«بیقرار» براساس داستان واقعی ساخته شده است
شاید نتوان گفت که فیلمنامه «بیقرار» براساس داستان واقعی ساخته شده اما میتوان گفت براساس واقعیتهای جامعه نوشته و تولید شده است، البته با حفظ موازین تلویزیون.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1397/09/18 ساعت 08:56
سریال «بیقرار» به تهیهکنندگی مجید اوجی و نویسندگی و کارگردانی فلورا سام با بازی محمدرضا شریفینیا، لاله اسکندری، سارا خویینیها، آتیلا پسیانی، پژمان بازغی، شقایق فراهانی، محمد صادقی، کامران تفتی، امیرحسین صدیق، کمند امیرسلیمانی، داریوش کاردان و مریم امیرجلالی یکی از آثار پربازیگر شبکه دوم سیماست که از پنجم آذرماه به روی آنتن رفته است.
سریال «بیقرار» حدودا پنج سال پیشتولید شده و فصل اول آن در همان مقطع به روی آنتن رفته و سپس به درخواست تلویزیون، فصل دوم آن ساخته شده اما به پخش نرسیده است. حال، فصل اول این اثر از پنجم آذرماه به روی آنتن رفته و پخش فصل دوم آن از دوازدهم آذرماه آغاز شده است.
فلورا سام که فارغالتحصیل رشته نمایش از دانشگاه تهران است، طی سالهای فعالیتش در عرصه تلویزیون علاوه بر بازی در آثار مختلف و نگارش چند فیلمنامه، کارگردانی سریالهای «راز پنهان»، «راز و نیاز»، «باغ سرهنگ» و «ما فرشته نیستیم» را به عهده داشته است. این نویسنده و کارگردان درباره چگونگی نگارش و تولید سریال «بیقرار» گفتوگو کرد.
سریال «بیقرار» حدودا پنج سال پیشتولید شده اما فصل دوم آن بهتازگی به روی آنتن رفته است؛ دلیل این تاخیر چندساله در پخش سریال چیست؟
دقیقا دلیل این تاخیر را نمیدانم.
شاید بهتر باشد که این سوال را از تهیهکننده اثر آقای اوجی بپرسم.
بله، همینطور است. ایشان بهتر میتوانند پاسخ این سوال را بدهند.
پس میروم به سراغ چگونگی نگارش و تولید سریال «بیقرار»؛ ایده و طرح اصلی اثر چگونه به ذهن شما رسید؟
واقعیت این است که برای انجام کاری به مشهد رفته بودم و در خانهای که وابسته به بهزیستی بوده و زیر نظر این سازمان اداره میشود، مشغول به کار بودیم. در آن خانه تعدادی از بچههای بیسرپرست نگهداری میشدند و مدیر و مسئول آنجا خانمی بود به اسم رمضانپور. ایشان از زنان بزهکاری که بچههایشان در آن خانه نگهداری میشدند خاطراتی گفت و من دیدم از لابهلای پروندههای موجود میتوان موضوعات خوبی را پیدا کرد. درواقع منشأ اصلی فیلمنامه «بیقرار» دو، سه تا از پروندههایی بود که درباره آنها اطلاعات کسب کرده بودم؛ واضحتر اینکه قصه سریال ترکیبی از دو، سه موضوع واقعی است که من براساس ذهنیت و داستانپردازیهای خودم به آنها پرداختم.
یعنی میتوان گفت سریال «بیقرار» براساس قصههای واقعی ساخته شده است؟
خیر. زمانی میتوان گفت اثر براساس ماجرایی واقعی ساخته شده که از یک قصه برداشت شده باشد. درحالیکه من دو، سه پرونده را مد نظر قرار دادم و فیلمنامه را براساس قصهپردازیهای خودم نوشتم. اما به هرحال آن پروندهها درباره زنان بزهکار و اتفاقاتی بود که برای آنها رخ داده بود. پلیس زنها را به زندان برده بود و بچههای آنها در آن خانه نگهداری میشدند. یا مثلا یکی از زنها پس از آنکه آزاد شده بود نمیدانست بچهاش کجاست و همان خانم مدیر، بچه را پیدا کرده بود. به هر صورت نظیر اتفاقات موجود در فیلمنامه را میتوان در جامعه دید. شاید نتوان گفت که فیلمنامه «بیقرار» براساس داستان واقعی ساخته شده اما میتوان گفت بر اساس واقعیتهای جامعه نوشته و تولید شده است، البته با حفظ موازین تلویزیون.
درست است که مشابه وقایع موجود در سریال «بیقرار» را در جامعه میبینیم اما تلویزیون کمتر به سراغ چنین سوژههایی میرود. خوبی ماجرا این است که چنین موضوعاتی تاریخ مصرف ندارند. نظر شما در اینباره چیست؟
با نظرتان موافقم. برخی داستانها تاریخ مصرف ندارند. یعنی در هر زمان میتوان مشابه آن را در جامعه پیدا کرد و همین موضوع باعث شده که تعویق چهار، پنجساله در پخش، از تازگی اثر نکاهد.
اما تلویزیون باتوجه به خطقرمزها، معمولا نسبت به چنین موضوعاتی حساس است و این روند برای عوامل سازنده محدودیتهایی ایجاد میکند. با این موارد چگونه کنار آمدید و خطقرمزها را چگونه دور زدید؟
زمانی که نویسنده و کارگردان به سراغ چنین موضوعاتی میروند، میدانند که محدودیتهایی در این زمینه وجود دارد؛ هرچند نباید اینقدر محدودیت وجود داشته باشد زیرا به هرحال فضا باز است و سینما و آثار تولیدشده برای نمایش خانگی به مسائل بازتری میپردازند و مردم بهراحتی به آن آثار دسترسی دارند و حتی میتوانند آنها را از نزدیکترین سوپرمارکت تهیه کنند؛ بنابراین دلیلی ندارد که در تلویزیون اینقدر محدودیت وجود داشته باشد. اما در کل زمانی که با تلویزیون همکاری میکنیم باید به سیاستهایش احترام بگذاریم و قوانینش را رعایت کنیم. بالاخره سالهاست با تلویزیون همکاری میکنم و تقریبا باید و نبایدها را میدانم به همین دلیل معمولا طوری به نگارش و تولید اثر میپردازم که حرفم را بزنم و در زمان پخش با مشکلات کمتری مواجه شوم.
یعنی چگونه و طبق چه روالی به نگارش اثری تلویزیونی میپردازید؟ کمی در اینباره توضیح دهید.
در حین نگارش با شوراها در ارتباطم و اعضای شوراها زمانی که فیلمنامه را میخوانند ممیزیها را به من میگویند و من آن موارد را رعایت میکنم و در زمان فیلمبرداری به آنها نمیپردازم زیرا میدانم اگر به آن موارد بپردازم در پخش با مشکل مواجه خواهم شد و اثر آسیب میبیند. سعی میکنم راهی را پیدا کنم که بهوسیله آن حرفم را بزنم و در عین حال قوانین را رعایت کرده باشم.
به نظرم آن زمان که «بیقرار» را تولید کردید فضا بستهتر بود.
من چنین فکری نمیکنم. یعنی خیلی تفاوتی ندیدهام و نمیتوانم بگویم فضای آن زمان بستهتر بود و الان بازتر است. البته بهعنوان بیننده چنین نظری دارم نه فیلمساز؛ زیرا چهار سال است با تلویزیون کار نکردهام.
چه شد که فصل دوم «بیقرار» را ساختید؟
پخش فصل اول از نیمه گذشته بود و رو به آخر بود که به ما گفتند فصل دوم آن را نیز بسازید. همان موقع بهدلیل آنکه امکان فیلمبرداری وجود نداشت در مونتاژ، فصل اول را طوری طراحی کردیم که پایان آن باز باشد تا بتوانیم ادامه آن را بسازیم.
درباره فصل دوم سریال «بیقرار» که بهتازگی پخش آن آغاز شده کمی توضیح دهید.
فصل دوم سریال «بیقرار» با فصل اول آن بسیار متفاوت است، زیرا فصل اول برای مناسبت ده روز ماه صفر ساخته شد که به شهادت امام رضا(ع) منتهی میشد و پنج سال پیش به روی آنتن رفت.
درباره تفاوتهای فصل اول و دوم سریال توضیح دهید.
در فصل دوم شئونات مناسبتی ماه محرم و صفر را نداریم و بار مذهبی اثر کمتر است به همین دلیل در نوع پرداختن به قصه و موضوعات آن بیپرواتر عمل کردهایم؛ به اضافه اینکه در فصل دوم، ادامه و پایان اتفاقات قابل حدس نیست. ریتم فصل دوم سریال با ریتم فصل اول بسیار متفاوت است و قصهها تحرک بیشتری دارند. درنهایت این موارد را رعایت کردهام تا به شعور مخاطب احترام گذاشته باشم؛ زیرا بر این باور نیستم که چون مردم تلویزیون میبینند ما مجازیم هر کاری را که دلمان خواست به آنها ارائه دهیم. کلا در همه آثارم تلاش میکنم به شعور مخاطب توهین نکنم و احترام او حفظ شود.
درباره شخصیتپردازیهای قصه نیز کمی توضیح دهید؛ زیرا به نظر میرسد با وسواس و دقت به آدمهای قصه پرداختهاید.
در زمان نگارش تکتک شخصیتها برایم اهمیت دارند و یکی از مسائلی که پس از انتخاب بازیگران، آنها را اذیت میکند پیچیدگی شخصیتهای قصه است. به همین دلیل حتی برای نقشهای کوتاه نیز نمیتوانم به سراغ بازیگرانی بروم که در زمینه بازیگری قدرت زیادی ندارند.
در سریال «بیقرار» بهطور معمول شخصیتها خاکستری هستند. درست است؟
بله، همینطور است. هیچکدام از شخصیتها سفید یا سیاه مطلق نیستند و هرچه جلوتر برویم این موضوع نمود بیشتری پیدا میکند. حتی بدمن قصه نیز نقاطی در زندگی و رفتارش دارد که مخاطب گاهی او را تحسین میکند یا دلش برایش میسوزد. بهطور مثال در قصه، دو خانم مدعی یک بچه هستند و در زمان فیلمبرداری از همکاران میپرسیدم که به کدامیک حق میدهید و آنها برای پاسخ به این سوال تامل میکردند زیرا هر دو شخصیت محق هستند. ایجاد این روند سخت است و باید به گونهای پیش برویم که حتی مخاطب نیز نتواند به یکی از شخصیتها حق بدهد. شاید به همین دلایل است که اثر از کلیشههای مرسوم دور شده است زیرا در آثار کلیشهای معمولا مخاطبان تنها به یکی از شخصیتهای قصه حق میدهند و من تلاش کردهام چنین اتفاقی رخ ندهد.
درباره انتخاب بازیگران نیز کمی توضیح دهید. علاوه بر پرچهره بودن سریال، انتخابها تا حدودی درست و حسابشدهاند.
در انتخاب بازیگران دو موضوع خیلی برایم مهم است. پیش از آنکه بهدنبال بازیگران چهره و ستاره باشم اخلاق حرفهای برایم مهم است زیرا در امر سریالسازی، زمان تولید طولانی است و کافی است که یکی از بازیگران به اصول حرفهای پایبند نباشد که متاسفانه امروزه چنین بازیگرانی داریم و تعدادشان هم کم نیست.
این وسواس در انتخاب عوامل نیز وجود دارد؟
بله، هم من و هم آقای مجید اوجی تهیهکننده سریال به عوامل پشت دوربین نیز اهمیت بسیاری میدهیم و اولین فاکتوری را که در نظر میگیریم اخلاق حرفهای است و پس از آن توان کاری افراد را مد نظر قرار میدهیم. واقعیت این است که در پروژه «بیقرار» همه چیز درست پیش رفت و به دور از هرگونه شعار این اتفاق را لطف خدا و امام رضا(ع) میدانم. بهطور مثال شب پیش از روزی که قرار بود یکی از شخصیتها جلوی دوربین برود بازیگری که نمیخواهم نامی از او ببرم تماس گرفت و حضورش را لغو کرد و باعث شد با تاخیری ۱۵-۱۰روزه بازیگر دیگری را انتخاب کنیم و آن بازیگر آقای آتیلا پسیانی بود. همین الان که به این موضوع فکر میکنم با خودم میگویم چه خوب شد که آن اتفاقات افتاد و آن بازیگر نیامد و توانستیم با آقای پسیانی همکاری کنیم زیرا ایشان نقش را بسیار زیبا و جذاب بازی کردند و بدون تعارف دیدن سکانسهای ایشان لذتبخش است و نمیتوان آنها را ندید. ضمن اینکه پیش از این اتفاق، همیشه فکر میکردم دستیابی به آقای پسیانی بسیار سخت است.
با شرایط فعلی و رقم بالای دستمزدها اگر قرار باشد سریالی را تولید کنید، شاید نتوانید اینهمه بازیگر چهره را گرد هم بیاورید.
به نظرم آقای اوجی اگر همین الان بخواهند اثری را تولید کنند باز هم به سراغ بازیگران درجهیک میروند، زیرا به شعور مخاطب احترام میگذارند. ایشان در سریال «تعطیلات رویایی» که در ایام عید پخش شد نیز با شرایط و برآوردهای فعلی، همان رویه را پیش گرفتند و از بازیگران حرفهای استفاده کردند. همانطور که گفتم در سریال «بیقرار» بهدلیل پیچیدگی شخصیتها این جرات را نداشتم تا نقشها را به بازیگرانی بسپارم که کار حرفهایشان را نمیشناسم. حالا برخی مواقع شخصیتها کمی سادهترند و میتوان آنها را به بازیگران جوان سپرد و البته باید اجازه دهیم بازیگران جوان نیز وارد شوند. به نظرم بازیگری بهجز توان و استعداد، شعور و فرهنگ لازم دارد و همه اینها در کنار هم مقولهای به نام بازیگری را تشکیل میدهند.
طی زمان پخش فصل اول و دوم سریال «بیقرار» بازخورد مخاطبان را دنبال کردهاید؟
بله، تاحدودی در فضای مجازی و در کوچه و خیابان با مخاطبان برخورد داشتهام. اما شبکه دوم در بخش تبلیغات بسیار ضعیف عمل میکند و همان تعداد مخاطبانی که سریال را دنبال میکنند، توسط فضای مجازی و روزنامهها و خبرگزاریها از پخش آن مطلع شدهاند. کاش شبکه دوم کمی برای تبلیغات آثارش زمان میگذاشت اما با تمام این موارد، بازخوردها نسبت به سریال بد نبوده و مطمئنم که اگر این روال پیدا کند مخاطبان بیشتری جذب خواهد کرد.
در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟
دو فیلمنامه آماده تولید دارم که یکی از آنها حال و هوایی طنز دارد و به نظرم باتوجه به شرایط فعلی تولید آن بسیار لازم است. فیلمنامه دیگرم نیز اثری اجتماعی است که زمان زیادی را صرفش کردهام و بسیار دوستش دارم. مدتی است منتظرم تا اجازه تولید این دو اثر صادر شود و امیدوارم این اتفاق بیفتد.
و سخن آخر؟
از شما بابت این گفتوگو ممنونم.
منبع: روزنامه صبا/وحید خانهساز