تبیان، دستیار زندگی

سند عدالت

چگونه باید عدالت آموزشی را بر اساس اسناد اجرا کنیم؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
سند عدالت
چگونه باید عدالت آموزشی را بر اساس اسناد اجرا کنیم؟ اسناد منتشر‌شده در موضوعات مختلف، اساس برنامه‌ریزی‌ها و تصمیم‌ گیری‌ های دولتی و حکومتی است. ولی متاسفانه با وجود جامع و کامل‌ بودن آن ها، در عرصه عمل و تبدیل آن به اسناد اجرائی، به دلیل پیچیدگی، کمتر پرداخته می‌شود. این نوشتار که نخستین نسخه از بررسی تطبیقی «سند اقتصاد مقاومتی» و «سند تحول بنیادین آموزش‌ و پرورش» است بنا دارد ضمن مقایسه دو سند به ارائه طرح و راهکارهای عملی برای اجرا بپردازد.
پر واضح است که نظر نگارنده از بیان راهکارها، به مفهوم اعتقاد به اجرای عدالت آموزشی بر اساس پیشنهادات است؛ بنابراین از تکرار جمله «این یعنی عدالت آموزشی» در پایان هر جمله خودداری می‌شود!

در اولین سری از این مقالات بند اول سند اقتصاد مقاومتی با سند تحول، بررسی و مقایسه خواهد شد، در بند نخست داریم:
(١)- «تامین شرایط و فعال‌ سازی کلیه امکانات و منابع مالی و سرمایه‌ های انسانی و علمی کشور به‌منظور توسعه کارآفرینی و به‌ حداکثر رساندن مشارکت آحاد جامعه در فعالیت‌های اقتصادی با تسهیل و تشویق همکاری‌ های جمعی و تاکید بر ارتقای درآمد و نقش طبقات کم‌ درآمد و متوسط».
و اکنون به بررسی این بند در ارتباط با بندهای زیر در سند تحول بنیادین آموزش‌ و پرورش با دیدگاه رشد آموزش‌ها به‌منظور افزایش امکان نقش‌ آفرینی دانش‌ آموزان در فعالیت‌ های اقتصادی می‌پردازیم:

بند ٤- (تقویت بنیان خانواده و کمک به افزایش سطح توانایی‌ها و مهارت‌های خانواده در ایفای نقش تربیتی متناسب با اقتضائات جامعه اسلامی) در راهکار ٤-٤ این بند پیشنهاد می‌شود: افزایش میزان مشارکت خانواده‌ها در فعالیت‌های آموزشی و تربیتی مدرسه، برگزاری دوره‌های آموزشی اثر‌بخش، ارائه خدمات مشاوره‌ای به خانواده‌ های آسیب‌ پذیر و آسیب‌زا برای همسوکردن اهداف و روش‌های تربیتی خانواده و مدرسه
طرح پیشنهادی: آنچه از آموزش اولیا در مدارس پیش‌ بینی شده مسائل محدودی از بحث‌ های تربیتی و بعضا آموزشی است. تا به‌ حال اندیشیده‌ اید که با داشتن ١٠٤‌هزار‌و ١١٤ مدرسه و مجتمع آموزشی در کشور (خبرگزاری پانا) چه برنامه‌ای برای استفاده از این فضاها در زمان‌های غیر ساعات درسی انجام شده است؟ در برخی مناطق با داشتن جمعیت آسیب‌پذیر به‌ لحاظ اقتصادی که ترک تحصیل در برخی موارد نیز همین دلایل اقتصادی را شامل می‌شود، به چه دلیل و انگیزه‌ای باید با مدرسه ارتباط داشته باشند. از طرفی هیچ کارکرد اقتصادی نیز برای فضاهای بلا‌استفاده در مدارس نه پیش‌بینی شده و نه توان طراحی آن در مشاوران مدارس امکان‌پذیر است. راه‌حل قابل اجرا در این بخش طراحی برنامه‌ریزی به‌منظور استفاده از فضاهای آموزشی در ساعات غیرآموزشی برای تولیدات خانگی و منطبق با اقلیم و زیست‌بوم هر منطقه و حضور دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان برای حضور و ارتباط تنگاتنگ با فضای فیزیکی مدرسه در درجه اول و در‌نهایت آموزش غیر‌مستقیم این افراد برای آمادگی حضور در جامعه و مهارت‌ آموزی در هر زمینه‌ای خواهد بود.

بند ٥ – (تامین و بسط عدالت در برخورداری از فرصت‌ های تعلیم‌ و تربیت با کیفیت مناسب با توجه به تفاوت‌ها و ویژگی‌های دختران و پسران و مناطق مختلف کشور)

راهکار ٣-٥: توانمندکردن دانش‌ آموزان ساکن در مناطق محروم، روستاها، حاشیه شهرها، عشایر کوچ‌ نشین و همچنین مناطق دوزبانه با نیازهای ویژه با تاکید بر ایجاد فرصت‌ های آموزشی متنوع و با کیفیت

راهکار ٤-٥- اولویت‌ بخشی به تامین و تخصیص منابع، تربیت نیروی انسانی کارآمد، تدوین برنامه برای رشد توانمندسازی و مهارت‌ آموزی ادامه تحصیل و حمایت مادی و معنوی دانش‌آموزان مناطق محروم و مرزی

راهکار ٦-٥- طراحی و تدوین برنامه‌های آموزشی متناسب با نیازها و نقش دختران و پسران
طرح پیشنهادی: در خصوص آموزش‌های سه گروه دانش‌آموزان روستایی و عشایر و مناطق مرزی، ایجاد فضاهای آموزشی ویژه دوره متوسطه می‌بایست مد نظر قرار گیرد. برای توضیح بیشتر توجه خوانندگان محترم مقاله را به این مبحث جلب می‌کنم که واژه محرومیت از جایی برای این دسته از دانش‌آموزان صادق است که در دوره تخصصی متوسطه به دلیل رسیدن به سن کار و استفاده خانواده‌ها از فرزندان شان در افزایش بازدهی اقتصادی در خانواده در درجه اول و همچنین دسترسی‌نداشتن این دانش‌آموزان به مدارس دوره متوسطه و تعریف‌ نشدن رشته‌های مرتبط با مدل زندگی این دانش‌ آموزان در درجه دوم باعث محرومیت این قشر از ادامه تحصیل می‌شود.

به‌ منظور رفع این مشکل و اجرای راهکارهای سند تحول، وزارت آموزش‌وپرورش موظف به تعریف یک‌سری از رشته‌های ویژه کار‌و‌دانش به‌طور‌مثال کشاورزی در تخصص‌های مختلف ویژه دانش‌آموزان روستایی یا دامپروری ویژه عشایر و یا حتی تجارت در مناطق مرزی ویژه مرزنشینان ایجاد کند.
تعریف این رشته‌ها در قالب کارودانش اولا باعث می‌شود موانع تحصیلی خانواده‌ها برای ادامه تحصیل فرزندان شان برداشته شود چراکه دانش‌ آموزان علاوه بر انجام وظایف تحصیلی خود به‌طور علمی به افزایش درآمد اقتصادی خانواده کمک کرده‌اند؛ ثانیا از مهاجرت هرساله عده کثیری به شهرها جلوگیری می‌شود؛ ثالثا نیروی کار عظیم و پرتوان به‌منظور تحصیل از چرخه اقتصادی کشور خارج نخواهد شد. در این برنامه‌ریزی آموزشی می‌بایست به تعریف رشته‌های ویژه دختران این اقلیم‌ها توجه شود و همچنین محدودیت جنسیتی که درحال‌حاضر بر فرض برای رشته‌های دامپروری وجود دارد برداشته شود؛ زیرا عملا در این مدل‌های زندگی دختران در گله‌داری و دامداری مسئولیت دارند ولی نه علمی با آن برخورد شده و نه به‌خاطر انجام این وظایف، مدرک تحصیلی دریافت کرده‌اند. تعریف تنوع رشته‌های ویژه دختران بر اساس بوم زیستشان در این مقاله نمی‌گنجد ولی از تنوع بسیار بالایی برخوردار است.

راهکار ٧-٥- طراحی و تدوین برنامه تعلیم‌ و تربیت انعطاف‌پذیر متناسب با ویژگی‌های شخصیتی و محیطی استعدادهای گوناگون دانش‌آموزان به‌منظور شکوفایی استعدادهای خاص و افزایش کارآمد و مفید‌بودن آنها
طرح پیشنهادی: با وجود اینکه سال‌هاست سیستم آموزشی در برنامه‌ریزی‌های خود سعی در طراحی آموزش‌های ویژه برای استعدادهای درخشان دارد ولی به دلایل زیر دچار بی‌عدالتی آموزشی شده است:
١- این آموزش‌ها مسئله‌محور نبوده و اغلب حافظه‌محور است.
٢- در‌نهایت پس از خروج این دانش‌آموزان از سیستم آموزش عالی شاهد مهاجرتشان هستیم که با نام بی‌مسمای «فرار مغزها» عنوان می‌شود. (شاید بهتر باشد بگوییم «مهاجرت سرمایه‌های انسانی»)
٣- هیچ‌گونه آموزش مهارتی به این دانش‌آموزان آموخته نمی‌شود.

رفع این مشکلات در بازنگری محتوای آموزشی و شیوه آموزشی است و هدف اصلی این بازنگری باید ایجاد نقش و تمرین آن در حل مسائل منطبق با اقلیم و سرزمین ایران با رویکرد استعدادسنجی برای احراز مشاغل ویژه استعدادهای خاص باشد.

بند ٦- (تنوع‌بخشی به محیط‌های یادگیری در فرایند تعلیم‌ و تربیت رسمی عمومی)

راهکار ١-٦ – ایجاد، توسعه و غنی‌سازی واحد اطلاعات و منابع آموزش‌ و پرورش در سطح مدرسه (از قبیل کتابخانه، آزمایشگاه و کارگاه شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات)
طرح پیشنهادی: تربیت مهارت‌های فردی دانش‌آموزان در برنامه‌های آموزشی فوق‌برنامه امکان‌پذیر است؛ بنابراین کمااینکه هرساله وزارت آموزش‌ و پرورش هزینه هنگفتی را به‌منظور تجهیز کتابخانه‌ها و سایر امکانات آموزشی صرف می‌کند آنچه مغفول مانده تهیه این امکانات بر اساس این اهداف است:
١- منابع کمک‌ آموزشی فقط ابزاری برای تکرار دروس رسمی به شیوه متفاوت نیستند بلکه امکانی هستند که دانش‌آموز در یک فضای شخصی علایق و استعدادهای خود را بیابد.
٢- برنامه‌ ریزی به‌منظور تولید و تهیه این تجهیزات با همکاری واحدهای تحقیقاتی مراکز علمی و صنعتی و اقتصادی انجام پذیرد که نزدیک‌ترین فضا را با تجربیات آینده شغلی دانش‌آموزان داشته باشد. برای مثال دانش‌آموز در مدرسه با تجربه فروشندگی یک محصول تولیدی حتی در قالب یک کارگاه آموزشی مواجه نمی‌شود و متاسفانه اولین تجربه‌اش را بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه خواهد داشت و آن زمانی است که به دنبال بازار خرید دانش خود می‌گردد.

شاید حتی در موارد علوم انسانی وزارت آموزش‌وپرورش به نیاز برای ایجاد آزمایشگاه‌های این رشته نیز نرسیده باشد و اگر قرار باشد متخصصانی برای طراحی یک آزمایشگاه برای مثال ایجاد تجربه کمک به افراد آسیب‌دیده برای دانش‌آموزان دعوت شوند، آموزش‌وپرورش بستر پیش‌بینی‌شده‌ای ندارد.
طرح مشخص، تهیه نیازها، ویژگی‌ها و مهارت‌های فردی مورد نیاز آینده دانش‌آموزان و ایجاد و تجهیز امکانات کمک‌آموزشی به‌منظور رشد این مهارت‌ها است.

راهکار ٢-٦- تقویت و توسعه تعاملات نظام تعلیم‌وتربیت رسمی عمومی با جامعه و سایر دستگاه‌ها و نهادها از طریق گسترش ساختار تلفیقی و مسئله‌محور در ضمن طراحی و اجرای برنامه درسی
طرح پیشنهادی: یکی از ایرادات وارده به سیستم آموزش‌وپرورش عدم همگونی و هماهنگی با تغییرات جامعه است که در این بند از سند تحول نیز به آن اشاره شده است. به‌طور میانگین مدت‌زمان ظهور یک تکنولوژی در جامعه و ورود آن به کتب درسی هشت سال است. این فاصله زمانی باعث خواهد شد که آموزشی که فرهنگ همراه با تکنولوژی با خود دارد خود‌آموخته صورت پذیرد. نگارنده به خاطر دارد زمانی را که همراه‌داشتن آینه یک تخلف انضباطی محسوب می‌شد و تا اکنون که تلفن همراه یک تخلف است. این‌چنین کندبودن و عقب‌ماندگی یک سیستم آموزشی که نمی‌تواند به‌سرعت و همگام با تغییرات فناوری جامعه، خود را تطبیق دهد و بلافاصله آموزش‌های لازم به‌منظور استفاده صحیح از هر تکنولوژی و فناوری را ایجاد کند، وقتی با دید اقتصادی دیده می‌شود یکی از زمینه‌های مصرف‌گرایی در جامعه است.

پیشنهاد یک مجموعه متخصص فناوری‌های گوناگون که متشکل از فعالان عرصه اقتصادی و دانشمندان علوم انسانی است به‌منظور رصدکردن بازار فناوری و بازتعریف فرهنگی آن برای دانش‌آموزان ایرانی باشد یک الزام اساسی است.
چنین مجموعه‌ای کمک خواهد کرد که علاوه بر اینکه مقاومت غیر‌منطقی در مقابل ورود تکنولوژی به جامعه‌ به‌ویژه جامعه جوان که خریداران اصلی و اول تکنولوژی‌ها هستند از بین برود همچنین به فرهنگ‌سازی استفاده درست از هر تکنولوژی هم که آرزوی دیرینه همه افراد جامعه است منجر شود.

راهکار ٤-٦- ساماندهی و مدیریت بر فعالیت‌های موسسات و آموزشگاه‌های آزاد وابسته به وزارت آموزش‌وپرورش بازنگری و باز‌تولید محتوای برنامه‌های آموزشی همسو با اهداف و برنامه‌های تحولی آموزش‌وپرورش و نظارت و ارزیابی مستمر بر عملکرد آنها و هماهنگی و همکاری با دستگاه‌های ذی‌ربط برای ایجاد همسویی سایر آموزشگاه‌های آزاد با اهداف برنامه‌های نظام تعلیم‌وتربیت رسمی عمومی
طرح پیشنهادی: امروزه شاهد افزایش آموزشگاه‌های متنوعی هستیم که آموزش‌های آنان توان‌‌افزایی روان‌شناختی و اخلاقی و مهارتی کودکان و نوجوانان را در برنامه خود دارد که اتفاقا با استقبال گسترده اولیا نیز روبه‌رو است. متولیان آموزش کشور می‌بایست به این خلا آموزشی که در مدارس دارند و اکنون با بازار آموزش به آن پاسخ گفته می‌شود، توجه کنند.

ذات ایجاد چنین بازاری به خودی‌خود مشکل نیست و گویای یک نیاز اساسی آموزشی است. در خصوص ساماندهی، نیاز به یک آینده‌پژوهی برنامه‌ریزی آموزشی با توجه به انتظارات بازار از افراد در آینده وجود دارد که افرادی تربیت کنیم تا علاوه بر توانایی علمی سایر توانمندی‌های خود را در این آموزشگاه‌ها رشد دهند.

راهکار ٥-٦- تنظیم و اجرای برنامه جامع کارآفرینی و مهارت‌ آموزی برای تمام دوره‌های تحصیلی به‌ویژه دانش‌آموزان دوره متوسطه تا پایان برنامه پنجم توسعه در برنامه درسی و آموزشی
طرح پیشنهادی: این بند سند، از مهم‌ترین بند‌های آن در خصوص آموزش‌های اقتصادی است. آموزش‌وپرورش باید دقت داشته باشد که تنظیم برنامه جامع کارآفرینی به معنی افزودن یک درس کارآفرینی به دروس نیست. پیچیدگی‌های فعالیت‌های اقتصادی و داشتن مهارت در آن چیزی نیست که در قالب یک کتاب یا درس بگنجد و قاطعانه معتقدم نباید معلمان آن را آموزش دهند. این آموزش به زبان ساده همان فوت‌ و‌ فن بازار است که با شاگردی در حجره شناخته می‌شد و باید امروز به طریق مدرن طراحی شود.

مشخصا آموزش‌ و پرورش می‌بایست فهرستی از تجار سرشناس و موفق تهیه کرده و با برنامه‌ریزی و آموزش این افراد و تهیه برنامه آموزشی به کمک یک شورای کارآفرینی امکانی فراهم کند که دانش‌آموزان در اوقات فراغت، به‌عنوان‌مثال تابستان، زیر ‌نظر و آموزش این افراد و زیر نظر خانواده به مهارت‌ آموزی در تجارت بازار بپردازند. این طرح علمی‌شده همان فرهنگی است که تا چند سال پیش به‌عنوان کارکردن دانش‌ آموزان در تابستان اجرا می‌شد و جالب است بدانید در بسیاری از کشورهای پیشرفته به‌ عنوان مشاغل تابستانی هنوز هم وجود دارد.

مطالب مرتبط:
عدالت آموزشی یک چالش فراگیر
عدالت آموزشی شرط نخست توسعه یافتگی
عدالت آموزشی و جنسیت

نویسنده: ژما جواهری پور
منبع: روزنامه شرق