آیتالله طالقانی؛ رنگینكمانی از نورها و نقشها»
در آستانهی سالروز رفتن مجاهد نستوه
«آیتالله طالقانی؛ رنگینكمانی از نورها و نقشها»
غلامرضا امامی خاطراتش را از آیتالله سیدمحمود طالقانی همزمان با بیستوهشتمین سال رحلت این مجاهد نستوه، مفسر قرآن و اولین امامجمعهی تهران، منتشر میكند.
این اثر با نام "رنگینكمان" یادهایی است كه امامی از طالقانی داشته است.
او در اینباره توضیح داد، در این كتاب، سفرهایی كه از 15سالگی با طالقانی داشته، آمدهاند؛ یادهایی از شركت در مراسم جهانپهلوان تختی، سفر گلیرد طالقان، سفر چند روز به شمال ایران، دیدارهای جلال آل احمد و آیتالله طالقانی و... .
در این كتاب از زندگی و زادگاه طالقانی نیز صحبتهایی شده است.
"رنگینكمان" روز پنجشنبه 22 شهریورماه توسط انتشارات همشهری منتشر خواهد شد.
در مقدمهی این اثر آمده است: طالقانی رنگینكمانی است از رنگها، نورها، نقشها و...
چلچراغی است سپید و پاك، اما وقتی برابر خورشیدش بنگریم، رنگهای تازه در او درمییابیم.
این بخت را داشتهام كه روزهایی در كنارش باشم، این اقبال را داشتهام كه در سفرهایی همسفرش گردم، از آفتاب وجودش و از كیمیای كلامش بهرهای برگزینم...
من به گوش خود از دهانش دوش سخنانی شنیدهام كه مپرس!
در این نوشته كه در دو بخش آمده است، بخشی از پدر بزرگوارش، زادگاهش و زندگیاش سخن گفتهام، در بخشی دیگر برخی از خاطرهها و یادهایی را كه از او داشتهام، بازگفتهام؛ یادهایی رنگین به سبزی جنگل و به آبی آسمان.
طالقانی آزادهای بود یگانه، مرد خدایی كه در خدمت دین خدا و بندگان خدا بود. مهر مردمان به دل داشت و ورد كلامش همیشه آزادی بود... آزادی... ای خجسته آزادی...
غلامرضا امامی در گفتوگویی با خبرنگار ایسنا دربارهی آیتالله طالقانی گفت: طالقانی بسیار صمیمی و بسیار مهربان بود. تصویری كه از چهرهی ایشان در درازنای تاریخ در ذهن من است، مردی است به استواری كوه كه همیشه چشمی چون بهاران دارد و دلی سرسبز بسان جنگل، قامتش به استواری و سرفرازی كوههای بلند طالقان میماند و صدایش محكم، رسا و مهربان. دریادل است و بسان آسمان روانش گسترده، آبی و بیپایان.
این نویسنده و مترجم دربارهی نحوه آشناییاش با آیتالله طالقانی توضیح داد: زمانیكه 15ساله بودم، با او آشنایی یافتم. در سال 1340 در مشهد بودم كه طالقانی به مشهد آمده بود و در منزل محمدتقی شریعتی از نزدیك با ایشان آشنا شدم؛ گویی سالهاست میشناسمش. آنچنان مانند پدر و برادری مهربان، جویای كار و درسم شد كه گویی سالهاست میشناسمش. از آن تاریخ، مهر او با شیره اندرون شده و با جان به در رود.
امامی افزود: طالقانی تجسم آزادی بود، دین را برای مردم میخواست و آزادی دیرین او، بهروزی و نیكبختی مردمان بود. او حتا در سال 1325 همراه ارتش ایران برای دفاع از خاك آذربایجان به آنجا سفر كرد و برای حفظ تمامیت ارضی ایران به جان كوشید. او همچون یار پدر بزرگوارش - مدرس - اسلامیت را از ایرانیت گسسته و جدا نمیدانست و هر دو را به هم پیوسته میدانست.
نویسندهی "رنگینكمان" همچنین گفت: طالقانی سدشكن بود، بتشكن بود و جز از خدا از هیچكس نمیهراسید. نام بلند طالقانی زمزمهی روزان و نیمهشبان همهی زنان و مردانی است كه ایمان دارند و به آزادی عشق میورزند، در سراسر زمین ایران، كشورهای اسلامی، و همهی آزادگان جهان. نام بلند او مشعلی است فراروی ما كه در پیچ و خم زمانه در تاریكیها و گذرها، او را بنگریم، به او بیاندیشیم و از او یاری بگیریم و بر راه او ره بسپریم.
فردا نوزدهم شهریورماه همزمان است با بیستوهشتمین سالروز درگذشت آیتالله سیدمحمود طالقانی.
منبع : ایسنا