میزان درآمد خانوار شهری ایرانی
مرکز آمار ایران درخصوص دخل و خرج خانوار در سال ۱۳۹۶: "میل نهایی به پسانداز" در سال ۱۳۹۶ تقریبا چسبنده بوده است. به طور متوسط هر خانوار شهری ایرانی در سال گذشته حدود ۳۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان از محلهای مختلف درآمد کسب کرده است. حدود ۹۰ درصد؛ یعنی معادل ۳۳ میلیون تومان را صرف «مخارج خوراکی و غیرخوراکی» و ۱۰ درصد باقیمانده را نیز «پسانداز» کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1397/09/29
این ترکیب دخلوخرج نشان میدهد درآمد خانوار نمونه در سال گذشته نسبت به سال قبل از آن حدود ۷/ ۱۵ درصد افزایش یافته است. اما این افزایش باعث افزایش میل نهایی به پسانداز نشده، بلکه عمدتا صرف مخارج غیرخوراکی شده است.
بر مبنای گزارش منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، در سال ۱۳۹۶ در مجموع هر خانوار شهری بهطور متوسط حدود ۳۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان از محلهای مختلف درآمد کسب کرده است. از این درآمد حدود ۳۳ میلیون تومان، یعنی معادل ۹۰ درصد آن را صرف مخارج خوراکی و غیرخوراکی و ۱۰ درصد آن را پسانداز کرده است؛ به این معنی که با تقریب میتوان گفت میل نهایی به پسانداز خانوارهای شهری در سال گذشته حدود ۱۰ درصد بوده است.
بهعلاوه، در حالی که درآمد خانوار در سال گذشته نسبت به سال قبل از آن حدود ۶/ ۱۵ درصد افزایش یافته اما میل نهایی به پسانداز تقریبا ثابت مانده است. به این معنا که میل نهایی به پسانداز در سال قبل تقریبا چسبنده بوده و خانوارها درآمد مازاد خود را صرف خرید کالاهای لوکس غیرخوراکی میکنند. در سال ۱۳۹۶ در حالی که مخارج روی اقلام خوراکی ۲/ ۱۵ درصد افزایش یافته، مخارج روی کالاهای غیرخوراکی حدود ۱۶ درصد افزایش یافته است.
نکته مهم دیگر این است که سهم اقلام خوراکی در سبد مخارج کلاسهای مختلف درآمدی تفاوت چشمگیری دارد؛ در حالی که سهم کالاهای خوراکی در سبد مصرفی خانوارهای فقیر حدود ۵۰ درصد بوده این سهم برای خانوارهای با درآمد بالا تنها ۱۶ درصد بوده است.
مرکز آمار ایران گزارش مربوط به «نتایج آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری» را برای سال ۱۳۹۶ منتشر کرد. این گزارش آمار توصیفی خانوارها و همچنین توزیع و ترکیب هزینه و درآمد خانوارهای شهری را به تصویر میکشد. بهطوری که متغیرهایی مانند «سطح درآمد خانوار در سال ۱۳۹۶»، «سطح مخارج خانوار در سال ۱۳۹۶» و «ترکیب اجزای مخارج و درآمدهای خانوارها» و «سبد مصرفی و درآمدی خانوارها در استانهای مختلف» را ارائه میدهد.
هر خانوار در هر دوره مالی ابتدا درآمد دورهای خود را دریافت کرده، سپس بخشی از آن را صرف هزینههای ضروری و غیرضروری خود میکند. درآمد از محلهایی مانند دستمزد، سود و اجاره کسب شده و هزینهها نیز صرف محلهای هزینهای، خوراکی و غیرخوراکی میشود. اختلاف دو سطح درآمد و مخارج یا پسانداز میشود(در صورتی که درآمد بیشتر از هزینه باشد) یا هم از پساندازهای سال قبل برداشته میشود.(در صورتی که هزینهها بیشتر از درآمدهای دوره باشد.) بنابراین این گزارش به نوعی تغییر رفاه خانوارها را نمایندگی میکند.
اگرچه این گزارش اشاره مستقیمی به سطح پسانداز نمیکند اما میتوان اختلاف سطح درآمد از هزینهها را بهعنوان پسانداز سالانه هر خانوار ایرانی تلقی کرد؛ بنابراین میتوان گفت سطح پسانداز هر خانوار شهری ایرانی در سال گذشته حدود ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان بوده است. به تعبیری دیگر، سال گذشته هر خانوار ایرانی ۹۰ درصد از درآمد خود را صرف مخارج مختلف و ۱۰ درصد باقیمانده را پسانداز کرده است.
اگر درآمد هر خانوار را بهعنوان نمایندهای از تولید ناخالص داخلی و مخارج خانوارها را بتوان بهعنوان مخارج مصرفی کل اقتصاد دانست، این آمار نشان میدهد در سال گذشته «میل نهایی به پسانداز اجتماعی» حدود ۱۰ درصد بوده است. در مقیاس ماهانه درآمد خانوار نمونه ۳میلیون و ۵۷هزارتومان، مخارج ۲میلیون و ۷۴۶هزار تومان و پسانداز حدود ۳۱۱هزارتومان بوده است.
بهعنوان مثال، ترکیب سبد مخارج خانوارها در پایینترین طبقه درآمدی حدود ۵۰ درصد و ۵۰ درصد بوده است. این در حالی است که این ترکیب برای خانوارهای در آخرین طبقه درآمدی به ۱۶ و ۸۴ درصد به نفع مخارج غیرخوراکی تغییر کرده است. به این معنی که خانوارهای فقیر حدود ۵۰ درصد از درآمد مخارج خود را صرف اقلام خوراکی و دخانی میکنند اما این نسبت برای خانوارهای با درآمد بالاتر تنها حدود ۱۶ درصد بوده است.
پس از این گروه، بیشترین فراوانی در دو گروه با هزینه سالانه ۲۷ تا ۳۶ میلیون تومان و ۱۲ تا ۵/ ۱۶ میلیون تومان قرار دارد. نکته قابل توجهی که از این دادهها قابل استخراج است، اینکه ۳۰ درصد خانوارهای کشور، هزینه سالانه کمتر از ۵/ ۱۶ میلیون تومان در سال داشتهاند.
یعنی حدود یک سوم از خانوارهای کشور در سال گذشته، کمتر از یک میلیون و ۳۷۵ هزار تومان در ماه هزینه کردهاند. از طرف دیگر، هزینه ماهانه تقریبا ۱۱ درصد خانوارهای کشور بیش از ۴ میلیون تومان در سال ۹۶ ثبت شده است. نزدیک به ۶ درصد خانوارها نیز در سال گذشته بیش از ۵ میلیون تومان در ماه هزینه کردهاند.
مثلا در استان تهران حدود ۳۸ درصد خانوارها، با درآمد ماهانه بیش از ۴ میلیون تومان در ماه زندگی کردهاند. محاسبات نشان میدهد ۷/ ۱۷ درصد از خانوارهای کشور درآمد ماهانه کمتر از یک میلیون و ۳۷۵ هزار تومان داشتهاند. این عدد برای استانهای تهران و البرز کمتر از ۵ درصد و برای استان مازندران حدود ۶ درصد بوده است. در مقابل در استان سیستان و بلوچستان، بیش از ۵۰ درصد خانوارها با درآمد ماهانه کمتر از یک میلیون و ۳۷۵ هزار تومان زندگی خود را گذراندهاند.
منبع: اقتصاد نیوز
بر مبنای گزارش منتشر شده از سوی مرکز آمار ایران، در سال ۱۳۹۶ در مجموع هر خانوار شهری بهطور متوسط حدود ۳۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان از محلهای مختلف درآمد کسب کرده است. از این درآمد حدود ۳۳ میلیون تومان، یعنی معادل ۹۰ درصد آن را صرف مخارج خوراکی و غیرخوراکی و ۱۰ درصد آن را پسانداز کرده است؛ به این معنی که با تقریب میتوان گفت میل نهایی به پسانداز خانوارهای شهری در سال گذشته حدود ۱۰ درصد بوده است.
بهعلاوه، در حالی که درآمد خانوار در سال گذشته نسبت به سال قبل از آن حدود ۶/ ۱۵ درصد افزایش یافته اما میل نهایی به پسانداز تقریبا ثابت مانده است. به این معنا که میل نهایی به پسانداز در سال قبل تقریبا چسبنده بوده و خانوارها درآمد مازاد خود را صرف خرید کالاهای لوکس غیرخوراکی میکنند. در سال ۱۳۹۶ در حالی که مخارج روی اقلام خوراکی ۲/ ۱۵ درصد افزایش یافته، مخارج روی کالاهای غیرخوراکی حدود ۱۶ درصد افزایش یافته است.
نکته مهم دیگر این است که سهم اقلام خوراکی در سبد مخارج کلاسهای مختلف درآمدی تفاوت چشمگیری دارد؛ در حالی که سهم کالاهای خوراکی در سبد مصرفی خانوارهای فقیر حدود ۵۰ درصد بوده این سهم برای خانوارهای با درآمد بالا تنها ۱۶ درصد بوده است.
گزارش بودجه سالانه
یعنی حدود یک سوم از خانوارهای کشور در سال گذشته، کمتر از یک میلیون و ۳۷۵ هزار تومان در ماه هزینه کردهاند. از طرف دیگر، هزینه ماهانه تقریبا ۱۱ درصد خانوارهای کشور بیش از ۴ میلیون تومان در سال ۹۶ ثبت شده است.
هر خانوار در هر دوره مالی ابتدا درآمد دورهای خود را دریافت کرده، سپس بخشی از آن را صرف هزینههای ضروری و غیرضروری خود میکند. درآمد از محلهایی مانند دستمزد، سود و اجاره کسب شده و هزینهها نیز صرف محلهای هزینهای، خوراکی و غیرخوراکی میشود. اختلاف دو سطح درآمد و مخارج یا پسانداز میشود(در صورتی که درآمد بیشتر از هزینه باشد) یا هم از پساندازهای سال قبل برداشته میشود.(در صورتی که هزینهها بیشتر از درآمدهای دوره باشد.) بنابراین این گزارش به نوعی تغییر رفاه خانوارها را نمایندگی میکند.
میل به پسانداز اجتماعی
بر حسب گزارش مذکور، سال گذشته در مجموع هر خانوار شهری ایرانی حدود ۳۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان از محلهای مختلف دستمزد، سود و اجاره درآمد کسب کرده است که حدود ۳۳ میلیون تومان از آن را صرف هزینههای مختلف سالانه خود کرده است.اگرچه این گزارش اشاره مستقیمی به سطح پسانداز نمیکند اما میتوان اختلاف سطح درآمد از هزینهها را بهعنوان پسانداز سالانه هر خانوار ایرانی تلقی کرد؛ بنابراین میتوان گفت سطح پسانداز هر خانوار شهری ایرانی در سال گذشته حدود ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان بوده است. به تعبیری دیگر، سال گذشته هر خانوار ایرانی ۹۰ درصد از درآمد خود را صرف مخارج مختلف و ۱۰ درصد باقیمانده را پسانداز کرده است.
اگر درآمد هر خانوار را بهعنوان نمایندهای از تولید ناخالص داخلی و مخارج خانوارها را بتوان بهعنوان مخارج مصرفی کل اقتصاد دانست، این آمار نشان میدهد در سال گذشته «میل نهایی به پسانداز اجتماعی» حدود ۱۰ درصد بوده است. در مقیاس ماهانه درآمد خانوار نمونه ۳میلیون و ۵۷هزارتومان، مخارج ۲میلیون و ۷۴۶هزار تومان و پسانداز حدود ۳۱۱هزارتومان بوده است.
ترکیب سبد سفره گروهها
در بخشی از این گزارش، مرکز آمار ایران ترکیب هزینه خانوارها را بر حسب طبقات درآمدی آنها گزارش میکند. بررسیها نشان میدهد هرچه از سمت طبقات پایین به سمت طبقات درآمدی بالا حرکت کنیم هزینههای خوراکی و دخانی سهم کمتری در کل سبد مخارج خانوار دارد.بهعنوان مثال، ترکیب سبد مخارج خانوارها در پایینترین طبقه درآمدی حدود ۵۰ درصد و ۵۰ درصد بوده است. این در حالی است که این ترکیب برای خانوارهای در آخرین طبقه درآمدی به ۱۶ و ۸۴ درصد به نفع مخارج غیرخوراکی تغییر کرده است. به این معنی که خانوارهای فقیر حدود ۵۰ درصد از درآمد مخارج خود را صرف اقلام خوراکی و دخانی میکنند اما این نسبت برای خانوارهای با درآمد بالاتر تنها حدود ۱۶ درصد بوده است.
فراوانی خانوارها در دهکها
در آخرین گزارش مرکز آمار ۱۸ هزار و ۷۰۱ خانوار بهعنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده است. در این گزارش، تعداد خانوارها بر حسب میزان هزینهای که در سال گذشته کردهاند، به تفکیک آمده است. در کل کشور، بیشترین فراوانی در گروه هزینهای ۱۹ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تا ۲۷ میلیون تومان(دهک ششم هزینهای) قرار دارد. تقریبا ۲۱ درصد از خانوارهای کشور در سال گذشته بین ۵/ ۱۹ تا ۲۷ میلیون تومان هزینه داشتهاند؛ یعنی به ازای هر ۵ خانوار، یک خانوار درآمد ماهانهاش بین ۶/ ۱ تا ۲/ ۲ میلیون تومان بوده است.پس از این گروه، بیشترین فراوانی در دو گروه با هزینه سالانه ۲۷ تا ۳۶ میلیون تومان و ۱۲ تا ۵/ ۱۶ میلیون تومان قرار دارد. نکته قابل توجهی که از این دادهها قابل استخراج است، اینکه ۳۰ درصد خانوارهای کشور، هزینه سالانه کمتر از ۵/ ۱۶ میلیون تومان در سال داشتهاند.
یعنی حدود یک سوم از خانوارهای کشور در سال گذشته، کمتر از یک میلیون و ۳۷۵ هزار تومان در ماه هزینه کردهاند. از طرف دیگر، هزینه ماهانه تقریبا ۱۱ درصد خانوارهای کشور بیش از ۴ میلیون تومان در سال ۹۶ ثبت شده است. نزدیک به ۶ درصد خانوارها نیز در سال گذشته بیش از ۵ میلیون تومان در ماه هزینه کردهاند.
وضعیت درآمدی
دستهبندیای که در مورد هزینه خانوارها شده، در مورد درآمدها نیز عینا آمده است. دهک ششم درآمدی همانند دهک هزینهای بیشترین فراوانی را دارد؛ بهطوری که ۲۰ درصد خانوارها سال گذشته درآمد سالانه بین ۵/ ۱۹ میلیون تومان تا ۲۷ میلیون تومان داشتهاند. اما در سال گذشته معادل ۵ درصد از خانوارهای کشور، درآمد ماهانه کمتر از ۶۲۵ هزار تومان در ماه داشتهاند. در مقابل، درآمد بیش از ۸ درصد خانوارها، بیش از ۵ میلیون تومان در ماه ثبت شده است. توزیع استانی دهکهای درآمدی تقریبا مشابه دهکهای هزینهای بوده است.مثلا در استان تهران حدود ۳۸ درصد خانوارها، با درآمد ماهانه بیش از ۴ میلیون تومان در ماه زندگی کردهاند. محاسبات نشان میدهد ۷/ ۱۷ درصد از خانوارهای کشور درآمد ماهانه کمتر از یک میلیون و ۳۷۵ هزار تومان داشتهاند. این عدد برای استانهای تهران و البرز کمتر از ۵ درصد و برای استان مازندران حدود ۶ درصد بوده است. در مقابل در استان سیستان و بلوچستان، بیش از ۵۰ درصد خانوارها با درآمد ماهانه کمتر از یک میلیون و ۳۷۵ هزار تومان زندگی خود را گذراندهاند.
منبع: اقتصاد نیوز