تبیان، دستیار زندگی

این فیلم ظاهری قشنگ دارد و باطنی کسل کننده

یک وقت نرید کُلمبوس!

چند برداشت از فیلم «کُلمبوس» که حرف مهمی می‌زند اما زبانش الکن است. چرا مخاطبان بعد از تماشای فیلم معتقدند سرشان کلاه رفته؟
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رنجبر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
کلمبوس

برداشت اول|داستان چیست؟

«کُلمبوس» از چهارشنبه هفته گذشته اکران عمومی شده است. این فیلم را هاتف علیمردانی ساخته که در کارنامه‌اش فیلم‌هایی چون «آباجان»، «کوچه بی‌نام»، «هفت‌ماهگی»، «مردن به‌وقت شهریور»، «به خاطر پونه»، «راز دشت تاران» و «یک فراری از بگبو» دیده می‌شود. او در «کلمبوس» داستان خانواده‌ای ریشه‌دار را محور قرار داده است که می‌خواهند به امید زندگی بهتر راهی آمریکا شوند.

برداشت دوم| فیلم چه پیامی دارد؟

آنچه واضح است این‌که «کُلمبوس» به شکل مستقیم پدیده مهاجرت را نقد می‌کند و می‌گوید در غرب خبری نیست. کارگردان برای انتقال این پیام از نشانه‌های آشکار و پنهان بهره می‌برد و دست‌آخر خانواده را متلاشی‌شده و خانه اجدای شان را ویران نشان می‌دهد... . عیب فیلم مستقیم گویی نیست؛ چراکه اصلاً برای بیان این منظور لازم است همه‌چیز عیان نشان داده شود. عیب «کلمبوس» به ضعف‌های روایی آن برمی‌گردد که بخش‌هایی از آن در ادامه مرور شده است.

برداشت سوم| تیزرها چه می‌گویند؟

بعد از تماشای فیلم بعضی‌ها معتقدند سرشان کلاه رفته. این دلخوری از جنس عصبانیت تماشای «خانم یایا» و «لس‌آنجلس تهران» است. مثلاً سروشکل «خانم یایا» نوید یک فیلم کمدی می‌داد اما فیلم کاملاً جدی است. از آن‌طرف تیزرهای «لس‌آنجلس تهران» حکایت از فیلمی شاداب دارد اما طنز آن به مذاق خیلی‌ها خوش نیامد.

 

فیلم «کلمبوس» می‌خواهد بر اصالت و حفظ ریشه تأکید کند اما به خاطر همین نکات ساده که اشاره کردیم، گرفتار نقض غرض می‌شود. این منظور باید طوری بیان شود که مخاطب آن را باور کند و از عمق جان بپذیرد که ماندن در کشور یعنی زندگی عزت مندانه.


همین اتفاق برای «کلمبوس» هم افتاده؛ یک تیزر خوش ریتم که هم ترامپ در آن هست و هم گاف تورقوزآبادی نتانیاهو. در فیلم اما فقط اشاره‌ای کوتاه به انتخابات آمریکا می‌شود و خبری از تورقوزآباد نیست. دلخوری مشهود در کامنت ها همین است که چرا ردی از آن تیزر خوشحال در فیلم یافت نمی‌شود. «کلمبوس» به سیاق خیلی از فیلم‌های دیگر در حد تیزر جذاب است و توان همراه کردن مخاطب در طول نود دقیقه را ندارد.

برداشت چهارم| فیلم کمدی است یا جدی؟

تیزرهای «کلمبوس» می‌گوید با فیلمی کمدی مواجه هستیم. شروع فیلم نیز کمدی است. حتی بازی‌ها به کمدی پهلو می‌زند اما لحن فیلم در میانه داستان عوض می‌شود. این اتفاق مخاطبان را با پرسشی مواجه می‌کند که فیلم کمدی است یا جدی؟ آن‌ها به امید فراغت به سینما می‌آیند اما با فیلمی دوپاره مواجه می‌شوند که نه کمدی‌اش قدرت خنداندن دارد و نه وجه جدی آن سرگرم‌کننده و همراهی برانگیز است. داستان به‌کندی پیش می‌رود، بازی‌ها بین کمدی و جدی معلق است، گره‌افکنی و گره‌گشایی‌ها غافلگیرکننده نیست، می‌توان قصه را پیش‌بینی کرد و ...

برداشت پنجم| چرا فیلم نقض غرض است؟

اشاره کردیم که «کلمبوس» قرار است نقدی باشد بر مهاجرت. برای این منظور قصه خانواده‌ای متمول را روایت کرده که در ایران صاحب‌ خانه باغی بزرگ هستند ولی در آمریکا مجبورند تن به هر کاری بدهند. مثلاً دختر خانواده که بیش از چهل سال در ناز و تنعم بوده و دست به سیاه‌وسفید نمی‌زده حالا کارگر یک مزرعه در کلمبوس است. حتماً موقعیت‌هایی که خیلی‌مان در ایران داریم در کشوری دیگر نداریم ولی اگر خانواده‌مان در ایران صاحب پول هنگفت باشند، آن زندگی رقت‌بار را رها می‌کنیم؛ نمی‌کنیم؟ وانگهی همسر و دختر این خانم صاحب ثروت شده‌اند و مدام از او می‌خواهند به ایران برگردد؛ چرا کارگری در آمریکا را ترجیح می‌دهد؟ و یک نکته دیگر؛ چرا خانواده به او کمک مالی نمی‌کند که در ینگه دنیا از این فلاکت نجات یابد؟

فیلم «کلمبوس» می‌خواهد بر اصالت و حفظ ریشه تأکید کند اما به خاطر همین نکات ساده که اشاره کردیم، گرفتار نقض غرض می‌شود. این منظور باید طوری بیان شود که مخاطب آن را باور کند و از عمق جان بپذیرد که ماندن در کشور یعنی زندگی عزت مندانه. فیلم اما شخصیت اصلی را کودن نشان می‌دهد و البته توضیح نمی‌دهد چرا ماندن در آمریکا برایش جذاب‌تر است؟ چه چیزی دیده که حاضر است این‌قدر حقارت را تحمل کند؟ چرا مکر برادر و مرگ پدر او را به خود نمی‌آورد؟ فیلم از پس این مهم برنمی‌آید تا مخاطبان بعد از نمایش فیلم کنایه بزنند که «یک‌وقت نرید کُلمبوس!»

شناسنامه کلمبوس

نویسنده و کارگردان: هاتف علیمردانی

بازیگران: فرهاد اصلانی، مجید صالحی، سعید پورصمیمی، هانیه توسلی، شبنم مقدمی و ...

خلاصه قصه: یک خانواده متمول قصد مهاجرت به آمریکا دارند. پسر این خانواده دنبال اجرای دسیسه است تا سرمایه را به تنهایی از آن خود کند. مهاجرت خانواده را متلاشی می‌کند و ...