تبیان، دستیار زندگی

رسانه را با منبر اشتباه نگیریم

پنج دلیل عدم‌موفقیت برنامه‌های دینی تلویزیون

باید به فرم‌ها و قالب‌های رسانه‌ای در ساخت برنامه‌های دینی دقت شود. به عنوان مثال لازم نیست برای بیان اهمیت احترام به پدر و مادر از زبان یک روحانی و در قالب گفت‌وگو آیه «و بالوالدین احسانا» را بشنویم، بلکه می‌توان از فرم‌های سینمایی استفاده کرد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
صدا و سیما
 

عصر تکنولوژی همه‌چیز را دست‌خوش تغییر کرده و در این انقلاب جهانی، حتی نحوه ارتباطات و تبلیغات هم از الگوهای سنتی کمتر تبعیت می‌کنند.

زمانی فقط نوشتن کتاب یا سخنرانی کردن به عنوانراهکاری برای انتقال اندیشه مطرح بود، اما امروز رسانه‌های نوین باقدرتی مضاعف و اعجاب‌انگیز و با مخاطبینی گسترده، زمینه را برای اطلاع‌رسانی در ابعاد مختلف فراهم می‌کنند.

مبلغان دینی و اندیشه‌ای در سراسر جهان، از ابزارهای جدید تبلیغی بهره می‌گیرند و بیش از روش‌های سنتی به آن اهمیت می‌دهند و برای آن هزینه می‌کنند.

البته در جامعه ایران و حوزه‌های علمیه؛ به‌عنوان نهاد متولی فهم و تبلیغ دین، این موضوع به جدیت مکاتب و مذاهب دیگر جهان دنبال نمی‌شود و گویا هنوز رسانه‌های نوین به عنوان وسایلی قدرتمند در ترویج گفتمان و اقناع سازی، جای خود را آن‌گونه که باید در امر تبلیغ  باز نکرده است. روحانیت و پژوهشگران دینی حوزه و دانشگاه باید در این ساختار قرار بگیرند و  به‌جای اینکه درباره‌ بسیاری از گزاره‌های دینی صرفا سخنرانی کنند، آن را در قالب های جدید و جذاب به نمایش درآورند.

البته پس از انقلاب پژوهشگران دینی با تلویزیون و رادیو در ارتباط بوده‌اند و دست‌اندرکاران صداوسیما در ساخت برنامه‌های دینی تلاش‌هایی داشته‌اند، اما همچنان برنامه‌های دینی موفقیت لازم را در جذب مخاطب کسب نکرده و عملاً  در حاشیه کنداکتور شبکه‌های تلویزیون قرار دارد.

با توجه به اهمیت رسانه دینی، بد نیست به دلایل عدم موفقیت برخی برنامه‌های دینی در رسانه‌ها نگاهی داشته باشیم.

 اشتباه گرفتن رسانه‌ منبر با رسانه‌های دیگر 

شایع‌ترین و مهم‌ترین اشتباه برنامه‌سازان دینی، در منبر فرض کردن رسانه است. رسانه‌های جدید زبان و منطق خاص خودشان را دارند، همان‌طور که منابر هم از اسلوب مخصوص خود پیروی می کنند. اما در واقع نمی‌توان توقع داشت با ضبط تصویری و پخش سخنرانی‌های مذهبی وظیفه تبلیغ رسانه‌ای به سرانجام رسیده باشد.

در برنامه‌های دینی کارشناس محور، گفت‌وگو با مردم شکل نمی‌گیرد. معمولاً کارشناس و مجری ساعتی را با هم صحبت می‌کنند و دغدغه مردم و جوانان به‌درستی تبیین نمی‌شود.

باید به فرم‌ها و قالب‌های رسانه ای در ساخت برنامه‌های دینی دقت شود. به عنوان مثال لازم نیست برای بیان اهمیت احترام به پدر و مادر از زبان یک روحانی و در قالب گفت‌وگو آیه «و بالوالدین احسانا» را بشنویم، بلکه می‌توان از فرم‌های سینمایی استفاده کرد.

البته متاسفانه وقتی عده‌ای در مسیر سینمای دینی حرکت می‌کنند،  فیلم‌های سینمایی یا سریال‌هایی می‌سازند که پر از شعارهای گل‌درشت است و به همین دلیل نمی‌توانند جوانی که مخاطب آثار حرفه ای سینمایی است را به خود جذب کنند. سریال‌های بدساختی تولید می‌شوند که بیشتر جنبه فولکوریک و طنز داشته و نمی‌توانند حس همزادپنداری را در مخاطب زنده کرده و داستان را برای او باورپذیر کنند.

در همین راستا، حجت‌الاسلام زائری، در نظر نگرفتن تفاوت میان منبر و رسانه را آغاز مشکلات رسانه دانسته و معتقد است: اگرچه مخاطب منبر و رسانه، افراد هستند ولی زمانی که تفاوت رسانه را در پوشش گستره مخاطب درنظر می‌گیریم و به سایر ضرورت‌های آن توجه نمی‌کنیم، مشکلات آغاز می‌شود. مسئولان باید با اقتضائات رسانه‌های جدید آشنا شوند.(1)
 

مونولوگ به جای دیالوگ  ‌

در برنامه‌های دینی کارشناس محور، گفت‌وگو با مردم شکل نمی‌گیرد. معمولاً کارشناس و مجری ساعتی را با هم صحبت می‌کنند و دغدغه مردم و جوانان به‌درستی تبیین نمی‌شود.

برای حل این مشکل بهتر است برنامه‌های مشاوره‌ای بیشتری ساخته شود و یا فضایی شکل بگیرد که جوانان بتوانند مستقیم با کارشناسان مذهبی ارتباط بگیرند و سؤالات خود را مطرح کنند.


پخش در ساعت‌های مرده صداوسیما

یکی از آفات برنامه‌های دینی صداوسیما، پخش آن‌ها در ساعاتی از شبانه‌روز است که تلویزیون کمترین مخاطب را دارد. مثلاً ساعت پنج تا هفت صبح، بیشترین  زمان پخش سخنرانی‌ها و برنامه‌های دینی است که کم مخاطب‌ترین ساعت  روز محسوب می‌شود.

بعد کارکردهای اجتماعی، اقتصادی، روانشناسی و سیاسی اسلام برای مردم مبهم و مشکوک است، اما هنوز مباحث کلیشه‌ای کم‌کاربرد بیش از مباحث دیگر در برنامه های دینی اولویت دارند.

البته این آسیب علاوه بر مسئولین رسانه ملی، متوجه برنامه‌سازان است. صداوسیما برای به دست آوردن مخاطب حداکثری، پخش برنامه‌های دینی با مخاطب خاص و محدود را به ساعات کم‌بیننده اختصاص می دهد. از طرفی برنامه‌های جذابی در حوزه دین ساخته نمی‌شود که تا بتوان از صداوسیما توقع داشت آن را در بهترین زمان پخش قرار دهد.

اما بی شک اگر برنامه‌ای ارزشمند و مطابف سلیقه مخاطب ساخته شود؛ در ساعات مناسب روز پخش خواهد شد مثل برنامه ماه عسل که به دلیل خوش‌ساخت بودن بهترین زمان پخش را به خود اختصاص داد.

سطحی، محدود و کلیشه‌ای

موضوعات دینی شامل اعتقادات، اخلاق، مسائل فقهی و حقوقی، دستورالعمل‌های اجتماعی و... می‌شود، اما بیشتر برنامه‌های دینی، به‌خصوص برنامه‌های گفت‌وگو محور را مسائل اخلاقی آن هم در قالب توصیه‌ای تشکیل می‌دهد.

هنوز برخی از نیازهای روز جامعه در ابعاد مختلف بی‌پاسخ‌مانده و ظرفیت‌های رسانه باید در راستای رفع این موضوعات بر زمین‌مانده بکار گرفته شود.

بعد کارکردهای اجتماعی، اقتصادی، روانشناسی و سیاسی اسلام برای مردم مبهم و مشکوک است، اما هنوز مباحث کلیشه‌ای بیش از مباحث دیگر در برنامه های دینی اولویت دارند.

غفلت از کارشناسان متخصص و محبوب

کارشناسان دینی باید دو عنصر محبوبیت و تخصص را حتماً دارا باشند. محبوبیت کارشناس در گرو حفظ ظاهر مناسب، رعایت اصول فن بیان، پیگیری دغدغه های واقعی جامعه و سنجیده سخن گفتن است به طوری که زمینه سوء استفاده بدخواهان دین را فراهم نکند؛ به تعبیر دیگر کارشناس دینی باید اقتضائات زمانه را بشناسد. این مؤلفه ها برای مردم ارزشمند است و تأثیرگذاری بر مخاطب را افزایش می‌دهد.

اما این که یک کارشناسی محبوب باشد کافی نیست، بلکه باید متخصص امر دین باشد و قدرت و توانایی فهم و استنباط گزاره‌های دینی و تطبیق آن با نیازهای روز جامعه را داشته باشد.

بی‌شک بیشتر پژوهشگران دینی فعال در رسانه ملی هم محبوبیت دارند و هم تا سطوح عالی علم دینی پیش رفته‌اند، اما گاهی این قاعده نقض می‌شود و هزینه‌های بالایی را متوجه بدنه متدین می‌کند.

پی‌نوشت:
1. ششمین نشست گفت‌وگوی آیینی

 

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.