تبیان، دستیار زندگی

حرف‌های استراتژیک کارگردان «سرو زیر آب»:

سینمای تفحص تهمت و محنت دارد!

فیلم‌هایی که محمدعلی باشه آهنگر در حوزه دفاع مقدس ساخته نگاهی تازه به جنگ داشته است: «فرزند خاک»، «بیداری رویاها»، «ملکه» و حالا «سرو زیر آب». به مناسبت اکران فیلم آخر او با این کارگردان هم‌کلام شده‌ایم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
سرو زیر آب
«سرو زیر آب» را می‌توان در حوزه سینمای تفحص دسته‌بندی کرد. داستان آن در ستاد معراج شهدا می‌گذرد و گره اصلی وقتی در قصه می‌افتد که کرامت (بابک حمیدیان) شک می‌کند که شاید جنازه شهیدی را به‌اشتباه به خانواده دیگری داده است... فیلم در ادامه بجای ورود به یک قصه معماگونه دست روی مفاهیمی مهم می‌گذرد: لزوم وحدت ادیان و اقوام در کشورمان.

چند سوال درباره «سرو زیر آب» و نیز چرایی کم بودن تعداد فیلم‌های حوزه تفحص از محمدعلی باشه آهنگر پرسیدیم. پاسخ‌ها پر است از نکات مهم. حرف‌های او را بخوانید.

تفحص از کجا آمد

در دهه هفتاد گروهی از جوانان و میان‌سالان که درگیر جنگ بودند در دیداری که با خانواده شهید راحت داشتند تصمیم گرفتند که برای بازگرداندن پیکر شهدای منطقه عمومی فکه به‌صورت خودجوش به آن منطقه بروند. این دوستان، با کمترین امکانات و با پول شخصی و بیل و کلنگ و یک وانت به آن منطقه رفتند و اقدام به تفحص شهدا کردند. تا مدت‌ها کسی آن‌ها را جدی نمی‌گرفت ولی بازگرداندن پیکر شهدا که ابتدا در سکوت خبری انجام می‌شد آرام‌آرام به فریضه‌ای عارفانه و عاشقانه بدل شد و دیگر رزمندگان برای بردن فیض الهی راهی مناطق درگیری شدند. این رسته در ارتش جمهوری اسلامی بانام کمیته جستجوی مفقودین جنگ از دیرباز وجود داشته و گروه‌هایی مسئولیت این کار را بر عهده داشته و دارند. اما در جنگ مردمی ما که بسیاری از اتفاقات و واکنش‌ها خودجوش بوده، سازمان‌های جدی برای این موضوع مهم تعریف‌نشده بود.

ستاد معراج کی تشکیل شد

ابتدا ستاد تخلیه شهدا در برخی مناطق جنوب و غرب تشکیل شد و شهدا را به این ستاد تحویل می‌دادند و آرام ستاد معراج شهدا در اندیمشک، اهواز، ارومیه، سنندج و کرمانشاه تشکیل و به‌صورت سازمانی بانام تعاون سپاه و در ادامه به نام واحد ایثارگران مسئولیت انتقال شهدا، جانبازان، پیگیری مفقودین و اسرا را بر عهده گرفت. این واحد کارهای بسیار دیگری را تحت عنوان انصار الحسین بر عهده داشت و دارد. مثل پیگیری وضعیت معیشتی رزمندگان، پیگیری مسائل حقوقی و حتی برداشت گندم و محصول به هنگام عزیمت سرپرست خانواده به جبهه. ابتدا باید عرض کنم دوستانی که وارد این واحد می‌شدند از خاص‌ترین افرادی بودند که به جبهه اعزام می‌شدند.

 

ببینید چقدر حضور در این عرصه، ناممکن و ناشدنی است. وقتی هم فیلمی در این زمینه ساخته می‌شود ابتدا از هر سو به سمت سازنده هجوم آورده می‌شود. لذا فیلمسازان علاقه‌ای به حضور در این عرصه را ندارند.


خاطره‌ها ثبت نمی‌شوند

به‌جرئت می‌توان گفت 99 درصد افراد حاضر به گفتن خاطرات نیستند و آن را به‌عنوان فیض الهی میان خود و خدا و شهدا محفوظ می‌دارند. بسیاری دیگر حضور ندارند. یا شهید و جانباز شده‌اند و یا علاقه‌ای به بازگویی ندارند. برخی فاقد نشانی و دسترسی هستند. مثلاً شما باید بدانید که گروهی حدود 300 نفر از گناباد در این حرکت سهم ویژه دارند. روستایی به نام همین رزمندگان ثبت و تندیس‌هایی هم نصب‌شده است. یکی دیگر از این موارد این‌که این مسیر با مخالفت بسیاری از خود این عزیزان و برخی رسته‌های بالادستی روبرو است. آن‌ها به دلایلی که گاهی عنوان هم نمی‌کنند تصویری شدن این بخش را مفید نمی‌دانند. جالب است بدانید کمتر تصویری از دوران معراج شهدای اهواز موجود است. اگر هم عکس یا تصویری است شخصی است و به‌طور سیستماتیک گرفته نشده است. اگر عکسی از شهیدان هست برای آلبوم کردن و یافتن خانواده و شناسایی شهید گرفته‌شده و کارکرد دیگری ندارد. از طرفی تماشاگران حاضر به دیدن برخی از صحنه‌های معراج، تدفین، تشییع و تصاویر مشابه نیستند. یعنی از دو سو علاقه‌ای دیده نمی‌شود.

کار سخت فیلمسازی

حالا ببینید چقدر حضور در این عرصه، ناممکن و ناشدنی است. وقتی هم فیلمی در این زمینه ساخته می‌شود ابتدا از هر سو به سمت سازنده هجوم آورده می‌شود. لذا فیلمسازان علاقه‌ای به حضور در این عرصه را ندارند. من هم اگر می‌دانستم این‌قدر سختی و مرارت و تهمت و محنت دارد شاید واردش نمی‌شدم!

سرو زیر آب

دلیل تاکید «سرو زیر آب» بر وحدت

با پیروزی انقلاب اسلامی ایده تجزیه کشور بر مبنای ادیان و قومیت‌ها به‌صورت جدی در محافل مخالفان کشور وجود داشت. در حوزه ادیان که بارها و بارها محکوم‌به نقض حقوق آن‌ها شده‌ایم و از این طریق فشارهای بی‌حدوحصری بر کشور رفته و می‌رود. در حوزه قومیت‌ها هم از همان سال‌ها بحث تجزیه کشور مطرح بوده است. در یک دهه اخیر این مسئله ابعاد روشن‌تری یافته است. شبکه‌های مجازی پر است از این ترفندها. مرزهای شمالی، جنوبی، غربی و شرقی را آبستن برخی حوادث کرده است و روزبه‌روز این حرکت سازمان‌یافته‌تر می‌شود. در این روزها که کشور در تحریم دارو و بسیاری موارد مهم دیگر شده وحدت تمام کشور شامل قومیت‌ها و ادیان از نان شب مهم‌تر و واجب‌تر است. این وحدت می‌تواند ما را از گردنه‌های سخت عبور دهد.

 

به‌جرئت می‌توان گفت 99 درصد افراد حاضر به گفتن خاطرات نیستند و آن را به‌عنوان فیض الهی میان خود و خدا و شهدا محفوظ می‌دارند. بسیاری دیگر حضور ندارند. یا شهید و جانباز شده‌اند و یا علاقه‌ای به بازگویی ندارند. برخی فاقد نشانی و دسترسی هستند.


شهری با قومیت‌های گوناگون

موضوع دیگر به گذشته من در آبادان و محله‌ای که زندگی می‌کردم برمی‌گردد. کمتر شهری می‌توان یافت که پیش از جنگ و به هنگام جنگ وضعیت آبادان را داشته باشد. آبادان شهری با قومیت‌های گوناگون بود. از همه شهرهای ایران گروهی در این شهر حضور داشتند. کافی است به اسامی حسینیه‌های آبادان دقت کنید. حسینیه آذربایجانی‌ها، عرب‌ها، دزفولی‌ها، لاری‌ها، شیرازی‌ها، بلوچ‌ها، آبادانی ها، رامهرمزی‌ها، اصفهانی‌ها، بروجردی‌ها و ... مساجد شیعه‌ها شامل مساجدکردها، بهبهانی‌ها، ذوالفقاری‌ها، عرب‌ها، مسجد سنی‌ها، کلیسای پروتستانی‌ها، کنیسه یهودی‌ها، کلیمی‌ها و ... ببینید. دیوار مسجد بهبهانی‌ها و کلیسای پروتستان‌ها یکی است. در محله و کوچه ما کلیمی‌ها ساکن بودند که به همراه دوستان ارمنی و شیعه در یک تیم بازی می‌کردیم. دانیال کلیمی مسئولیت بهداری یگان نظامی واقع در بیمارستان آریا به هنگام جنگ بر عهده داشت. من نگران او می‌شدم و او هم نگران من. محمد هوفیانی از سنی مذهب‌ها بود که در جبهه حضور داشت. او نمازش را به سبک و سیاق خودش می‌خواند و غذایش را سر سفره با دیگران. این‌ها در کشورمان اتفاق افتاده و اصلاً برای من چیز عجیبی نیست.

سنگ اندازی ها در اکران

اصلاً قرارها برای اکران «سرو زیر آب» این نبود. همه آن‌هایی که قرار بود قدمی بردارند فراموش کردند. به برخی از آن‌ها گفته‌شده که کاری نکنند. شهرداری علیرغم این‌که یکی از سه سرمایه‌گذار فیلم است و من از آن‌ها تشکر می‌کنم، بیلبورد به فیلم نداد، چند بار خلف وعده کرد. دست‌آخر هم به حوزه هنری نامه نوشت که یک تا پنج بیلبورد اگر خالی شود می‌دهد! شما شاهدید که برای فیلم‌های این‌چنینی شهرداری چقدر همکاری کرد. یکی از پخش‌کننده‌های حرفه‌ای می‌خواست و قول داد فیلم را پخش خواهد کرد. به‌یک‌باره جواب تلفن‌های تهیه‌کننده را نداد و ارتباطش را به‌کلی قطع کرد. تیزرها بعد از چند روز ادامه نیافت و سالن‌های مرده فیلم کاری از پیش نمی‌برد. گویا اندیشه‌ای علاقه ندارد این فیلم اکران درست شود.