تبیان، دستیار زندگی

آیا انسانها قبلا از این عالم در جایى همدیگر را دیده اند؟

اگر مقصود، قبل زمانى باشد، خیر چنین واقعه اى در برهه اى از زمان رخ نداده است. چون تقدّم زمانى یك موجود بر خودش موجب تناقض مى شود. امّا اگر منظور از قبلیّت، قبلیّت غیر زمانى باشد، چنین امكانى وجود دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
دیدار انسان، قبر
توضیح مطلب آنكه براى قبلیّت و بعدیّت، هشت قسم شمرده اند كه قبل و بعد زمانى یكى از آنهاست. نفس آدمى از آنجا كه در امتداد حركت جوهرى بدن حاصل مى شود و از حیث زمانى قبل از آن وجود نداشته است، لذا نمى تواند از حیث زمانى قبل از بدن خودش وجود داشته باشد. لذا معنى ندارد كه كسى زمان قبل از پیدایش مادّى خود، نفسى (روحى) داشته باشد تا آن روح در زمان سابق، روح دیگرى را ملاقات نمایند. این حقیقتى است كه در حكمت متعالیه (مكتب فلسفى ملاصدرا) با براهین قاطع به اثبات رسیده است.

امّا آنگاه كه نفس انسان در مسیر حركت جوهرى بدن، پدیدار گشت، از جهاتى تقدّم بر بدن دارند كه عبارتند از:

۱ تقدّم بالطّبع: یعنى نفس از آن جهت كه صورت نوعیّه ى انسان مى باشد و بدن، مادّه ى انسان است، لذا نفس علّت قِوام و علّت مبقیّه ى بدن محسوب مى شود یعنى نفس است كه به عنوان صورتِ متّحد با بدن، بدن آدمى را فعلیّت مى دهد و فعلیّت آن را حفظ مى كند. و شكّ نیست كه علّت اگر چه ناقصه باشد بر معلول خود تقدّم دارد. از این تقدّم با عنوان تقدّم بالطّبع یاد مى شود.

۲ تقدّم بالدّهر: نفس، اگر چه حاصل حركت جوهرى بدن است، امّا موجودى است مجرّد لذا بر بدن مادّى تقدّم وجودى دارد. چون هر موجود مجرّدى بر امر مادّى تقدّم وجودى دارد.

۲ تقدّم بالشّرف: یعنى نفس از حیث شرافت وجودى نیز مقدّم بر بدن است.

از این سه لحاظ، نفس انسان مقدّم بر بدن اوست. پس با توجّه به قسم دوم از این تقدّمها، نفس آدمى بعد از پیدایش، مى تواند فراتر از زمان و مكان قرار گیرد. در این صورت است كه دو نفس مى توانند همدیگر را در فرازمان و فرامكان ملاقات نمایند، بى آنكه بین ابدان آنها ارتباطى وجود داشته باشد. اگر چنین حالتى رخ داد و بعد از مدّتى آن دو شخص همدیگر را در عالم مادّه نیز ملاقات كردند، احساس خواهند نمود كه قبلاً همدیگر را دیده اند.

در روایات اهل بیت (ع) نیز به صراحت اشاره شده كه ارواح در عالم فوق مادّى سیر مى كنند و با همدیگر ملاقات مى نمایند و گاه با همدیگر انس مى گیرند یا دشمن هم مى شوند. لذا وقتى ابدان آنها به هم مى رسند، نوعى حسّ آشنایى یا حسّ دشمنى به آنها دست مى دهد.

پس اینكه گاه برخى انسانها بخصوص در سنین گذر از نوجوانى به جوانى در مواجهه با افراد یا حوادث، احساس مى كنند كه آن افراد یا حوادث را قبلاً دیده اند ربط چندانى به جریان میثاق در عالم ذرّ ندارد.

امام باقر (ع) فرمودند: «إِنَّ الْعِبَادَ إِذَا نَامُوا خَرَجَتْ أَرْوَاحُهُمْ إِلَى السَّمَاءِ فَمَا رَأَتِ الرُّوحُ فِى السَّمَاءِ فَهُوَ الْحَقُّ وَ مَا رَأَتْ فِى الْهَوَاءِ فَهُوَ الْأَضْغَاثُ أَلَا وَ إِنَّ الْأَرْوَاحَ جُنُودٌ مُجَنَّدَهٌ فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا ائْتَلَفَ وَ مَا تَنَاكَرَ مِنْهَا اخْتَلَفَ فَإِذَا كَانَتِ الرُّوحُ فِى السَّمَاءِ تَعَارَفَتْ وَ تَبَاغَضَتْ فَإِذَا تَعَارَفَتْ فِى السَّمَاءِ تَعَارَفَتْ فِى الْأَرْضِ وَ إِذَا تَبَاغَضَتْ فِى السَّمَاءِ تَبَاغَضَتْ فِى الْأَرْض چون بنده‏ها بخوابند روحشان به آسمان برآید و آنچه روح در آسمان بیند درست و حقّ است، و آنچه در هوا بیند پرت و پلا است. آگاه باشید كه ارواح لشكرهاى آماده‏اند پس ارواحى كه همدیگر را بشناسند با هم الفت گیرند و آنها كه با هم ناشناس باشند جدایى گیرند. پس زمانى كه روحها در آسمان باشند با هم آشنا و دشمن شوند. پس چون در آسمان باهم آشنا شوند در زمین آشناى هم باشند، و چون در آسمان همدگر را دشمن دارند در زمین هم دشمن هم باشند.» (بحار الأنوار، ج ۵۸، ص ۳۲)

از این روایت استفاده مى شود كه ارواح به هنگام خواب، غیر از اراواح دیگر، سایر پدیده ها را هم از افق ملكوت مشاهده مى كنند. لذا ممكن است امورى ببینند كه در ظرف زمانى آینده است و هنوز براى وجود زمانى ما ظهور نیافته اند. بر این اساس نه تنها ممكن است كسى احساس كند كه دیگرى را قبلاً دیده است، بلكه ممكن است احساس كند كه فلان حادثه را نیز قبلاً تجربه كرده است.

منبع : پرسمان
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.