تبیان، دستیار زندگی

آسیب‌شناسی دسترسی به تمامی رسانه‌های ارتباطاتی

چرا بی‌بی‌سی و تلگرام نداریم

اگر توانایی مدیریت فیلترینگ، پارازیت و یا ایجاد یک پیام رسان حرفه‌ای مانند تلگرام و یا یک شبکه ماهواره‌ای چون بی‌بی‌سی را نداریم؛ ایراد در یک قدمی ما است!
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تلگرام
امروزه، زندگی در قرن 21 آن هم بدون استفاده از تکنولوژی به‌ویژه در حوزه رسانه غیرقابل باور و غیرممکن به نظر می‌رسد. انقلاب صنعتی چهارم، عصر اطلاعات و عصر ارتباطات ازجمله عناوینی هستند که برای این عصر در نظر گرفته و عنوان شده‌اند. می‌توان این انتخاب و نام‌گذاری‌ها را محصول پیشرفت و افزایش ضریب نفوذ رسانه‌ها در زندگی بشر امروزی دانست.

پساساختارگرایان به‌طور خاص به نقش رسانه‌ها در زیست و سبک زندگی بشر اشاره دارند، آن‌ها فرهنگ و گفتمان امروز را برخلاف ساختارگرایان نه بازتاب واقعیات بیرونی که بازنمایی  و تولید کننده واقعیت می‌دانند؛ فارغ از اینکه این قرائت را از پست‌مدرنیسم‌ها بپذیریم یا خیر، تأثیر رسانه‌ها در فرهنگ و هویت‌های ملی و همچنین رفتارهای فردی و اجتماعی جوامع غیرقابل انکار است.

فرقی نمی‌کند از شبکه‌های ماهواره‌ای صحبت می‌کنیم یا وب 1، 2 و 3 امروزه اهمیت رسانه‌ها تا آنجا است که حتی در دیپلماسی عمومی، قدرت نرم و حتی استعمارفرانو این رسانه‌ها و فرایندهای ارتباطاتی هستند که حرف اول را می‌زنند و مولد و مؤید قدرت است.

دولت‌ها در سیاست‌گذاری‌های خود با ایجاد هژمونی رسانه‌ای می‌توانند افکار عمومی جهانی را با خود و سیاست‌هایشان همسو کنند.

این شرایط باعث شده است که دولت‌ها در روند علمی و تحقیقاتی خود به رشته‌های مرتبط با حوزه رسانه و قدرت نرم اهمیت داده و برای این دانشکده‌ها و دانش‌آموختگان آن‌ها امتیازهای خاصی قائل شوند؛ به‌عنوان مثال در دانشگاهی در ایالت ایلینوی آمریکا چهار دانشکده بیزینس کلاس وجود دارد که به دلیل اهمیت آن‌ها برای آینده این کشور جزو رشته‌هایی هستند که بدان‌ها اهمیت و امتیاز مخصوصی می‌دهند ازجمله رشته‌های این طیف،IT و فناوری است.

مشکل دیگر این است که دانشجویان در سیستم آموزشیِ مورد اشاره، بیشتر با تئوری‌های فکری و انسانی در روند آموزشی خو می‌گیرند.



بااین‌حال در کشور ما روند علمی مربوط به مدیریت رسانه و طراحی پیام‌های رسانه‌ای هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است.

ما در راستای دستیابی به قدرت منطقه‌ای و جایگاه تعریف شده در اسناد چشم‌انداز داخلی نیازمند دستیابی به ارتقای تکنولوژیک رسانه‌ای و فناورانه هستیم. علاوه بر این در معرض جنگ نرم نابرابر هستیم، به صورتی که دریکی از عرصه‌های آن در مواجهه با بیش از 200 شبکه ماهواره‌ای فارسی‌زبان که به دنبال استحاله هویت ایرانی اسلامی می‌باشند قرار داریم؛ بااین‌حال هنوز نمی‌توانیم ادعا کنیم که نتیجه و ماحصل حوزه‌های علمی و تحقیقاتی ما می‌توانند هژمونی رسانه‌ای جمهوری اسلامی را در دهکده جهانی ارتباطات ایجاد و یا رهبری کنند.

لازمه دستیابی به قدرت نرم و دیپلماسی رسانه‌ای موفق در جهان و هدایت و حراست از  افکار عمومی و فرهنگ داخلی ایجاد رویکردهای صحیح علمی و آموزشی که ماحصل آن نیروهای نخبه‌ای هستند که خواهند توانست فراگردهای لازم برای دستیابی به این مهم را مدیریت کنند.

در این راستا می‌بایست در علوم ارتباطات و مدیریت رسانه در حوزه انسانی و IT در حوزه فنی  به رویکردهای مناسب آموزش و تربیت دست پیدا کنیم. در حوزه فنی در وضعیت مطلوب‌تری قرار داریم. نقطه‌ضعف‌های ما در نهادهای آموزشی مرتبط بیشتر در حوزه‌های انسانی و وحدت این دو حوزه کلان است. دانش‌آموخته‌های رشته‌های ارتباطات و مدیریت رسانه با مشکلات گوناگونی دست‌وپنجه نرم می‌کنند:

1- نبود آموزش‌های کاربردی و میدانی در حوزه‌های اجرایی:

دراین‌باره آنچه مشخص است بسیاری از آموزش‌های موردنیاز در دانشکده‌های ما صرفاً نظری و بدون در نظر گرفتن میدان‌های اجرایی و شرایط محیط کار رسانه‌ها است.
درواقع آنچه دانش‌آموختگان آموزش می‌بینند با روندهای تولید در نهادهای رسانه‌ای دارای تفاوت است. علاوه بر این بااینکه بسیاری از موقعیت‌های تولید پیام و مدیریت یک رسانه نیازمند آموزش کارورزانه است اما دانشجویان به‌صورت تئوری و محدود با این مفاهیم آشنا شده و آموزش‌دیده و توانایی اجرای مناسب و خلاقانه را در محیط کار دارا نیستند، به‌عنوان‌مثال در تجربه‌ای که برای نگارنده وجود دارد در کلاس آموزشی طراحی گرافیکی به‌جای آموزش با نرم‌افزارهای روز طراحی مانند فتوشاپ و ایندیزاین، دانشجویان با صفحات نور مربوط به دهه‌های گذشته آموزش داده می‌شوند!

 2- تجربه‌گرایی در نهادهای رسانه‌ای:

نه‌تنها دانش‌آموختگان واردشده در حوزه کار تخصص کافی و کاربردی را ندارند بلکه بسیاری از کارکنان رسانه نیز به دلیل تجربه‌گرایی حاکم در نهادهای رسانه‌ای، تخصص کارآمد در تولید پیام  یا مدیریت یک رسانه را ندارند، این بدین دلیل است که در رسانه‌ها تخصص و تجربه آمیختگی لازم را نداشته و  کمیت هرکدام در یک رسانه حرفه‌ای لنگ می‌زند.

این وضعیت همچنین برای دانش‌آموختگان دانشکده‌های رسانه دید منفی نسبت به آینده شغلی و بی‌انگیزگی برای کسب مهارت‌ها را ایجاد می‌کند.

3- به‌روز و جامع نبودن واحدهای آموزشی موردنیاز:

اساسی‌ترین مشکل در بخش آموزش این است که دانشجویان ما تنها بر اساس تاریخچه و مفاهیم تئوری ارتباطات و رسانه آموزش داده می‌شوند. آن‌ها همچنین در آگاهی و استفاده از نظریات روز محروم بوده و از طریق اساتید نکته‌ای قابل‌توجه دستگیرشان نمی‌شود. این مشکل تا آنجا است که باید گفت در اکثر دانشکده‌های مرتبط اثری از آموزش‌های مرتبط با فضاهای جدید ارتباطات و رسانه مانند مدیریت اجرایی و محتوایی وب 2 و 3 وجود ندارد.

مشکل دیگر این است که دانشجویان در سیستم آموزشیِ مورد اشاره، بیشتر با تئوری‌های فکری و انسانی در روند آموزشی خو می‌گیرند و از آموزش و آشنایی آن‌ها با ابعاد فنی و تکنولوژیک رسانه غفلت می‌شود و اکثر این دانش‌آموختگان نسبت به امور فنی رسانه‌ها و تنظیم یک عملیات با توجه به خصوصیات تکنولوژیک رسانه‌ها ناتوان و دچار ضعف هستند. این روند، باعث می‌شود در مدیریت رسانه  و طراحی پیکارهای ارتباطاتی خلاقیت و تأثیرهای لازم را نداشته باشند.

سؤال اینجاست دانشجویان در واحدهای درسی چند واحد مرتبط درباره مسائل نوینی چون شبکه‌های اجتماعی و نوروساینس مدیا می‌گذرانند؟

در کشوری که اهمیت فضای مجازی نزد رهبر آن به میزانی است که می‌فرماید: "اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم حتماً رئیس فضای مجازی کشور می‌شدم"، چرا روند آموزش و پژوهش  در حوزه‌های مرتبط با رسانه به‌ویژه فضای سایبری با عف های جدی روبرو است؟ قطعاً از چنین روند علمی در کشور مشکل پارازیت و واگذاری عرصه به شبکه‌های ماهواره‌ای پیش می‌آید؛ مسئله فیلترینگ و جولان شبکه‌های اجتماعی خارجی به وجود می‌آید، ناتوانایی در مدیریت صحیح وب 2 و 3 و مشکل تولید محتوا، فرهنگ‌سازی و تولید پیام‌رسان‌های داخلی مطرح می‌شود و موضوع مهمی چون حکمرانی فراملی به یک چالش تبدیل می‌شود؛ بگذریم از اینکه در آینده‌ای نزدیک با بحران‌هایی درزمینهٔ اینترنت ماهواره‌ای و اینترنت اشیا نیز روبرو خواهیم شد.(1)

ما هنوز نیروهایی توانمند برای مدیریت فنی و محتوایی تکنولوژی رسانه و فرهنگ زیست رسانه‌ای‌مان تربیت نکرده‌ایم. در این زمینه مزیتی برای هدایت افکار عمومی و فرهنگ‌سازی داخلی نداشته و همچنین در ایجاد هژمونی رسانه و قدرت فناورانه کارآمدی لازم را دارا نیستیم.

قدم اول در تغییر وضعیت فعلی و دستیابی به قدرت نرم در منطقه و جهان، اصلاح سیاست‌گذاری‌ها و روند علمی و آموزشی در حوزه محتوایی و فنی ارتباطات و رسانه است.

پی‌نوشت:
1- تأثیری که نقل‌قول رهبری بر جلسه شورای عالی فضای مجازی داشت، خبرگزاری شبستان، 1393