تبیان، دستیار زندگی

نگاهی به مستند "میدان جوانان سابق" ساخته مینا اکبری

همیشه در حال آغاز شدن...

مینا اکبری با دنبال کردن وضعیت دوستان و همکارانش می‌کوشد جریان روزنامه‌نگاری در بیست سال گذشته را مرور کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مستند


این بار برخلاف همه قصه‌ها آغازی در کار نیست و روایت مینا اکبری از "پایان" شروع می‌شود، از خداحافظی‌اش با دنیای روزنامه‌نگاری که روزی در بیست سالگی‌اش با عشقی وصف‌ناپذیر در آن قدم گذاشته بود و انگار این مرام آدمی است که وقتی به پایان راهش می‌رسد، برمی‌گردد و به گذشته نگاه می‌کند و مسیری را که پشت سر گذاشته، مورد تحلیل و بازنگری قرار می‌دهد تا ببیند چرا و چطور به اینجا رسیده و در این راه چقدر موفق یا ناکام بوده است. مینا اکبری نیز خودش را در میان عکس دسته‌جمعی به یادگار مانده از روزنامه "جامعه" در سال 1376 می‌بیند و از خودش می‌پرسد آیا همه آن روزنامه‌نگاران در این عکس همچون او به آخر خط رسیده‌اند یا هنوز به ادامه کار در مطبوعات امیدوارند و در پی این پرسش به سراغ بازماندگان از آن جمع حسرت برانگیز می‌رود تا ببیند سرنوشت هر کدام از آن‌ها چه شده است و اکنون پس از بیست سال که از آن روزها می‌گذرد، چه چشم‌اندازی از وضعیت روزنامه‌نگاری در ایران و جایگاه خود در آن دارند.

این روایت مبتنی بر جستجو و کنکاش، ما را به قلب سال‌های ملتهب و پرحادثه پس از دوم خرداد می‌برد که آدم‌ها چه انرژی و امیدی برای تغییر جامعه داشتند و فکر می‌کردند دوران تازه‌ای در راه است اما در نهایت کار به تعطیلی و توقیف روزنامه‌ها کشید و هر کدام از آن روزنامه‌نگاران که شکست‌ناپذیر به نظر می‌رسیدند، فرجام تلخی یافتند. یا سر از زندان درآوردند، یا به مهاجرت اجباری تن دادند یا برای حفظ ته‌مانده آرمان‌هایشان وادار به محافظه‌کاری شدند و یا برای همیشه روزنامه‌نگاری را کنار گذاشتند. در واقع مینا اکبری با دنبال کردن وضعیت دوستان و همکارانش در آن عکس، می‌کوشد جریان روزنامه‌نگاری در بیست سال گذشته را مرور کند و ببیند چرا آن آزادی و انرژی مهارناشدنی در دوران اصلاحات به چنین سرخوردگی و ناکامی و رکودی رسید و از دل این تحلیل‌ها و گفت‌وگوها و بحث‌هاست که به یک دستاورد بزرگ می‌رسد که چطور مطبوعات می‌تواند به‌عنوان برآیندی از کل جامعه به‌حساب بیاید و ما را به شناخت دقیقی از فراز و نشیب‌های دوره‌های مختلف برساند.

در صحنه‌ای که با تدوین هوشمندانه‌اش تیترهای روزنامه‌ها را به‌صورت متوالی و سریع نشان می‌دهد و تغییر مسیر جامعه از اصلاحات به احمدی‌نژاد و سپس روحانی را ترسیم می‌کند و ما را در جریان مهم‌ترین اتفاقات و نقاط عطف سیاسی در سال‌های گذشته قرار می‌دهد، بر اهمیت مطبوعات در بازنمایی سرنوشت یک مملکت تأکید می‌کند و دقیقاً از طریق یادآوری ضرورت ارتباط میان روزنامه و جامعه است که نابودی و اضمحلال جریان مطبوعات را ناممکن می‌نماید و هر کدام از آن جمع ایستاده در عکس می‌توانند کالبدی برای هر روزنامه‌نگاری به‌حساب بیایند. در پایان وقتی مینا اکبری و چند نفر محدود از آن جمع به‌جامانده در میدان جوانان سابق جمع می‌شوند و سر جایشان می‌ایستند و عکس را تکرار می‌کنند، آن جاهای خالی هرچند غیاب اندوه‌بار روزنامه‌نگاران ازدست‌رفته را به رخ می‌کشاند اما انگار در خود امیدی نهفته دارد که کسانی از راه خواهند رسید که با همان شور و جسارت و انگیزه این عکس را دوباره کامل می‌کنند و برای این روایت، پایانی نیست و همیشه در حال آغاز شدن است.


منبع: هنر آنلاین/نزهت بادی