تبیان، دستیار زندگی

«رگتایم» رمانی برای پاسداشت مقاومت است

داود ملکی صیدآبادی گفت: «رگتایم» را می‌توان با توجه به مضمون اصلی در زمره رمان‌های تاریخی و در عین حال مقاومت قرار داد و این اثر خلاف آن‌چه برخی می‌گویند، یک اثر پست‌مدرن نیست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

داود ملکی صیدآبادی


نشست نقد و بررسی رمان «رگتایم» نوشته ای.ال.داکتروف، با حضور جمعی از علاقه‌مندان به داستان‌نویسی در فرهنگسرای خاوران برگزار شد.

داود ملکی صیدآبادی مدرس داستان‌نویسی در این برنامه گفت: رمان رگتایم اثر ای. ال. دکتروف، با ترجمه نجف دریابندری کتابی است که در سال ۱۹۷۵ با نگاه به جامعه آمریکای دهه اول قرن بیستم یعنی زمان رنسانس اقتصادی آمریکا به رشته تحریر درآمد. کلمه رگتایم به نوعی به معنای سازناکوک یا صدای متلاشی است که این رمان به این اسم نامگذاری شده است.

وی با اشاره به این رمان، تأثیر همزمان حضور مهاجرین و حرکت به سمت صنعتی‌شدن بخش‌های مختلف جامعه آمریکا را موتیف اصلی رمان دانسته و گفت: می‌توان این رمان را به نوعی بازنگاری قسمتی از تاریخ آمریکا دانست که در آن جامعه به دوبخش تقسیم شده بودند؛ بخش اول قسمت تاثیر گذار جامعه که در حقیقت حرکت از سیستم فئودالی آمریکا به سمت سرمایه‌داری را رقم می‌زدند و بخش دوم قسمت تأثیرپذیر جامعه یعنی خانواده‌های آمریکایی از جمله خانواده موضوع رمان، زنان و مهاجرین.

این داستان‌نویس در ادامه گفت: ما در این رمان با روند تغییراتی در جامعه آمریکا مواجه هستیم که خط کلی آن واقعی است، اما نویسنده با کشاندن اتفاقات تاریخی در بدنه یک خانواده آمریکایی و چند شخصیت در اطرافشان، به تبیین اثرات آن تغییرات بر افراد این جامعه از دیدگاه جامعه شناختی- روانشناختی البته به صورت سطحی پرداخته است. در حقیقت حضور فروید در این رمان را به نوعی می‌توان بیانگر وضعیت آشفته احوال رواین مردم جامعه آن سال‌ها دانست که نویسنده با مهارت از این نشانه‌ها در رمان بهره برده است. در جای دیگر رمان کول هاوس واکر را می‌بینیم که به نوعی تداعی‌گر اعتراضات مالکوم ایکس و پس از آن مارتین لوترکینگ که در نهایت به تقویت قوانین مدنی و گسترش اجرای آن در آمریکای پس از آن سالها شد.

صیدآبادی در بخش دیگری از سخنانش گفت: مرکز ثقل داستان «رگتایم» خانواده آمریکایی است که اتفاقات در بطن آن رخ داده و فصل ابتدایی و انتهایی رمان به همان خانواده ختم می‌شود. اما میان نشانه‌های تغییرات اجتماعی بسیاری می‌بینیم که نیاز به تحلیل‌های تخصصی جامعه‌شناختی دارد. از جمله آن اینکه با معرفی شخصیتی مثل هری هودینی نگاه به سمت صنعتی شدن هنر می‌رود که نشانه‌ای از گسترش کاپیتالیسم در جامعه است. یا تاته که از یک سوسیال دموکرات دو آتشه به سمت سیستم سرمایه‌داری و صنعت سینما گرایش پیدا کرده است. در خصوص عناصر داستانی، یکی از شاخصه‌های این رمان بهره‌گیری از انطباق کانونی‌سازی و روایت است که به این واسطه نویسنده سعی داشته راوی با زاویه دید دانای کل به روایت بپردازد و این به نوعی ناظر و بیننده‌ای را در درون داستان نشان دهد که در طول رمان ما مشاهده می‌کنیم و به جای اسامی خاص غالبا از اسامی عمومی مثل پدر، پسر و یا اسامی صفت مانند «برادر کوچیکه»، «سیاه پوست» و... استفاده می کند.

وی گفت: در برخی اظهار نظرها، این رمان را رمانی پست‌مدرن خوانده‌اند که به نظر نمی‌رسد به استناد یک یا دو مورد دلالت مانند بهره گیری از گفتمان غیر مستقیم آزاد و یا چند صدایی بودن داستان بتوان این دسته بندی را قبول کرد. در عین حالی که در برابر همان دلایل چندین دلیل برای رد این موضوع وجود دارد که از جمله آنها وحدت سه گانه زمان، مکان، و موضوع است. از دیگر دلایل رد این دیدگاه، عینی بودن آن‌چیزی بود که در داستان مورد کنکاش قرار گرفته است. یعنی ما در این داستان به سوژه یعنی انسان با نگاه درونی توجه نداشته و بیشتر به کنش و واکنش‌هایی بر می‌خوریم که ناشی از روابط انسان با دیگر افراد جامعه و تاثیر جامعه بر انسان است نه انسان با خود و نکته آخر در این موضوع اینکه؛ داستان چند صدایی نبود بلکه چند شخصیتی بود که هر شخصیت در بدنه اصلی داستان نقش خود را ایفا کرده و به‌صورت گاهاً خطی از داستان خارج می‌شوند.

این رمان‌نویس در انتها گفت: «رگتایم» را می‌توان با توجه مضمون اصلی در زمره رمان‌های تاریخی و در عین حال مقاومت قرار داد و این دسته‌بندی دو گانه به این دلیل است که نویسنده در این رمان با پرداختن بیش از حد به موضوع کولهاوس واکر این موضوع را به ذهن متبادر می‌کند که نگاه عمده‌ای هم به موضوع مقاومت دارد و در واقع می‌توان اینگونه گفت که از حیث پرداختن به موضوع، این پراکندگی موضوعی به بدنه اصلی رمان ضربه می‌زند. اما نکته پایانی اینکه در بسیاری از جوامع توجه به رمان و داستان آن جامعه می‌تواند نقاط تاریک و گم تاریخ را روشن سازد بی‌آنکه نویسنده بخواهد ادعایی بر مورخ بودن داشته باشد که این خود گویای اهمیت توجه به ادبیات داستانی در تمام دنیاست.


منبع:مهر