آسیب شناسی پوششهای رسانهای داخلی
مسیر پلاسکو کالیفرنیا
آتش افتاده به دامن پلاسکو و کالیفرنیا همه از یک جنس بود اما درجه حرارت حاشیههای آن در قاب رسانهها فرق داشت! مسیر بازنمایی اتفاقات اینچنینی در رسانهها از کجا از هم جدا میشود؟
آتش سوزی 21 هکتاری در جنگلهای کالیفرنیا منجر به تخریب 6 هزار و 700 منزل مسکونی و ساختمان تجاری، قربانی شدن 84 نفر و آواره و مفقود شدن بیش از هزار نفر شده است. این آتش سوزی مرگبار را میتوان از نظر وسعت، آسیب و خسارت آن چندین برابر حادثه پلاسکو به حساب آورد، اما تفاوت قابل توجه حادثه چهارراه استانبول با آن، نحوه پوشش رسانهای این رخداد است.
پوشش رسانهای موضوعات، تابع سیاستگذاریهای حاکم بر آن رسانه است. فریدمن در کتاب تکنیکهای سیاستگذاری رسانهای این موضوع را صرفا سیاستگذاری تکنولوژیکی و یا اقتصادی نمیداند بلکه معتقد است سیاستگذاری رسانه امری با اهداف و ارزشهای سیاسی است. او از قول گرانهام (1998) میگوید، آیا سیاستگذاری رسانهای به عوامل سیاستگذار بازمیگردد یا اهدافی که در رسانه دنبال میشود؟ و پاسخ میدهد در کل میتوان گفت سیاستگذاری رسانهای به این بازمیگردد که این سیاستها در کدام مرجع عمومی شکل میگیرد و ساختار رسانه چگونه است.(1)
"فریدمن" البته نگاه تک بعدی به این مسئله دارد و نسبت به جنبههایی چون اقتصادی و تکنولوژیکی غفلت کرده است. مسئله سیاستگذاری در کشور ما از جنبههای مختلف، پوشش رسانهای را تحت تاثیر قرار داده است.
پوشش رسانهای در رسانههای رسمی، بهدلیل تکثر رسانهای در عصر حاضر با چالش روبرو شده است. شبکههای اجتماعی در این عصر ضریب نفوذ بسیاری داشته و فضای اتوبار اطلاعاتی را حاکم کردهاند.
در اتوبار اطلاعاتی فضای تک صدایی شکسته شده و با اینکه چند صدایی میتواند اثرات مثبت داشته باشد اکنون با ضعف سواد رسانهای در میان افکارعمومی این چند صدایی باعث تشویش و انحراف افکارعمومی و ایجاد فضای بازنمایی و وانمایی توسط رسانههای غیر رسمی شده است.
به همین جهت رسانههای رسمی نیاز دارند تا در زمینه حفظ صحت و دقت جریان اطلاع رسانی و صیانت از افکار عمومی در برابر تکنیکهای جنگ روانی، در سیاستها و قواعد پوشش رسانهای خود بازنگری کنند.
رسانههای اینترنتی رسمی بیشتر توانستهاند خود را با اصول و تکنیکهای پوشش رسانهای در جهان همگام کنند. آنها سه اصل صحت، سرعت و جامعیت را مد نظر قرار داده و در سرعت بیشترین نمره را داشته و در جامعیت نیز وضع بهتری از سایر رسانههای رسمی دارند اما صدا و سیما بهعنوان رسمیترین رسانه، هنوز نتوانسته آنطور که شایسته است روندهای پوشش رسانهای خود را با توجه به تغییرات تکنولوژیک حوزه رسانه و فضای تبادل اطلاعات و عصر اطلاعات بروز رسانی کند.
همانطور که اشاره شد؛ رسانهملی برای داشتن دست برتر در اطلاع رسانی و جلب اعتماد مخاطبان نیاز دارد تا در سه اصل صحت، سرعت و جامعیت به صورت حرفهایتر رفتار کند.
در میان این سه اصل، رسانهملی در صحت اطلاعات بیشترین دقت را دارد اما نقاط ضعف این رسانه در حوزه سرعت و جامعیت باعث شده است تا رسانههای دیگر از جمله شبکههای ماهوارهای فارسی زبان که ضد منافع ملی ایرانیان عمل میکنند بتوانند اعتماد برخی مخاطبان را بهسمت خود جلب کنند و هدایت بخشی از افکار عمومی را در دست گیرند.
در زمینه سرعت، تلویزیون با تاسیس شبکه خبر قدمهای مهمی در اطلاعرسانی سریعتر اخبار و تحلیلها برداشته است البته این روند در اتمسفر کلی خبری رسانهملی هنوز تمام و کمال نیست. با گذر از این مورد، جامعیت چالش اصلی رسانهملی در مواجه با شبکههای اجتماعی و شبکههای ماهوارهای است.
رسانهملی بهدلایل مختلف از جمله ژست رسانه رسمی بودن و چهارچوبها و خط قرمزهای سلیقهای نتوانسته است جامعیت لازم را در عرصه اطلاعرسانی داشته و با ایجاد مرجعیت جامع و مانع را برای مخاطبان خود اعتماد افکار عمومی را به دست آورد.
رسانههای رقیب در پوشش خبری بهویژه اخبار حاشیهای برنامههای جامعتری را ارائه داده و در برنامههای مکمل (مانند نوبت شما) سعی دارند تا یک جریان مطالبهگر را در راستای نیازهای مردم نمایندگی کنند؛ جریانی که هدف اصلی آن شبههافکنی و تغییر اولویتها در نیازهای مردم را مد نظر دارد.
هر چند رسانهملی با برنامههایی چون اخبار 20:30 و اخبار 18 شبکه تهران سعی دارد تا این نقاط خلا را پر کند اما برای دستیابی به جامعیت قابل رقابت با رسانههای رقیب نیاز به برنامهای هماهنگ و منسجمتر دارد. در واقع رسیدن به رسانهای معیار و حرفهای در این زمینه با چند برنامه حاصل نشده و مسئولین صدا و سیما باید سیاستگذاری و رویکردهای خود را تغییر دهد. تغییر سبک رفتاری رسانهملی در این حوزه باعث خواهد شد افکارعمومی در برابر بازنماییهای رسانههای جایگزین مصون بوده و تحلیلهای نادرست مبنای محاسبات قرار نگیرد.
در یک جمله رسانهملی میبایست جامعیت دقیق و برنامهریزی شده را در برنامه خود قرار داده و به جای دروازبانی و سانسورهای بدسلیقانه اخبار حاشیهای و دارای اولویت دوم را با قرائت درست در سبد اطلاع رسانی خود وارد کند.
در بعد دوم، این رسانه باید نقش خود را بعنوان رکن چهارم دموکراسی به خوبی ایفا کرده و خلا مطالبهگری را با اطلاع رسانی در راستای منافع مردم پر نماید.
این رویکرد در پوشش رسانهای علاوه بر اینکه اعتمادزایی را برای صدا و سیما در پی دارد، از شبههافکنی و مسمویت افکارعمومی توسط رسانههای غیر رسمی و معاند جلوگیری خواهد کرد.
با این توصیف و نیاز رسانهملی در تغییر رویکرد پوشش رسانهای، اکنون در چه وضعیتی به سر میبرد؟
رویکرد مطالبهگری و شبههزدایی در این رسانه در حال تقویت است نمونه این مطالبهگری را در برنامه چون بدون توقف و حالا خورشید مشاهده میکنیم اما همچنان در زمینه جامعیت خبری در ضعف و ابتدای راه قرار دارد. بعنوان مثال وضعیت اعتراضات اجتماعی و اقتصادی مانند مطالبات کارگری مانند ماجرای هفت تپه کجای جریان پوشش رسانهای و مطالبه گری رسانهملی قرار دارد؟
رسانه ملی نیاز دارد:
- دایره اطلاع رسانی خود را گستردهتر و سریعتر کند. ( جامعیت و سرعت)
- رویکردهای حرفهای را جایگزین رویکردهای سلیقه محور در دروازبانی اخبار کند. (جامعیت و صحت)
- مطالبهگری و اطلاعرسانی در راستای منافع مردم را دستور کار قرار دهد. (جامعیت)
- و در آخر تکنیکهای پوشش خبری و عملیات روانی و رسانهای خود را نیز تقویت کنند.
در واقع بعد از دستیابی به الگوی حرفهای در پیاده سازی سه اصل مذکور نیاز است تا تکنیکهای پوشش رسانهای این رسانه نیز به استانداردهای علمی رسانههای حرفه نزدیکتر شود. در ماجرای آتش سوزی کالیفرنیا قطعا اخبار و تصاویر بسیار خبریتر از خسارتها و آسیبهای ناشی از حادثه نسبت به پلاسکو وجود داشته است اما شما چند تصویر دلخراش از این حادثه در رسانهها مشاهده کردید؟!
تغییر الگوی پوشش خبری در این حوزه تلاش بیشتری میطلبد که اشاره به آن نیز مطلب جداگانه میطلبد.
پی نوشت:
1-"تکنیک های سیاستگذاری رسانهای"؛ رسانه نیوز؛ 1393
پوشش رسانهای موضوعات، تابع سیاستگذاریهای حاکم بر آن رسانه است. فریدمن در کتاب تکنیکهای سیاستگذاری رسانهای این موضوع را صرفا سیاستگذاری تکنولوژیکی و یا اقتصادی نمیداند بلکه معتقد است سیاستگذاری رسانه امری با اهداف و ارزشهای سیاسی است. او از قول گرانهام (1998) میگوید، آیا سیاستگذاری رسانهای به عوامل سیاستگذار بازمیگردد یا اهدافی که در رسانه دنبال میشود؟ و پاسخ میدهد در کل میتوان گفت سیاستگذاری رسانهای به این بازمیگردد که این سیاستها در کدام مرجع عمومی شکل میگیرد و ساختار رسانه چگونه است.(1)
"فریدمن" البته نگاه تک بعدی به این مسئله دارد و نسبت به جنبههایی چون اقتصادی و تکنولوژیکی غفلت کرده است. مسئله سیاستگذاری در کشور ما از جنبههای مختلف، پوشش رسانهای را تحت تاثیر قرار داده است.
پوشش رسانهای در رسانههای رسمی، بهدلیل تکثر رسانهای در عصر حاضر با چالش روبرو شده است. شبکههای اجتماعی در این عصر ضریب نفوذ بسیاری داشته و فضای اتوبار اطلاعاتی را حاکم کردهاند.
در یک جمله رسانهملی میبایست جامعیت دقیق و برنامهریزی شده را در برنامه خود قرار داده و به جای دروازبانی و سانسورهای بد سلیقانه اخبار حاشیهای و دارای اولویت دوم را با قرائت درست در سبد اطلاع رسانی خود وارد کند.
در اتوبار اطلاعاتی فضای تک صدایی شکسته شده و با اینکه چند صدایی میتواند اثرات مثبت داشته باشد اکنون با ضعف سواد رسانهای در میان افکارعمومی این چند صدایی باعث تشویش و انحراف افکارعمومی و ایجاد فضای بازنمایی و وانمایی توسط رسانههای غیر رسمی شده است.
به همین جهت رسانههای رسمی نیاز دارند تا در زمینه حفظ صحت و دقت جریان اطلاع رسانی و صیانت از افکار عمومی در برابر تکنیکهای جنگ روانی، در سیاستها و قواعد پوشش رسانهای خود بازنگری کنند.
رسانههای اینترنتی رسمی بیشتر توانستهاند خود را با اصول و تکنیکهای پوشش رسانهای در جهان همگام کنند. آنها سه اصل صحت، سرعت و جامعیت را مد نظر قرار داده و در سرعت بیشترین نمره را داشته و در جامعیت نیز وضع بهتری از سایر رسانههای رسمی دارند اما صدا و سیما بهعنوان رسمیترین رسانه، هنوز نتوانسته آنطور که شایسته است روندهای پوشش رسانهای خود را با توجه به تغییرات تکنولوژیک حوزه رسانه و فضای تبادل اطلاعات و عصر اطلاعات بروز رسانی کند.
همانطور که اشاره شد؛ رسانهملی برای داشتن دست برتر در اطلاع رسانی و جلب اعتماد مخاطبان نیاز دارد تا در سه اصل صحت، سرعت و جامعیت به صورت حرفهایتر رفتار کند.
در میان این سه اصل، رسانهملی در صحت اطلاعات بیشترین دقت را دارد اما نقاط ضعف این رسانه در حوزه سرعت و جامعیت باعث شده است تا رسانههای دیگر از جمله شبکههای ماهوارهای فارسی زبان که ضد منافع ملی ایرانیان عمل میکنند بتوانند اعتماد برخی مخاطبان را بهسمت خود جلب کنند و هدایت بخشی از افکار عمومی را در دست گیرند.
در زمینه سرعت، تلویزیون با تاسیس شبکه خبر قدمهای مهمی در اطلاعرسانی سریعتر اخبار و تحلیلها برداشته است البته این روند در اتمسفر کلی خبری رسانهملی هنوز تمام و کمال نیست. با گذر از این مورد، جامعیت چالش اصلی رسانهملی در مواجه با شبکههای اجتماعی و شبکههای ماهوارهای است.
رویکرد مطالبهگری و شبههزدایی در این رسانه در حال تقویت است نمونه این مطالبهگری را در برنامه چون بدون توقف و حالا خورشید مشاهده میکنیم اما همچنان در زمینه جامعیت خبری در ضعف و ابتدای راه قرار دارد.
رسانهملی بهدلایل مختلف از جمله ژست رسانه رسمی بودن و چهارچوبها و خط قرمزهای سلیقهای نتوانسته است جامعیت لازم را در عرصه اطلاعرسانی داشته و با ایجاد مرجعیت جامع و مانع را برای مخاطبان خود اعتماد افکار عمومی را به دست آورد.
رسانههای رقیب در پوشش خبری بهویژه اخبار حاشیهای برنامههای جامعتری را ارائه داده و در برنامههای مکمل (مانند نوبت شما) سعی دارند تا یک جریان مطالبهگر را در راستای نیازهای مردم نمایندگی کنند؛ جریانی که هدف اصلی آن شبههافکنی و تغییر اولویتها در نیازهای مردم را مد نظر دارد.
هر چند رسانهملی با برنامههایی چون اخبار 20:30 و اخبار 18 شبکه تهران سعی دارد تا این نقاط خلا را پر کند اما برای دستیابی به جامعیت قابل رقابت با رسانههای رقیب نیاز به برنامهای هماهنگ و منسجمتر دارد. در واقع رسیدن به رسانهای معیار و حرفهای در این زمینه با چند برنامه حاصل نشده و مسئولین صدا و سیما باید سیاستگذاری و رویکردهای خود را تغییر دهد. تغییر سبک رفتاری رسانهملی در این حوزه باعث خواهد شد افکارعمومی در برابر بازنماییهای رسانههای جایگزین مصون بوده و تحلیلهای نادرست مبنای محاسبات قرار نگیرد.
در یک جمله رسانهملی میبایست جامعیت دقیق و برنامهریزی شده را در برنامه خود قرار داده و به جای دروازبانی و سانسورهای بدسلیقانه اخبار حاشیهای و دارای اولویت دوم را با قرائت درست در سبد اطلاع رسانی خود وارد کند.
در بعد دوم، این رسانه باید نقش خود را بعنوان رکن چهارم دموکراسی به خوبی ایفا کرده و خلا مطالبهگری را با اطلاع رسانی در راستای منافع مردم پر نماید.
این رویکرد در پوشش رسانهای علاوه بر اینکه اعتمادزایی را برای صدا و سیما در پی دارد، از شبههافکنی و مسمویت افکارعمومی توسط رسانههای غیر رسمی و معاند جلوگیری خواهد کرد.
با این توصیف و نیاز رسانهملی در تغییر رویکرد پوشش رسانهای، اکنون در چه وضعیتی به سر میبرد؟
رویکرد مطالبهگری و شبههزدایی در این رسانه در حال تقویت است نمونه این مطالبهگری را در برنامه چون بدون توقف و حالا خورشید مشاهده میکنیم اما همچنان در زمینه جامعیت خبری در ضعف و ابتدای راه قرار دارد. بعنوان مثال وضعیت اعتراضات اجتماعی و اقتصادی مانند مطالبات کارگری مانند ماجرای هفت تپه کجای جریان پوشش رسانهای و مطالبه گری رسانهملی قرار دارد؟
بعد از دستیابی به الگوی حرفهای در پیاده سازی سه اصل مذکور نیاز است تا تکنیکهای پوشش رسانهای این رسانه نیز به استانداردهای علمی رسانههای حرفه نزدیک تر شود.
رسانه ملی نیاز دارد:
- دایره اطلاع رسانی خود را گستردهتر و سریعتر کند. ( جامعیت و سرعت)
- رویکردهای حرفهای را جایگزین رویکردهای سلیقه محور در دروازبانی اخبار کند. (جامعیت و صحت)
- مطالبهگری و اطلاعرسانی در راستای منافع مردم را دستور کار قرار دهد. (جامعیت)
- و در آخر تکنیکهای پوشش خبری و عملیات روانی و رسانهای خود را نیز تقویت کنند.
در واقع بعد از دستیابی به الگوی حرفهای در پیاده سازی سه اصل مذکور نیاز است تا تکنیکهای پوشش رسانهای این رسانه نیز به استانداردهای علمی رسانههای حرفه نزدیکتر شود. در ماجرای آتش سوزی کالیفرنیا قطعا اخبار و تصاویر بسیار خبریتر از خسارتها و آسیبهای ناشی از حادثه نسبت به پلاسکو وجود داشته است اما شما چند تصویر دلخراش از این حادثه در رسانهها مشاهده کردید؟!
تغییر الگوی پوشش خبری در این حوزه تلاش بیشتری میطلبد که اشاره به آن نیز مطلب جداگانه میطلبد.
پی نوشت:
1-"تکنیک های سیاستگذاری رسانهای"؛ رسانه نیوز؛ 1393