تبیان، دستیار زندگی

صدای یوسف‌القرّا ماندگار است

سیمای نورانی و زیبایش، نام «یوسف‌القراء» را برازنده‌اش می‌کرد. با تلاوت‌هایی که در ذهن تمام مردم ایران و جهان باقی مانده، یادش را در دل‌های همه زنده نگه داشته، به‌ویژه با آخرین تلاوتی که در مکه از خود برجای گذاشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
شهید محسن حاجی حسنی

چند روز پیش، یادش کردم. صدای اذانش را که از رسانه ملی شنیدم پیش خودم گفتم؛ «خدا رحمتت کند». همان شب بود که دیدم برادر بزرگش که استادش بود، در صفحه شخصی‌اش، تصویری از برادر شهیدش را گذاشته و در پیوست تصویر، این عبارت را نوشته است: "محسن جان، چند سال بدون تو برای تو تولد بگیریم؟ سالهاست که از این کوچه صدای پای رهگذری نمی‌آید. گویی کوچه‌ی دلم متروکه گشته است. ای کاش بیایی، ای تنها رهگذر این کوچه سوت و کور و تاریک. ای کاش بیایی و سکوت ناخواسته دلم را بشکنی که صدایت زیباترین صدایی بود که تا به حال شنیده‌ام. تو که طنین صدایت همانند نجوای آرام نسیم با گلهای بهاریست و برق نگاهت چون پرتو خورشید تابان."

خاطرات شهید محسن حاجی حسنی کارگر یکی پس از دیگری از ذهنم می‌گذشت تا اینکه دو روز گذشته نامش در سریال «حوالی پاییز» نیز به زبان آمد و یادش را در خاطرم تازه کرد. حوالی پاییز سریالی است که این شبها از شبکه سه سیما پخش می‌شود و به حوادث حج 94 به‌ویژه فاجعه منا می‌پردازد و حال و هوای روزهای سخت خانواده‌های شهدا را به تصویر می‌کشد. همین سریال بهانه‌ای شد تا از شهید محسن ‌حاجی حسنی که چند روز پیش، سالروز تولدش بود یاد کنیم.

سه سال بیشتر نداشت که به یک جلسه قرآن رفت و در آن جلسه سوره «کوثر» را که از قبل کار کرده بود اجرا کرد و استاد آن جلسه نوار کاستی که پشت جلد آن عکس استاد شحات بود به این کودک هدیه کرد؛ «محسن» نیز به دلیل علاقه‌ای که به چهره استاد شحات و صدای این استاد قرآنی داشت به تلاوت قرآن مشتاق‌تر شد. محسن حاجی حسنی کارگر که از همان سه سالگی دوست داشت چهره و صدایش شبیه استاد شحات انور شود در همان سنین کم تلاوت‌های استاد شحات انور را در تلویزیون دنبال می‌کرد.

شهید محسن حاجی حسنی از شهدای فاجعه منای سال 94 است. شهیدی که در 27 سالگی به همراه کاوران قرآنی نور به‌همراه دیگر دوستانش همچون شهیدان حسن دانش، محمدسعید سعیدی زاده، امین باوی و فواد مشعلی به سرزمین وحی مشرف شد. سیمای نورانی و زیبای او نام «یوسف‌القراء» را برازنده‌اش می‌کرد. هنوز خاطرات افتخارآمیز کسب مقام نخست مسابقات بین‌المللی کشور مالزی در خردادماه سال 94 از اذهان بیرون نرفته است؛ افتخاری که 9 سال پیش از آن با جمهوری اسلامی ایران بیگانه بود و به نمایندگان کشورمان نمی‌رسید. خاطرم هست زمانیکه نامش در سالن مسابقات به‌عنوان نفر اول اعلام شد، بدون اینکه خوشحالی‌اش بخواهد دل کسی را برنجاند با تبسّمی که همیشه بر روی گونه‌هایش بود، به مصافحه با رقیبانش پرداخت. چه زیبا این مرام پهلوانی را از قرآن فراگرفته بود امّا چه کسی فکر می‌کرد، شادی به‌دست آوردن این افتخار 4 ماه بعد، به اندوهی بزرگ تبدیل خواهد شد.

سخن زیبایی درباره قرآن در خاطراتش است که برادرش چند روز گذشته آن را دوباره منتشر کرد. «قرآن، من شرمنده توام که از تو آواز مرگی ساخته‌ام که هر وقت در کوچه‌مان آوازت بلند می‌شود همه از من می‌پرسند چه کسی مرده است؟ چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا تو را برای مردگان ما نازل کرده است. قرآن، از تو شرمنده‌ام اگر تو را از یک نسخه‌ی عملی به افسانه‌ای موزه‌نشین تبدیل کرده‌ام. یکی تو را ذوق می‌کند که به‌روی برنج نوشته است. یکی ذوق می‌کند که تو را روی طلا نوشته و یکی ذوق می‌کند که تو را بر روی کوچکترین قطع منتشر کرده است. قرآن از تو شرمنده‌، حتی آنان که تو را می‌خوانند و تو را می‌شنوند آنچنان به پایت می‌نشینند که خلایق هر روز به پای موسیقی نشسته‌اند. اگر چند آیه از تو را بخوانند، مستمعین فریاد می زنند احسنت. گویی مسابقه نَفس است. قرآن من شرمنده‌ام اگر به یک فستیوال مبدل شده‌ای، حفظ کردن تو با شماره صفحه‌خواندن تو از آخر به اول، خواندن تو یک معرفت است یا رکورد گیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کرده‌اند را حفظ کنی تا اینچنین تو را اسباب مسابقات هوش ندانند. خوشا به حال هرکسی که دلش رحلی است برای تو آنان که تو را می‌خوانند چنان حظّ می‌کنند که گویی قرآن همین حالا برایشان نازل شده است. آنچه با ما با قرآن کرده‌ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیده‌ایم".

حاج محسن حاجی‌حسنی کارگر با تلاوت‌هایی که در ذهن تمام مردم ایران و جهان بر جای گذاشت، یادش را در دل‌های همه زنده نگه داشت به‌ویژه با آخرین تلاوتی که در مکه از خود برجای گذاشت و این روزها در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های دیداری و شنیداری نوای خوش و آرامش‌بخش آن، به گوش می‌رسد.


منبع :
باشگاه خبرنگاران پویا