تبیان، دستیار زندگی

در گفت‌وگو با امیررضا مافی نویسنده و استاد دانشگاه بررسی شد

دانشجوی فراری از کتاب

می‌گویند خواندن برای دانشجوی امروز بی‌معنی است و تا زمانی که نیاز و اجبار نباشد به سمتِ مطالعه نمی‌رود! در گفتگویی با دکتر امیررضا مافی نویسنده و استاد دانشگاه، بی‌میلی دانشجویان به خواندن کتاب را بررسی کرده‌ایم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
  
مطالعه دانشجو
بیماری کم خوانی یا همان بی‌میلی به خواندن کتاب، متأسفانه به دانشجویان هم سرایت کرده است. مطالعه و خواندن که جزو وظایف ذاتی یک دانش‌پذیر است، روزبه‌روز کم‌رنگ‌تر از گذشته می‌شود. این روزها نه‌تنها مطالعه درسی بلکه خواندن کتاب‌های غیردرسی هم بیشتر از آنکه یک نیاز یا علاقه باشد، به یک پُزِ دانشجویی یا جو زدگی عمومی بیشتر شبیه است.

ماحصل گفتگوی کوتاه ما با دکتر امیررضا مافی دراین‌باره را در ادامه می‌خوانید. دکتر امیررضا مافی نویسنده و استاد دانشگاه است. به دلیل حضور در محیط دانشگاه، ارتباط نزدیکی با دانشجویان دارد. ضمن اینکه تجربه نویسندگی و خلق آثاری چون «وضعیت تهی»، «وضعیت مجهول»، «وضعیت بنفش» و ده‌ها نمایشنامه رادیویی و ... نیز مؤید ارتباط دوسویه او و مخاطب اهل مطالعه است.

سبک زندگی عوض‌شده

علت بی‌میلی و عدم رغبت به مطالعه و کتاب‌خوانی در میان جماعتِ دانشجو چیست؟ این پرسش اولمان است. دکتر امیررضا مافی، این پدیده را نه‌فقط مختص دانشجویان بلکه عامه مردم می‌داند: «در این مسئله دلایل مختلفی دخیل هستند که هرکدام از منظر و زاویه‌ای قابل‌بحث‌اند. ازیک‌طرف نیاز به مطالعه از بین رفته است؛ یعنی آنچه امروز به‌عنوان ارزش تلقی می‌شود، محصول مطالعه نیست. از طرفی جهان مملو از تصاویر گوناگون شده و تجربه دیداری جای خواندن را گرفته است.چون خواندن نیازمند تکاپوی ذهن است، اما تصویر در دیدار، همه‌چیز را به ذهن منتقل می‌کند.»

 

اساتید ما هم امروز کمتر مطالعه می‌کنند. آن‌ها هم به آنچه خواندند، اکتفا دارند و همان را مدام تکرار می‌کنند. دانشجوی پرسشگری هم نیست که آن‌ها را وادار کند به مطالعه بیشتر.

مافی در ادامه به نکته دیگری هم اشاره می‌کند: «همچنین سبک زندگی ما در عدم میل به مطالعه بسیار اثرگذار است. امروز ما در زندگی‌مان پرسشی نداریم که کتاب به آن پاسخ دهد. نیازی نداریم و وقتش را هم نداریم. وقت امروز به دلیل نوع زندگی و مناسبات زیستی ما کم شده است و همواره جایگزین‌های فراوانی برای مطالعه وجود دارند.»


نظام آموزشی ما از خواندن دور شده است

بااین‌حال حساب دانشجویان از عامه مردم جداست، چراکه دانشجو همان‌طور که از نامش پیداست باید در جستجوی دانش باشد و این جستجو جز بامطالعه حاصل نمی‌شود. نویسنده کتاب «وضعیت تهی»، درباره بی‌میلی دانشجویان به مطالعه معتقد است: «متأسفانه نظام آموزشی اصلاً از خواندن دور شده است. ما در دانشگاه و رشته‌های علوم انسانی نیز بدون معرفی کتب اصیل، یا در حال جزوه گفتن هستیم و یا کتاب‌های دست چندم را معرفی می‌کنیم. به همین سادگی، خواندن برای دانشجو جز برای امتحان معنای دیگری ندارد.»

این استاد دانشگاه ادامه می‌دهد: «شما اگر به کتابخانه ملی سر بزنید، همه حاضران، دانشجویان کارشناسی ارشد به بالا هستند، همه درس می‌خوانند و بنا به‌ضرورت مطالعه می‌کنند. کمتر کسی پیدا می‌شود تا برای دانستن بیشتر، یک پژوهش مفصل غیراجباری انجام دهد و  یا برای تعمیق دانسته‌هایش، مطالعه کند.» مافی می‌گوید این ایرادی است که استادها هم از آن مبری نیستند: «اساتید ما هم امروز کمتر مطالعه می‌کنند. آن‌ها هم به آنچه خوانده اند، اکتفا دارند و همان ها را مدام تکرار می‌کنند. دانشجوی پرسشگری هم نیست که آن‌ها را وادار کند به مطالعه بیشتر. برای همین علم پیشرفت نمی‌کند؛ حرف جدید درنمی‌گیرد و ما مدام به لحاظ معرفتی بیگانه‌تر از خویشتن می‌شویم.»


امان از فضای مجازی

روزگاری نه‌چندان دور، وقتی گذرتان به خوابگاه‌های دانشجویی می‌افتاد، غیر از ظرف‌های نشسته، بساط دفتر و کتاب بود که توجهتان را جلب می‌کرد. مطالعه کتاب‌های درسی و غیردرسی، بخشی از اوقات هر دانشجویی را پُر می‌کرد. روزگاری که تعداد دانشجویانی که لپ‌تاپ یا تبلت داشتند به عدد انگشتان یکدست هم در یک خوابگاه نمی‌رسید. حالا اما قضیه برعکس شده، کمتر دانشجویی را پیدا می‌کنید که در دانشگاه یا خوابگاه با تبلت یا لپ تاپ خود مشغول نباشد. فضای مجازی امروز بر همه امورات دانشجویان سایه افکنده، اما این مسئله چه تأثیری بر میزان مطالعه دانشجویان گذاشته است؟

به اعتقاد دکتر مافی، فضای مجازی سهم زیادی در به وجود آمدن این وضعیت دارد: «فضای مجازی هر آنچه وجود دارد را تبدیل به واقعیت متورم می‌کند. امروز فضای مجازی، نه‌تنها جای مطالعه و کتاب‌خوانی بلکه جایِ تمام روابط انسانی ما را گرفته است. ما در فضای مجازی احساس دانستن بیشتر نمی‌کنیم و اگر با پرسشی هم مواجه شویم، ویکی‌پدیا مثل یک کپسولِ اطلاعات، همه‌چیز را به ما می‌دهد. بنابراین نیاز مطالعه را از ما سلب می‌کند. حتی در اوقات فراغت هم چنان غرق تصاویر هستیم که فرصت خواندن پیش نمی‌آید.»
مافی

و روزبه‌روز هم شاهد اتفاقات تازه و ابزارهای جدید در این فضا هستیم. این یعنی اگر دانشجو مطالعه واقعی را رها کند روزبه‌روز کم‌سوادتر می‌شود. مافی می گوید: ««بگذارید یک مثال بزنم. در دوره اقبال به فیسبوک، پست‌هایی لایک بیشتر می‌خورد که حاوی عکس بود و متن چندانی نداشت. با ظهور اینستاگرام،‌ مجالی پیش آمد که فقط عکس اولویت داشته باشد و نه متن. به همین دلیل ساده بسیاری از کاربران چه ایرانی و چه غیر ایرانی در سراسر دنیا به اینستاگرام کوچ کردند. حالا تصویر جای متن را گرفته است و  اگر یک پست متن زیادی داشته باشد، خوانده نمی‌شود. متأسفانه در حال حاضر خواندن معنایش را ازدست‌داده است.»

 

استاد باید منابع درسش را معرفی کند نه منابع امتحانش را. این شیوه آموزش پرسش محور در آزمون کتبی پایان‌ترم، خودش در پایین آمدن سرانه مطالعه نقش دارد.


نمی‌توان از کتابخانه‌ها انتظار زیادی داشت

کتابخانه‌های دانشگاهی از معتبرترین کتابخانه‌های عمومی در سراسر دنیا هستند. کتابخانه‌هایی که نه‌فقط به دانشجویان و اساتید دانشگاه، بلکه در صورت لزوم به سایر مردم و پژوهشگران نیز  خدمات  را عرضه می‌کنند. کتابخانه‌های دانشگاهی نه‌تنها بهترین مکان فیزیکی برای مطالعه و کتاب‌خوانی است بلکه به دلیل کارکرد خاص ، نقش مهمی در افزایش سرانه مطالعه دارد. بااین‌حال وقتی وضعیت کتاب‌خوانی در میان دانشجویان ضعیف شود، بالطبع کتابخانه‌ها هم از رونق می‌افتند.

امیررضا مافی دراین‌باره به نکته جالب‌توجهی اشاره می‌کند: «من معتقدم تا وقتی نیاز به خواندن در نسل‌های ما ایجاد نشود و نظام آموزشی ما مطالعه را ارزش تلقی نکند، نمی‌توان از کتابخانه‌ها انتظار زیادی داشت. شما کتابخانه‌های دانشگاهی را ببینید! به‌جز چند دانشگاه طراز اول،‌ در بقیه دانشگاه‌ها، کتابخانه تبدیل به محل استراحت یا مطالعه برای امتحان شده است. ما مطالعه می‌کنیم مادامی  که یک هدف و مطلوب و یا الزام و اجبار وجود داشته باشد و این یعنی کسی برای نفس مطالعه و آموختن و دانستن کتاب نمی خواند. درنتیجه با این تفکر و نگاه، از کتابخانه‌ها هم کاری برای بهبود میزان مطالعه دانشجویان برنمی‌آید.»


اساتید آسان‌گیر

یکی از دغدغه‌های دانشجویان در زمان انتخاب واحد، انتخاب دروسی است که اساتید آسان‌گیر تدریس آن را بر عهده‌دارند. تمام فکر و ذکرشان این است که کدام استاد اهل جزوه دادن است و کمتر سراغ معرفی کتاب می‌رود. در این شرایط آیا استاد و دانشگاه می‌توانند در ترغیب و تشویق دانشجویان به کتاب‌خوانی و افزایش نرخ مطالعه مؤثر باشند؟ آیا اصلاً چنین انتظاری را باید از نظام آموزشی و مدرس داشت؟

این استاد دانشگاه، تأکید دارد که قطعاً می‌توانند: «ببینید! استاد باید منابع درسش را معرفی کند نه منابع امتحانش را. این شیوه آموزش پرسش محور در آزمون کتبی پایان‌ترم، خودش در پایین آمدن سرانه مطالعه نقش دارد. هر استادی باید دو یا سه کتاب معرفی کند تا دانشجو منابع را ببیند و همین دست‌وپنجه نرم کردن با منابع مختلف، ترس خواندن بیشتر را در دانشجو می‌ریزد. حتی ممکن است احساس نیاز به مطالعه را نیز ایجاد کند. بااین‌حال مهم‌ترین نکته همین ایجاد نیاز برای دانستن است، دانستنی که از خواندن برمی‌آید. از آن‌طرف هم ما نظام آموزشی غلطی داریم و در این رفتار غلط همگی مقصریم و شاید سهم دانشجو کمتر از مدرسان و مدیران و برنامه‌ریزان باشد. چون رفتار آن‌ها معلول شرایطی است که در آن رشد کرده و تربیت‌شده‌اند.»