سعی کردیم تصویر کاملا واقعی از ایران را نمایش دهیم!
مستند «در جستوجوی فریده» به کارگردانی آزاده موسوی و کورش عطایی ازجمله مستندهای درخشان این چند سال سینمای ایران است و گواه آن استقبال بسیار خوب مخاطبان در این مدت از این فیلم است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1397/09/26 ساعت 12:33

مستند «در جستوجوی فریده» به کارگردانی آزاده موسوی و کورش عطایی ازجمله مستندهای درخشان این چند سال سینمای ایران است و گواه آن استقبال بسیار خوب مخاطبان در این مدت از این فیلم است. مستند «در جستوجوی فریده» مورد توجه منتقدان و جشنوارههای مختلفی واقع شده است و هماکنون در گروه هنر و تجربه اکران خود را آغاز کرده و با افتخار ادامه میدهد. به همین بهانه با آزاده موسوی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
داستانهایی شبیه ماجرای فریده یعنی دختری که بهدنبال خانواده خود است در فضاهای دیگر مثل سینمای داستانی و یا حتی سریالسازی جواب خود را پس دادند و اساسا چنین قصههایی مخاطب را با خود همراه میکند، دلیل انتخاب این قصه برای روایت یک مستند از سوی شما چه بود و تا چه حد با حرفی که مطرح کردم موافق هستید؟
بله، با شما موافق هستم، این داستان که فرزندخواندهای بهدنبال پدر و مادر خود بگردد قصه تازهای نیست. نمونههای ایرانی و خارجی متعددی هم داشته است کمااینکه معتقدم نمونههای ایرانی آن چندان قوی نبودند اما آنچه باعث شد این داستان را انتخاب کنیم تعلیقی بود که در آن وجود داشت و فکر میکردیم این قصه پتانسیل این را دارد که با یک فرم روایی درست مخاطب آن را دوست داشته باشد. از سویی دیگر خود کاراکتر به دو دلیل جذابیتهای لازم را داشت. دلیل اول؛ فریده این قابلیت را داشت که کاراکتر جذابی در یک فیلم باشد. دوم اینکه این مسیر میتوانست به شخص خود فریده کمک کند تا به آنچه میخواهد برسد. او برای رسیدن به خواسته خود نیاز به کمک داشت و ما در این راه کنار او قرار گرفتیم و کمکش کردیم. ما به این دلایل چنین سوژهای را انتخاب کردیم و خوشبختانه استقبال مخاطب نشان داد اشتباه نکردیم.
جرقه ساخته شدن این مستند با مطلب یک روزنامه زده شده است، اما باتوجه به نگاه ویژهای که اثر به بحران هویت شخصیتی چون فریده دارد و امروز این بحران در سراسر جهان بهوضوح قابل مشاهده است، شما بهعنوان فیلمساز در پرداخت به این مسئله یعنی بحران هویت تعمد داشتید و برایتان مسئله بود؟ یا صرفا زندگی خود فریده برایتان جذابیت داشت؟
بحران هویت برای ما و بهخصوص خود من مسئله بود اما نه در مورد کاراکتر فرزندخوانده بلکه درباره مهاجران، همیشه به این فکر میکنم که درباره مهاجران و بحران هویت فیلمی خواهم ساخت اما در رابطه با قصه فریده اینطور نبود. ما ابتدا با فریده مواجه شدیم و بعد به سراغ این سوژه رفتیم.
در میان تمام مستندهایی که به مرحله اکران میرسند کمتر مستندی مثل «در جستوجوی فریده» با استقبال مخاطبان مواجه میشود، بهزعم خودتان در شرایطی که مردم چندان مستندبین نیستند چه عاملی باعث شده تا از مستند شما چنین استقبالی شود؟
بیشتر مخاطبان درام، قصه و تعلیق را دوست دارند. این مسئله درخصوص سینما و مخاطبان آن ثابت شده است و مستند هم از این قاعده مستثنی نیست. زمانی که در یک مستند قصه و تعلیق وجود دارد مخاطب با آن ارتباط بیشتر و بهتری برقرار میکند. سینمای مستند تنها چیزی که کمتر از سینمای داستانی دارد این است که در آن فضا بازیگران و سوپراستارهایی وجود دارند که مردم آنها را میشناسند، دوستشان دارند، با آنها خاطره دارند و درنتیجه تمایل بسیاری برای تماشای آنها دارند. اما در فضای مستند آن بازیگران و سوپراستارها به کاراکترهای واقعی تبدیل میشوند. کاراکترهای زنده و واقعی که زندگیشان، فیلم میشود. با این همه فکر میکنم قصه و درام عاملی است که مخاطب را به خود جذب میکند.
دو ویژگی مثبت کار شما بهرهگیری درست و بهاندازه از درام در یک مستند است و دیگری به فرم برمیگردد، اثر شما ساختاری کاملا سینمایی دارد و سعی شده استانداردها را در آن لحاظ کنید، کمی درباره لحاظ این دو مولفه توضیح دهید؟
درام و فرم مولفههای جدی سینما هستند و اگر به مستند هم بهعنوان یک اثر سینمایی نگاه کنیم که ارزش آن را دارد روی پرده نقرهای نمایش داده شود، مخاطب برای تماشای آن از خانه بیرون بزند و بلیت بخرد، باید به این مولفهها توجه کنیم. هدف ما نیز این است که چنین مسیری را ادامه دهیم و مستندهایی را تولید کنیم که بتواند مردم را به سالنهای سینما بکشاند. به نظرم اکران گسترده در سینماها و گرفتن سرگروه برای فیلمهای مستند خیلی دور و بعید نیست و چنین اتفاقی میتواند رخ دهد.
«در جستوجوی فریده» بهنوعی نمایانگر تصویری از ایران است باتوجه به نگاهی که نسبت به ایران در جهان وجود دارد چقدر در تلاش بودید تا نگاهها را نسبت به ایران در جهت مثبت تغییر دهید؟
هدف ما این نبود که حتما تصویر خیلی مثبتی را از ایران نشان دهیم. ما میخواستیم تصویر واقعی از آن در معرض دید تماشاگران داخل و خارج از کشور بگذاریم. فریده حدود چهل سال دوست داشت به ایران سفر کند اما ترسی مانع این اتفاق میشد. ایران جایی نیست که کسی بخواهد از ورود به آن واهمه داشته باشد گرچه شاید محدودیتها، مسائل و مشکلات خودش را نیز داشته باشد. ما سعی کردیم تصویر کاملا واقعی از ایران را نمایش دهیم؛ با مردمی که بسیار گرم و مهماننواز هستند. البته این نکته را هم بگویم که ما این ترس را داشتیم که مبادا این سه خانواده بهعنوان نمایندههای ایران شناخته شوند، کسانی که از قشر خاصی هستند و بچههای خودشان را سر راه میگذارند؛ به همین دلیل شخصیت نگار را از قشری دیگر وارد روایت کردم تا تصویر منفی در ذهن مخاطب ایجاد نشود و ببینند که زنان مستقلی نیز در جامعه ایران حضور قابل توجه دارند. ما از ابتدا میدانستیم این فیلم قرار است در خارج از کشور نمایش داشته باشد به همین خاطر توجه لازم را در ارائه تصویر درست از ایران داشتیم و سعی کردیم واقعیت را به نمایش بگذاریم.
در ادامه سوال قبل به برای اکران این فیلم در خارج از کشور برنامهای ندارید؟
ما بهدنبال اکران فیلم در کشور هلند نیز هستیم البته مشکلات خاص خودش را دارد اما ما در تلاش هستیم این اتفاق رخ دهد و حتی شده چند اکران محدود در هلند داشته باشیم.
گرچه شرایط اکران مستند در سینمای ما فراهم نیست و تنها راه گروه هنر و تجربه است، اما سازوکار گروه هنر و تحربه را چطور میبینید؟
در روند اکران فیلم «در جستوجوی فریده» اتفاقات مثبتی رخ داد، چندین سینما به تعداد سینماهای نمایشدهنده آن اضافه شد و گروه هنر و تجربه نیز سانسهای خوبی را برای آن در نظر گرفتند اما اینکه مردم برای تماشای اینگونه آثار باید در جدول نمایش جستوجو کنند و وقتشان را به سختی تنظیم کنند تا به سانس یک اثر اینچنینی برسند، شرایط را دشوار میکند. ما ابتدا برای اکران عمومی و گرفتن سرگروه تلاش کردیم اما این اتفاق نیفتاد، امیدوارم روزی برسد که فیلمهای مستند شرایط بهتری را در اکران تجربه کنند و سینماهای بیشتری اینگونه آثار را نمایش دهند. خوشبختانه استقبال گسترده مردم نشان میدهد که مستندها نیز میتوانند در کنار فیلمهای داستانی رقابت کنند و مخاطب را به سالن سینما بکشانند.
در ادامه سوال قبل متاسفانه یک حالت تدافعی نسبت به اکران آزاد فیلمهای مستند وجود دارد و دلیل آن را به این ربط میدهند که طیف مخاطبان مستند گسترده نیست، فکر میکنید چه شرایطی باید فراهم شود تا راه مستند در چرخه اکران باز شود و عادت و رغبت بیشتری در مخاطب نیز ایجاد شود؟
درخصوص اکران گسترده فیلمهای مستند دو مسئله جدی وجود دارد، اولین مسئله پخشکنندهها هستند، متاسفانه پخشکنندهها تمایلی به نمایش آثار مستند ندارند و آن را بهنوعی ریسک میدانند. البته پیش از این فیلم مستند «صفر تا سکو» با شرایط خوبی اکران شد و ما به سبب این اتفاق بسیار خوشحال شدیم چرا که تصور کردیم شاید فتحالبابی باشد و جریانی را به راه بیندازد اما متاسفانه در حد یک اتفاق استثنایی باقی ماند و مسیری را به آن شکل باز نکرد. در حال حاضر به سبب استقبال تماشاگران، سینمادارها نیز به نمایش مستند «در جستوجو فریده» تمایل نشان دادند اما در این میان پخشکنندهها که واسطه میان ما و سینماداران هستند به این اتفاق تمایلی نشان نمیدهند و آن را ریسک تلقی میکنند اما امیدوارم آنها هم پتانسیل فیلمهای مستند را باور کنند. مسئله دوم تولید فیلمهای مستندی است که شکل و شمایل سینمایی دارند. کسی که به سالن سینما میآید توقع دارد اثری را تماشا کند که مولفههای سینمایی را دارا باشد چه مستند باشد و چه داستانی، به نظرم در بخش تولید آثار نیز باید به این مسئله توجه کرد.
منبع: روزنامه صبا/ملیکا مومنیراد