تبیان، دستیار زندگی

یوسف‌زاده: خاطره‌نویسان جنگ برای گرفتن حق‌شان داد نمی‌زنند

نویسنده کتاب «آن بیست‌وسه نفر» می‌گوید که نویسندگان خاطرات دفاع مقدس مشکلات متعددی دارند اما برای گرفتن حق‌شان داد نمی‌زنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

احمد یوسف‌زاده

 ادبیات دفاع مقدس امروزه به یکی از اصلی‌ترین جریان‌های ادبی کشور تبدیل شده است؛ ادبیاتی که توانسته نه تنها جای خود را در سبد خرید کتاب عامه مردم باز کند، بلکه در سال‌های گذشته به حوزه پژوهش‌های دانشگاهی نیز وارد شده است. در میان گونه‌های مختلف ادبیات دفاع مقدس، خاطرات این حوزه بیشترین استقبال را در میان مردم دارد و طی سال‌های گذشته همواره سهمی در میان پرفروش‌ترین کتاب‌های سال داشته است. برخی از کارشناسان ادبی معتقدند که خاطرات دفاع مقدس به دلیل داشتن مؤلفه‌های بومی و تغییراتی که در سال‌های اخیر از نظر ساختاری و زبانی تجربه کرده، می‌تواند به عنوان یکی از آثار بومی ادبیات ایرانی در بازار جهانی معرفی شود؛ موضوعی که رهبر معظم انقلاب نیز در دیدارهای مختلف با دست‌اندرکاران و نویسندگان این دست از آثار، بر آن تأکید کرده‌اند.

طی سال‌های گذشته کمتر نهاد دولتی یا ناشری تخصصی در این حوزه را می‌توانیم بیابیم که از ترجمه ادبیات و به ویژه خاطرات دفاع مقدس یاد و بر آن تأکید نکرده باشند. با وجود همه این موارد، دست ما در عرضه جهانی خاطرات دفاع مقدس خالی است. خاطرات دفاع مقدس که از دهه 80 با انتشار کتاب «دا»، پوست‌اندازی کرده و با شمایل و زبانی جدید وارد عرصه ادبیات شده، حالا در مواجهه با مخاطب جهانی چندان فعال نیست. ترجمه‌هایی که در سال‌های اخیر از این دست از آثار صورت گرفته، از ضعف‌های اساسی رنج می‌برد؛ گاه روح دفاع مقدس در آنها دیده نمی‌شود و گاه ترجمه‌های کم‌جان و پرنقص، محتوای اثر را تحت‌الشعاع خود قرار داده است؛ نتیجه برخی از این ترجمه‌ها چنان مغشوش و به قول یکی از اساتید، وحشتناک است، که می‌توان گفت ترجمه‌هایی که روزگاری به نیت معرفی ادبیات دفاع مقدس به خارج از مرزها صورت گرفته، حالا نتیجه بالعکس می‌دهد و بسیاری از فرصت‌ها را سوزانده است.

در خدمت و خیانت مترجمان


احمد یوسف‌زاده یکی از «آن بیست و سه نفر» معروفی است که با این عنوان شناخته می‌شود. حاصل کار یوسف‌زاده در حوزه خاطره‌نویسی دفاع مقدس، خاطرات او به همراه 22 نوجوان دیگری است که سال‌‌ها در اردوگاه‌های عراق زندگی کرده و تجربیات جذابی از آن سال‌ها دارد. یوسف‌زاده در دومین شماره پرونده «ادبیات ایرانی در بازار جهانی» درباره ضعف‌ ترجمه‌های خاطرات دفاع مقدس می‌گوید که به اندازه ظرفیت‌هایی که در این حوزه وجود دارد، کار ترجمه صورت نگرفته است. او در گفت‌وگو با تسنیم به فرصت‌های از دست رفته اشاره می‌کند و می‌گوید وقتی کتابش به زبان عربی ترجمه شد، توانست نظر بسیاری از مخاطبان عرب‌زبان به ویژه در کشور بحرین را به خود جلب کند. گفت‌وگوی تسنیم با نویسنده کتاب‌های «آن بیست و سه نفر» و «اردوگاه اطفال» در ادامه منتشر می‌شود:

آقای یوسف‌زاده! در سال‌های اخیر بارها بر این نکته تأکید شده که خاطرات دفاع مقدس، از جمله گونه‌های ادبی امروز ماست که ویژگی‌های بومی مخصوص خود را دارد و از این منظر می‌تواند نماینده خوبی از ادبیات ایرانی برای عرضه در بازار جهانی معرفی شود. شما به عنوان نویسنده‌ای که هم در حوزه خاطره‌نویسی و هم در دیگر حوزه‌های ادبی دفاع مقدس فعالیت کرده‌اید، نظرتان راجع به این موضوع چیست؟ فکر می‌کنید که چقدر دست این نوع ادبی در مواجهه با مخاطب جهانی پر است؟

اولاً برای بررسی این موضوع باید گفت که متأسفانه خیلی اتفاق خاصی در ترجمه خاطرات دفاع مقدس رخ نداده است، اگر بخواهیم بشماریم شاید پنج عنوان کتاب در این حوزه ترجمه شده است؛ در حالی که ما نیازمند تمرکز بیشتر بر این حوزه هستیم و این امر باید رخ دهد. جنگ ما یک جنگ نابرابر بود و با وجود قابلیت‌هایی که داشته، در جهان معرفی نشده است. ما باید آثار دفاع مقدس را، به ویژه به زبان انگلیسی که مخاطب بیشتری دارد،‌ ترجمه کنیم. رهبر معظم انقلاب نیز از این جریان با عنوان «نهضت ترجمه» یاد کردند. هرگاه بحث خاطرات دفاع مقدس می‌شود، یکی از نکاتی که معظم‌له بر آن تأکید می‌کنند،‌ بحث ترجمه آثار دفاع مقدس به ویژه خاطرات این حوزه است.


حتی پرتیراژترین آثار دفاع مقدس نیز ترجمه نشده‌اند


این اتفاق متاسفانه خیلی کم رخ داده است، به طوری که می‌توان گفت متاسفانه پرتیراژترین کتاب‌های این حوزه نیز هنوز ترجمه و به مخاطب جهانی معرفی نشده‌اند. به عنوان نمونه، کتاب «آن بیست و سه نفر» که الان به چاپ شصت و پنجم رسیده، هنوز به زبان انگلیسی که از پرمخاطب‌ترین زبان‌ها در جهان است، ترجمه نشده؛ البته این اثر به زبان عربی ترجمه شد اما اطلاع ندارم که توزیع هم شده یا خیر؛ چون در بحث ترجمه، خود ترجمه یک بخش کار است و توزیع مناسب آن نیز بخش دیگری است.

دنیا تشنه خواندن ادبیات دفاع مقدس است

از سوی دیگر، یکی از موضوعات مهم که باید در امر ترجمه مورد توجه قرار گیرد، ایجاد ارتباط مؤثر با ناشران خارجی است که ما به شدت به آن نیاز داریم. ما نیازمند معرفی این آثار در نمایشگاه‌های بین‌المللی جهانی مانند نمایشگاه کتاب فرانکفورت هستیم. مطمئنم همانطور که آثار ادبیات جنگ سایر کشورها خواننده و مخاطب در جهان دارد، آثاری که در حوزه ادبیات دفاع مقدس به ویژه خاطرات جنگ تحمیلی نوشته شده‌اند نیز می‌توانند مخاطب جهانی داشته باشند. ما جنگ نابرابری را تجربه کردیم، کشورهای بسیاری به صدام کمک کردند، ما با شخصیتی مانند صدام جنگیدیم؛ کسی که دنیا دوست دارد درباره او بیشتر بداند و بخواند که چه کسانی در برابر او مقاومت کردند و مانع تعرض او به خاک کشورشان شدند. این مسائل بر اهمیت خاطرات دفاع مقدس و ترجمه آنها به دیگر زبان‌ها صحه می‌گذارد.


تأثیر «آن بیست و سه نفر» بر مبارزان انقلابی بحرین


به عنوان مثال می‌گویم، چند وقت پیش ‌پی‌دی‌اف ترجمه عربی کتاب «آن بیست و سه نفر» را برای یکی از دوستانم در بحرین فرستادم. ایشان از مبارزان شیعه در این کشور و از مخالفان رژیم حاکم بر بحرین است. وقتی کتاب را خواند، گفت که من چند وقت دیگر نظر خود را راجع به این کتاب خواهم فرستاد. او در نامه‌ای که ارسال کرده بود، گفته بود که در ابتدا گمان می‌کردم که فروش خوب این کتاب به دلیل انتشار تقریظ رهبر انقلاب و تشویق شدن مردم برای مطالعه آن است، اما وقتی کتاب را خواندم، متوجه شدم که این حق «آن بیست و سه نفر» بود که این تقریظ درباره آن نوشته شود. نکته جالب دیگر در نظر او این بود که بعد از خواندن «آن بیست و سه نفر» تصمیم گرفته است خاطرات دو سال دوران زندانی شدنش در بحرین را در قالب خاطرات بنویسد. فکر می‌کنم اگر کارهای ما ترجمه و در کشورهای عربی و اروپایی توزیع شود، می‌تواند از این منظر نیز بر مخاطبان جدید تأثیرگذار باشد.


آن بیست‌وسه نفر
تصویری از 23 نوجوانی که در اردوگاه‌های عراق حضور داشتند. داستان خواندنی روزهای اسارت این مردان کوچک در «آن بیست‌وسه نفر» و «اردوگاه اطفال» آمده است


مشکل خاطرات دفاع مقدس، مترجم نیست بلکه ترجمه است


 کار ترجمه، یک کار تخصصی است که روند انجام و انتشار آن با کتاب‌های تألیفی متفاوت است. براساس تجربه‌ای که در سال‌های گذشته در زمینه ترجمه کارهای خودتان داشتید، فکر می‌کنید که چقدر ترجمه ادبیات و به ویژه خاطرات دفاع مقدس در ایران به صورت تخصصی انجام می‌شود و نگاه‌ها به این موضوع، نگاه تخصصی است؟

در حوزه دفاع مقدس تا آنجا که اطلاع دارم، مترجمان خوبی داریم. مترجمانی دست به ترجمه آثار دفاع مقدس زده‌اند که بومی کشورهای مقصد هستند و این در امر ترجمه خیلی حائز اهمیت است. به عنوان نمونه، کتاب «آن بیست و سه نفر» توسط خانم ایمان صالح ترجمه شده که اهل لبنان و دانش‌آموخته زبان فارسی در دانشگاه تهران است. من کم و بیش به زبان عربی آشنایی دارم، از سوی دیگر از دوستان عرب‌زبانم هم که پرسیدم عنوان کردند که ترجمه کتاب «آن بیست و سه نفر» خوب صورت گرفته است. ما در حال حاضر مشکل مترجم نداریم، بلکه مشکل اصلی ما ترجمه است. ما مترجم‌های خوبی داریم، اما متأسفانه تعداد کتاب‌هایی که ترجمه شده‌اند خیلی کم‌ است و اگر هم ترجمه شده‌اند، توزیع مناسبی نداشته‌اند. باید ببینیم که کدام کتاب‌ها مخاطب جهانی دارد و بعد در نمایشگاه‌های بین‌المللی به معرفی این دست از آثار بپردازیم.

شما خودتان در روند ترجمه «آن بیست و سه نفر» ارتباطی با مترجم داشتید؟

نه، ارتباطی نداشتم. خود انتشارات با مترجم ارتباط داشت. من خودم کتاب ترجمه شده را پیدا کردم و درصدد هستم که مترجم را ملاقات و از او تشکر کنم. البته «آن بیست و سه نفر» به دیگر زبان‌ها مانند روسی، ترکی استانبولی و آذربایجانی ترجمه شده بود، اما به دلیل آشنایی‌ام با زبان عربی می‌دانم که ترجمه خوبی صورت گرفته است.

گاه ناشران برای ترجمه از نویسنده خاطرات اجازه هم نمی‌گیرند


بخشی از مشکلاتی که در سال‌های گذشته دامن ترجمه خاطرات دفاع مقدس را گرفته، نبود ارتباط میان نویسنده و مترجم بوده است. به هر حال این متون قرار است در کشورهای مختلف به ویژه کشورهای عرب‌زبان منطقه توزیع شود و ممکن است ناآشنایی مترجم با فضای جنگ تحمیلی، سوءتفاهم‌هایی را برای مخاطبان جدید ایجاد کنند. فکر می‌کنید که آیا برای ترجمه یک اثر، داشتن یک متن کافی است؟

در حال حاضر یکی از ضعف‌هایی که وجود دارد این است که کتاب‌های ترجمه شده خیلی با نظر نویسنده همراه نیست. خود ناشر اقدام به ترجمه کتاب می‌کند و حتی در برخی از موارد از نویسنده اجازه‌ای هم نمی‌گیرند. شاید آنها فکر می‌کنند که نیاز به نظرخواهی نیست، اما برای ترجمه و انتشار کتابی در کشورهای همسایه، مثلاً عراق، نیازمند رعایت ریزه‌کاری‌هایی است که شاید به تغییر بخشی از کتاب بیانجامد.

ما الان با عراق دوست هستیم و روابط عمیقی داریم، در نتیجه کتاب‌ها باید به گونه‌ای ترجمه شود که اختلاف ایجاد نکند و دشمنی‌ها را افزایش ندهد. به عنوان مثال وقتی در کتاب نوشته شده که سرباز عراقی این کار را انجام داد، لازم است که کلمه «سرباز عراقی» به «سرباز بعثی» تغییر کند؛ باید حساب ملت عراق را از بعثی‌ها جدا کرد. رعایت حال همسایه و دوست را باید در نظر گرفت؛ البته که در بین سربازان عراقی هم انسان‌های شریفی بودند، اما الان لازم است که در ترجمه کتاب‌ها بر آتش دشمنی دامن زده نشود.


بی‌مهری ناشران به نویسندگان دفاع مقدس


حوزه خاطرات دفاع مقدس از جمله حوزه‌هایی است که از خلأهای قانونی رنج می‌برد. بسیاری از مسائل در مراحل چاپ این دست از آثار هنوز از نظر قانونی یا واضح و روشن نیست و یا رعایت نمی‌شود. به عنوان نمونه، حقوق نویسنده و راوی در این امور اصلاً مشخص نیست و گاه ناراحتی‌هایی را ایجاد کرده است. فکر می‌کنید که وجود ضعف‌های موجود در ترجمه‌های امروز چقدر از این دست از مسائل نشأت می‌گیرد؟

این بر ضعف ترجمه تأثیر نمی‌گذارد، بلکه یک بی‌مهری است نسبت به نویسندگان این حوزه. من سراغ ندارم که نویسنده‌ای از کتاب ترجمه‌شده‌اش حق‌التألیف دریافت کرده باشد. به این معنی که مثلاً ناشران به نویسندگان اعلام کنند که ترجمه این اثر در فلان کشور، نسخه‌های متعددی را فروخته و در ازای آن، این مقدار حق  التألیف به شما تعلق می‌گیرد. دوستانی که در حوزه دفاع مقدس می‌نویسند، به بُعد مالی توجه نمی‌کنند. اما اطلاع دارم که هیچ‌یک از دوستان برای ترجمه حق‌التألیف دریافت نکرده‌اند. 

 البته این موضوع در قراردادهای ناشران با نویسندگان خاطرات دفاع مقدس معمولاً قید می‌شود.

بله قید شده،‌ اما معمولاً رعایت نمی‌شود؛ شاید کم و بیش ناشری باشد که این موضوع را رعایت کند. یکی از دوستانم که داستان‌نویس است می‌گوید که حق‌التألیف یک چاپ کتابش به زبان انگلیسی با 10 چاپ در ایران برابری می‌کند؛ البته این جریان برای قبل از افزایش قیمت دلار و نوسانات نرخ ارز بود.

در حوزه خاطرات دفاع مقدس چون نویسندگان این آثار انسان‌های محجوبی هستند و برای پول نمی‌نویسند، معمولاً‌ این اتفاق رخ نمی‌دهد و حق‌شان ضایع می‌شود. ولی این موضوع روی ترجمه خیلی تأثیر نمی‌گذارد، چون دخالتی در امر ترجمه ندارد.

خاطره‌نویسان دفاع مقدس برای گرفتن حق‌شان داد نمی‌زنند

شاید بتوان نبود ارتباط میان مترجم و نویسنده را از جمله آسیب‌های همین رویه در نظر گرفت. در هر صورت دست‌کم موجب دلسردی نویسندگان می‌شود.

بله، متأسفانه این مشکل بیشتر نویسندگان دفاع مقدس است که هیچ‌وقت موضوعی را رسانه‌ای نمی‌کنند و برای گرفتن حق‌شان داد نمی‌زنند. نویسندگانی هستند که در سال‌های اخیر کارهای خوبی نوشته و رنج‌های بسیاری کشیده‌اند، این خود ناشران هستند که باید حقوق مؤلفان را رعایت کنند. 


منبع: تسنیم