جهاد در حفظ مشروطیت و کیان اسلام
فردای روز حرکت، ناگهان در وقت فریضه نماز صبح عارضهای بر ایشان مستولی شد که نیاز به طبیب لازم مینمود. ظاهرا ضعف شدید و درد بیامان باعث شد قبل از طلوع آفتاب فوت کنند. طبیب مخصوص آخوند، «میرزا محمود حکیم» گفته است «که به آخوند سمی دادهاند، که اثرش روی قلب تدریجی بوده است».
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1397/09/15
سه محور، همیشه و به طور متواتر در تاریخ معاصر ایران، به خصوص اواخر دوران قاجاریه، جامعه ایران را تحتالشعاع خود قرار داده است. دخالتهای روس و انگلیس در سیاستهای داخلی و خارجی ایران، پیوند دین و سیاست و همبستگی ایرانیان با علما، چه در داخل ایران و چه در عتبات عالیات.
تحولخواهی ایرانیان نسبت به پیشرفت و مولفههای آن درباره قانون و عدالت. این سه محور اساسی، در مقاطع خاص تاریخی یا به حل بحران میانجامید و یا آنکه بحرانی بر بحرانهای داخلی و خارجی ایران میافزود و این روابط پیچیده، به انباشتی از تراکم متعارض منجر میشد که برونرفت از آن یا با انقلاب همراه میگشت و یا با شورش و طغیانهای عشایری و قبیلهای، اما نکته اصلی در تاریخ معاصر ایران، همراهی و همپیوندی روحانیون داخل ایران و نیز مراجع اعظم عتبات عالیات به حفظ «مشروطیت» و «کیان اسلام» است.
نمونهای از این رویداد واکنش علمای عتبات در برابر اولتیماتوم روسیه به ایران در سال 1290ش است که سبب شد این علما حکم جهاد صادر کردند و قصد سفر به ایران داشتند. این مقاله قصد دارد علت، سیر حوادث و فرجام اولتیماتوم و جهاد علما بر آن را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد و به تبیین آن بپردازد.
سیاستهای ناکارآمد قاجاریه در ناتوانی نفوذ سیاسی و کاهش مشروعیت آنان در بعد از فرمان مشروطیت، تزلزلی در پایههای حکومتی دارالخلافه ایران برجای گذاشت که دودستگیهای درونجناحی طرفداران و مخالفان مشروطیت در دربار و جامعه، باعث شد جسارتی بیش از اندازه به دول روس و انگلیس نسبت به دخالتهای امور داخلی ایران بدهد که خارج از اختیارات آنان بود.
به عنوان مثال، مجلس دوم شورای ملی برای ساماندهی امور مالی و دخل و خرج کشور، قانونی را از تصویب گذراند که تعدادی آمریکایی و اروپایی به استخدام دولت ایران درآید تا ایران از این وضعیت خارج شود. در این قانون آمده است: «استخدام 5 نفر آمریکایی برای وزارت مالیه در تاریخ دوم شوال سنه 1328 قمری به کار گرفته شود».
و در ماده اول مصوبه 19 ذیقعده 1329 نیز اشاره میکند که: «وزارت مالیه مجاز است ده نفر مستخدمین مالیه آمریکایی استخدام نماید». این راهکار ایران، به مذاق دول خارجه خوش نیامد زیرا به سیاق گذشته نبود تا از آنان اجازه چنین کاری خواسته شود. برای اولین بار، مجلس به صورت مستقل و خودکفا تصمیم به چنین امری گرفت و باعث شد حسابرسیهای مالی و بازرگانی توسط آمریکاییان، که «مورگان شوستر» در صدر آن قرار داشت، خشم آنان را برانگیزد.
وقتی شوستر برای اجرای ماموریت خود وارد حوزه اقتصادی رجال وابسته به روسیه نمود، این خشم و ناراحتی از طرف روسها، ابتدا به اولتیماتوم شفاهی به تاریخ 10 ذیقعده 1329 انجامید که طی آن خواسته شد ژاندارمری خزانه را فورا از «پارک شعاعالسلطنه» برداشته و آن محل را تسلیم قزاقان ایرانی نمایند و نیز مطالبه نمودند که باید معذرت رسمی از سفارت روس برای هتک شرف و احترام صاحبمنصبان قونسولخانه به عمل آید و چندی بعد به اولتیماتوم رسمی به تاریخ 7 ذیحجه 1329 که اولا، به عزل شوستر و لکفر (Lecoffre) و اشخاص دیگری که شوستر آنها را به خدمت دعوت نموده است، تاکید شد.
ثانیا، قرار شد ایران قبل از استخدام افراد خارجی، رضایت سفارتین روس و انگلیس را حاصل نماید. ثالثا، دولت ایران هزینه لشکرکشی علیه ایران را متقبل شود. علاوه بر این، روسیه یک فرصت 48 ساعته برای اجرای این مفاد به ایران میدهد که در صورت استنکاف ایران، رشت به تصرف روسیه درخواهد آمد. پیامد این اولتیماتوم برای ایران چیزی جز زیرپا گذاشتن استقلال و کیان اسلام نبود که با واکنش مجلس شورای ملی و علمای اعلام، ازجمله «ملامحمدکاظم آخوند خراسانی» روبهرو شد.
آخوند خراسانی با مشاهده گزارشهای فراوانی مبنی بر تعدیات سالداتهای روسی که تا قزوین پیش آمده بودند طی تلگرافی به «موتمنالملک» رئیس مجلس شورای ملی، حکم جهاد خود را صادر کرد: «مقام محترم جناب موتمنالملک رئیس مجلس شورای ملی؛ حکم جهاد و دفاع به عموم مسلمین ایران و غیره داده شد. امروز به حکم عقل و شرع عفو عمومی و جلب قلوب لازمه البته مبادرت در اعلان آن فرموده، داعیان هم در خارج، عازم حرکت هستیم. بعونالله تعالی».
بنابراین سیل تلگراف از داخل و خارج از ایران، از جمله از سوی مراجع تقلید همچون «آیتالله آخوند خراسانی و آیتالله مازندرانی» صورت پذیرفت. بنابراین، در اولین واکنش به این مسئله تلگراف آخوند خراسانی را به امرا و روسای عشایر و قاطبه ملت آذربایجان میبینیم. ایشان «کنیسه شدن مساجد اسلامی، پایمال شدن روضه منوره حضرت ثامنالائمه(ع) و اسیری در چنگال روس را محکوم کرده و اعلام میدارد که با تمام عشایر از شمال و جنوب و شرق و غرب باید دست اتحاد داده تا از این ذلت و اسیری رهایی یابند و دفاع از جان و مال و ثبات را تا آخرین نفس بر تمام مسلمین واجب قلمداد میکند».
اجماع و اتحادی که ابتدا بر سر استقلال و مشروطیت ایران و سپس در حفظ بیضه اسلام چه در داخل و چه در خارج از کشور صورت پذیرفت، نشاندهنده عزم راسخی است که اعلام میدارد وضعیت کشور به زمان پیشین برنخواهد گشت و «حریت» و «اسلامیت» همچون دو بال یک پرنده یک مسیر را در «حفظ کیان ایران» برعهده خواهند داشت.
این بیداری و بصیرت در تلگرافی که از طرف آیات مجتمع در کاظمین به علمای ایران ارسال شده است بهخوبی قابل مشاهده است که «فعلا ما را کاری به اشتراط و استبداد نیست و نظر مقصور حفظ استقلال مملکت اسلامیه و رفع هجوم اجانب است که بااتحاد کلمه مصون خواهد ماند».
از طرف دیگر، دولتیان نسبت به دخالت روحانیون در امور سیاسی دچار ترس و دودلی شدند و با تلگرافی که «وثوقالدوله» به علمای عتبات ارسال نمود از پیامد چنین حرکاتی، یعنی مبارزه و یا جهاد، برحذر میداشت و به حل مسئله از راههای دیپلماتیک و کانالهای سیاسی خبر میداد. بااینحال، آخوند خراسانی دست از پا ننشست و با تلگرافی به تمام دول متمدنه عالم، درخواست نمود سکوت و اغماض خود را درباره ملت مظلوم ایران بشکنند و ایران را از چنگال روس و انگلیس نجات دهند.
امروز به حکم عقل و شرع عفو عمومی و جلب قلوب لازمه البته مبادرت در اعلان آن فرموده، داعیان هم در خارج، عازم حرکت هستیم. بعونالله تعالی». پس از مخابره این تلگراف، عزم سفر برای حرکت به سوی ایران قطعی شد و همه علمای عراق و عجم یک به یک به خدمت آخوند خراسانی میرسیدند و بیعت خود را با او اعلام میکردند. «مقرر شد که شب چهارشنبه 21 ذیالحجه الحرام 1329 برای توسل به حضرت ولی عصر(عج)، نقل مکان به سهله، و از آنجا از طریق کربلا و کاظمین، به اتفاق سایر حجج اسلام به ایران، روانه شوند».
شور و هیجانی در نجف برپا شده بود و منادی در کوچه و بازار و در صحن اطهر و سایر مجامع مسلمین، با صدای بلند ندا میداد که حضرات و آیات حکم به لزوم اتحاد و حفظ استقلال ایران که مقدمه حفظ بیضه اسلام است، صادر گردیده و خود ایشان سه شنبه عصر حرکت به مسجد سهله و از آنجا به کربلا و بغداد میروند. هرکس میل دارد بسمالله.
فردای روز حرکت، ناگهان در وقت فریضه نماز صبح عارضهای بر ایشان مستولی شد که نیاز به طبیب لازم مینمود. ظاهرا ضعف شدید و درد بیامان باعث شد قبل از طلوع آفتاب فوت کنند. بعضی احتمال اینکه دستی نهانی در قتل ایشان، در روزی که ایشان قصد جهاد با روسیان را داشته بودند، دخیل دانستهاند، آنچنان که طبیب مخصوص آخوند، «میرزا محمود حکیم» گفته است «که به آخوند سمی دادهاند، که اثرش روی قلب تدریجی بوده است».
از طرفی دیگر، «حاج شیخ مازندرانی و دیگران تا کربلا پیش آمده و در آنجا چشم براه آخوند بودند که ناگهان خبر فوت ایشان همه را درگرفت. از این پیشآمد جنبش عراق فرونشست و در ایران نیز وقتی همه جا این خبر درگرفت پرو بال مردم شکست و از آن روز به بعد جوش و خروش مردم رو به کاستن گرفت».
اگرچه اولتیماتوم روسیه وحدت و اتفاقی را در بین مردم ایجاد نمود، اما بعد از فردای فوت حکم جهاد آخوند خراسانی، نشان داد که مذهب پتانسیل مبارزه با استبداد و نجات وطن از هجوم و مداخلات بیگانه را دارد. مرگ مشکوک آخوند خراسانی یکی از خیزشهای ملی ایرانیان را فرونشاند.
منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
تحولخواهی ایرانیان نسبت به پیشرفت و مولفههای آن درباره قانون و عدالت. این سه محور اساسی، در مقاطع خاص تاریخی یا به حل بحران میانجامید و یا آنکه بحرانی بر بحرانهای داخلی و خارجی ایران میافزود و این روابط پیچیده، به انباشتی از تراکم متعارض منجر میشد که برونرفت از آن یا با انقلاب همراه میگشت و یا با شورش و طغیانهای عشایری و قبیلهای، اما نکته اصلی در تاریخ معاصر ایران، همراهی و همپیوندی روحانیون داخل ایران و نیز مراجع اعظم عتبات عالیات به حفظ «مشروطیت» و «کیان اسلام» است.
نمونهای از این رویداد واکنش علمای عتبات در برابر اولتیماتوم روسیه به ایران در سال 1290ش است که سبب شد این علما حکم جهاد صادر کردند و قصد سفر به ایران داشتند. این مقاله قصد دارد علت، سیر حوادث و فرجام اولتیماتوم و جهاد علما بر آن را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد و به تبیین آن بپردازد.
زیاده خواهیهای روسیه: اولتیماتوم
«حاج شیخ مازندرانی و دیگران تا کربلا پیش آمده و در آنجا چشم براه آخوند بودند که ناگهان خبر فوت ایشان همه را درگرفت. از این پیشآمد جنبش عراق فرونشست و در ایران نیز وقتی همه جا این خبر درگرفت پرو بال مردم شکست و از آن روز به بعد جوش و خروش مردم رو به کاستن گرفت».
به عنوان مثال، مجلس دوم شورای ملی برای ساماندهی امور مالی و دخل و خرج کشور، قانونی را از تصویب گذراند که تعدادی آمریکایی و اروپایی به استخدام دولت ایران درآید تا ایران از این وضعیت خارج شود. در این قانون آمده است: «استخدام 5 نفر آمریکایی برای وزارت مالیه در تاریخ دوم شوال سنه 1328 قمری به کار گرفته شود».
و در ماده اول مصوبه 19 ذیقعده 1329 نیز اشاره میکند که: «وزارت مالیه مجاز است ده نفر مستخدمین مالیه آمریکایی استخدام نماید». این راهکار ایران، به مذاق دول خارجه خوش نیامد زیرا به سیاق گذشته نبود تا از آنان اجازه چنین کاری خواسته شود. برای اولین بار، مجلس به صورت مستقل و خودکفا تصمیم به چنین امری گرفت و باعث شد حسابرسیهای مالی و بازرگانی توسط آمریکاییان، که «مورگان شوستر» در صدر آن قرار داشت، خشم آنان را برانگیزد.
وقتی شوستر برای اجرای ماموریت خود وارد حوزه اقتصادی رجال وابسته به روسیه نمود، این خشم و ناراحتی از طرف روسها، ابتدا به اولتیماتوم شفاهی به تاریخ 10 ذیقعده 1329 انجامید که طی آن خواسته شد ژاندارمری خزانه را فورا از «پارک شعاعالسلطنه» برداشته و آن محل را تسلیم قزاقان ایرانی نمایند و نیز مطالبه نمودند که باید معذرت رسمی از سفارت روس برای هتک شرف و احترام صاحبمنصبان قونسولخانه به عمل آید و چندی بعد به اولتیماتوم رسمی به تاریخ 7 ذیحجه 1329 که اولا، به عزل شوستر و لکفر (Lecoffre) و اشخاص دیگری که شوستر آنها را به خدمت دعوت نموده است، تاکید شد.
ثانیا، قرار شد ایران قبل از استخدام افراد خارجی، رضایت سفارتین روس و انگلیس را حاصل نماید. ثالثا، دولت ایران هزینه لشکرکشی علیه ایران را متقبل شود. علاوه بر این، روسیه یک فرصت 48 ساعته برای اجرای این مفاد به ایران میدهد که در صورت استنکاف ایران، رشت به تصرف روسیه درخواهد آمد. پیامد این اولتیماتوم برای ایران چیزی جز زیرپا گذاشتن استقلال و کیان اسلام نبود که با واکنش مجلس شورای ملی و علمای اعلام، ازجمله «ملامحمدکاظم آخوند خراسانی» روبهرو شد.
آخوند خراسانی با مشاهده گزارشهای فراوانی مبنی بر تعدیات سالداتهای روسی که تا قزوین پیش آمده بودند طی تلگرافی به «موتمنالملک» رئیس مجلس شورای ملی، حکم جهاد خود را صادر کرد: «مقام محترم جناب موتمنالملک رئیس مجلس شورای ملی؛ حکم جهاد و دفاع به عموم مسلمین ایران و غیره داده شد. امروز به حکم عقل و شرع عفو عمومی و جلب قلوب لازمه البته مبادرت در اعلان آن فرموده، داعیان هم در خارج، عازم حرکت هستیم. بعونالله تعالی».
دفاع از مشروطیت و کیان اسلام
با التیماتوم روسیه و بسته شدن مجلس دوم شورای ملی به دست «یپرم خان»، وضعیت به گونهای نزد مشروطهخواهان جلوهگر شد که اصول مشروطیت، استقلال ایران و از همه مهمتر کیان اسلام در خطر شکست و اضمحلال قرار گرفته است.بنابراین سیل تلگراف از داخل و خارج از ایران، از جمله از سوی مراجع تقلید همچون «آیتالله آخوند خراسانی و آیتالله مازندرانی» صورت پذیرفت. بنابراین، در اولین واکنش به این مسئله تلگراف آخوند خراسانی را به امرا و روسای عشایر و قاطبه ملت آذربایجان میبینیم. ایشان «کنیسه شدن مساجد اسلامی، پایمال شدن روضه منوره حضرت ثامنالائمه(ع) و اسیری در چنگال روس را محکوم کرده و اعلام میدارد که با تمام عشایر از شمال و جنوب و شرق و غرب باید دست اتحاد داده تا از این ذلت و اسیری رهایی یابند و دفاع از جان و مال و ثبات را تا آخرین نفس بر تمام مسلمین واجب قلمداد میکند».
اجماع و اتحادی که ابتدا بر سر استقلال و مشروطیت ایران و سپس در حفظ بیضه اسلام چه در داخل و چه در خارج از کشور صورت پذیرفت، نشاندهنده عزم راسخی است که اعلام میدارد وضعیت کشور به زمان پیشین برنخواهد گشت و «حریت» و «اسلامیت» همچون دو بال یک پرنده یک مسیر را در «حفظ کیان ایران» برعهده خواهند داشت.
این بیداری و بصیرت در تلگرافی که از طرف آیات مجتمع در کاظمین به علمای ایران ارسال شده است بهخوبی قابل مشاهده است که «فعلا ما را کاری به اشتراط و استبداد نیست و نظر مقصور حفظ استقلال مملکت اسلامیه و رفع هجوم اجانب است که بااتحاد کلمه مصون خواهد ماند».
از طرف دیگر، دولتیان نسبت به دخالت روحانیون در امور سیاسی دچار ترس و دودلی شدند و با تلگرافی که «وثوقالدوله» به علمای عتبات ارسال نمود از پیامد چنین حرکاتی، یعنی مبارزه و یا جهاد، برحذر میداشت و به حل مسئله از راههای دیپلماتیک و کانالهای سیاسی خبر میداد. بااینحال، آخوند خراسانی دست از پا ننشست و با تلگرافی به تمام دول متمدنه عالم، درخواست نمود سکوت و اغماض خود را درباره ملت مظلوم ایران بشکنند و ایران را از چنگال روس و انگلیس نجات دهند.
جهاد: آخرین راه حل
آخوند خراسانی با مایوس شدن از دولتهای اروپایی مبنی بر کمک به منع تجاوزات روسیه و انگلیس از شمال و جنوب و با مشاهده گزارشهای فراوانی مبنی بر تعدیات سالداتهای روسی که تا قزوین پیش آمده بودند طی تلگرافی به «موتمنالملک» رئیس مجلس شورای ملی، حکم جهاد خود را صادر کرد: «مقام محترم جناب موتمنالملک رئیس مجلس شورای ملی؛ حکم جهاد و دفاع به عموم مسلمین ایران و غیره داده شد.امروز به حکم عقل و شرع عفو عمومی و جلب قلوب لازمه البته مبادرت در اعلان آن فرموده، داعیان هم در خارج، عازم حرکت هستیم. بعونالله تعالی». پس از مخابره این تلگراف، عزم سفر برای حرکت به سوی ایران قطعی شد و همه علمای عراق و عجم یک به یک به خدمت آخوند خراسانی میرسیدند و بیعت خود را با او اعلام میکردند. «مقرر شد که شب چهارشنبه 21 ذیالحجه الحرام 1329 برای توسل به حضرت ولی عصر(عج)، نقل مکان به سهله، و از آنجا از طریق کربلا و کاظمین، به اتفاق سایر حجج اسلام به ایران، روانه شوند».
شور و هیجانی در نجف برپا شده بود و منادی در کوچه و بازار و در صحن اطهر و سایر مجامع مسلمین، با صدای بلند ندا میداد که حضرات و آیات حکم به لزوم اتحاد و حفظ استقلال ایران که مقدمه حفظ بیضه اسلام است، صادر گردیده و خود ایشان سه شنبه عصر حرکت به مسجد سهله و از آنجا به کربلا و بغداد میروند. هرکس میل دارد بسمالله.
فردای روز حرکت، ناگهان در وقت فریضه نماز صبح عارضهای بر ایشان مستولی شد که نیاز به طبیب لازم مینمود. ظاهرا ضعف شدید و درد بیامان باعث شد قبل از طلوع آفتاب فوت کنند. بعضی احتمال اینکه دستی نهانی در قتل ایشان، در روزی که ایشان قصد جهاد با روسیان را داشته بودند، دخیل دانستهاند، آنچنان که طبیب مخصوص آخوند، «میرزا محمود حکیم» گفته است «که به آخوند سمی دادهاند، که اثرش روی قلب تدریجی بوده است».
از طرفی دیگر، «حاج شیخ مازندرانی و دیگران تا کربلا پیش آمده و در آنجا چشم براه آخوند بودند که ناگهان خبر فوت ایشان همه را درگرفت. از این پیشآمد جنبش عراق فرونشست و در ایران نیز وقتی همه جا این خبر درگرفت پرو بال مردم شکست و از آن روز به بعد جوش و خروش مردم رو به کاستن گرفت».
اگرچه اولتیماتوم روسیه وحدت و اتفاقی را در بین مردم ایجاد نمود، اما بعد از فردای فوت حکم جهاد آخوند خراسانی، نشان داد که مذهب پتانسیل مبارزه با استبداد و نجات وطن از هجوم و مداخلات بیگانه را دارد. مرگ مشکوک آخوند خراسانی یکی از خیزشهای ملی ایرانیان را فرونشاند.
منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران