تبیان، دستیار زندگی

شاعر آزادی‌خواه، کمال‌گرا و عدالتخواه

همه شاگردان خلیل عمرانی در یک موضوع اشتراک نظر دارند و آن اینکه کسب مهارت‌های زندگی در جهت ارتقاء هویت فردی و فرهنگی، تربیت انسان کمال‌گرا ، آزادی‌خواه و عدالت‌طلب، ارمغان ارزشمند استاد در پسِ پرده آموزش شعر به آنها بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 
 خلیل عمرانی


 ۱۹ آذر سال ۱۳۹۱ بود که خلیل عمرانی از شاعران کشورمان پس از سپری کردن یک دوره بیماری ناشی از سکته مغزی درگذشت.

به مناسبت درگذشت این شاعر، فاطمه طارمی یکی از شاگردان خلیل عمرانی که قریب به ۱۲ سال در مکتب شعر خلیل عمرانی آموزش دید، یادداشتی نوشته که منتشر می‌شود:

«عاشقی ساده است»

«به بهانه ششمین سالروز پرواز آسمانی استاد خلیل عمرانی »

همه شاگردان خلیل عمرانی در یک موضوع اشتراک نظر دارند و آن اینکه کسب مهارت‌های زندگی در جهت ارتقاء هویت فردی و فرهنگی، تربیت انسان کمال‌گرا ، آزادی‌خواه و عدالت‌طلب، ارمغان ارزشمند استاد در پسِ پرده آموزش شعر به آنها بود.
اگر چه ارمغان همنشینی با باغبان متعهد گلستان شعر معاصر به این تعداد ختم نمی شد.
خلیل عمرانی را باید بعد از شش سال عروجش این روزها از زبان شاگردانی بشنویم که حالا دیگر برای خودشان صاحب کتاب و قلم شده‌اند.
از میان هزاران نقشه راه که استاد برای شاگردانش برگزیده بود می‌توان :
_تربیت برای هنرمند متعهد شدن
_فرزند زمانه خویش بودن
_و زبان گویای جامعه خود شدن
را تنها سه خصیصه کوچک از اهداف آموزشی بزرگ استاد خلیل عمرانی دانست.
اینها را شاگردانش از زبان استاد بارها و بارها گفته‌اند. آنگونه که شیخ عطار در منطق الطیر می‌فرماید:

گفت ما را هفت وادی در ره هست
چون گذشتی هفت وادی درگه است

هست وادی ِ طلب آغاز کار
وادی عشق است از آن پس، بی کنار
_منطق الطیر عطار نیشابوری_

آری «عشق » اکسیری بود که شاگردان خلیل عمرانی را سالها سر یک سفره نشاند و سالها در دامن شعر او پرورش داد.
زبان تیز و برّنده او در شعر بر شاگردانش پنهان نبود و شمشیر سخن او برای آنها حکم آن دُرِّ نهانی را داشت که با کشف زوایای ایهامی اش شنیدن اشعارش را برایشان لذت بخش‌تر می‌کرد.

کوچه بیدار، کوچه بی‌تاب است
سایه‌ای پشت ناگهان خواب است

ساعتی پیش از این تگرگ زده
سایه خود را به  خواب مرگ زده

کوچه در اضطراب پاییز است         
شاخه‌ای با خزان گلاویز است

شاخه ها داغ برگ می بینند                                
سایه‌ها خواب مرگ می‌بینند

باغ در معرض شبیخون است                               
در مداری که عشق مجنون است
بخشی از آخرین مثنوی خلیل عمرانی

خلیل عمرانی را باید از واژه واژه شعرهایش شنید از دفترهایی که میراث اوست و شعرهایی که هر چه ورق می‌زنی از ولایت و ولایت مداری سخن می‌گوید.
از عشق بی علت و معلول و از عاشقی که در راه ولی و مراد خود بی چشمداشت قدم بر میدارد.
از ایثار در راه عقایدش و از خود گذشتگی در راه رسیدن و طلب کردن که گام اول معرفت است.

کس درین وادی بجز آتش مباد
وانک آتش نیست، عیشش خوش مباد

عاشق آن باشد که چون آتش بود
گرم‌رو، سوزنده و سرکش بود

گر ترا آن چشم غیبی باز شد
با تو ذرات جهان هم‌راز شد

مرد کارافتاده باید عشق را
مردم آزاده باید عشق را

_منطق الطیر عطار نیشابوری

آزادگی صفت اخلاقی او و اندیشه عمیق شعرهایش بود.او عدالت خواهی و عدالت محوری را در شعر هایش ترویج می‌داد .
اندیشه کمالگرایی و ضرورت آن برای انسان مدرنیته و انسان سرگردان در عصر ماشینی را براستی در اقتدا به پیشوا و مراد خود می دانست و آن را برای شاگردانش تبیین میکرد.

عاشقی ساده است، یا مولا!
جاده آماده است، یامولا!

عشق در انتظار می‌سوزد                                
جاده‌ها بی‌قرار می‌سوزد

عاشقان تو می‌رسند از راه                             
کوچه کوچه جهان عدالتخواه

هم جهانی دلش به فرمان است                        
هم امینی امیر میدان است

یکی دیگر از مفاهیم مهم شعر خلیل عمرانی مفهوم انتظار است.
مفهومی در ظاهرا «انتزاعی »اما برای شاگردانش که شخصیت صبور ،مهربان،و بی آلایش استاد را دیده بودند عینیت محض و تمام بود.
خلیل عمرانی را باید از زبان شاگردانش شنید .
حالا که چند سالی از رفتنش میگذرد فقدان آموزش در ادبیات معاصر و شاگرد پروری بیش تر از پیش حس می‌شود.
روحیه معلمی ِ خلیل عمرانی این روزها بر کسی پوشیده نیست .
افتادگی،مهر ورزی و درس انسانیت از نمادهای شعر خلیل عمرانی ست.
روحش شاد و یادش گرامی.


رو به‌ روی من نشسته‌ای و آه می‌کشم
روی لحظه‌های عاشقم نگاه می‌کشم

لرزشی گرفته ذوقم از تمو‌ّج نگاه
هی مرت‍ّب اشتباه اشتباه می‌کشم

خنده‌ام گرفته از خودم که چند مرتبه
چشم های آبی تو را سیاه می‌کشم

تو به هیچ کس شبیه نیستی، به هیچ کس
یا که من فقط نشسته‌ام گناه می‌کشم

بعد ناگهان ستاره‌ای که پاک می‌شود
دست می‌برم به آسمان و ماه می‌کشم

ماه رو‌به‌رویت، آه، یک نگاه سر به زیر
یک سپیده آفتاب را گواه می‌کشم

آفتاب هم تبسمش کم است، مبهم است
پاک می‌کنم و آه پشت آه می‌کشم

گفتنی است، از مجموعه آثار فاطمه طارمی می‌توان به کتابی که اخیرا به بازار آمده است با نام «دوست دارم‌های پنهانی» از انتشارات «سوره مهر» اشاره کرد که اثری را برای خلیل عمرانی در آن به چاپ رسانده‌ است.


منبع: فارس