافی نیست. تراژدی یک جنبه اساسی واقعیت است و ما نمی‌توانیم آن را انکار کنیم یا از آن بگریزیم. اما تجربه تراژدی تنها یک مرحله در فرایند دانش بشری است. آگاهی تراژیک اگر چون امری مطلق پذیرفته شود،‌ به بت‌پرستی منجر می‌شود، خواه پرستش شمایل‌ها باید خواه پرستش خویش.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

تراژدی با فهم سرنوشت شخصیت‌هایش چون پیامد و کارکرد درونی گناه به خودآگاهی می‌رسد. و ویرانی تاوان گناه است.

بی‌گمان، جهان انباشته از نابودی بی‌گناهان است. شرِّ پوشیده بی آن‌که دیده شود نابود می‌کند، و بی آن‌که صدایش شنیده شود عمل می‌کند؛ هیچ قدرت دنیوی‌ای چیز چندانی از آن به گوش‌اش نمی‌رسد، مثل زمانی که کسی در سیاه‌چال قلعه‌ای تا مرز مرگ شکنجه می‌شود. انسان‌ها همچون فداییان راه خدا جان می‌بازند بی‌ آن‌که شهید باشند، زیرا هیچ‌کس نیست تا بر فداشدن آن‌ها گواهی دهد یا از آن چیزی بیاموزد. هر روز، روی این زمین، شمار زیادی مخلوق بی‌دفاع شکنجه و نابود می‌شوند. ایوان کارامازوف از اندیشه کودکانی که نیروی دشمن اشغالگر فقط از سر لذت‌جویی آن‌ها را کشته دچار خشمی جنون‌آسا می‌شود. اما این واقعیت سراسر جان‌گذار و دهشتناک تراژیک نخواهد بود، اگر نگون‌بختی تاوان یک گناه و مرتبط با معنا و مقصود این زندگانی نباشد.

با این حال، مسئله گناه به زندگی و کنش‌های انسان‌های منفرد محدود نمی‌شود، بلکه به‌کل بشریتی برمی‌گردد که هر یک از ما جزیی از آن‌ایم. ما باید کجا به‌دنبال آن گناهی بگردیم که این نگون‌بختیِ ناسزاوار تاوان آن است؟ کجاست آن نیرویی که بی‌گناه را تیره‌روز و بینوا می‌کند؟

هرجا که انسان‌ها در این پرسش به‌روشنی نگریستند، به ایده همدستی و شراکت در گناه رسیدند. همه انسان‌ها با هم مرتکب گناه می‌شوند و با هم مسئول‌اند. خاستگاه و هدف مشترک انسان‌ها علت این شراکت در گناه و مسئولیت است. توضیح که نه، نشانه‌اش آن است که ما در برابر اندیشه زیر که برای فهم محدودمان پوچ و بی‌پایه می‌نماید احساس سردرگمی و برآشفتگی می‌کنیم: من در قبال هرگونه بدی که در جهان انجام می‌شود مسئول هستم، مگر آن‌که هرآنچه را می‌توانستم برای پیشگیری از آن انجام داده باشم، حتی تا آنجا که زندگی‌ام قربانی شود. من گناهکارم زیرا زنده‌ام و می‌توانم به زندگی‌ام ادامه دهم در حالی‌که بدی دارد رخ می‌دهد. بنابراین، مشارکت در جرم دامن‌گیر همه است برای هرچه روی می‌دهد.

این کتاب با ۱۱۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۹ هزار و ۸۰۰ تومان منتشر شده است.


منبع: مهر