تبیان، دستیار زندگی

«اسکی‌باز» اثری گرم و روشن است

فیلم «اسکی‌باز» اثری گرم و روشن است که لایه‌ای طنز سالم دارد و چه بزرگسال و چه کودکان و نوجوانان با آن همراه می‌شوند اما همین فیلم تعداد سینمای محدودی دارد و سرگروه نیز ندارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 
فریدون نجفی
فریدون نجفی ازجمله فیلمسازانی است که به‌واسطه سال‌ها فعالیت در حوزه فیلم‌کوتاه و مستند، توانسته جایگاه خوبی را برای خود به دست بیاورد و درخششی در جشنواره‌‌های داخلی و خارجی داشته باشد، چنانکه عضو آکادمی فیلم آسیاپاسفیک است. او این روزها فیلم سینمایی «اسکی‌باز» را روی پرده دارد، فیلمی که جوایز بسیاری را از آن خود کرده است، به همین بهانه گفت‌وگویی با او داشتیم که در ادامه می‌خوانید.
شما سال‌هاست که در حوزه ساخت فیلم‌های کوتاه و مستند فعالیت دارید و افتخارات بسیاری را از آن خود کردید، در حال حاضر اولین فیلم سینمایی بلند شما روی پرده است، به نظر می‌رسد کمی دیر اقدام به ساخت اولین فیلم بلند خود کردید، این موضوع تعمدی بوده یا شرایط برای شما فراهم نبوده است؟
من همیشه دغدغه ساخت فیلم‌های رئال و واقعی داشتم و اگر به کارنامه کاری من نگاه کنید در این سال‌ها فیلم های‌کوتاه و مستند بسیاری را با همین رویکرد ساختم. معتقدم فیلم مستندی خوب و جذاب است که به روایت داستان نزدیک باشد و همچنین فیلم داستانی موفق است که به سمت و‌ سوی مستند گرایش پیدا کند و واقعی باشد، به نظرم وجه رئالیته کار اهمیت جدی دارد و باید خوب از آب دربیاید. با شما موافقم، شاید من باید ده سال پیش فیلم اول خود را‌ می‌ساختم اما این اتفاق نیفتاد. بخشی از آن به مهیا نبودن شرایط و نبود حمایت‌‌های لازم از فیلم‌اولی‌‌ها برمی‌گردد که کماکان هم حل نشده و فیلمسازان فیلم اولی با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند اما فارغ از این مسئله، معتقدم رسالت و دغدغه یک فیلمساز فقط فیلم ساختن است و فرقی نمی‌کند چگونه و مدیومی را انتخاب کند. ساخت فیلم‌کوتاه، مستند، داستانی بلند و یا حتی سریال برای یک فیلمساز تفاوتی ندارد چرا که تنها دغدغه‌‌اش فیلمسازی است. البته کم نیستند مواردی که یک فیلم‌کوتاه به‌مراتب، تاثیرگذاری بیشتری به نسبت یک فیلم بلند داشته است. در این سال دغدغه ساخت فیلم مستند را دنبال می‌کردم و به سبب پتانسیل جغرافیایی که در آن زندگی می‌کردم، فیلم‌های کوتاه و مستند بسیاری از آن ساختم. فیلم‌کوتاه «فاطمه کجا است؟» که توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌کوتاه را کسب کند، ازجمله همین آثار است که خوشبختانه چند سالی است به‌عنوان یک سند توسط مردم‌شناسان استفاده می‌شود. سال‌ها پیش شرایط ساخت یک فیلم به‌مراتب سخت‌تر از حال حاضر بود، آن زمان فیلمنامه سینمایی سه‌اپیزودی داشتم که به‌رغم تلاش فراوان موفق به ساخت آن نشدم. درنهایت آن اپیزود‌‌ها به‌صورت چند فیلم‌کوتاه ساخته شد و توانست جوایزی را از آن خود کند؛ البته جوایز کاملا بهانه است تا یک فیلمساز به آینده و ادامه مسیر امیدوار باشد. من از راه فیلمسازی درآمدی نداشتم اما همین جوایز سبب شد تا هزینه ساخت آثار بعدی‌ام تامین شود. در مورد ساخت فیلم «اسکی‌باز» باید بگویم؛ از ابتدا سعی کردم فیلمنامه‌ای با نگاه بین‌المللی و البته کم‌هزینه را به نگارش دربیاورم و بعد از آن به کمک یکی از دوستانم وامی گرفتیم و با کمترین بودجه «اسکی‌باز» را ساختیم حتی به سبب کمبود بودجه زمان زیادی صرف به ثمر رسیدن تدوین و ساخت موسیقی فیلم شد. اما خوشبختانه درنهایت اتفاق خوبی رقم خورد و با نظر لطف اعضا، پروانه ویدئویی این فیلم به پروانه نمایش سینمایی تغییر کرد.

اما به نظرم در چنین شرایطی، ساخت فیلمی چون «اسکی‌باز» که نگاه متفاوتی نسبت به فیلم‌های جریان رایج سینما دارد، یک جسارت را طلب می‌کند؛ این فیلم مولفه‌‌هایی ندارد که همچون خیلی از آثار گیشه را تضمین کند و شاید حق خود را بتواند فقط در جشنواره‌‌ها بگیرد!
از ابتدا که تصمیم به ساخت این فیلم گرفتم، اصلا به گیشه و اکران فکر نکردم تنها دغدغه مخاطب را داشتم. در سینمای دنیا سالانه فیلم‌های بسیاری ساخته می‌شوند، برخی آثار با رویکرد توجه به‌ گیشه ساخته می‌شود و برخی دیگر هنری هستند. اگر پس از گذر زمان باز به همان آثار نگاه کنید، متوجه خواهید شد فیلم‌های گیشه هیچ وقت ماندگار نشدند و فقط توجه مخاطبان را در مقطعی کوتاه به خود جلب کردند. فیلم «اسکی‌باز» برای مخاطب خاص نیست اتفاقا مناسب برای عموم مخاطبان سینما است اما مولفه‌‌های تضمین‌کننده گیشه را ندارد. فیلم من بازیگر چهره ندارد در صورتی که اگر داشت، شرایط کاملا برایش طور دیگری رقم می‌خورد. اما امروز خوشحالم چرا که فیلم در جشنواره‌‌های مختلفی حضور پیدا کرده و دیده شده است و تا امروز هیچ مخاطبی چه بزرگسال و چه کودک و نوجوان از تماشای آن ناراضی نبودند. به نظرم گیشه و سلیقه مخاطب را ما خودمان تعیین و هدایت کردیم. از ابتدای انقلاب تا به امروز سلیقه مخاطب تغییر بسیار پیدا کرده است چنانکه دیگر خیلی تمایلی به تماشای فیلم‌های دهه۶۰ و ۷۰ ندارند. مخاطب امروز به سبب‌ شرایط موجود بیشتر کمدی‌‌ها را انتخاب می‌کند. فیلم «اسکی‌باز» اثری گرم و روشن است که لایه‌ای طنز سالم دارد و چه بزرگسال و چه کودکان و نوجوانان با آن همراه می‌شوند اما همین فیلم تعداد سینمای محدودی دارد و سرگروه نیز ندارد.

متاسفانه وقتی فیلمی مولفه‌‌های گیشه را ندارد خود متولیان امر و سینماداران نیز به آن بها نمی‌دهند!
بله، من حتی می‌خواستم «اسکی‌باز» را در گروه هنر و تجربه اکران کنم اما چون ژانر کار کودک و نوجوان است برای آن‌که مخاطب خود اثر آن را ببیند، فیلم را در گروه آزاد اکران کردیم. من فیلمساز هستم و دوست دارم فیلم بسازم و طبیعتا به اکران برسد اما در این میان خیلی مسائل وجود دارد که من تعیین‌کننده آن نیستم. فارغ از بحث اکران در مورد بخش تبلیغات نیز ما درگیر کاستی‌‌هایی هستیم چرا که این فیلم پشتوانه دولتی و یا خصوصی نداشته است. اما با این همه به نظرم فیلم «اسکی‌باز» در طول زمان دیده خواهد شد. از ابتدا به گیشه آن فکر نکردم و اتفاقا سعی کردم طوری برای ساخت اثر هزینه کنم که برگشتن سرمایه ساخت آن کار غیرممکنی نباشد.

شما چه در «اسکی‌باز» و چه در سایر آثاری که ساختید همواره نگاه ویژه‌ای به ژانر کودک و نوجوان داشتید، این دغدغه را در ادامه پی خواهید گرفت؟
کودک همواره دغدغه من است، به‌ چند دلیل؛ من جهان کودکان را به‌خوبی می‌شناسم چرا که سال‌ها معلم بودم اما از سوی دیگر این فضا برای ساخت فیلم انتخاب کردم چرا که حواشی کمتری دارد و برای ما که برای ساخت یک فیلم دستمان در جیب خودمان است، شرایط بهتری را فراهم می‌کند. در چنین آثاری مجبور نیستی از بازیگران میلیاردی استفاده کنی و از خیلی حواشی نا‌مناسب سینما به دور هستی؛ همین مسائل سبب شده تا خیلی‌‌ها به این ژانر و یا ساخت فیلم‌های خاص در گروه هنر و تجربه روی بیاورند. اما معتقدم که فیلمساز باید در هر ژانری کار کند اگر او ‌نتواند در ژانر‌‌های مختلف موفق ظاهر شود، اصلا فیلمساز نیست. من در مستند‌‌هایم آثاری مناسب بزرگسالان و کودکان و نوجوانان داشتم و شاید «اسکی‌باز» فعلا آخرین کار من در این ژانر باشد. بخشی از این تصمیم به ‌همین مسائل اکران آثار و‌ دلیل دیگر به سرنوشت نامعلوم سینمای کودک برمی‌گردد. البته من از آن دسته فیلمسازان نیستم که بخواهم آثار مناسب گیشه بسازم هر چند که چندان کار سختی نیست و از سوی دیگر سینمای کودک را همچون خیلی از دوستان نمی‌بینم که بخواهم آن را به‌شکلی دربیاورم که فقط و فقط مناسب گیشه باشد مثل خیلی از فیلم‌هایی که‌ هم من می‌دانم و هم شما می‌دانید. فیلم «اسکی‌باز» سرگروه ندارد و من برای اکران آن خودم به‌عنوان فیلمساز با سینماها تماس گرفتم، این کار فاجعه است اما من برای دیده شدن بیشتر فیلم خود آن را انجام دادم. باتوجه به چنین شرایطی فیلم بعدی من در ژانر کودک و نوجوان نخواهد بود.

منبع: روزنامه صبا/ملیکا مومنی‌راد