جبران کاهش سرمایه؛ بهانه گرانی کتاب
افزایش بهای کتابهای چاپ قدیم و عرضه با برچسب قیمتهای جدید بحثها و انتقاداتی را در حوزه کتاب به دنبال داشته است، تغییر قیمتی که داد مخاطب را درآورده اما ناشران آن را مکانیزم جبرانی کاهش سرمایه در گردش تولیدکنندگان کتاب به واسطه افزایش بهای مواد اولیه می دانند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1397/08/23 ساعت 10:45
افزایش بهای کاغذ که به نحوی باعث بحران حوزه نشر شد به دنبال تمام تبعات خود به تازگی توجیهی برای افزایش قیمت کتاب از سوی ناشرانی شد که آن را حق طبیعی خود میدانند.
اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در اواسط شهریورماه امسال نظر خود را با توجه به افزایش روز افزون قیمت مواد مصرفی تولید کتاب و مشکلات ناشی از ضرورت تغییر قیمت کتاب با ارسال نامهای به معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، درباره قیمتگذاری کتاب اعلام کرد.
«براساس این اعلام تغییر قیمت کتاب حق طبیعی ناشران است و تنها مرجع رسمی اعلام آن، ناشر ذینفع (تولیدکننده) است.
ناشر با اعلام رسمی تغییر قیمت در سایت شخصی خود و اعلام آن به مراجع مرتبط و واحدهای ذیربط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله اداره کتاب و موسسه خانه کتاب، اطلاعرسانی لازم را انجام داده و به این ترتیب نباید مسئولیتی متوجه ناشر شود.»
وی افزود: صنعت نشر هم مانند تمام صنایع دیگر باید تابع نظر تولیدکننده باشد، نه اینکه تابع نظر دولتی، چون دولت هیچ خدماتی به ناشر عرضه نمی کند، بنابراین در قیمتگذاری هم دخالتی ندارد و منطق قضیه ایجاب میکند که ما بپذیریم ناشر یعنی تولیدکننده حق قیمتگذاری دارد.
این کارشناس حوزه نشر افزود: همچنان که در مورد محصولات دیگر صنایع نیز این ایراد گرفته نمی شود، در مورد کتاب هم این مطلب نباید چالش برانگیز باشد، جرم کتاب این طفل معصوم این است که قیمت روی پیشانیاش خورده است.
رسولی گفت: براساس یکسری منطقها از جمله این موارد، ذهنیت عمده ناشران بویژه اعضای اتحادیه این است که ناشر حق دارد کتابهای مانده خود را قیمتگذاری کند، حتی اگر به کتابفروشیها توزیع شده ناشر میتواند کتاب فروش نرفته و یا برگشت خورده را قیمتگذاری جدید انجام دهد.
این مدرس مدیریت نشر، افزود: چندسالی است برخی ناشران به قیمت ها شکل شناور داده اند، به این صورت که کادری زده می شود که قیمت کتاب تا فلان تاریخ این مبلغ است و برخی پا را فراتر گذاشته و گفتند اصلا چه نیازی هست قیمت را در کتاب درج کنیم.
رسولی گفت: پیشتر نظارت دولتی روی توزیع کاغذ یارانه ای صورت میگرفت و بنابراین روی قیمت هم اعمال نظر داشته و ناشر را ملزم به رعایت می کردند اما اکنون هیچ خدماتی از جهت مواد اولیه از سوی دولت صورت نمیگیرد بنابراین چه الزامی وجود دارد که ناشر رعایت کرده و قیمت را روی کتاب درج کند.
وی افزود: تهدید بی ثباتی قیمت کاغذ و هزینههای چاپ و قیمت سر به فلک کشیده کاغذ، ناشران را ناچار کرده است کتاب های انبار خود را با هزینه های جدید عرضه کنند در حالیکه اگر وضعیت کاغذ ثبات داشت و هزینهها افزایش نمییافت، این اتفاق نمیافتاد.
وی گفت: از سوی دیگر سرانه مطالعه در فروش تیراژ کتاب تاثیر دارد، ناشران برای فروش یک تیراژ چندین سال ایوبوار صبر میکنند، قناعت هم میکنند، ولی گنج قارون که ندارند.
وی افزود: همه این شرایط در حالی است که اوضاع کتابخوانی هم خوب نیست، مردم باید از کتاب و کتابفروشی و ناشر حمایت کنند اما امروزه اگر به بعضی مردم کتاب رایگان هم بدهید کتاب نمی خوانند، چون هرگز لذت خواندن را درک نکرده اند.
وی افزود: در اقتصاد، قیمت تولیدات بر اساس آخرین هزینههای تولید تعیین میشود و در کشورهای با اقتصادهای پویا و باثبات چون جهشی در قیمت نهادههای تولید نداریم این مساله اتفاق نمیافتد. اما در جامعه ما افزایش ناگهانی و لجامگسیخته قیمت ارز چند سال یکبار سبب میشود که قیمت نهادههای وارداتی رشدی سرسامآور پیدا کند و به تبع آن قیمت کالاها افزایش یابد.
سرامی گفت: در اقتصاد شاخصی را داریم مربوط به هزینههای تولید کالاها. این شاخص نشان میدهد که یک تولیدکننده برای تولید یک کالای مشخص با چقدر افزایش هزینه نسبت به سال پیش مواجه است، این شاخص را بانک مرکزی تعریف میکند.
وی افزود: میانگین افزایش این شاخص از سال 96 تا 97 رشدی 21 درصدی داشته، یعنی مثلا به طور طبیعی هزینههای سال یک کارگاه تولیدی نسبت به سال قبل آن 21 درصد افزایش یافته است. این افزایش هزینه باید در قیمت کالاهایی که در سال 97 فروخته میشوند نیز لحاظ شود. پس چون قیمت نهادههای تولید از جمله کاغذ که عمدتاً وارداتی است، افزایش پیدا میکند، به تبع آن قیمت کتاب نیز افزایش مییابد.
کارشناس مدیریت اجرایی ادامه داد: از سوی دیگر کتاب با کالایی مثل گروه لبنیات فرق میکند و ممکن است در بازه زمانی کوتاهی پس از تولید فروخته نشود. مثلاً ما کتاب را در سال 96 تولید کردهایم اما در میانه سال 97 میفروشیم. این یعنی کتاب چند ماه از مدتی که تولید شده تا زمانی که در بازار فروخته شده تاخیر فروش دارد.
سرامی افزود: در طی این مدت افزایش تورم را داشتهایم و افزایش هزینههای سازمان نشر. از آنجا که فروش کتاب تنها راه درآمدزایی موسسات نشر است موسسات انتشاراتی باید بتوانند این افزایش هزینهها را با افزایش قیمت کتاب پوشش بدهند. هزینه های سال 97 بالاتر رفته در حالی که قیمتگذاری کتاب برای سال 96 بوده است.
سرامی اظهارکرد: این بحث در گذشته نیز وجود داشته است. ما در سال 90 هم جهش قیمت ارز را تجربه کردیم و به دلیل تحریمها قیمت کاغذ از بندی 30 هزار تومان به 90 هزار تومان افزایش پیدا کرد و بحث برچسب قیمت وجود داشت.
وی افزود: طبیعی است که ناشر برای جبران این هزینهها به تغییر قیمت روی بیاورد. این اتفاق را در مورد کالاهای دیگر در کشور میپذیریم، چرا در مورد کتاب این اتفاق نیافتد. البته باید سهم پدیدآورنده از این افزایش قیمت به شکل افزایش در حق ترجمه یا حق تالیف در نظر گرفته شود که این یک مسئله اخلاقی و حرفهای است که سازمانهای نشر باید در نظر داشته باشند.
وی افزود: گرانی در حوزه کتاب بستگی به قیمت مصوب دارد، در کتاب قیمت گذاری مصوب نداریم، قیمت گذار در کتاب تولید کننده و ناشر است.
تیمورزاده اظهارکرد: در حال حاضر کتاب با اقبال خوبی مواجه نیست و افزایش قیمت هم تنها در مورد کتاب هایی صدق می کند که بتواند مورد اقبال مشتری قرار بگیرد و بازار رقابتی هم اجازه این اتفاق را بدهد.
وی افزود: در حوزه کتاب ناشر وقتی کتاب را چاپ می کند گاهی حدود چهار سال فروش محصول طول می کشد و گاهی اصلا کتابش فروش نمی رود، حالا اگر این ناشر نیاز یک ساله اش را منتشر میکرد و دوباره می خواست همان کتاب را چاپ کند، در تجدید چاپ نباید هزینه های مواد اولیه و تولید و خدمات آن مقطع را لحاظ و سپس قیمت گذاری می کرد؟
این کارشناس حوزه نشر افزود: کاغذ ماده اولیه فعالیت ناشر است، وقتی توان سرمایه گذاری ناشر به خاطر افزایش بهای مواد اولیه کاهش می یابد چه چیزی باید این را جبران کند تا فعالیت ناشر حفظ شود؟ پس ناشر یا باید فعالیت خود را حفظ کند یا به دلیل این افزایش ها نصف کند و این یک توجیه اساسی برای افزایش قیمت هاست.
منبع : خبرگزاری ایرنا
اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در اواسط شهریورماه امسال نظر خود را با توجه به افزایش روز افزون قیمت مواد مصرفی تولید کتاب و مشکلات ناشی از ضرورت تغییر قیمت کتاب با ارسال نامهای به معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، درباره قیمتگذاری کتاب اعلام کرد.
«براساس این اعلام تغییر قیمت کتاب حق طبیعی ناشران است و تنها مرجع رسمی اعلام آن، ناشر ذینفع (تولیدکننده) است.
ناشر با اعلام رسمی تغییر قیمت در سایت شخصی خود و اعلام آن به مراجع مرتبط و واحدهای ذیربط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله اداره کتاب و موسسه خانه کتاب، اطلاعرسانی لازم را انجام داده و به این ترتیب نباید مسئولیتی متوجه ناشر شود.»
صنعت نشر باید تابع نظر تولیدکننده باشد
جواد رسولی کارشناس حوزه نشر گفت: در هر بحثی از جمله کتاب، سرمایهگذار و تولیدکننده بر اساس منطقی قیمتگذاری می کند که کالا به فروش رود، بر این اساس اگر قیمت بالا باشد فروش نمیرود و اگر پایین هم باشد به روند تولید آسیب میزند.وی افزود: صنعت نشر هم مانند تمام صنایع دیگر باید تابع نظر تولیدکننده باشد، نه اینکه تابع نظر دولتی، چون دولت هیچ خدماتی به ناشر عرضه نمی کند، بنابراین در قیمتگذاری هم دخالتی ندارد و منطق قضیه ایجاب میکند که ما بپذیریم ناشر یعنی تولیدکننده حق قیمتگذاری دارد.
این کارشناس حوزه نشر افزود: همچنان که در مورد محصولات دیگر صنایع نیز این ایراد گرفته نمی شود، در مورد کتاب هم این مطلب نباید چالش برانگیز باشد، جرم کتاب این طفل معصوم این است که قیمت روی پیشانیاش خورده است.
رسولی گفت: براساس یکسری منطقها از جمله این موارد، ذهنیت عمده ناشران بویژه اعضای اتحادیه این است که ناشر حق دارد کتابهای مانده خود را قیمتگذاری کند، حتی اگر به کتابفروشیها توزیع شده ناشر میتواند کتاب فروش نرفته و یا برگشت خورده را قیمتگذاری جدید انجام دهد.
این مدرس مدیریت نشر، افزود: چندسالی است برخی ناشران به قیمت ها شکل شناور داده اند، به این صورت که کادری زده می شود که قیمت کتاب تا فلان تاریخ این مبلغ است و برخی پا را فراتر گذاشته و گفتند اصلا چه نیازی هست قیمت را در کتاب درج کنیم.
رسولی گفت: پیشتر نظارت دولتی روی توزیع کاغذ یارانه ای صورت میگرفت و بنابراین روی قیمت هم اعمال نظر داشته و ناشر را ملزم به رعایت می کردند اما اکنون هیچ خدماتی از جهت مواد اولیه از سوی دولت صورت نمیگیرد بنابراین چه الزامی وجود دارد که ناشر رعایت کرده و قیمت را روی کتاب درج کند.
ناشران گنج قارون ندارند
امیر هوشنگ اقبال پور ناشر بین المللی کتاب نیز گفت :به روز کردن قیمت کتابها حق ناشران است و با شرایط کنونی کاغذ، قیمت کتابها باید شناور باشد.وی افزود: تهدید بی ثباتی قیمت کاغذ و هزینههای چاپ و قیمت سر به فلک کشیده کاغذ، ناشران را ناچار کرده است کتاب های انبار خود را با هزینه های جدید عرضه کنند در حالیکه اگر وضعیت کاغذ ثبات داشت و هزینهها افزایش نمییافت، این اتفاق نمیافتاد.
وی گفت: از سوی دیگر سرانه مطالعه در فروش تیراژ کتاب تاثیر دارد، ناشران برای فروش یک تیراژ چندین سال ایوبوار صبر میکنند، قناعت هم میکنند، ولی گنج قارون که ندارند.
ارزش افزوده در تبدیل کاغذ سفید به کتاب معنی ندارد
اقبال پور گفت: ناشران کم سودترین بنگاههای اقتصادی هستند و عبارت سوء استفاده زیبنده این قشر نیست، با این شرایط اگر ناشران کاغذهای خود را چاپ نکنند، سود میبرند.وی افزود: همه این شرایط در حالی است که اوضاع کتابخوانی هم خوب نیست، مردم باید از کتاب و کتابفروشی و ناشر حمایت کنند اما امروزه اگر به بعضی مردم کتاب رایگان هم بدهید کتاب نمی خوانند، چون هرگز لذت خواندن را درک نکرده اند.
چرا افزایش قیمت کتاب را مانند کالاهای دیگر نپذیریم؟
نیایش سرامی کارشناس مدیریت اجرایی و مدیرمسئول یک نشر گفت: مساله نوسانات قیمتها گاهی به شکل برچسب تغییر قیمت در بازار تولیدات ایرانی دیده میشود و کتاب هم از آن مستثنا نیست.وی افزود: در اقتصاد، قیمت تولیدات بر اساس آخرین هزینههای تولید تعیین میشود و در کشورهای با اقتصادهای پویا و باثبات چون جهشی در قیمت نهادههای تولید نداریم این مساله اتفاق نمیافتد. اما در جامعه ما افزایش ناگهانی و لجامگسیخته قیمت ارز چند سال یکبار سبب میشود که قیمت نهادههای وارداتی رشدی سرسامآور پیدا کند و به تبع آن قیمت کالاها افزایش یابد.
سرامی گفت: در اقتصاد شاخصی را داریم مربوط به هزینههای تولید کالاها. این شاخص نشان میدهد که یک تولیدکننده برای تولید یک کالای مشخص با چقدر افزایش هزینه نسبت به سال پیش مواجه است، این شاخص را بانک مرکزی تعریف میکند.
وی افزود: میانگین افزایش این شاخص از سال 96 تا 97 رشدی 21 درصدی داشته، یعنی مثلا به طور طبیعی هزینههای سال یک کارگاه تولیدی نسبت به سال قبل آن 21 درصد افزایش یافته است. این افزایش هزینه باید در قیمت کالاهایی که در سال 97 فروخته میشوند نیز لحاظ شود. پس چون قیمت نهادههای تولید از جمله کاغذ که عمدتاً وارداتی است، افزایش پیدا میکند، به تبع آن قیمت کتاب نیز افزایش مییابد.
کارشناس مدیریت اجرایی ادامه داد: از سوی دیگر کتاب با کالایی مثل گروه لبنیات فرق میکند و ممکن است در بازه زمانی کوتاهی پس از تولید فروخته نشود. مثلاً ما کتاب را در سال 96 تولید کردهایم اما در میانه سال 97 میفروشیم. این یعنی کتاب چند ماه از مدتی که تولید شده تا زمانی که در بازار فروخته شده تاخیر فروش دارد.
سرامی افزود: در طی این مدت افزایش تورم را داشتهایم و افزایش هزینههای سازمان نشر. از آنجا که فروش کتاب تنها راه درآمدزایی موسسات نشر است موسسات انتشاراتی باید بتوانند این افزایش هزینهها را با افزایش قیمت کتاب پوشش بدهند. هزینه های سال 97 بالاتر رفته در حالی که قیمتگذاری کتاب برای سال 96 بوده است.
سرامی اظهارکرد: این بحث در گذشته نیز وجود داشته است. ما در سال 90 هم جهش قیمت ارز را تجربه کردیم و به دلیل تحریمها قیمت کاغذ از بندی 30 هزار تومان به 90 هزار تومان افزایش پیدا کرد و بحث برچسب قیمت وجود داشت.
وی افزود: طبیعی است که ناشر برای جبران این هزینهها به تغییر قیمت روی بیاورد. این اتفاق را در مورد کالاهای دیگر در کشور میپذیریم، چرا در مورد کتاب این اتفاق نیافتد. البته باید سهم پدیدآورنده از این افزایش قیمت به شکل افزایش در حق ترجمه یا حق تالیف در نظر گرفته شود که این یک مسئله اخلاقی و حرفهای است که سازمانهای نشر باید در نظر داشته باشند.
در بحران کنونی ناشر یا باید فعالیش را حفظ کند یا نصف
فرهاد تیمورزاده دیگر کارشناس حوزه نشر گفت: افزایش قیمت کتاب های مورد اقبال مخاطبان مکانیزم جبرانی کاهش سرمایه در گردش ناشر است که با افزایش هزینههای مواد اولیه و خدمات یک سوم شد.وی افزود: گرانی در حوزه کتاب بستگی به قیمت مصوب دارد، در کتاب قیمت گذاری مصوب نداریم، قیمت گذار در کتاب تولید کننده و ناشر است.
تیمورزاده اظهارکرد: در حال حاضر کتاب با اقبال خوبی مواجه نیست و افزایش قیمت هم تنها در مورد کتاب هایی صدق می کند که بتواند مورد اقبال مشتری قرار بگیرد و بازار رقابتی هم اجازه این اتفاق را بدهد.
وی افزود: در حوزه کتاب ناشر وقتی کتاب را چاپ می کند گاهی حدود چهار سال فروش محصول طول می کشد و گاهی اصلا کتابش فروش نمی رود، حالا اگر این ناشر نیاز یک ساله اش را منتشر میکرد و دوباره می خواست همان کتاب را چاپ کند، در تجدید چاپ نباید هزینه های مواد اولیه و تولید و خدمات آن مقطع را لحاظ و سپس قیمت گذاری می کرد؟
این کارشناس حوزه نشر افزود: کاغذ ماده اولیه فعالیت ناشر است، وقتی توان سرمایه گذاری ناشر به خاطر افزایش بهای مواد اولیه کاهش می یابد چه چیزی باید این را جبران کند تا فعالیت ناشر حفظ شود؟ پس ناشر یا باید فعالیت خود را حفظ کند یا به دلیل این افزایش ها نصف کند و این یک توجیه اساسی برای افزایش قیمت هاست.
منبع : خبرگزاری ایرنا