تبیان، دستیار زندگی

دوست محمدی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران:

در علوم انسانی با یک فاجعه بزرگ روبه‌رو هستیم

کتاب‌های درسی دانشگاه‌های ما در علوم انسانی، طی سال‌های گذشته رشد مطلوبی نداشته و هنوز ما در روانشناسی، مدیریت، جامعه شناسی و ... نوشته‌های 70 یا 80 سال پیش غرب را می‌خوانیم و این فاجعه‌ی بزرگی است چراکه اکثریت اساتید ما به‌جز تعداد معدودی، کار علمی نجات‌بخش را هدف اصلی خود نمی‌دانند."
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : صدیقه شریفی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
آیت الله دوست محمدی
مقام معظم رهبری: "وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی هر دو، کار خودشان را بکنند؛ اما برای یک هدف و آن هدف، ساختن و کامل کردن ملت و کشور ایران است، وحدت حوزه و دانشگاه یعنی حرکت پابه‏پای علم و دین ..."

از اولین سال‌های پس از انقلاب اسلامی ایران، یکی از مباحث حائز اهمیت، ایجاد وحدت میان حوزویان و دانشگاهیان بود. وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی این دو نهاد، در تحقق هدف "ایجاد جامعه‌ی اسلامی"، وحدت فکری و رفتاری داشته باشند چرا که این مهم، ضرورت و نیاز پایداری و استحکام انقلاب است.

در این راستا "حجت الاسلام و المسلمین هادی دوست محمدی" (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران)، با اشاره به ضرورت ارتقای وحدت میان حوزه و دانشگاه گفت: موضوع وحدت حوزه و دانشگاه که توسط حضرت امام خمینی(ره) مطرح شد، ایده آل برای ما حوزویان بود چراکه قبل از انقلاب در حوزه علمیه قم، حضرات آیات مکارم، سبحانی، نوری همدانی، مفتح و استاد مطهری، برنامه‌ای برای وحدت حوزه و دانشگاه ترتیب داده بوده‌اند که با انتشار مجله "مکتب اسلام" محقق شده بود. به این صورت که هفته‌ای یک‌بار اساتید دانشگاه به قم می‌آمدند و برای تولید محتوای علمی این مجله که بعدها توسط ساواک توقیف شد، با فضلا و اساتید حوزه هم‌فکری می‌کردند.

شهدایی چون "احمدی روشن" و"حججی"، برخواسته از وحدت دانشگاه و حوزه هستند و این وحدت می‌تواند مانند این بزرگواران را بپروراند.



ما می‌خواستیم آزاد اندیشی و تفکر عمیقی که در حوزه‌ها جریان دارد، به کمک علوم مختلف دانشگاه آمده و استعمار و استعمارگران را شناسایی و از نفوذ آنان در جامعه جلوگیری کند. اما الان دانشگاه‌های ما در حوزه علوم انسانی نه تنها هیچ تغییری نکرده‌اند، که همان دروس غرب‌زده را توسط اساتید مجذوب غرب تدریس می‌کنند!

دشمنان جمهوری اسلامی ایران می‌خواهند ملت ما بی‌سواد بار بیایند، یعنی با داشتن دانشگاه و مراکز علمی، سطحی و بی‌سواد باشند و مدرک‌گرایی و بی تفاوتی در جامعه رواج داشته باشد و با این روند، هدف بزرگی تحت عنوان عدم تمییز حق و باطل و همچنین عدم تقابل با دشمنان را دنبال می‌کنند.

"حجت الاسلام دوست محمدی"، بزرگ‌ترین آفت و دلیل کاهش سطح همکاری و هم‌فکری حوزه و دانشگاه را بی‌کیفیتی در کتب درسی دانسته و اظهار داشت: "کتاب‌های درسی دانشگاه‌های ما در علوم انسانی، طی سال‌های گذشته رشد مطلوبی نکرده، هنوز ما در روانشناسی، مدیریت، جامعه شناسی و ... نوشته‌های 70  یا 80 سال پیش غرب را می‌خوانیم و این فاجعه‌ی بزرگی است چراکه اکثریت اساتید ما به‌جز تعداد معدودی، کار علمی نجات‌بخش را هدف اصلی خود نمی‌دانند."

مسببان اصلی کم‌کاری در ارتقای وحدت حوزه و دانشگاه

"حجت الاسلام دوست محمدی"، معتقد است که امروز، دانشگاه فقط به نمره و مدرک اکتفا کرده و توجه به وضعیت فرهنگی و رفتاری دانشجویان را کاسته است. از گذشته‌های دور، طلاب  حوزه به با انگیزه سربازی امام زمان(عج) وارد حوزه می‌شدند، اما الان متاسفانه تعداد این طلاب بسیار کم شده و بعضا برای کسب آینده‌ای روشن و شغلی مناسب رو به حوزه می‌آورند. "کم کاری در تالیف کتاب"، "حضور اساتید غرب زده" و "مسئولان  بی‌تعهد"، سه ضلع مثلث شکاف بین حوزه و دانشگاه به حساب می‌آیند. در راستای افزایش کمیت و کیفیت متون اسلامی در کتب دانشگاهی، در سال76 ستادی در دانشگاه تهران برای نظارت بر کتب درسی و تالیف کتاب‌های جدیدعلوم انسانی، راه‌اندازی شد، اما جریان‌های خاص سیاسی اجازه‌ی پیشبرد اهداف را ندادند و دانشگاه، به نوعی گرفتار سیاسی‌بازی‌های احزاب مختلف قرار گرفت و این روند، ضربه‌ی مهلکی بر حلقه‌ی وصل حوزه و دانشگاه وارد کرد.

با این وجود حتی اگر کتاب و منبع درسی مدونی در دسترسی نباشد، اگر استاد، خود رَه یافته باشد و دغدغه تربیت دانشجویان باسواد را داشته باشد، یقینأ می تواند به رسالت خود عمل کند. در حقیقت، کتب درسی یک وسیله انتقال مطلب محسوب می‌شوند و استاد، عامل اصلی و حقیقی تربیت و تزکیه افراد است. البته از نقش موثر مسئولان دانشگاه‌ها نباید غافل شویم، زیرا که هدایت و جهت‌دهی فضای فرهنگی و علمی دانشگاه، در دست آن‌ها قرار دارد. "وضع قوانین آموزشی"، "فرهنگی رسیدگی به تخلفات انضباطی و رفتاری"، "ایجاد فضای مطلوب مذهبی" و ... بر عهده‌ی مسئولین و زیرمجموعه‌های دانشجویی است که متاسفانه این خلاء و کم‌کاری، امروزه ملموس و مشهود شده است. در اینجا باید متذکر شویم که در سال‌های اخیر آسیب‌های حوزه هم، بیشتر شده و شور و انگیزه‌ی گذشته رو به افول گذاشته و دوری از هدف اصلی ورود به حوزه، معضلاتی همچون کاهش کیفیت اشاعه‌ی اسلام و گرایش به پُست‌طلبی را به همراه داشته است.

"کم کاری در تالیف کتاب"، "حضور اساتید غرب زده" و "مسئولان بی‌تعهد"، سه ضلع مثلث شکاف بین حوزه و دانشگاه به حساب می‌آیند.



ماهیت وحدت حوزه و دانشگاه

این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با ابراز نگرانی از کم‌رنگ شدن هدف قرابت فکری حوزه و دانشگاه گفت: "هم حوزویان و هم دانشگاهیان طالب علم هستند و برای اجرای فرامین الهی، اجرای عدالت، خدمتگزاری به مردم و نجات انسان‌ها و آگاهی بخشی به آن‌ها باید تلاش کنند، زیرا امروز در بسیاری از نقاط جهان، علم‌آموزی با هدف جلوگیری از تفکرات عمیق اسلامی و مذهبی افراد صورت می‌پذیرد تا با نگهداری آن‌ها در ورطه‌ی جهل، توانایی اعتراض به سیاست‌های استکباری و استعماری غرب را از آن‌ها سلب کنند. به‌همین منظور، علم جامعه‌شناسی را برای شناخت جوامع در حال توسعه و نفوذ در ملت‌ها و استثمار آن‌ها انتخاب کرده و بیشترین بهره را از متون تحمیلی خود بر کشورهای هدف، می‌برند. از این رو، اگر علوم انسانی در ایران، اسلامی نشود و از حوزه‌های علمیه نشات نگیرد، باید از خروجی دانشگاه‌ها، ترسید، زیرا دیگر هدف از آموزش این کتب، اعتلای انسان نیست.

علم "جامعه شناسی مادی" می‌خواهد فرهنگ ملت‌ها، اعم از رفتار در خانواده، نوع پوشش، اخلاق، سبک زندگی، هنجارها و ارزش‌ها را تحریف کرده و تدریجا با با فرهنگ و ارزش‌های غربی همراه کند و این یعنی زوال فرهنگ اسلامی.

 تاثیر وحدت حوزه و دانشگاه بر تفکرات سیاسی جامعه

"حجت الاسلام دوست محمدی" یکی از دستاوردهای اصلی وحدت میان حوزه و دانشگاه را ایجاد تغییر در تفکر سیاسی جامعه دانسته و معتد است که اگر این امر محقق شود، با همه فشارهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی که در کشور داریم، ایران در آینده‌ای نزدیک به ابرقدرت فرهنگی جهان تبدیل خواهد شد. اکنون نیز با تمام کاستی‌ها، اکثریت شخصیت‌های مستقل دنیا که به آمریکا متکی نیستند، از شکوه و قدرت روزافزون ایران سخن می‌گویند و ما این قدرت را، مدیون شهدا و خدمت گزارانی هستیم که منش‌شان تقوا و تفکرشان الهی و ولایی است.

شهدای سال‌های اخیر، اعم از مدافعین حرم و شهدای هسته‌ای ، از کسانی هستند که در مساجد تربیت شده‌اند و علم وایمان را به موازات هم آموخته‌اند. شهدایی چون "احمدی روشن" و"حججی"، برخواسته از وحدت دانشگاه و حوزه هستند و این وحدت می‌تواند مانند این بزرگواران را بپروراند. در واقع، اگر وحدت واقعی حاصل شود کار تربیت، به دست انسان‌های وارسته می‌افتد. این در حالی است که متاسفانه، دانشجویان ما در دانشگاه با ایدئولوژی شهدا بیگانه هستند و چون غرب را آمال و آرزوی‌خود می‌دانند، فرهنگ و تفکر غربی را بر فرهنگ و تفکر اسلامی ارجح دانسته و پس از کسب شغل، وزیر و وکیل و استاد دانشگاه و متخصصی خواهند شد که با فرهنگ خود بیگانه است و به همین خاطر فرهنگ و ایدئولوژی غرب را در شغل خود اولویت قرار داده و این چرخه معیوب ناکارآمدی، بی‌دینی و تهاجم فرهنگی ادامه خواهد داشت.

آرزوی من این است که در مراکز علمی و فرهنگی به معنای حقیقی انسان‌های شایسته منصوب شوند تا "شایسته سالاری" به معنای واقعی در کشور ما محقق شود. شایسته سالاری یعنی افراد دانشمند، صالح، آگاه، با تقوا و دلسوز به‌دور از هرگونه باندبازی و بنا به تخصص و متعهد، در پست‌های کلیدی قرار گرفته و بزرگ‌ترین هدف آن‌ها، اشاعه‌ی اسلام ناب محمدی(ص) و تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی باشد.