پسران مذهبی دختران زیبا _ دختران مذهبی پسران خوش تیپ
پر رنگ شدن ملاک زیبایی در ازدواج در میان تمام اقشار
نوع نگرش مادران به ویژه در میان خانواده های مذهبی هم در این سبک انتخاب تاثیر بسیاری دارد؛ اینکه در ذهن پسر یا دختر این امر را جا بیندازند که در هنگام انتخاب همسر صرفا باید به دنبال زنی زیبا باشند یا به دنبال مادری برگزیده برای فرزندانشان و همسری مناسب برای رسیدن به سعادت اخروی و دنیوی باشند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1397/10/13
اسلام در زمینه انتخاب همسر ملاک ها و معیارهایی را تعریف کرده است که حداقل باید مورد توجه خانواده های معتقد و مذهبی قرار بگیرد. متاسفانه در دهه اخیر گرایش قشر مذهبی در هنگام گزینش همسر به سمت و سوی مادی گرایانه سوق پیدا کرده به نحوی که اگر نتوان گفت که معیارهای مادی به عنوان ملاک برتر محسوب نمی شود، حداقل به صورت هم طراز با معیارهای اصلی مورد تاکید اسلام در آمده است. چنانکه زیبایی، فرم ساختار بدنی و الگوهای ظاهری، مطابق الگوهای تزریقی اروپایی و رسانه ای و تبلیغاتی، همتراز با معیار ایمان مطرح می شود. این مساله در مورد خوش تیپی پسران در انتخاب خانواده دختر صدق می کند که همگی معضلاتی را در نگرش به مفهوم واقعی ازدواج ایجاد کرده است.
البته در اینجا باید این نکته را هم مد نظر داشت که اصل هم کفوی در ظاهر و پسند شکل و شمایل هر کدام از دختر و پسر، ملاک هست، ولی نه در حدی که به معیار همتراز با اصول اصلی در ازدواج قرار گیرد.
در اینجا و در این مطلب لازم است که قبل از پرداختن به بحث گرایش اقشار مذهبی در ملاک های ظاهری در انتخاب همسر بار د دیگر به بازخوانی معیارهای ازدواج از دیدگاه شرع و عرف متشرّع بپردازیم.
به طور خلاصه ایمان ، حسن خلق، پارسایی، پاک دامنی هوشمندی، همتایی فرهنگی ، سلامت جسمی ، سلامت جنسی، اصالت خانوادگی از معیارهای اولیه است که هریک دارای حدود و تعاریف مشخص برای دختر و پسر است و روایات و سیر ائمه به آن پرداخته است. در کنار این معیارها در اندیشه اسلامی معیارها و ملاک های ثانویه و شایسته ای وجود دارد که زیبایی ، فرزند آوری ، هم کفوی از آن جمله است و به آن توصیه شده است.
اما امروزه در کنار این اصول سفارش شده ملاک های عرفی گزینش همسر نیز مد نظر واقع می شود که شامل سلامت ظاهری و جسمانی فرد، تفاوت سنی، زیبایی چهره و اندام ، توانایی باروری و رنگ پوست ، هوشمندی و همگون بودن زن و شوهر، تحصیلات ، تشابه در نگرش ها ، عواطف و شخصیت و ملاک های رفتاری و اخلاقی ، توانایی اداره خانواده ، نوع شغل ، میزان ثروت و در آمد بالا برای مرد و کم هزینه بودن و توانایی کافی برای انجام کار و اداره خانه برای زن، ازدواج درون دینی و همسانی طبقات اجتماعی و ملاک های خانوادگی مانند: ازدواج با خویشاوند یا بیگانه ، وضعیت خانوادگی همسر مانند نظر مثبت یا منفی اعضای خانواده درباره یک فرد بخشی از ملاک های همسر گزینی عرفی به شمار می آید.
از طرفی دیگر مطبوع بودن چهره همسر و به دل نشستن گزینه انتخابی نباید در انتخاب همسر نادیده گرفته شود. چون در کوتاه مدت در برقراری ارتباط زوجین موثر است ولی این مطبوع بودن و به دل نشستن به معنای گرایش به مانکنیسم و ظاهر پرستی و ظاهر گزینی صرف نیست بلکه نشان از توجه لازم بو در حد معقول به این مساله است.
از طرفی گرایش و نوع انتخاب و سلیقه پسر و دختر و رسیدن به بلوغ عقلی در انتخاب به نوع تربیت خانوادگی و اجتماعی آنها در دوران کودکی و نوجوانی بر می گردد.اینکه خانواده، جامعه و رسانه به مرور زمان به صورت پیدا و پنهان چه مواردی را به عنوان ملاک ها و معیارهای زیبایی معرفی کرده است . چرا که بخشی از این گرایش های ویژه ، فطری و به طورکلی عموما اکتسابی است.
به طور مثال در طول دهه ها برخی از قومیت ها در سلیقه ، از افراد با ظاهری خاص به طور مثال: فربه یا متوسط خوششان می آمده ولی در حال حاضر تحت امور اکتسابی از محیط این تغییر ذائقه ایجاد شده و به قول امروزی به سمت مانکنیسم پیش رفته است.
به هر حال ملاک پسند ظاهر شخص را نمی توان از کلیت معیارها حذف کرد، چرا که در جای خود اهمیت دارد ولی باید به نوع تربیت پسران و دختران و دیدگاه خانواده ها به ویژه مادران توجه کرد. شاید به طور خلاصه بتوان به این نکته توجه کرد که در بین خانواده های مذهبی در کنار تمامی معیارهای ازدواج باید پسر و دختر را به سمت حفظ سلامت خانواده و تربیت عبادی و معنوی فرزندان آینده در هنگام تشکیل خانواده و ازدواج سوق داد. به همین سبب تاکید شود که از گزینش همسران بی ایمان، بد اخلاق، ناپاک، فاسق و….دوری شود.
چه بسا صفتی را از شرایط حتمی همسری می پندارند حال اینکه آن ویژگی از مزایا و معیارهای ضروری نیست .گاهی در اثر جهالت ویژگی های منفی همسر را مورد غفلت قرار می دهند. اگر دختری تنها به دنبال پسری خوش قیافه دارای منزل و شغل پر درآمد باشد یا اینکه پسر به دنبال همسری با تیپ مانکن ها و چهره خاص و زیبا باشد و از دین داری چشم پوششی کند و یا این دینداری را به اولویت دوم خود تبدیل کند آنها زندگی گرم و فرزندان اهل طاعت نخواهند شد. تهی بودن مبنای ازدواج از معنویت ، سرانجامی جز پوچی و افسردگی ندارد. از نظر اسلام ، ازدواج تنها با هدف برآورده کردن غریزه جنسی ، فرار از تنهایی و همراهی در دوران پیری نیست بلکه باید دژی باشد که زن و شوهر از یکدیگر پاسداری کنند. بدین سبب مومنان از ازدواج با زنان بی دین نهی شده اند هرچند که زیبا باشند.
در یک کلام شاید بتوان در خصوص میزان ارزش زیبایی در انتخاب همسر به این گزینه رسید که زیبایی ظاهری باید همان به دل نشستن و مطبوع بودن ظاهر باشد و از افتادن در دام زیبایی های تحمیلی رسانه و جامعه دوری کرد. تا مبنای ازدواج بر پایه معیارهای اسلامی و دوری از آسیب های ظاهر گرایی و مادی گری باشد.
منبع : بوستان حجاب
البته در اینجا باید این نکته را هم مد نظر داشت که اصل هم کفوی در ظاهر و پسند شکل و شمایل هر کدام از دختر و پسر، ملاک هست، ولی نه در حدی که به معیار همتراز با اصول اصلی در ازدواج قرار گیرد.
آیا حس زیبایی دوستی اشتباه است؟
به طور کلی همیشه حس زیبایی دوستی در بین جوانان رایج بوده و این امر پسندیده است ولی مشکل آنجا آغاز می شود که تحت تاثیر تغییر برنامه ریزی شده ، ذائقه دختران و پسران در زیبایی فرد مقابل دچار تحول می شود و از حس زیبایی دوستی فطری و ذائقه شخصی به سمت گرایش تحمیلی زیبایی پیش می رود.در اینجا و در این مطلب لازم است که قبل از پرداختن به بحث گرایش اقشار مذهبی در ملاک های ظاهری در انتخاب همسر بار د دیگر به بازخوانی معیارهای ازدواج از دیدگاه شرع و عرف متشرّع بپردازیم.
معیار های ازدواج در اسلام
معیارهای همسر گزینی در اندیشه اسلامی به معیارهای اولیه و ثانویه تقسیم می شود که دارا بودن ملاک های اولیه در هر زمان و مکانی ضروری است و ملاک های ثانویه بر حسب شرایط زمانی و مکانی قابل تغییر و بازنگری است و در مرتبه دوم قرار دارد.به طور خلاصه ایمان ، حسن خلق، پارسایی، پاک دامنی هوشمندی، همتایی فرهنگی ، سلامت جسمی ، سلامت جنسی، اصالت خانوادگی از معیارهای اولیه است که هریک دارای حدود و تعاریف مشخص برای دختر و پسر است و روایات و سیر ائمه به آن پرداخته است. در کنار این معیارها در اندیشه اسلامی معیارها و ملاک های ثانویه و شایسته ای وجود دارد که زیبایی ، فرزند آوری ، هم کفوی از آن جمله است و به آن توصیه شده است.
اما امروزه در کنار این اصول سفارش شده ملاک های عرفی گزینش همسر نیز مد نظر واقع می شود که شامل سلامت ظاهری و جسمانی فرد، تفاوت سنی، زیبایی چهره و اندام ، توانایی باروری و رنگ پوست ، هوشمندی و همگون بودن زن و شوهر، تحصیلات ، تشابه در نگرش ها ، عواطف و شخصیت و ملاک های رفتاری و اخلاقی ، توانایی اداره خانواده ، نوع شغل ، میزان ثروت و در آمد بالا برای مرد و کم هزینه بودن و توانایی کافی برای انجام کار و اداره خانه برای زن، ازدواج درون دینی و همسانی طبقات اجتماعی و ملاک های خانوادگی مانند: ازدواج با خویشاوند یا بیگانه ، وضعیت خانوادگی همسر مانند نظر مثبت یا منفی اعضای خانواده درباره یک فرد بخشی از ملاک های همسر گزینی عرفی به شمار می آید.
میزان اهمیت ملاک های ثانویه
اینکه آیا این ملاک های ثانویه می تواند به صورت اصل و همتراز با ملاک های اولیه قرار گیرد جای تامل است ولی به طور قطع نمیتوان گفت که امری مذموم است و اتنخاب با این معیارها کار معقولی است ولی گرایش پسران تیپ مذهبی و خانواده های شان به سمت گزینش عروس با شکل ظاهری خاص برای جلوه گری در بین دوستان و تفاخر در بین فامیل قطعا مصداق الهکم التکاثر است و به دور از ارزشهای انسانی و اسلامی و خلق و خوی شیعه است .از طرفی دیگر مطبوع بودن چهره همسر و به دل نشستن گزینه انتخابی نباید در انتخاب همسر نادیده گرفته شود. چون در کوتاه مدت در برقراری ارتباط زوجین موثر است ولی این مطبوع بودن و به دل نشستن به معنای گرایش به مانکنیسم و ظاهر پرستی و ظاهر گزینی صرف نیست بلکه نشان از توجه لازم بو در حد معقول به این مساله است.
از طرفی گرایش و نوع انتخاب و سلیقه پسر و دختر و رسیدن به بلوغ عقلی در انتخاب به نوع تربیت خانوادگی و اجتماعی آنها در دوران کودکی و نوجوانی بر می گردد.اینکه خانواده، جامعه و رسانه به مرور زمان به صورت پیدا و پنهان چه مواردی را به عنوان ملاک ها و معیارهای زیبایی معرفی کرده است . چرا که بخشی از این گرایش های ویژه ، فطری و به طورکلی عموما اکتسابی است.
به طور مثال در طول دهه ها برخی از قومیت ها در سلیقه ، از افراد با ظاهری خاص به طور مثال: فربه یا متوسط خوششان می آمده ولی در حال حاضر تحت امور اکتسابی از محیط این تغییر ذائقه ایجاد شده و به قول امروزی به سمت مانکنیسم پیش رفته است.
نقش مادران درتعیین معیار ازدواج فرزندان
نوع نگرش مادران به ویژه در میان خانواده های مذهبی هم در این سبک انتخاب تاثیر بسیاری دارد؛ اینکه در ذهن پسر یا دختر این امر را جا بیندازند که در هنگام انتخاب همسر صرفا باید به دنبال زنی زیبا باشند یا به دنبال مادری برگزیده برای فرزندانشان و همسری مناسب برای رسیدن به سعادت اخروی و دنیوی باشند.به هر حال ملاک پسند ظاهر شخص را نمی توان از کلیت معیارها حذف کرد، چرا که در جای خود اهمیت دارد ولی باید به نوع تربیت پسران و دختران و دیدگاه خانواده ها به ویژه مادران توجه کرد. شاید به طور خلاصه بتوان به این نکته توجه کرد که در بین خانواده های مذهبی در کنار تمامی معیارهای ازدواج باید پسر و دختر را به سمت حفظ سلامت خانواده و تربیت عبادی و معنوی فرزندان آینده در هنگام تشکیل خانواده و ازدواج سوق داد. به همین سبب تاکید شود که از گزینش همسران بی ایمان، بد اخلاق، ناپاک، فاسق و….دوری شود.
هدف گمشده در معیارهای ازدواج
با توجه به اینکه ازدواج از بزرگترین حادثه های زندگی فرد است به نظر می رسد که بر هر پسر و دختری به ویژه در قشر مذهبی لازم است که قبل از ازدواج درباره ویژگی های همسر نامناسب و غیرلایق، آگاهی لازم را به دست آورند؛ چرا که اگر زن و شوهر به وظایف اسلامی و اخلاقی خود ناآگاه باشند و یا تحت تاثیر خانواده و معیارهای نادرست عمل نکنند کانون خانواده گرم و با صمیمیت نبوده و فرزندان خانواده هم بی هویت و بیگانه از مسایل عبادی و معنوی به ثمر می رسند. و هنگامی که سردی و بی رغبتی بر خانواده سایه افکند فرزندان نیز بی معنویت و دین گریز بار خواهند آمد. اسلام از گروه های نام می برد که باید از پیوند با آنان خودداری شود. فلسفه این نهی هم آن است که فرزند امانت الهی است و برای حفظ این امانت الهی باید در برگزیدن همسر که پدر و مادر آینده است دقت کرد تا این امانت الهی هدر نرود و در این راستا علاوه بر فردی که آماده ازدواج است والدین پسر و دختر نیز باید سعی کنند که فرزندان خود را به کسانی نسپارند که آنان را از اسلام، ایمان و اخلاق نیک، و تربیت معنوی و عبادی باز دارند.چه بسا صفتی را از شرایط حتمی همسری می پندارند حال اینکه آن ویژگی از مزایا و معیارهای ضروری نیست .گاهی در اثر جهالت ویژگی های منفی همسر را مورد غفلت قرار می دهند. اگر دختری تنها به دنبال پسری خوش قیافه دارای منزل و شغل پر درآمد باشد یا اینکه پسر به دنبال همسری با تیپ مانکن ها و چهره خاص و زیبا باشد و از دین داری چشم پوششی کند و یا این دینداری را به اولویت دوم خود تبدیل کند آنها زندگی گرم و فرزندان اهل طاعت نخواهند شد. تهی بودن مبنای ازدواج از معنویت ، سرانجامی جز پوچی و افسردگی ندارد. از نظر اسلام ، ازدواج تنها با هدف برآورده کردن غریزه جنسی ، فرار از تنهایی و همراهی در دوران پیری نیست بلکه باید دژی باشد که زن و شوهر از یکدیگر پاسداری کنند. بدین سبب مومنان از ازدواج با زنان بی دین نهی شده اند هرچند که زیبا باشند.
در یک کلام شاید بتوان در خصوص میزان ارزش زیبایی در انتخاب همسر به این گزینه رسید که زیبایی ظاهری باید همان به دل نشستن و مطبوع بودن ظاهر باشد و از افتادن در دام زیبایی های تحمیلی رسانه و جامعه دوری کرد. تا مبنای ازدواج بر پایه معیارهای اسلامی و دوری از آسیب های ظاهر گرایی و مادی گری باشد.
منبع : بوستان حجاب