تبیان، دستیار زندگی

با هادی حجازی فر درباره «کاتیوشا» به بهانه توزیع در شبکه خانگی

بازیگری که از تیر خوردن نمی‌ترسد!

«کاتیوشا» اولین بازی هادی حجازی فر در یک فیلم کمدی است که به‌تازگی وارد شبکه نمایش خانگی شده. به این بهانه با این بازیگر درباره این فیلم و چند موضوع دیگر گفت‌وگو کرده‌ایم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
هادی حجازی فر
 حجازی فر نخستین بار با نقش حاج احمد متوسلیان در فیلم «ایستاده در غبار» به شهرت رسید و تحسین شد. او در فیلم‌های بعدی نشان داد بازیگر مستعدی است که نمودش را در «به وقت شام»، «ماجرای نیمروز»، «لاتاری»، «آستیگمات» و ... دیده‌ایم. حجازی فر در «کاتیوشا» نقش مردی به نام خلیل را که معتقد به اخلاق و اصول است، بازی می‌کند. خلیل همچنان دلتنگ روزهای جنگ است و بی‌اخلاقی‌های جامعه را تاب نمی‌آورد. با شمایل نظامی در اینستاگرام فعال است و فالوورهای زیادی هم دارد. خلیل مدتی است بیکار شده و به‌ناچار می پذیرد بادیگارد پسر مردی متمول می‌شود. او و همسرش که قصد سفر دارند، نگران هستند پسرشان (احمد مهران فر) که تازه اعتیاد را کنار گذاشته دوباره آلوده به مواد شود. خلیل در این مأموریت با مسائلی مواجه می‌شود که ربطی به تفکر و سبک زندگی‌اش ندارد. حجازی فر برای نمایش تضاد شخصیت خلیل با موقعیت ایجادشده، زور اضافه نمی‌زند بلکه با رفتار و لحن آرام مخاطب را به خنده وامی‌دارد. بیراه نیست اگر بگوییم بخش عمده‌ای از موفقیت «کاتیوشا» حاصل بازی خوب حجازی فر است.

زمانی که نقشی را می‌پذیرید چقدر با آن کلنجار می‌روید؟ یا فقط خود را به کارگردان می‌سپارید؟

من اصلاً نمی‌توانم تصور کنم متن را بخوانم و سر صحنه آن را اجرا کنم. هرکدام از فیلم‌هایی که بازی کرده‌ام، ابتدا از کارگردان می‌پرسم امکان مانور هست یا باید به چیزهایی که در اختیارم است، بسنده کنم. صادقانه بگویم هر نقش برای من جستجویی تازه است. می‌دانم جنبه‌های مثبت بازیگری‌ام چیست و گاهی آگاهانه از آن‌ها دریغ می‌کنم. تماشاگر و منتقد با من مهربان است ولی نمی‌توانم با خودم این‌قدر مهربان باشم و ترجیح می‌دهم مواجهه بدوی با نقش داشته باشم. حتی بازیگر روبرو برایم مهم است و بالاتر از آن مجموعه بازیگرانی که با آن‌ها بازی ندارم برایم دارای اهمیت هستند. این از تربیت تئاتری می‌آید و به همین خاطر است حتی روزهایی که بازی ندارم، به پروژه سر می‌زنم.

دارید به شیوه دیگران نقد وارد می‌کنید؟

نه؛ شاید آن‌ها که نماهای روبرو را بدون حضور بازیگر مقابل می‌توانند بازی کنند، صاحب‌تجربه شده‌اند. من نمی‌توانم این شیوه را درک کنم و باید اتمسفر کل فیلم در وجودم بنشیند؛ حتی اگر نقش کوتاه باشد. برای اکرانِ اول همه فیلم‌ها استرس دارم و خیلی راحت از خودم راضی نمی‌شوم. برای همین است که گاهی می‌گویم خودم را دوست نداشتم و می‌گویند به‌عنوان یک بازیگر حرفه‌ای نباید این حرف را بزنی.

و بعد هم کارگردان دلخور می‌شود.

اره؛ ولی اصلاً بحثم کارگردان نیست. من نوعی صداقت در مواجهه با نقش و حتی رفتارهای اجتماعی خودم دارم. اگر بخواهم این ویژگی را بگیرم که چیزی از من باقی نمی‌ماند. زمانی هم که کارگردان شوم از همچین بازیگرانی استفاده می‌کنم. «کاتیوشا» قرار بود یک کار فان باشد ولی به اندازه  کارهای دیگر خسته شدم. واقعاً از من انرژی گرفت.

 

به نظرم نمونه آدم مذهبی که در موقعیت متضاد قرارگرفته کم داریم که هم آدم مذهبی به او بخندد و هم یک آدم غیرمذهبی. ما باید روی مرزی حرکت می‌کردیم که شخصیت شناخته‌شده کمال تبدیل به تیپ نمی‌شد.


تعاملتان با علی عطشانی چطور بود؟

من یک سری قضاوت‌ها درباره علی شنیده بودم اما اگر بخواهم سه کارگردان نام ببرم که از روز اول به او اعتماد داشتم یکی از آن‌ها علی عطشانی است. واقعاً جایی که کات می‌داد، دقیقاً جایی بود که خودم هم احساس کردم کمدی‌اش زیاد می‌شود. فیلم خیلی ساده و شریف شده است؛ همین حس در پشت‌صحنه هم جاری بود. به‌هرحال من برای تک‌تک پلان‌ها بیش‌ازحد ممکن انرژی گذاشتم.

شما قبل از «کاتیوشا» کار کمدی آن‌هم در قواره نقش اول نداشتید. برای خلق شخصیت کمدی چه کردید؟

من طنز را تا حدودی می‌شناسم؛ سال‌ها کاریکاتور کارکرده‌ام؛ تجربه کارگردانی مجموعه طنز داشته‌ام و خیلی از کارهایم در حوزه تئاتر ،کمدی بوده است. این «موقعیت» است که تماشاگر را می‌خنداند و طبعاً اندازه حضور در کار خیلی مهم است. خیلی جاها بود که می‌توانستم از شوخی کلامی استفاده کنم و نکردم. می‌دانستم تماشاگر به آن‌ها می‌خندد ولی خودم به‌عنوان بازیگر می‌دانم که نباید، بدون قاعده و اصول دلبری کرد. برای رسیدن به این هدف خیلی تلاش کردم و علی (عطشانی) خیلی کمک کرد. از طرفی حضور احمد (مهران فر) با نوع بازی‌اش باعث شد بازی من دیده شود. یکی از عناصر فیلم طنز همین تضاد و تکرار است. تضاد این دو کاراکتر فی‌نفسه خنده‌دار است ولی تفاوت جایی مشخص می‌شود که از هر چیزی برای خنداندن استفاده نکنیم.

کاتیوشا

خود شخصیت خلیل و موقعیت‌هایی که در آن قرار می‌گیرد خیلی جای شوخی دارد اما شما سکوت می‌کنید.

دقیقاً. این دو کاراکتر باید دوست‌داشتنی از آب درمی‌آمدند. نه این دو ، که همه کاراکترها؛ حتی نقشی که بیژن بنفشه خواه (ساقی محل) بازی می‌کند، در عین منفی بودن بازهم دوست‌داشتنی است. به نظرم نمونه آدم مذهبی که در موقعیت متضاد قرارگرفته کم داریم که هم مخاطب مذهبی به او بخندد و هم یک تماشاچی غیرمذهبی. ما باید روی مرزی حرکت می‌کردیم که شخصیت شناخته‌شده کمال تبدیل به تیپ نمی‌شد.

شما که استعداد دارید چرا فیلم کمدی کم بازی می‌کنید؟

اتفاقاً پیشنهادهایی شده است که غالباً شبیه خلیل «کاتیوشا» بوده‌اند و به همین خاطر نپذیرفتم.

خیلی خوب شمایل آدم‌های معتقد را به ما معرفی می‌کنید. این طیف را چقدر می‌شناسید؟

خیلی خوب می‌شناسم ولی اجرای آن کار سختی است. من فکر می‌کنم الگوبرداری از آدم‌ها باعث باورپذیری شخصیت‌ها می‌شود. هر چه قدر ما از تجربه‌های آشنا و وجه مشترک مخاطب بیشتر استفاده کنیم،‌ موفق‌تر خواهیم بود. حتی در نقش کاملاً انتزاعی اگر مواردی لحاظ شود که مخاطب عام خود را به آن گره بزند، پذیرفتنی‌تر است. فعلاً که جواب گرفته‌ام تا ببینیم آینده چه می‌شود.

و نگران نیستید که روزی بازی تان موردپسند قرار نگیرد؟

من مثل آدمی هستم که به بیماری لاعلاجی مبتلا شده است و زمان کمی برای زنده ماندن دارد و حالا رفته وسط یک میدان جنگ واقعی! طبعاً این آدم از تیر خوردن و کشته شدن نمی‌ترسد. هرچند شجاعتش باز قابل‌ستایش است ولی شجاعت آدم سالم در چنین موقعیتی صد برابر ارزشمندتر است. من همان شجاعِ مریضی هستم که از گلوله خوردن و مرگ نمی‌ترسم. شجاعت من در انتخاب نقش و شاید مواجه‌شدن با آن از این جنس شجاعت است. بازیگری برای من حوزه تجربه و یادگیری برای روزی است که بتوانم فیلم خودم را بسازم.