تبیان، دستیار زندگی

امانتی که خداوند به انسان سپرد

تنها موجودى كه قوس صعودى و نزولیش بى‌انتها است و به‌طور نامحدود قادر به پرواز به سوى قله تكامل است و تمام این كارها را با اراده و اختیار انجام مى‏‌دهد، انسان است و این «اراده و اختیار» همان امانت الهى است كه همه موجودات از حمل آن سر باز زدند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
سوره احزاب، آیه امانت

آیه امانت هفتاد و دومین آیه سوره احزاب است. این آیه اشاره به امانتی دارد که آسمان و زمین و کوه‌ها از پذیرش آن خودداری کردند و انسان آن را پذیرفت. «اِنّا عَرَضْنَا الْاَمانَةَ عَلَی السَّموات وَ الْاَرْض وَ الْجِبال فَاَبَین اَن یحْمِلْنَها وَ اَشْفَقْن مِنْها وَ حَمَلَهَا الاِنْسان اِنَّه کان ظَلوماً جَهولاً: ما این امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، از تحمل آن اِبا کردند و از آن ترسیدند، انسان آن را حمل کرد که او ستمکار و نادان بود. مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی درباره این پرسش که «امانتی که خداوند بر انسان نهاد و آسمان و زمین از آن سرباز زدند چیست»؟ به این شرح پاسخ داد:

در مورد «امانت» تفسیرهاى مختلفى ذكر شده از جمله:

منظور از امانت «ولایت الهیه و كمال صفت عبودیت» است كه از طریق معرفت و عمل صالح حاصل مى‏‌شود.

منظور صفت «اختیار و آزادى اراده» است كه انسان را از سایر موجودات ممتاز مى‏‌كند.

مقصود «عقل» است كه ملاك تكلیف و مناط ثواب و عقاب است.

منظور «اعضای پیكر انسان» است: چشم امانت الهى است كه باید آن را حفظ كرد و در طریق گناه استفاده نکرد، گوش، دست، پا و زبان هر كدام امانت‌هاى دیگرى هستند كه حفظ آن‌ها واجب است.

منظور «امانت‌هایى است كه مردم از یكدیگر مى‏‌گیرند» و وفاى به عهد است.

مقصود «معرفة اللَّه» است.

منظور «واجبات و تكالیف الهى» همچون نماز، روزه و حج است.

اما با كمى دقت روشن مى‏‌شود كه این تفسیرهاى مختلف با هم متضاد نیستند بلكه بعضى را مى‏‌توان در بعضى دیگر ادغام كرد، بعضى به گوشه‌اى از مطلب نظر افكنده و بعضى به تمام.

براى به دست آوردن پاسخ جامع، باید نظرى به انسان بیفكنیم، ببینیم‏ او چه دارد كه آسمان‌ها، زمین‌ها و كوه‏‌ها فاقد آنند؟! انسان موجودى است با استعداد فوق‌العاده كه مى‏‌تواند با استفاده از آن مصداق اتم «خلیفة اللَّه» شود، مى‏‌تواند با كسب معرفت و تهذیب نفس و كمالات به اوج افتخار برسد، و از فرشتگان آسمان هم بگذرد.

این استعداد توأم است با آزادى اراده و اختیار یعنى این راه را كه از صفر شروع كرده و به سوى بى‌نهایت مى‏‌رود با پاى خود و با اختیار خویش طى مى‏‌كند.

آسمان، زمین و كوه‏‌ها داراى نوعى معرفت الهى هستند، ذكر و تسبیح خدا را نیز مى‏‌گویند، در برابر عظمت او خاضع و ساجدند ولى همه اینها به‌صورت ذاتى، تكوینى و اجبارى است، و به همین دلیل تكاملى در آن وجود ندارد.

تنها موجودى كه قوس صعودى و نزولیش بى‌انتها است و به‌طور نامحدود قادر به پرواز به سوى قله تكامل است، و تمام این كارها را با اراده و اختیار انجام مى‏‌دهد، انسان است، و این است همان امانت الهى كه همه موجودات از حمل آن سر باز زدند و انسان به میدان آمد و یك تنه آن را بر دوش كشید! لذا در آیه بعد مى‏‌بینیم انسان‌ها را به سه گروه تقسیم مى‏‌كند، مؤمنان، كفار، و منافقان.

بنا بر این در یك جمله كوتاه و مختصر باید گفت: امانت الهى همان قابلیت تكامل به صورت نامحدود، آمیخته با اراده و اختیار، و رسیدن به مقام انسان كامل و بنده خاص خدا و پذیرش ولایت الهیه است.

اما چرا از این امر تعبیر به امانت شده با اینكه هستى ما، و همه چیز ما، امانت خداست؟

این به خاطر اهمیت این امتیاز بزرگ انسانها است و گرنه باقى مواهب نیز امانت‌هاى الهى هستند، ولى در برابر آن اهمیت كمترى دارند.

در اینجا مى‏‌توان با تعبیر دیگرى از این امانت یاد كرد و گفت امانت الهى همان تعهد و قبول مسئولیت است(۱).

۱. تفسیر نمونه، ج‏۱۷، ص: ۴۵۳

الهام مؤذنی


منبع:ایکنا