تبیان، دستیار زندگی
هجوم فرهنگی حرکتی سازمان یافته ای است.....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تهاجم فرهنگی و علل آن
چراغ

وقوع انقلاب اسلامی ایران در شرایط ایران دهه 50 اگر معجزه نباشد کمتر از آن نیست و همانطور که شهید بزرگوار استاد مطهری بیان داشتند  انقلاب ما یک پدیده مهم در قرن بیست و یک بوده و انقلاب اسلامی ایران را به دلیل ماهیت اسلامی داشتن آن مشابه انقلاب صدر اسلام می‌داند،اما انقلاب باید در مسیر خودش خوب جلو برود و درگیر آفات و انحرافات به وجود آمده نشود.

شهید مطهری با نگاه دقیق و آینده نگر خود اولین متفکری است که در سخنان خود به این مسئله می پردازد،در واقع پرداختن به آفات و آسیب هایی که ممکن است گریبان گیر انقلاب شود در هر زمان از مهمترین و هوشیارانه ترین کارها می باشد.

حال متن زیر گزیده هایی از کتاب چالش های امروز جامعه ما به قلم دکتر سیداحمد زرهانی می باشد که ایشان به بررسی آفاتی که در عصر حاضر انقلاب ما باآن روبه رو شده می پردازند که توسط موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر انتشار یافته است.

آنان کوشش می کنند تا ازاسلام و روحانیت چهره ای کدر و قرون وسطایی ترسیم کنند و حکومت دینی را مغایر دموکراسی و دافع استبداد معرفی نمایند

هجوم فرهنگی حرکت سازمان یافته ای است که از ناحیه ی مراکز فرهنگی، اقتصادی و اطلاعاتی برخی کشورهای غربی علیه موجودیت انقلاب اسلامی هدایت می شود. فرهنگ و تکنولوژی غرب در جهان معاصر به عنوان نماد این تمدن به طور طبیعی فضای کشورهای جهان سوم را تحت تاثیر قرار داده است، بنابراین هر بادی که از غرب می وزد، لزوما جلوه ای از تهاجم فرهنگی نیست.

عنصر اراده  و تصمیم گیری آگاهانه و هدفدار مهاجمان فرهنگی، شاخصه اصلی این پدیده است. انقلاب اسلامی زمانی متولد شد که شوروی با شعار(( دین افیون توده هاست))  پرونده دینداری را بسته بود و از مذاهب و ادیان برای ملت ها چهره ای سیاه ترسیم کرده بود. امریکا و غرب نیز دین را در گوشه کلیسا بدون مصرف رها کرده بودند و با روی آوردن به سکولاریسم ممالک خود را به کمک عقل اداره می کردند. ظهور انقلاب اسلامی به عنوان جریانی دگر اندیش، منافع غرب و شرق را به مخاطره انداخت  و تکان های محسوس و نا محسوسی به متحدان ابرقدرت ها در منطقه داد.

دست

 از آن جا که گوهر انقلاب اسلامی معرفی فرهنگی نو بود، قدرت های بیگانه این گوهر را نشانه رفته، جنگ سردی را علیه انقلاب اسلامی تدارک دیدند. در این جنگ از کتاب،فیلم، رادیو، تلویزیون و نرم افزارهای فرهنگی استفاده می شود. هر چند در عصر ما کسانی موضوع تهاجم فرهنگی را نشانه ی ((توهم توطئه)) می دانند و آن را انکار می کنند، ولی واقعیت تهاجم فرهنگی امری مسلم است و در فضای اجتماعی ایران عینیت دارد. به همان اندازه که حمایت غرب از عراق در حمله به ایران قابل انکار نیست، تهاجم فرهنگی هم امری مسلم است.

انقلاب اسلامی، بزرگترن پایگاه نظامی را از امریکا  در منطقه گرفت و راه صدور روزانه 6میلیون بشکه نفت را بست و پیام جدیدی برای ملل مسلمان جهان به ارمغان آورد. چگونه ممکن است امریکا و اروپا نسبت به این رویداد شگفت انگیز واکنش نشان ندهند و در برابر آن تسلیم شوند؟ از سپیده دم انقلاب اسلامی تاکنون ده ها فرستنده رادیویی و تلویزیونی  با هزینه گزاف برنامه های فروانی علیه انقلاب اسلامی ساخته، پخش می کنند. تحلیل محتوای پیام های مراکز اطلاع رسانی بیگانه به زبان فارسی، نشان دهنده علاقه اجانب به فروپاشی نظام جمهوری اسلامی ایران و قدرت یافتن حکومتی سکولار و وابسته در این سرزمین است.آنان کوشش می کنند تا ازاسلام و روحانیت چهره ای کدر و قرون وسطایی ترسیم کنند و حکومت دینی را مغایر دموکراسی و دافع استبداد معرفی نمایند. پیوستن برخی از روشنفکران غرب زده به این رسانه ها و آشنایی آنان با حساسیت های اجتماعی، زمینه را برای توفیق نسبی مرکز اطلاع رسانی مذکور، مساعد کند.

در نتیجه ی تهاجم فرهنگی، امروز برخی از مردم نسبت به انقلاب اسلامی و مدیران ارشد جامعه و حکومت دینی بدگمان و بی اعتماد شده اند.  البته همه مشکلات جاری را نباید به پدیده تهاجم فرهنگی نسبت داد.

آنان امیدوارند تا با کمک ابزارها و راهکارهای فرهنگی و روانی، شکاف بین ملت و حاکمیت را بیش تر کنند و آخرین انقلاب قرن بیستم را به سرنوشت انقلاب اکتبر1917روسیه گرفتار سازند.


تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور