به مناسبت سالروز بزرگداشت شیخ مفید
شیخ مفید و دفاع تمام قد از شیعه/ انتقاد از جمودگرایی و عدم تعقل
بیتردید وجود علما و فرهیختگان در جامعه میتواند ثمرات و نتایج درخشانی را در شکوفایی و پرباری جامعه داشته باشد. چنانچه این تأثیر را در تاریخ درخشان فقه شیعه با حضور عالم برجسته و وارستهای چون محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید، مشاهده میکنیم. این درخشش به حدی است که به حق باید گفت شیعه امامیه و علمای شیعه، مدیون این عالم بزرگ هستند. عالمی که همگان بر علم، عدالت و وثاقت او اتفاق نظر داشته و او را داناترین افراد به فقه و کلام در عصر خود معرفی میکنند.
مرحوم شیخ مفید، در تمام رشتهها آثار ارزشمندی از خود به جای گذاشته و اثرات مثبت و خیره کنندهای داشته است، چنانچه حتی علمای غیر شیعه توانایی وی را یادآور شده و از آن تجلیل کردهاند.
فتح الفتوحی در تاریخ فقه شیعه
یکی از حوزههایی که شیخ در آن بسیار فروزان درخشید بهطوری که تاریخ را تحت تأثیرات خود قرارداد فقه شیعه بود. آشکارترین و حساسترین این تحولات با توجه به شرایط زمانی و همچنین نوپا بودن فقه شیعه و ناهماهنگی فتاوایی که از دورانهای قبل شیخ مفید شکلگرفته و باقی مانده بود، فقه را در مکتب تشیع دچار ضعفهایی کرده بود که در برههای از تاریخ یعنی در سده چهارم هجری که بنابر نظر بسیاری آن را "فتح الفتوح" تاریخ شیعه میدانند. با حضور و تأثیرگذاری عالم برجستهای چون شیخ مفید، ضعفها فروریخته و شاهد شکوفایی و تحول عظیمی در این حوزه از چگونگی، کیفیت و شکلگیری جلسات درس و آموزش فقه گرفته تا مسائل بنیانی و اصولی بدنه این مباحث در این راستا هستیم.با ظهور و بروز شیخ مفید، در راستای قوّت، گسترش و تعمیق علوم و دانش شیعی، حرکت ارزشمندی پایهگذاری شد و آن فعال کردن مرکب عقل و خرد بود. شیخ، با آشنایی که از مکتب اهل حدیث داشت، از جمودگرایی و عدم تعمق آنان در روایات بهشدت انتقاد و به اهل حدیث شدیداً حمله میکند.
آوازه این تحول بهقدری وسیع، عظیم و تکاندهنده بود که از طرفی برای همیشه در تاریخ فقه شیعه ماندگار شد، چنانچه معیارهایی که امروزه فقها برای استنباط احکام شرعی از آن بهره میبرند را مدیون این فقیه بزرگ هستند و از طرف دیگر دوست و دشمن زبان به تمجید او گشودند.
همانطور که گفته شد جهان اسلام در عصر «مفید» جامعه تحول و نوآوری بر خود پوشید و این بدین جهت بود که در اواسط قرن چهارم هجری محدودیت شیعیان با تأسیس شاخهای از حکومت آلبویه به رهبری عضدالدوله بعد از یک دوره فشار بنیامیه و جو خفقان بار خلفا و حکمرانان، کاهش یافت و شیعیان توانستند در این فرصت که البته خیلی هم طولانی نبود در پناه آلبویه از آزادی بهره برده و عقاید خویش را نشر دادند. محمدبن نعمان، شیخ مفید در این عصر میزیست و با توجه به اوضاع، از مقام و منزلتی بسیار برخوردار بود.
بعد از وفات عضدالدوله بار دیگر غبار دشمنی بر شیعه گردافشانی کرد، اما این بار شیخ مفید یک تنه با مدیریت و توانایی که داشت بر اوضاع تسلط پیدا کرد و تحولات و خدماتی را در راستای تشر و شکوفایی فرهنگ و علوم شیعی ایجاد نمود.
فتح بابی در حیطه مناظرات
خدمات شیخ مفید در راستای نشر مکتب تشیع در بسیاری موارد مخالفان را به خشم میآورد. یکی از این مواضع برپایی مناظرات بود. ازآنجا که بغداد، مقر حضور شیخ مفید و مرکز کشورهای اسلامی به شمار میآمد عالمان و صاحبنظران مذاهب گوناگون حضور داشتند.یکی از حوزههایی که شیخ مفید در آن بسیار فروزان درخشید بهطوری که تاریخ را تحت تأثیرات خود قرارداد، فقه شیعه بود. آشکارترین و حساسترین این تحولات با توجه به شرایط زمانی و همچنین نوپا بودن فقه شیعه و ناهماهنگی فتاوایی که از دورانهای قبل از شیخ مفید شکلگرفته و باقی مانده بود، فقه را در مکتب تشیع دچار ضعفهایی کرده بود که در سده چهارم هجری که بنابر نظر بسیاری آن را "فتح الفتوح" تاریخ شیعه میدانند با حضور و تأثیرگذاری عالم برجستهای چون شیخ مفید، ضعفها فروریخته و شاهد شکوفایی و تحول عظیمی در این حوزه هستیم.
از طرفی شیخ مفید طرفدار برپایی مناظرات به سبک صحیح و درست بود و روزگار وی، دوره اوج مناظرات عالمان مذاهب اسلامی به حساب میآید. مجالس بحث و مناظره در ابعاد گوناگون، کلامی، فقهی یکی پس از دیگری برگزار میشد. مفید، در این مجالس شرکت میکرد و با عالمان فرق گوناگون، به مناظره میپرداخت و به اشکالات و شبهات پاسخ میگفت و از دیدگاههای شیعه دفاع میکرد. او با معلومات وسیع و گسترده و با بیان زیبایی که داشت، دشمنان مغلوب وی شده و موجبات خشم آنان فراهم میشد. این بدان جا پیش رفت آنانی که تجربه تلخ شکست در برابر شیخ را چشیده بودند برای رهایی از این ذلت و سرافکندگی، مرگ وی را آرزو میکردند.
فعال شدن مرکب عقلانیت
با همه اهمیتی که قرآن و معصومین (ع)، به عقل و خرد میدادند، شاهد هستیم که در زمان اهلبیت جریانی در میان شیعیان وجود داشت که تنها به دریافت و نقل احادیث میپرداختند و از بحثهای کلامی و تفکرات عقلانی دوری میکردند. این سیر تفکر تا اواخر قرن چهارم بر جامعه حاکم بود.با ظهور و بروز شیخ مفید، در راستای قوّت، گسترش و تعمیق علوم و دانش شیعی، حرکت ارزشمندی پایهگذاری شد و آن فعال کردن مرکب عقل و خرد بود. شیخ، با آشنایی که از مکتب اهل حدیث داشت، از جمودگرایی و عدم تعمق آنان در روایات بهشدت انتقاد و به اهل حدیث شدیداً حمله میکند.