تبیان، دستیار زندگی

نتایج گسترش وب 1 و 2 در حوزه سیاست

قدرت در دست چه کسی است

در دوران مختلف برخی دولت‌ها، همواره مدعی سلطه و مدیریت بر دنیا بوده‌اند و سخت است که اینک یک تکنولوژی به این رویا طعنه‌زده و همه افراد، به‌ویژه دولت‌ها را محتاج خود کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
شبکه اجتماعی
شما هم حتما مخاطب یکی از چالش‌هایی که این روزها شبکه‌های اجتماعی آن را اشاعه داده‌اند، بوده‌اید اما فضای سایبری تنها کاربران را مورد چالش قرار نداده است، بلکه با پیشرفت تکنولوژی‌های رسانه‌ای و افزایش ضریب نفوذ رسانه‌های اجتماعی، دولت‌ها نیز در چالشی بزرگ‌تر در برابر این شبکه‌ها قرار گرفته‌اند.

تقریبا از اوایل دهه 80 میلادی که استفاده از رایانه شخصی در جهان شروع شد، زندگی فردی تحت تاثیر این تکنولوژی قرار گرفت پس از گذشت چند دهه، رسانه های نوین فراتر از حوزه فردی جوامع را با تحولات گسترده روبرو ساختند و حال با نسل نوین تکنولوژی مانند وب ۲ و ۳؛ شبکه‌های اجتماعی خود تبدیل به دولت های خودگردان و غیر رسمی شده‌اند؛ فیس‌بوک یکی از فعال‌ترین شبکه‌های اجتماعی بیش از یک میلیارد کاربر دارد و این عدد یعنی بیش از جمعیت اکثر کشورهای جهان!

در واقع رسانه‌هایی که قرار بود رکن چهارم دموکراسی باشند با پیشرفت تکنولوژی، حال خود حاکمیتی مستقل تبدیل شده‌اند که دیگر تنها مسئولین را به چالش نکشیده و به نقش نظارت خود اکتفا نمی‌کنند بلکه دولت‌ها و حاکمیت آن‌ها را به چالش کشیده و در پازل وظیفه هدایت و رهبری خود، هویت‌ها و افکار عمومی را در سطح جهانی سمت و سو داده و تغییر می‌دهند.

شرکت‌های چند ملیتی با تملک بر اینترنت و بسترهای تعاملی، سطح قدرت خود را افزایش داده و به اهداف ویژه‌ای رسیده‌اند.


این مسئله زمانی مهم جلوه می‌کند که به فضای سایبر به مثابه یک کوه یخ نگاه کنیم. فضایی که شما در جایگاه یک کاربر با دسترسی به پلتفرم‌های گوناگون به‌عنوان فضایی عمومی و برخط برای تولید یا استفاده محتوا، انتقال دیتا و بازی و سرگرمی بدان می‌نگرید در پس خود دنیایی از اطلاعات دارد که یک مدیریت محتوا و اطلاعات قوی و هدفمند بر پایه یک زیر ساخت گسترده در آن وجود دارد؛ فضایی که هر روز بیشتر معنای عصر ارتباطات و اطلاعات را مشخص کرده و شکل می‌دهد.

در این فضا که طبق پیش بینی‌ها تا سال 2020 بیش از 1.5 گیگابایت شخصی تولید خواهد شد و قطعا چندین برابر این حجم جابجایی اطلاعات صورت خواهد گرفت، سازمان‌هایی وجود دارند که حاکمان تکنولوژی رسانه‌ای هستند. آن‌ها به اطلاعات دسترسی دارند و اطلاعات قدرت است.(1)

در واقع شرکت‌های چند ملیتی با تملک بر اینترنت به‌ویژه زیر ساخت‌ها و بسترهای تعاملی با تکیه بر اطلاعات قدرت پیدا کرده و دولت‌هایی بنا نهاده‌اند که طعنه به دولت‌های رسمی و سیاسی زده، در برابر آن‌ها قرار گرفته و در حال به چالش کشیدن حاکمیت‌های ملی هستند.

با توجه به این روند همگام با گسترش ارتباطات و رسانه‌های نوین و تسلط بیشتر بر فضای مجازی، قدرت آینده در دست کسانی خواهد بود که توانایی تولید و گردآوری اطلاعات، نگه‌داری، تحلیل و توانایی انتقال و استفاده‌های هدفمند از آن را دارند. این توانایی در تاثیر شبکه‌های اجتماعی در تغییر هویت‌های ملی، نگرش‌ها، رفتارها و در یک کلام سبک زندگی افراد قابل مشاهده و مطالعه است.

برای مثال تاثیر آن‌ها در تغییر ادبیات گفتاری نسل جوان، نوع روابط اجتماعی و حتی تصمیم گیری‌های سیاسی افراد قابل مشاهده است که نمونه‌های آن را در رویکرد تبلیغات انتخاباتی مجلس دهم در ایران(تلگرام) و انتخابات 2016 در آمریکا (توئیتر) دیده شد.

در پی رشد رسانه‌های اجتماعی برخی کارشناسان، معتقدند که کشورهای جدید سایبری با منافع و علایق مشترک، در حال ظهور هستند. پیش بینی‌ها بـرای آیـنده فضای مجازی این گونه است که می‌تواند کشورها را در عین اینکه از نظر سرزمینی و جغرافیایی، متحد و یکپارچه هستند، در فضای مجازی تجزیه کرده و شهروندان آن با حضور در فضای مجازی، تابعیت کشوری مجازی و نوپدید را دریـافت کـنند و از حمایت‌ها و همراهی‌های اتباع و افکار عمومی و حاکمان آن کشور به صورت مجازی برخوردار شوند.(2)

البته این اعتقاد پیش‌بینی جدیدی نیست، بلکه "مارشال مک لوهان" در دهه 90 میلادی حرف از تشکیل دهکده جهانی به میان آورده بود. آنچه اکنون در دهه اخیر ملموس است، شبکه‌های اجتماعی افراد را در یک تغییرهویت و رفتار به سمت فرهنگی  واحد می‌برند. این دولت‌های جدید فرهنگ و قواعد خود را دارند. یقینا نظام ارزشی این دولت‌ها تحت نظارت و هدایت کدخدا این دهکده خواهد بود، اما کدخدا کسی جز غول‌های رسانه‌ای نیستند که آن‌ها هم  اکنون تحت مالکیت و مدیریت افرادی پرورش یافته و تحت نظام فکری کاپیتالسیم و لیبرال دموکراسی قرار دارند.

دولت‌های اینترنتی! که این روزها در مقابل دولت‌های سیاسی قد اعلم کرده‌اند، نه تنها حوزه فرهنگ، که حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی را هم به چالش کشیده‌اند، تاثیر ارزهای مجازی مانند بیت کوین در اقتصاد جهانی و نظام مالی کشورها نمونه‌ای بارز از این مورد است.

کارشناسان در تاثیر منفی شبکه‌های اجتماعی و تضعیف حاکمیت‌های ملی به موارد زیر رسیده‌اند:
1/ کاهش نقش دولت‌ها در تسلط بر اتباع خود 
2/ ایجاد تغییرات فرهنگی، اجتماعی و روانی در میان ملت‌ها اشاره کرده‌اند که می‌توان مواردی دیگر به آن‌ها اضافه کرد:
3/ دستیابی به بیگ دیتا و استفاده‌های هدفمند از اطلاعات کاربران
4/ دستیابی به اطلاعات رسمی و نفوذ اطلاعاتی
5/ قدرت گیری در جنگ سایبری با استفاده از این نفوذ(3)

البته غول‌های رسانه‌ای و جریانات حاکم یا تاثیرگذار بر آن‌ها تنها با تسلط بر حوزه وب 2 قدرت خود را افزایش نمی‌دهند بلکه با ورود به حوزه وب 3 و سایر تکنولوژی‌ها مانند هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و "نوروساینس مدیا" بیش از گذشته حاکمیت فرا ملی ایجاد کرده و دولت‌ها را تضعیف خواهند کرد.

دولت‌های سایبری- شبکه‌های مبتنی بر کاربران گاهی تا جایی دولت‌های رسمی را باچالش مواجه می‌کند که مجبورند دست به دامان شرکت‌های مالک شده تا با اعمال نفوذ (دست کاری در فضای اطلاعاتی)  فضا را به نفع خود مدیریت کنند. گاهی هم برای منفعت طلبی با این شرکت‌ها وارد مذاکره و شراکت می‌شوند مانند خرید اطلاعات یا جریان سازی اطلاعات و... .

"دولت‌های اینترنتی" که این روزها در مقابل دولت‌های سیاسی قد اعلم کرده‌اند، نه تنها حوزه فرهنگ، که حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و امنیتی را هم به چالش کشیده‌اند.


البته بیش از این برنامه آن‌ها مالکیت و یا تاثیر بر روند اداره این نوع شرکت‌ها است. ورود جریان صهیونیسم بین‌الملل و شرکا به رسانه‌داری و مدیریت رسانه‌ها -مانند مرداک- طلال و غیره، به خوبی در فرهنگ‌های رواج یافته در دهکده جهانی متاثر از رسانه‌ها خود را نشان می‌دهد. جهانی شدن به‌طور عمیقی با رسانه‌ها  پیوند دارد و رسانه‌ها با فرهنگ لیبرالیسم و سرمایه‌داری!

البته بیش از این برنامه آن‌ها مالکیت و یا تاثیر بر روند اداره این نوع شرکت‌ها است. ورود صهیونیسم بین‌الملل و شرکا به حوزه مالکیت رسانه و مدیریت آن مانند "مرداک"، "ولید بن طلال" و ... خود را در رویکردهای تولید محتوا، مدیریت اطلاعات نشان می‌دهد. جهانی شدن به‌طور عمیقی با رسانه‌ها پیوند دارد.

رسانه‌ها تامین منافع سرمایه‌داری را تنها با تولید با اطلاعات شکل نمی‌دهند بلکه نگه‌داری اطلاعات، مدیریت انتشار و عوامل متعدد دیگر مبتنی بر فناوری‌های نوین که در بستر سرویس‌های مستقر در کشورهای دیگر است برای این هدف نیز مورد استفاده است، از جمله تاثیرات آن این است که بیش از پیش کنترل و نظارت بر هیجانات اجتماعی و رصد جریان‌های سیاسی، از دسترس خودی‌ها خارج می‌شود و بیگانگان با تحلیل محتواها زمام افکار عمومی را به‌دست می‌گیرند، به همین منظور این رسانه‌ها بهترین محمل برای اجرای سیاست‌های استعمار فرا نو و قدرت نرم هستند.(4)

امروزه با کنارگذاشتن راه‌کارهای موقت باید در پی راه‌اندازی یک شبکه ملی کارآمد و قدرت‌مند باشیم تا در بلند مدت به توانایی رقابت با شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های قدرتمند خارجی نائل آییم.

پی‌نوشت:
1- در سال ۲۰۲۰ هر کاربر اینترنت روزانه ۱.۵ گیگ دیتا تولید می‌کند، خبرآنلاین
2- فضای مجازی، شبکه های اجتماعی و حاکمیت
3- ارتباطات جهانی و حاکمیت ملی، جام جم آنلاین
4- فضای مجازی، شبکه های اجتماعی و حاکمیت