تبیان، دستیار زندگی

ژانر کمدی تلخ چیست؟

خنده های سیاه

در کمدی تلخ نویسنده جدی‌ترین عرصه‌های زندگی را به تمسخر می‌گیرد. قهرمان‌ها در دست سرنوشت گرفتارند و همین پوچی و بی‌معنایی، خنده‌ای تلخ بر لب مخاطب می‌نشاند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مریم سمیعی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
کمدی تلخ
کمدی تلخ (Dark Comedy) یک ژانر ادبی دنیای پست‌مدرن است. این ژانر ادبی که ریشه‌هایش از ادبیات آمریکا گرفته‌شده در دهه 1960، پس از جنگ جهانی دوم و در زمان جنگ ویتنام رشد کرد. هرچند پیش‌ازاین هم ریشه‌هایی از آن در ادبیات انگلیس وجود داشت. نام این ژانر ادبی برگرفته از گزیده‌ای به همین نام از فردمن است.

واژه تلخ، گواه تاریکی، درماندگی، افسردگی، مرگ و ... است که در این ژانر ادبی ریشه دوانده است. آثاری که در زمره این ژانر ادبی قرار می‌گیرند از اثر سنتیِ رایج فاصله گرفته و از هنجارهای متداول نویسندگی روی می‌گردانند. در این آثار ضدقهرمانی ضعیف، رنجور و مغموم در سخت‌ترین شرایط به تصویر کشیده می‌شود و دست‌به‌کارهایی غیرمعقول می‌زند. طوری که جدی‌ترین عرصه‌های زندگی به تمسخر گرفته می‌شود.

پس از جنگ جهانی دوم طوفانی در ارزش‌های رایج در سراسر جهان شکل گرفت. وحشت جنگ و خرابی‌های حاصل از آن، نگرش مردم را نسبت به طبیعت آدمی، حقوق بشر و سیاست، دگرگون کرد. پست‌مدرنیسم در این زمان تلاشی برای یافتن معنا در دنیایی مغشوش و آشفته بود. کمدی تلخ، این تلاش برای یافتن معنا در دنیای بی‌معنای جنگ‌زده را به تمسخر می‌گیرد.

کمدی تلخ از موضوعاتی که ذاتاً خنده‌دار نیست، لبخند بر لب می‌نشاند. در این ژانر ادبی، پیرنگ داستان، خطی و منطقی نیست. زبان اثر بعد منطقی خود را از دست می‌دهد و جملات ممکن است همدیگر را نقض کنند. از سوی دیگر وجود راوی غیرقابل‌اعتماد (Unreliable Narrator) در اثر اعتماد و اتکا به آنچه گفته‌شده را برای مخاطب از بین می‌برد.

کمدی تلخ شخصیت‌هایی را به تصویر می‌کشد که بی‌آنکه گناه و تقصیری داشته باشند، به دست سرنوشت و بخت و اقبال و قدرت‌های غیرقابل درک افتاده‌اند. در داستان‌هایی که به این سبک نگاشته می‌شوند مخاطب احساس می‌کند که حالا که در برابر مصائبی که قهرمان گرفتارش شده است کاری از دستش برنمی‌آید بهتر است تنها بخندد. در ادامه به نمونه‌هایی از آثار موفق در این ژانر ادبی اشاره خواهیم کرد.

جوزف هلر، نویسنده آمریکایی، تبصره 22 را در ژانر کمدی تلخ نگاشت. جوزف هلر با شرکت در جنگ جهانی و به خاطر تماس مستقیم با تاریکی جنگ، آثاری ضد جنگ (Antiwar) نوشته است. در این کتاب شخصیت اصلی، افسر یوساریان در جنگ جهانی دوم است که افسری در نیروی هوایی است و بمب‌افکن ب 52 را کنترل می‌کند. او که سعی دارد با وانمود کردن اینکه دیوانه است از جنگیدن دست بکشد، با تبصره 22 مواجه می‌شود.

 کمدی تلخ که عده‌ای آن را در ادبیات پوچی دسته‌بندی می‌کنند، آن جنبه از زندگی که خارج از کنترل آدمی است را به تصویر می‌کشد.

بر اساس این تبصره اگر افسری دیوانه باشد می‌تواند از جنگیدن دست بکشد اما اگر خودش درخواست بدهد، یعنی دیوانه نیست چراکه یک دیوانه چنین درخواستی نمی‌دهد. کمدی تبصره 22، تاریکی جنگ و نظام بوروکراتیک را به سخره می‌گیرد. به عبارتی کمدی‌ای است که هیچ خنده‌دار نیست. کتاب از زاویه دیدهای متفاوت ارائه می‌شود. زبان اثر پر از پارادوکس است و زمان خطی و منطقی نیست.

در رمان خوب مثل طلا، اثر دیگری از جوزف هلر، با یک چهره آکادمیک میان‌سال مواجه هستیم که آثار علمی و پژوهشی ناخوانده زیادی دارد. او به این شرط که از زندگی خانوادگی‌اش و شغلش دست بکشد، می‌تواند وزیر امور خارجه ایالت متحده آمریکا بشود.

نمونه دیگر، داستان کوتاه یرژی کوشینسکی با عنوان حضور است. در این داستان، باغبانی ساده‌لوح و دیوانه به نام شانس ، شخصیت اصلی است که بختش یاری می‌کند و در تصادفی با خانواده‌ای صاحب‌نفوذ آشنا می‌شود. بعد در دیداری با رئیس‌جمهور آمریکا درباره وضعیت نابسامان اقتصادی آمریکا اظهارنظر می‌کند و از این طریق در روزنامه‌های مطرح این کشور نامش برده می‌شود و بعد در برنامه‌ای زنده تلویزیونی حضور می یابد. سر آخر به ناگاه به‌عنوان شخصیتی سیاسی که نظرش در بین همه شنیدنی است، برجسته می‌شود. تا آنجا که سازمان جاسوسی روسیه سعی دارد با یافتن پیشینه او به هدفش پی ببرد اما هیچ سابقه‌ای از او در هیچ کجا پیدا نمی‌کند. سرانجام، هم‌داستان طوری تمام می‌شود که عده‌ای بر سر اینکه چه کسی را به‌عنوان رئیس‌جمهور آینده آمریکا مطرح کنند، بحث می‌کنند و به این نتیجه می‌رسند که هیچ گزینه‌ای بهتر از شانس نیست.

در سلاخ خانه شماره 5، کرت ونه‌گات با مهارت از کمدی تلخ بهره برده است. داستان نه به‌صورت خطی و منطقی بلکه از طریق فلش بک (Flashback) روایت می‌شود. راوی غیرقابل‌اعتماد است. بیلی پیلگریم شخصیت اصلی است که از جنگ بیزار است اما در ارتش آمریکا در جنگ جهانی دوم می‌جنگد. او که وقایع زندگی خود را از طریق سفر در زمان دیده است و می‌داند چگونه و چطور خواهد مرد، به جبر و قضا و قدر معتقد است و خود را به آن می‌سپرد.

کمدی تلخ که عده‌ای آن را در ادبیات پوچی دسته‌بندی می‌کنند، آن جنبه از زندگی که خارج از کنترل آدمی است را به تصویر می‌کشد. با بخشی از زندگی که بسیار جدی و مهم است، شوخی می‌کند و حقیقت آن را به پرسش می‌کشد. در این مقاله سعی شد با ارائه تعریفی از کمدی تلخ و مرور چند نمونه از آن، دگرگونی ادبیات در دنیای پست‌مدرن را بهتر درک کنیم.