تبیان، دستیار زندگی

از کلیشه ها باید فرار کرد تا مخاطب بیشتری پیدا شود

«فیلمساز ها در مرحله اول باید خودشان فیلمی بسازند که جذاب باشد.از کلیشه ها باید فرار کنیم تا مخاطبان بیشتری پیدا کنیم.»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 
ماهان خمامی پور

 
ماهان خمامی پور متولد ۱۳۷۱ است. شروع کارمستند سازی او به سال ۸۸ و هنرستان کمال الملک بر می گردد. در تنها مدرسه ای که نمایش تدریس می شد. او محصل بود و در سودای ساخت فیلم. هم زمان با دوره سربازی اولین مستندش به نام « روی زیرزمین» که دررابطه با رقص خیابانی در ایران بود ساخت و برای اولین اکرانش با لباس سربازی در سالن نمایش حاضر شد. بعد از آن به صورت حرفه ای ساخت مستند را ادامه داد و فیلم هایی چون زندگی بهتر، تماشای دیگری را به نمایش درآورد و توانست جوایزی نیز برایشان کسب کند. قرار است تماشای دیگری و شبیه سازی آقای زردپوش پس از جشنواره حقیقت برای اکران بین المللی به جشنواره های خارجی ارسال شود.

تمام وسایل مورد نیاز برای سفر به یک کشور در حال جنگ را در یک کوله پشتی جمع کرد و به سفری ۵۷ روزه به سوریه رفت. سفری که به گفته خودش رفت تا دو سوی حقیقت را ببیند .

حقیقتی فراتر از تانک و گلوله و تفنگ. خقیقتی که در دل زندگی روزمره مردمانی است که هر روز با ترس از دست دادن و از بین رفتن چشم باز می کنندو ماهان خمامی پور سفر ۵۷ روزه خود به سوریه را برای ساخت فیلمی آغاز کرد تا مفاهیمی چون عشق و زندگی را ورای نژاد و مذهب در دل جنگ نشان دهد. « شبیه سازی آقای زردپوش» مستندی است درباره عشق. عشقی که در میان خرابه ها و آوارهای جنگ نیز زنده است و به حیات خود ادامه می دهد.


مستند «شبیه‌سازی آقای زرد» به کارگردانی ماهان خمامی‌پور در بخش مستند کوتاه دوازدهمین جشنواره سینما حقیقت حضور دارد. به این بهانه با کارگردان آن گفتگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید.


ایده ساخت «شبیه سازی آقای زردپوش» قبل از سفر به سوریه بوده یا در همان سفر به این ایده رسیدید؟

سال پیش حدود ۶۷ روز در سوریه ماندم. قبل از رفتنم چند ایده داشتم که می خواستم وقتی به سوریه بروم هم زمان به آنها بپردازم.آقای زرد از همان سوژه ها بود که می دانستم بروم سوریه او را پیدا می کنم. اما سوژه دیگرم که فیلم «تماشای دیگری» است همانجا اتفاق افتاد. همانجا به موضوع این کودک و زندگی روزمره اش لابه لای جنگ رسیدم. یا فیلم دیگری که ساختم در آنجا می دانستم می خواهم درسوریه در مورد سینما های انجا مستند بسازم و وقتی رسیدم به دنبال سینما رفتم و فیلمبرداری کردم. در ۵۸ روز ۴ فیلم تولید کردم. ویدیو پرفورمنس نیز اجرا کردیم که در گالری محسن نمایش دادیم و استقبال خیلی خوبی از آن شد.

برای رفتن به سوریه به تصویر کشیدن جنگ دغدغه تان بود یا روایت بخشی از تاریخ؟ یا هدفی جز اینها؟

وقتی آدم می رود و آنجا را می بیند خیلی از اتفاقات عوض می شود. خیلی از اندیشه ها و نگاهش تغییر پیدا می کند.چیزی که ازارم می داد انجا ارزش ها جابه جا می شود. چون آن ارزش ها دیگر مهم نیست این جنگ ها رخ می دهد. در سوریه یک سری آدم داخلی با هم در جنگ هستند. اتفاقی که آنجا می افتد انسانی نیست. شهری مانند تدمور همه آدم ها نظامی اند و دیگر خبری از آدم های معمولی نیست که خیلی ترسناک است.همه در حال کشتن همدیگر هستند. من به سوریه رفتم تا دوطرف قضیه را ببینم زیرا هر آدمی تنها یک سوی حقیقت رامی بیند. کاری که باید در سوریه می کردم را انجام دادم و از این بابت از خودم راضی هستم. سوریه رفتن اشتباه درستی بود. وقتی می روی چیزهای جدیدی به دست می آوری و جیزهایی را از دست می دهی. چشمت به بسیاری از حقایق جنگ باز می شود. در کنارما بمب می ریزند و ما درحال خوردن پیتزا هستیم. ما حواسمان به این اتفاقات نیست.

تعداد فیلم هایی که در سوریه ساخته شد در زمان جنگ و بعد از آن کم نبوده. هنوز می شود داستان در این کشور کشف کرد؟هنوز دغدغه ساخت فیلم در این کشور دارید؟

الان دوست دارم دیگر کشورها را ببینم و تجربه کنم. مفهوم هایی که با آن ها می خواهم کار کنم فرامرزی اند. یک چیزهایی بین انسان ها مشترکند . دوس دارم سراغ ساخت موضوع در آن زمینه ها بروم تا همه بتوانند درک کنند. در مستندهای سوریه یا زبان انگلیس است یا هیچ زبانی وجود ندارد دنبال مخاطب ایرانی لزوما نیستم. به همین دلیل فرم کارهایم عوض می شود. ارتباط خودم هم با آدم ها یا با زبان انگلیسی بود یا با اشاره. و به همین دلیل مترجم را حذف کردم و با نگاه اشاره و بدن و یا زبان انگلیسی حرف زدم .دو تا از فیلم هایم سکوت محض اند و شاید تنها دو دیالوگ داشته باشد. خیلی مواقع به عمد ترجمه نمی کردم. چون خودم نمی فهمیدم چه می گویند و با زبان اشاره متوجه می شدم خواستم که مخاطب هم با زبان اشاره آن را متوجه شود. تلاشم برای برقرارای ارتباط بین المللی بین آدمهاست. من تلاش می کنم آدم ها با هر نژاد و زبانی آن را ببینند و لذت ببرند. قبل از اینکه فیلم را تولید کنیم با تهیه کننده کار صحبت کردیم و این هدف را انتخاب کردیم. فیلمی که همه دنیا متوجه شوند.
شبیه سازی آقای زردپوش»

آن اتفاق و توقعی که برای ساخت این اثر نسبت به مخاطبان خارجی داشته اید به نظرتان روی خواهد داد؟ مفاهیم فرامرزی در فیلمتان توانسته جای خودرا پیدا کنند؟

به نظرم توانسته. در یکی از ورکشاپ هایی که حضور داشتم فیلم سازهای خارجی زیادی حضور داشتند و هنگامی که فیلم را دیدند خیلی دوست داشتند . خشونت کار کمی برایشان اذیت کننده بود اما خب بخشی از واقعیت است.

به نظرتان چقدر فیلم مستند می تواند تاثیر گذار باشد؟ این سالها توانسته جایگاه خود را پیدا کند؟

بعد از اینکه بعضی از شبکه های خبری مانند بی بی سی ومن و تو و شبکه مستند صداوسیما اقدام به پخش مستند کردند مردم بیشتر جذب فیلم های مستند شدند و دیدن مستند فراگیر تر شد. این کار زمان می برد. اما فیلمساز ها در مرحله اول باید خودشان فیلمی بسازند که جذاب باشد. باید تکلیف فیلم با خودش معلوم باشد. از کلیشه ها باید فرار کنیم تا مخاطبان بیشتری پیدا کنیم. سینما حقیقت در این اواخر اتفاق مثبتی را رقم زد. زیرا افراد معمولی تری برای تماشای فیلم مستند به سینما می آیند. 


منبع: خبرگزاری صبا