مسئولان عزیز، این تهدید را جدی بگیرید
سایه گرانی بر سر کتاب
گرانی و افزایش قیمت کاغذ، اهالی کتاب و کتابخوانی را حسابی نگران کرده است. شوخی یا جدی، این یار مهربان و دوستداشتنی، کمکم از سبد خرید کتابخوانها حذف میشود.
برای تولید هر کالایی به دانش و مواد اولیه نیاز داریم. برای تولید یک کتاب خوب هم علاوه بر نویسنده توانا و محتوای مناسب، وجود یک ناشر هم الزامی است تا اثر نویسنده را تبدیل به یک کالای فرهنگی و در میان مخاطبان توزیع کند.
کاغذ از مواد اولیه صنعت نشر است؛ کاغذی که اگر نباشد، هیچ مکتوبی به دست خریدار نمیرسد و هیچ اثری نام کتاب بر خود نمیگیرد. سریال گرانی کاغذ سالهاست بر سرِ کتاب و صنعت نشر سایه انداخته و هرازگاهی یک تکان اساسی به تن نحیف کتاب و کتابخوانی میدهد. اما این گرانی در ماههای اخیر، آنقدر لجامگسیخته و مهارنشدنی بوده که نهتنها صدای ناشران را درآورده است، بلکه نویسنده و کتابخوان را هم درباره آینده یارِ مهربان، حسابی نگران کرده است.
گرانی کاغذ از کجا شروع شد
همانطور که گفتیم، گرانی کاغذ داستانی همیشگی و تکراری است که دیگر تبدیل به بیماری مزمن صنعت نشر شده است. بیماری مزمنی که هرازگاهی بهشدت عود میکند و وضعیت چاپ و نشر کتاب را تحت تأثیر قرار میدهد. وابستگی شدید به واردات و قیمت دلار، وجود مافیای کاغذ، احتکار و عدم برنامهریزی بلندمدت برای کنترل و تأمین بازار برخی از علل گرانی شدید کاغذ است که در ماههای اخیر و خصوصاً تابستان 97 به اوج خود رسید.
گرانی کاغذ در تابستان همانند گرمای هوا، چنان شدت یافت که هر بند کاغذ چاپی، به چند برابر قیمت ابتدای سال آن رسید. قیمتی که با اعلام مسئولان دیگر به قیمتهای قبل بازنخواهد گشت.تأثیر این گرانی بر نشر کتاب چنان سهمگین بود که بسیاری از ناشران، عطای چاپ کتابهای جدید را به لقایش بخشیدند و وعده تجدید چاپ کتابهای پرطرفدار هم در هالهای از ابهام قرار گرفت. در این میان تنها وضع ناشران دولتی و یا کسانی که از حمایتهای خاص برخوردار بودند از بقیه کمی بهتر بود و توانستند آثار خود را باقیمت روز و حاشیه سود به بازار عرضه کنند.
خرید کتاب، آرزوی محال
این روزها اگر سری به راسته کتابفروشها بزنید با خریداران اندکی مواجه میشوید که خریدشان از روی ضرورت و اجبار یا بر اساس علاقه شخصی و به قول خودمانیتر اعتیاد به کتاب و مطالعه است. در این بازار گران کتاب، دیگر خبری از مخاطب عام و مردم کوچه و بازار نیست. همین خریداران انگشتشمار هم اولین کاری که میکنند، دیدن قیمت پشت جلد کتابهاست. تا پیشازاین در خوشبینانهترین حالت، امیدواری بهقرار گرفتن کتاب در سبد خرید خانوار هرچند اندک، وجود داشت. اما با وضعیت اقتصادی موجود و گرانی کتاب، باید منتظر بود که این کالای فرهنگی برای همیشه از لیست خرید بسیاری از خانوادهها حذف شود.
نویسندههای نگران
این روزها وقتی باب گفتگو را با نویسندگان یا مؤلفان کتاب، باز کنید یا پای درد و دل نویسنده جماعت بنشینید، اولین جملاتی که ردوبدل میشود، بلاتکلیفی آثاری است که در میانه راه چاپ و نشر زمینگیر شدهاند.
یکی از ماهها انتظار برای تجدید چاپ آثارش گلایه دارد و دیگری از آخرین کتابی که تألیف کرده و هفتههاست در دفتر ناشر به بهانه گرانی و کمبود بودجه در حال خاک خوردن است. کتابهایی که بر اساس نیاز روز و یا بر مبنای برنامهریزی خاص یک نویسنده نوشتهشده و حالا بدون رسیدن به دست مخاطب، دیگر اثرگذاری و نتیجه ملموسی که باید در زمان خودش داشته باشد را نخواهد داشت. جمله مشترک اهل کتاب بر یک نظر استوار است، بسیاری از کتابها مربوط به زمانه خویشاند و تأخیر در نشر آنها زیانی است بر فرهنگ جامعه.
البته کاش ضربهای که گرانی کاغذ بر اهل کتاب میزند، در همین حد بود. به قول یکی از نویسندگان کودک و نوجوان، گناه آنهایی که زندگیشان تنها از راه نوشتن و تألیف میگذرد، چیست؟ نویسنده، پژوهشگر و محققی که تنها کاری که بلد است، تولید علم و فرهنگ است. نه حقوقبگیر است و نه کاسب و تاجر. برخی از همکاران نویسنده به مزاح، تنها را ه خروج از وضع فعلی را انتخاب شغل دوم و پناه بردن به تاکسیهای اینترنتی میدانند.
درسومشق تعطیل
هرچند مطالعه کتابهای کمکدرسی یا دانشگاهی را نمیتوان در سرانه مطالعه لحاظ کرد اما به هر ترتیب این کتابها بخشی از نیاز جامعه دانشگاهی و دانشآموزی را تأمین میکند. دانشآموزانی که به هر دلیلی از تمرین و ضعف در دروس تا آمادگی برای کنکور به کتابهای کمکدرسی نیاز پیدا میکنند. همچنین دانشجویانی که با توجه به رشته دانشگاهی خود، نیاز مبرمی به مطالعه کتابهای مرتبط و غیر مرتبط دارند.
بههرحال مدرسه و دانشگاه محل کسب علم و دانش است و ابزار اساسی آنهم کتاب است. اگر قرار باشد سهم کتاب را از چرخه آموزش و تولید علم حذف کنیم، بلاشک صدمهای جبرانناپذیری خواهد داشت. در وانفسای گرانی کتاب دانشگاهی و کمکآموزشی تکلیف دانش آموزان روشنتر از دانشجویان است. سهم دانش آموزان از گرانی کتاب بر روی سبد اقتصادی خانواده تأثیر میگذارد. اما دانشجو، ناگزیر از وضعیت موجود ناچار است به سمت جزوه خوانی یا در خوشبینانهترین حالت به دامان کتابخانهها پناه ببرد.
حیات و ممات کتابخانهها چه در بخش دولتی و خصوصی یا دانشگاهی و حتی مدارس به کتاب وابسته است. درواقع تزریق کتابهای تازه منتشرشده با توجه به نیاز و کارکرد هر کتابخانهای، ادامه فعالیت آن و بالطبع جذب مخاطب را مهیا میکند. در غیر این صورت، کتابخانهها تبدیل به تالارهایی خلوت و فضایی برای درس خواندن کنکوریها میشوند.
کتابهای هر کتابخانه معمولاً از دو روش خرید و یا هدیه (وقف) تأمین میشود. خصوصاً کتابخانههای کوچک و محلی یا روستایی که به نهادهای متمول و سازمان خاصی وابسته نیستند. هرچند با گرانی کتاب، کتابخانههای بزرگ نیز با مشکلاتی برای تأمین کتاب مواجه شدهاند، بااینحال به دلیل آنکه وابسته به نهادی دانشگاهی یا سازمانهای دولتی هستند، علیالقاعده نگرانی کمتری دارند.بااینحال با اوضاع اقتصادی موجود و کمبود بودجههای همیشگی نهادهای فرهنگی، خرید کتاب هم برای کتابخانه کاهش پیداکرده و یا پروسه خرید به درازا تا تأمین اعتبار به درازا میکشد.
این مسئله اگر ادامهدار باشد و فکری به حال آن نشود، درنهایت باعث خالی شدن مخزن کتابخانهها از کتابهای روز و تازه منتشرشده میشود. بدون شک جذابیت هر کتابخانهای به کتابهای جدید و ورق نخورده آن است که مخاطب عام و خاص را برای رفتن به کتابخانه و مطالعه ترغیب میکند.
کاغذ از مواد اولیه صنعت نشر است؛ کاغذی که اگر نباشد، هیچ مکتوبی به دست خریدار نمیرسد و هیچ اثری نام کتاب بر خود نمیگیرد. سریال گرانی کاغذ سالهاست بر سرِ کتاب و صنعت نشر سایه انداخته و هرازگاهی یک تکان اساسی به تن نحیف کتاب و کتابخوانی میدهد. اما این گرانی در ماههای اخیر، آنقدر لجامگسیخته و مهارنشدنی بوده که نهتنها صدای ناشران را درآورده است، بلکه نویسنده و کتابخوان را هم درباره آینده یارِ مهربان، حسابی نگران کرده است.
گرانی کاغذ از کجا شروع شد
همانطور که گفتیم، گرانی کاغذ داستانی همیشگی و تکراری است که دیگر تبدیل به بیماری مزمن صنعت نشر شده است. بیماری مزمنی که هرازگاهی بهشدت عود میکند و وضعیت چاپ و نشر کتاب را تحت تأثیر قرار میدهد. وابستگی شدید به واردات و قیمت دلار، وجود مافیای کاغذ، احتکار و عدم برنامهریزی بلندمدت برای کنترل و تأمین بازار برخی از علل گرانی شدید کاغذ است که در ماههای اخیر و خصوصاً تابستان 97 به اوج خود رسید.گرانی کاغذ در تابستان همانند گرمای هوا، چنان شدت یافت که هر بند کاغذ چاپی، به چند برابر قیمت ابتدای سال آن رسید. قیمتی که با اعلام مسئولان دیگر به قیمتهای قبل بازنخواهد گشت.تأثیر این گرانی بر نشر کتاب چنان سهمگین بود که بسیاری از ناشران، عطای چاپ کتابهای جدید را به لقایش بخشیدند و وعده تجدید چاپ کتابهای پرطرفدار هم در هالهای از ابهام قرار گرفت. در این میان تنها وضع ناشران دولتی و یا کسانی که از حمایتهای خاص برخوردار بودند از بقیه کمی بهتر بود و توانستند آثار خود را باقیمت روز و حاشیه سود به بازار عرضه کنند.
خرید کتاب، آرزوی محال
این روزها اگر سری به راسته کتابفروشها بزنید با خریداران اندکی مواجه میشوید که خریدشان از روی ضرورت و اجبار یا بر اساس علاقه شخصی و به قول خودمانیتر اعتیاد به کتاب و مطالعه است. در این بازار گران کتاب، دیگر خبری از مخاطب عام و مردم کوچه و بازار نیست. همین خریداران انگشتشمار هم اولین کاری که میکنند، دیدن قیمت پشت جلد کتابهاست. تا پیشازاین در خوشبینانهترین حالت، امیدواری بهقرار گرفتن کتاب در سبد خرید خانوار هرچند اندک، وجود داشت. اما با وضعیت اقتصادی موجود و گرانی کتاب، باید منتظر بود که این کالای فرهنگی برای همیشه از لیست خرید بسیاری از خانوادهها حذف شود.نویسندههای نگران
این روزها وقتی باب گفتگو را با نویسندگان یا مؤلفان کتاب، باز کنید یا پای درد و دل نویسنده جماعت بنشینید، اولین جملاتی که ردوبدل میشود، بلاتکلیفی آثاری است که در میانه راه چاپ و نشر زمینگیر شدهاند.هرچند مطالعه کتابهای کمکدرسی یا دانشگاهی را نمیتوان در سرانه مطالعه لحاظ کرد اما به هر ترتیب این کتابها بخشی از نیاز جامعه دانشگاهی و دانشآموزی را تأمین میکند. دانشآموزانی که به هر دلیلی از تمرین و ضعف در دروس تا آمادگی برای کنکور به کتابهای کمکدرسی نیاز پیدا میکنند.
یکی از ماهها انتظار برای تجدید چاپ آثارش گلایه دارد و دیگری از آخرین کتابی که تألیف کرده و هفتههاست در دفتر ناشر به بهانه گرانی و کمبود بودجه در حال خاک خوردن است. کتابهایی که بر اساس نیاز روز و یا بر مبنای برنامهریزی خاص یک نویسنده نوشتهشده و حالا بدون رسیدن به دست مخاطب، دیگر اثرگذاری و نتیجه ملموسی که باید در زمان خودش داشته باشد را نخواهد داشت. جمله مشترک اهل کتاب بر یک نظر استوار است، بسیاری از کتابها مربوط به زمانه خویشاند و تأخیر در نشر آنها زیانی است بر فرهنگ جامعه.
البته کاش ضربهای که گرانی کاغذ بر اهل کتاب میزند، در همین حد بود. به قول یکی از نویسندگان کودک و نوجوان، گناه آنهایی که زندگیشان تنها از راه نوشتن و تألیف میگذرد، چیست؟ نویسنده، پژوهشگر و محققی که تنها کاری که بلد است، تولید علم و فرهنگ است. نه حقوقبگیر است و نه کاسب و تاجر. برخی از همکاران نویسنده به مزاح، تنها را ه خروج از وضع فعلی را انتخاب شغل دوم و پناه بردن به تاکسیهای اینترنتی میدانند.
درسومشق تعطیل
هرچند مطالعه کتابهای کمکدرسی یا دانشگاهی را نمیتوان در سرانه مطالعه لحاظ کرد اما به هر ترتیب این کتابها بخشی از نیاز جامعه دانشگاهی و دانشآموزی را تأمین میکند. دانشآموزانی که به هر دلیلی از تمرین و ضعف در دروس تا آمادگی برای کنکور به کتابهای کمکدرسی نیاز پیدا میکنند. همچنین دانشجویانی که با توجه به رشته دانشگاهی خود، نیاز مبرمی به مطالعه کتابهای مرتبط و غیر مرتبط دارند.بههرحال مدرسه و دانشگاه محل کسب علم و دانش است و ابزار اساسی آنهم کتاب است. اگر قرار باشد سهم کتاب را از چرخه آموزش و تولید علم حذف کنیم، بلاشک صدمهای جبرانناپذیری خواهد داشت. در وانفسای گرانی کتاب دانشگاهی و کمکآموزشی تکلیف دانش آموزان روشنتر از دانشجویان است. سهم دانش آموزان از گرانی کتاب بر روی سبد اقتصادی خانواده تأثیر میگذارد. اما دانشجو، ناگزیر از وضعیت موجود ناچار است به سمت جزوه خوانی یا در خوشبینانهترین حالت به دامان کتابخانهها پناه ببرد.
قفسهها در انتظار کتاب
حیات و ممات کتابخانهها چه در بخش دولتی و خصوصی یا دانشگاهی و حتی مدارس به کتاب وابسته است. درواقع تزریق کتابهای تازه منتشرشده با توجه به نیاز و کارکرد هر کتابخانهای، ادامه فعالیت آن و بالطبع جذب مخاطب را مهیا میکند. در غیر این صورت، کتابخانهها تبدیل به تالارهایی خلوت و فضایی برای درس خواندن کنکوریها میشوند.کتابهای هر کتابخانه معمولاً از دو روش خرید و یا هدیه (وقف) تأمین میشود. خصوصاً کتابخانههای کوچک و محلی یا روستایی که به نهادهای متمول و سازمان خاصی وابسته نیستند. هرچند با گرانی کتاب، کتابخانههای بزرگ نیز با مشکلاتی برای تأمین کتاب مواجه شدهاند، بااینحال به دلیل آنکه وابسته به نهادی دانشگاهی یا سازمانهای دولتی هستند، علیالقاعده نگرانی کمتری دارند.بااینحال با اوضاع اقتصادی موجود و کمبود بودجههای همیشگی نهادهای فرهنگی، خرید کتاب هم برای کتابخانه کاهش پیداکرده و یا پروسه خرید به درازا تا تأمین اعتبار به درازا میکشد.
این مسئله اگر ادامهدار باشد و فکری به حال آن نشود، درنهایت باعث خالی شدن مخزن کتابخانهها از کتابهای روز و تازه منتشرشده میشود. بدون شک جذابیت هر کتابخانهای به کتابهای جدید و ورق نخورده آن است که مخاطب عام و خاص را برای رفتن به کتابخانه و مطالعه ترغیب میکند.
بیشتر بخوانید
دوئل با گرانی کتاب