آسیب های اجتماعی سهم مدرسه و آموزش و پرورش
در دو سال گذشته به ویژه سال تحصیلی جاری به دلیل اتفاقاتی که در چند مدرسه روی داد توجه ها به نقش و سهم آموزش و پرورش و مدارس در زمینه ایجاد یا پیشگیری و درمان آسیب های اجتماعی بیش از گذشته جلب شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1397/09/18 ساعت 09:18
در دو سال گذشته به ویژه سال تحصیلی جاری به دلیل اتفاقاتی که در چند مدرسه روی داد توجهها به نقش و سهم آموزش و پرورش و مدارس در زمینه ایجاد یا پیشگیری و درمان آسیب های اجتماعی بیش از گذشته جلب شد. در آخرین رویداد غم انگیز و متاثرکننده خودکشی دختر نوجوان تیزهوش در مدرسه فرزانگان تهران بودکه به دلیل قرار گرفتن در پایتخت بیش از سایر موارد واکنشها را برانگیخت. گروه صفحه مدرسه اعتماد که فراتر از اخبار،سوژهها و مسائل حوزه آموزش و پرورش را پی میگیرد پس از چند هفته و به دنبال فروکش کردن هیاهوی خبری پس از رصد کردن ابعاد این سوژه خاص، بر آن شد تا موضوع را ریشهای تر و کلانتر مورد توجه قرار دهد چرا که به نظر میرسد خودکشی دانش آموزان، حمله دانش آموز به معلم و قتل او، درگیری والدین با معلمان، تنبیه بدنی دانش آموزان، اعتیاد دانش آموزان به مواد مخدر، فرار از مدرسه و ده ها آسیب اجتماعی دیگر وجوه اشتراکی دارند که در ذیل رویکردهای درست و علمی و کارشناسانه باید مورد بررسی قرار گیرند. واکنشهای فرافکنانه، غیرمسوولانه، دلسوزانه، احساسی، منحرفانه و غیرحرفهای و غیرعلمی نه تنها گرهای از مشکلات نمیگشاید بلکه بر این کلاف سردرگم میافزاید و گرهها را کورتر و غیرقابل گشایش میکند. کشاندن موضوع تخصصی به حوزه عمومی و غیرتخصصی راه اشتباهی است که گاهی برخی آن را ابزاری میسازند برای انتقام گیری و برخی هم بهانه ای میکنند برای عقدهگشایی، در حالی که آسیبهای اجتماعی نیازمند هوشیاری عمومی و برخورد علمی و کارشناسانه و مسوولانه است. با این رویکرد بررسی اجمالی خواهیم داشت پیرامون آسیب های اجتماعی و نقش و سهم آموزش و پرورش.
ریشه مشکلات را باید در خانواده جست و جو کرد
باقرنژاد، یکی ازمشاوران شاغل در مدارس آموزش و پرورش آذربایجان شرقی در نقدی به یک دیدگاه مطرح شده نکاتی را متذکر میشود که به جهت نگریستن از زاویه نگاه یک مشاور قابل تامل است. ایشان مینویسد: اول اینکه دانشآموزان بیشترین وقت خود را با والدین و خانواده خود سپری میکنند و تاثیر بیشتر را از خانواده خود میگیرند، اضطراب و استرسی که در جامعه وجود دارد و توقع بیجای خانوادهها از دانش آموزان مشکل را مضاعف میکند.
اولویت مشاور برای متوسطه دوم
ایشان در ادامه به نکته دوم اشاره میکند و مینویسد: ساختار نظام آموزش و پرورش ایران خشک و انعطافناپذیر است حتی بیشتر از گذشته چراکه تمام موارد آموزش و پرورش حاصل برنامهریزی وزیران ومسوولان رده بالای کشوراست که با هر تغییر آنها نظام آموزشی هم تغییر میکند. یکی از این موارد جدید هم انتخاب رشته دانشآموزان نهم است که باید رشته القایی و تحمیلی را قبول کنند. هدایت تحصیلی از پایه اول متوسطه دوره دوم به پایه نهم انتقال یافت، در نتیجه اولویت اول تخصیص مشاوران به جای دوره دوم، دوره اول شد. حال بسیاری از مدارس دوره دوم که احتمال خودکشی در دانشآموزان آنها بیشتر است، فاقد مشاور هستند. همانجایی که هدایت تحصیلی است. به عبارت بهتر، اولویت اول مشاور، هدایت تحصیلی است و مهم تر از همه اینکه یک ساعت مشاوره برای ١5 دانشآموز و پیچیدن نسخههای غیر تخصصی از طرف همکاران غیر مشاور هم مزید بر این علت هاست.
اجرای طرح توانمندسازی روانی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان
مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش از اجرای طرح توانمند سازی روانی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان خبر داد. مسعود شکوهی درخصوص طرح توانمند سازی دانشآموزان گفته: برای اقدام زود هنگام برای شناسایی عوامل خطر و رفتارهای پرخطر و عوامل حمایتی در مدارس با استفاده از ابزارهای استاندارد جهت ترسیم نیم رخ روانی اجتماعی دانشآموزان دوره متوسطه اول، اجرای طرحهای توانمندسازی روانی اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان، آموزش آداب و مهارتهای زندگی و مهارتهای صحیح ارتباطی برای شخصیت سازی، سالم سازی فرآیند رشد فردی آنان، تقویت سازو کارهای خودکنترلی، آموزش مهارت های اجتماعی بر مبنای نتایج تحلیل آزمونهای غربالگری و نیازسنجیهای جامع در دستور کار دولت یازدهم قرار گرفته است.
طرح مشاوره همتایان متوسطه اول، رابطان هستههای مشاوره ابتدایی
وی از اجرای طرح مشاوره همتایان در مدارس متوسطه دوره اول خبر داد و تصریح کرده که: این طرح با رویکرد آموزش همسالان و مشارکت دانشآموزان نوجوان انجام میشود؛ همچنین با توجه به نبود نیروی مشاور در دوره ابتدایی اجرای رابطان هستههای مشاوره جهت بهره گیری از نیرو های با انگیزه و متخصص در دوره ابتدایی جهت ارجاع دانشآموزان دارای مشکلات روانشناختی به هستههای مشاوره مناطق نیز پیگیری میشود.
ارایه خدمات تخصصی روان شناختی و مشاوره ای
مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش همچنین گفته بود: ارایه خدمات تخصصی روانشناختی و مشاوره ای و مددکاری به دانش آموزان دارای اختلال روانشناختی با بهرهگیری از نیروهای متخصص حوزه روانشناسی و مشاوره با مدارک لیسانس، فوق لیسانس، دکترا، توسعه و تقویت مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی استانها و ارتقای هستههای مشاوره مناطق به مرکز و ایجاد تیمهای مداخله در بحران در فوریتهای روان شناختی از برنامههای آموزش و پرورش در خصوص آسیب های اجتماعی است.
طرح آمایش مشکلات و آسیب شناسی
روانی- اجتماعی دانش آموزان
شکوهی در بخش دیگری از سخنان خود گفته بود: اجرای طرح آمایش مشکلات و آسیب شناسی روانی اجتماعی دانشآموزان دختر دردوره متوسطه برای تعیین بروز و شیوع انواع آسیب شناسی روانی اجتماعی به تفکیک مناطق جغرافیایی، بومی و جنسیت در دانش آموزان برای تهیه «اطلس آسیبهای روانی- اجتماعی» دانشآموزان گروه هدف کشور با مشارکت «معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری» و اجرای طرح مدارس دوستدار زندگی به صورت آزمایشی در شهر تهران با مشارکت سازمان بهزیستی وطراحی و تدوین برنامه «جامع پیشگیری از خشونت» از دیگر اقدامات موثر آموزش و پرورش در سال تحصیلی ٩6-٩5 محسوب میشود.
افراد در یک بافت اجتماعی زندگی می کنند
سعید بی نیاز یکی از روان شناسانی است که دراین زمینه ابراز نظرکرده و گفته: آسیب اجتماعی خودکشی را باید در سطوح مختلف بررسی کرد چراکه هیچ فردی در خلا زندگی نمیکند. افراد در یک بافت اجتماعی زندگی میکنند که این بافت در زندگی آنان در اقدامات مثبت و منفی تاثیرگذار است. شاید از دید نسل های سومی یا نسل اول و دوم، آنان در رفاه بیشتر زندگی میکنند و آزادی بیشتر دارند اما فشارهای خیلی زیادی بر روی نوجوانان وجود دارد. خانواده و مدرسه به نوجوان میگویند درس بخواند، همسالان فشار میآورند که خط قرمزها شکسته شود و باید خوش باشیم. رسانههای عمومی یک فرهنگ خوش باشید دیگری را ترویج میکنند. کلان جامعه میگوید زودتر باید به رفاه رسید. تمام اتفاقات سیاسی و اجتماعی که در جامعه میافتد تاثیر مستقیم و غیرمستقیم در نوجوانان دارد. هنگامی که نوجوانان با هیجان و تعارض مواجه میشوند نمیدانند چگونه با آن مقابله کنند تا برطرف شود. از طرفی فشارها را زیاد کردهایم و از سوی دیگر راهحلی برای کم کردن فشارها که نوجوانان با آن درگیرند نداریم. در طیف آماری یک عدهای از کودکان و نوجوانان وجود دارند که توانایی روانی ضعیف دارند و از خودکشی به عنوان حل مساله استفاده میکنند و با خودکشی میخواهند از مشکلات فرار کنند.
سونامی خودکشی دانش آموزان
درسال گذشته و جاری، متاسفانه حدود ١٨ خودکشی توسط دانشآموزان اتفاق افتاده که هفت مورد آن مربوط به تهران است. این خودکشیهای پیدرپی، جامعه معلمان را دچار شوک کرده ولی متاسفانه، واکنش اصولی از جانب مدیران ارشد آموزش و پرورش دیده نشده است. در بررسی آماری این اتفاقات نامبارک، دیده میشودکه این خودکشیها از ٣٠ خرداد ٩4 آغاز شده و تقریبا در هر ماه، یک دانشآموز اقدام به خودکشی کرده و ناگهان آمار بالا میرود و در آبان همین سال، چهار مورد و در دی ماه سه مورد خودکشی گزارش میشود. آخرین گزارش خودکشی در سال ٩4، سوم بهمن ماه است. پس از توقف خودکشیها به مدت دو ماه و نیم، که نکته قابل تامل است، از ١6 اردیبهشت ٩5، در حالیکه شاید تصور میشده، این اتفاق شوم دیگر تکرار نخواهد شد، متاسفانه و مجددا با خبر خودکشی دیگری توسط یک دانشآموز مواجه میشویم که در همین ماه سه خودکشی اتفاق میافتد، در خرداد ماه نیز که هنوز به پایان نرسیده است دو خودکشی دیگر به وقوع میپیوندد. وقتی به چگونگی انجام این خودکشیها نظری انداخته میشود، مشاهده میشود که به جز یک مورد همه یا خود را دار زده یا از ارتفاع پرتاب کردهاند، یعنی قابل دسترسترین شیوهای که حتما منظور اقدامکننده به خودکشی را محقق کند و دلایل اکثر این دانش آموزان مسائل تحصیلی و افسردگی ناشی از آن بوده است.
اتفاقات ریشه دار آسیب های اجتماعی
در حالی که این اتفاقات درسال گذشته و به دنبال آن سال جاری به وقوع پیوسته، ولی نباید به هیچوجه، علل آن رافقط در همین سالها جست و جو کرد وبرای موشکافی این مساله که ریشهای روانشناختی دارد، باید سالهای دورتر تا به امروز را کاوید.
اگر مشکلات آموزشی و معیشتی آموزش و پرورش در این دوره بیشتر شده ولی این اتفاقات تاسفبرانگیز، ریشهایتر از آن است که آن را به عملکرد این دوره نظام آموزشی نسبت داد.
ناکارآمدی نظام تربیتی
سالهاست که دلسوزان و صاحب نظران درحوزه تعلیم و تربیت، با تحلیلهای درست و منطبق با واقعیتهای روز، در هر تریبونی اعلام کردهاند که این نظام آموزشی و تربیتی کارایی لازم را ندارد و قادر به ساختن یک انسان کارآمد، هدفمند و امیدوار نیست و صرفا در حیطه ظاهر عمل کرده و سعی میکند یک انسان مطیع و غیرمطالبهگر بار بیاورد که با فطریات انسانی و همچنین روح قوانین، بیگانه است. هدفی که دقیقا در قانون اساسی آمده و اصولا هدف نظام جمهوری اسلامی را، پرورش یک انسان کامل دانسته است ولی باز هم با تاسف متولیان تعلیم و تربیت حتی زحمت شنیدن این نقدهای کارشناسانه را به خود ندادند.
چالشی برای نظام مشاوره ای
این وقایع، نظام مشاوره مدارس را نیز به چالش میکشدکه عملا کارایی لازم راندارد، البته این به آن معنا نیست که یک مشاور مواخذه شود بلکه به معنای خنثی یا کماثر بودن متون این شاخه است که در بالا سیاستگذاری شده و مشاور هم چارهای جز اطاعت ندارد.
نادیده گرفتن ایده، نظر و احساس وفکر دانشآموز و عدم درک وی و فکر و احساس او، در کشوری که بابت این حقایق هزینههای سنگینی داده شده، درنهایت یک جایی نمود پیدا خواهد کرد.
وقتی یک نقصان جدی، درجایی به صورت خاموش وجود داشته باشد، فقط یک تلنگرکافی است همانند جرقه در انبار باروت عمل کند. این جرقه در پی اولین اقدام خودکشی صورت گرفت و متاسفانه سونامی خودکشی به راه افتاد، مشابه دومینویی که آمادگی عمل را دارد و فقط منتظریک فرصت است.
دانش آموزی که نه تنها هیچ جایی برای ابراز وجود خود و شخصیت فردی خود که اوج این تمایلات در این دوره سنی است نمیبیند بلکه جایی برای بیان و تخلیه روانی و نگرانی و دلشورههای طبیعی دوران نوجوانی، پیدا نمیکند، با دیدن اولین راهحل که وی را از این همه نا امنی و پریشانی برهاند، به آن سمت میرود.
تلنگر ایام تعطیلات و توقف خودکشیها
شاید توقف اقدام به خودکشی به مدت دو ماه ونیم که دقیقا در محدوده یک ماه پیش و بعد از عید بوده حاوی این پیام باشد که رویدادهای مثبت و مطلوبی مانند ایام شاد و دلخواهی همچون عید، تاثیر کنترل و توقف اینگونه اتفاقات تاثربرانگیز را دارد.
وقتی چنین اتفاقی در یک کشوری که انسان و روح و روان وی، ارزشمند است پیش میآید، مسوولان مربوطه بدون تعارف و به شکل واقعی و نه جهت رفع تکلیف و یک سروصدای ظاهری و بی تاثیر چند روزه و انداختن توپ به زمین طرف دیگر، از هر ایدهای که باعث حل ماجرا شده و باعث بهبود شرایط شود استقبال کرده و حتی نقص خود را پذیرفته و ضمن ریشهیابی مساله، به جد درصدد حل آسیب میشوند، در صورتی که متاسفانه، در اینجا ما میبینیم وقتی چنین شرایط ناگواری پیش میآید در ابتدا که دوستان سر خود را زیر برف کرده و خود را به ندیدن میزنند و پس از اینکه مساله طوری شد که نمی توان نادیده اش گرفت، سعی میشود با یکسری مسائل ظاهری و غیرکاربردی، ماجرا را پیش برده تا آبها از آسیاب بیفتد .
باید مدیران و سیاستگذاران و سیاست نویسان حوزه تعلیم و تربیت، صادقانه و دلسوزانه با یاری گرفتن از افراد آگاه و متعهد در این حوزه، در پی یافتن چرایی وحل این آسیبی که تبدیل به یک تهدید جدی شده است، برای یافتن شیوهای راهگشا جهت حل این بحرانی که گویی آخرین مورد نخواهد بود، به طور جدی وارد میدان شوند.
مطالب مرتبط:
پیشگیری از آسیب های اجتماعی در مدارس
دانش آموزان در اردو «نه گفتن» به آسیب های اجتماعی و استقامت را می آموزند
نقشه راه آموزش و پرورش برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی، منتشر شد
منبع: سایت خبری فانوس
ریشه مشکلات را باید در خانواده جست و جو کرد
باقرنژاد، یکی ازمشاوران شاغل در مدارس آموزش و پرورش آذربایجان شرقی در نقدی به یک دیدگاه مطرح شده نکاتی را متذکر میشود که به جهت نگریستن از زاویه نگاه یک مشاور قابل تامل است. ایشان مینویسد: اول اینکه دانشآموزان بیشترین وقت خود را با والدین و خانواده خود سپری میکنند و تاثیر بیشتر را از خانواده خود میگیرند، اضطراب و استرسی که در جامعه وجود دارد و توقع بیجای خانوادهها از دانش آموزان مشکل را مضاعف میکند.
اولویت مشاور برای متوسطه دوم
ایشان در ادامه به نکته دوم اشاره میکند و مینویسد: ساختار نظام آموزش و پرورش ایران خشک و انعطافناپذیر است حتی بیشتر از گذشته چراکه تمام موارد آموزش و پرورش حاصل برنامهریزی وزیران ومسوولان رده بالای کشوراست که با هر تغییر آنها نظام آموزشی هم تغییر میکند. یکی از این موارد جدید هم انتخاب رشته دانشآموزان نهم است که باید رشته القایی و تحمیلی را قبول کنند. هدایت تحصیلی از پایه اول متوسطه دوره دوم به پایه نهم انتقال یافت، در نتیجه اولویت اول تخصیص مشاوران به جای دوره دوم، دوره اول شد. حال بسیاری از مدارس دوره دوم که احتمال خودکشی در دانشآموزان آنها بیشتر است، فاقد مشاور هستند. همانجایی که هدایت تحصیلی است. به عبارت بهتر، اولویت اول مشاور، هدایت تحصیلی است و مهم تر از همه اینکه یک ساعت مشاوره برای ١5 دانشآموز و پیچیدن نسخههای غیر تخصصی از طرف همکاران غیر مشاور هم مزید بر این علت هاست.
اجرای طرح توانمندسازی روانی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان
مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش از اجرای طرح توانمند سازی روانی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان خبر داد. مسعود شکوهی درخصوص طرح توانمند سازی دانشآموزان گفته: برای اقدام زود هنگام برای شناسایی عوامل خطر و رفتارهای پرخطر و عوامل حمایتی در مدارس با استفاده از ابزارهای استاندارد جهت ترسیم نیم رخ روانی اجتماعی دانشآموزان دوره متوسطه اول، اجرای طرحهای توانمندسازی روانی اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان، آموزش آداب و مهارتهای زندگی و مهارتهای صحیح ارتباطی برای شخصیت سازی، سالم سازی فرآیند رشد فردی آنان، تقویت سازو کارهای خودکنترلی، آموزش مهارت های اجتماعی بر مبنای نتایج تحلیل آزمونهای غربالگری و نیازسنجیهای جامع در دستور کار دولت یازدهم قرار گرفته است.
طرح مشاوره همتایان متوسطه اول، رابطان هستههای مشاوره ابتدایی
وی از اجرای طرح مشاوره همتایان در مدارس متوسطه دوره اول خبر داد و تصریح کرده که: این طرح با رویکرد آموزش همسالان و مشارکت دانشآموزان نوجوان انجام میشود؛ همچنین با توجه به نبود نیروی مشاور در دوره ابتدایی اجرای رابطان هستههای مشاوره جهت بهره گیری از نیرو های با انگیزه و متخصص در دوره ابتدایی جهت ارجاع دانشآموزان دارای مشکلات روانشناختی به هستههای مشاوره مناطق نیز پیگیری میشود.
ارایه خدمات تخصصی روان شناختی و مشاوره ای
مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش همچنین گفته بود: ارایه خدمات تخصصی روانشناختی و مشاوره ای و مددکاری به دانش آموزان دارای اختلال روانشناختی با بهرهگیری از نیروهای متخصص حوزه روانشناسی و مشاوره با مدارک لیسانس، فوق لیسانس، دکترا، توسعه و تقویت مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی استانها و ارتقای هستههای مشاوره مناطق به مرکز و ایجاد تیمهای مداخله در بحران در فوریتهای روان شناختی از برنامههای آموزش و پرورش در خصوص آسیب های اجتماعی است.
طرح آمایش مشکلات و آسیب شناسی
روانی- اجتماعی دانش آموزان
شکوهی در بخش دیگری از سخنان خود گفته بود: اجرای طرح آمایش مشکلات و آسیب شناسی روانی اجتماعی دانشآموزان دختر دردوره متوسطه برای تعیین بروز و شیوع انواع آسیب شناسی روانی اجتماعی به تفکیک مناطق جغرافیایی، بومی و جنسیت در دانش آموزان برای تهیه «اطلس آسیبهای روانی- اجتماعی» دانشآموزان گروه هدف کشور با مشارکت «معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری» و اجرای طرح مدارس دوستدار زندگی به صورت آزمایشی در شهر تهران با مشارکت سازمان بهزیستی وطراحی و تدوین برنامه «جامع پیشگیری از خشونت» از دیگر اقدامات موثر آموزش و پرورش در سال تحصیلی ٩6-٩5 محسوب میشود.
افراد در یک بافت اجتماعی زندگی می کنند
سعید بی نیاز یکی از روان شناسانی است که دراین زمینه ابراز نظرکرده و گفته: آسیب اجتماعی خودکشی را باید در سطوح مختلف بررسی کرد چراکه هیچ فردی در خلا زندگی نمیکند. افراد در یک بافت اجتماعی زندگی میکنند که این بافت در زندگی آنان در اقدامات مثبت و منفی تاثیرگذار است. شاید از دید نسل های سومی یا نسل اول و دوم، آنان در رفاه بیشتر زندگی میکنند و آزادی بیشتر دارند اما فشارهای خیلی زیادی بر روی نوجوانان وجود دارد. خانواده و مدرسه به نوجوان میگویند درس بخواند، همسالان فشار میآورند که خط قرمزها شکسته شود و باید خوش باشیم. رسانههای عمومی یک فرهنگ خوش باشید دیگری را ترویج میکنند. کلان جامعه میگوید زودتر باید به رفاه رسید. تمام اتفاقات سیاسی و اجتماعی که در جامعه میافتد تاثیر مستقیم و غیرمستقیم در نوجوانان دارد. هنگامی که نوجوانان با هیجان و تعارض مواجه میشوند نمیدانند چگونه با آن مقابله کنند تا برطرف شود. از طرفی فشارها را زیاد کردهایم و از سوی دیگر راهحلی برای کم کردن فشارها که نوجوانان با آن درگیرند نداریم. در طیف آماری یک عدهای از کودکان و نوجوانان وجود دارند که توانایی روانی ضعیف دارند و از خودکشی به عنوان حل مساله استفاده میکنند و با خودکشی میخواهند از مشکلات فرار کنند.
سونامی خودکشی دانش آموزان
درسال گذشته و جاری، متاسفانه حدود ١٨ خودکشی توسط دانشآموزان اتفاق افتاده که هفت مورد آن مربوط به تهران است. این خودکشیهای پیدرپی، جامعه معلمان را دچار شوک کرده ولی متاسفانه، واکنش اصولی از جانب مدیران ارشد آموزش و پرورش دیده نشده است. در بررسی آماری این اتفاقات نامبارک، دیده میشودکه این خودکشیها از ٣٠ خرداد ٩4 آغاز شده و تقریبا در هر ماه، یک دانشآموز اقدام به خودکشی کرده و ناگهان آمار بالا میرود و در آبان همین سال، چهار مورد و در دی ماه سه مورد خودکشی گزارش میشود. آخرین گزارش خودکشی در سال ٩4، سوم بهمن ماه است. پس از توقف خودکشیها به مدت دو ماه و نیم، که نکته قابل تامل است، از ١6 اردیبهشت ٩5، در حالیکه شاید تصور میشده، این اتفاق شوم دیگر تکرار نخواهد شد، متاسفانه و مجددا با خبر خودکشی دیگری توسط یک دانشآموز مواجه میشویم که در همین ماه سه خودکشی اتفاق میافتد، در خرداد ماه نیز که هنوز به پایان نرسیده است دو خودکشی دیگر به وقوع میپیوندد. وقتی به چگونگی انجام این خودکشیها نظری انداخته میشود، مشاهده میشود که به جز یک مورد همه یا خود را دار زده یا از ارتفاع پرتاب کردهاند، یعنی قابل دسترسترین شیوهای که حتما منظور اقدامکننده به خودکشی را محقق کند و دلایل اکثر این دانش آموزان مسائل تحصیلی و افسردگی ناشی از آن بوده است.
اتفاقات ریشه دار آسیب های اجتماعی
در حالی که این اتفاقات درسال گذشته و به دنبال آن سال جاری به وقوع پیوسته، ولی نباید به هیچوجه، علل آن رافقط در همین سالها جست و جو کرد وبرای موشکافی این مساله که ریشهای روانشناختی دارد، باید سالهای دورتر تا به امروز را کاوید.
اگر مشکلات آموزشی و معیشتی آموزش و پرورش در این دوره بیشتر شده ولی این اتفاقات تاسفبرانگیز، ریشهایتر از آن است که آن را به عملکرد این دوره نظام آموزشی نسبت داد.
ناکارآمدی نظام تربیتی
سالهاست که دلسوزان و صاحب نظران درحوزه تعلیم و تربیت، با تحلیلهای درست و منطبق با واقعیتهای روز، در هر تریبونی اعلام کردهاند که این نظام آموزشی و تربیتی کارایی لازم را ندارد و قادر به ساختن یک انسان کارآمد، هدفمند و امیدوار نیست و صرفا در حیطه ظاهر عمل کرده و سعی میکند یک انسان مطیع و غیرمطالبهگر بار بیاورد که با فطریات انسانی و همچنین روح قوانین، بیگانه است. هدفی که دقیقا در قانون اساسی آمده و اصولا هدف نظام جمهوری اسلامی را، پرورش یک انسان کامل دانسته است ولی باز هم با تاسف متولیان تعلیم و تربیت حتی زحمت شنیدن این نقدهای کارشناسانه را به خود ندادند.
چالشی برای نظام مشاوره ای
این وقایع، نظام مشاوره مدارس را نیز به چالش میکشدکه عملا کارایی لازم راندارد، البته این به آن معنا نیست که یک مشاور مواخذه شود بلکه به معنای خنثی یا کماثر بودن متون این شاخه است که در بالا سیاستگذاری شده و مشاور هم چارهای جز اطاعت ندارد.
نادیده گرفتن ایده، نظر و احساس وفکر دانشآموز و عدم درک وی و فکر و احساس او، در کشوری که بابت این حقایق هزینههای سنگینی داده شده، درنهایت یک جایی نمود پیدا خواهد کرد.
وقتی یک نقصان جدی، درجایی به صورت خاموش وجود داشته باشد، فقط یک تلنگرکافی است همانند جرقه در انبار باروت عمل کند. این جرقه در پی اولین اقدام خودکشی صورت گرفت و متاسفانه سونامی خودکشی به راه افتاد، مشابه دومینویی که آمادگی عمل را دارد و فقط منتظریک فرصت است.
دانش آموزی که نه تنها هیچ جایی برای ابراز وجود خود و شخصیت فردی خود که اوج این تمایلات در این دوره سنی است نمیبیند بلکه جایی برای بیان و تخلیه روانی و نگرانی و دلشورههای طبیعی دوران نوجوانی، پیدا نمیکند، با دیدن اولین راهحل که وی را از این همه نا امنی و پریشانی برهاند، به آن سمت میرود.
تلنگر ایام تعطیلات و توقف خودکشیها
شاید توقف اقدام به خودکشی به مدت دو ماه ونیم که دقیقا در محدوده یک ماه پیش و بعد از عید بوده حاوی این پیام باشد که رویدادهای مثبت و مطلوبی مانند ایام شاد و دلخواهی همچون عید، تاثیر کنترل و توقف اینگونه اتفاقات تاثربرانگیز را دارد.
وقتی چنین اتفاقی در یک کشوری که انسان و روح و روان وی، ارزشمند است پیش میآید، مسوولان مربوطه بدون تعارف و به شکل واقعی و نه جهت رفع تکلیف و یک سروصدای ظاهری و بی تاثیر چند روزه و انداختن توپ به زمین طرف دیگر، از هر ایدهای که باعث حل ماجرا شده و باعث بهبود شرایط شود استقبال کرده و حتی نقص خود را پذیرفته و ضمن ریشهیابی مساله، به جد درصدد حل آسیب میشوند، در صورتی که متاسفانه، در اینجا ما میبینیم وقتی چنین شرایط ناگواری پیش میآید در ابتدا که دوستان سر خود را زیر برف کرده و خود را به ندیدن میزنند و پس از اینکه مساله طوری شد که نمی توان نادیده اش گرفت، سعی میشود با یکسری مسائل ظاهری و غیرکاربردی، ماجرا را پیش برده تا آبها از آسیاب بیفتد .
باید مدیران و سیاستگذاران و سیاست نویسان حوزه تعلیم و تربیت، صادقانه و دلسوزانه با یاری گرفتن از افراد آگاه و متعهد در این حوزه، در پی یافتن چرایی وحل این آسیبی که تبدیل به یک تهدید جدی شده است، برای یافتن شیوهای راهگشا جهت حل این بحرانی که گویی آخرین مورد نخواهد بود، به طور جدی وارد میدان شوند.
مطالب مرتبط:
پیشگیری از آسیب های اجتماعی در مدارس
دانش آموزان در اردو «نه گفتن» به آسیب های اجتماعی و استقامت را می آموزند
نقشه راه آموزش و پرورش برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی، منتشر شد
منبع: سایت خبری فانوس