تبیان، دستیار زندگی

پروفسور حسن امین در برنامه شوکران؛

تشکیل جامعه‌ای مدرن با حفظ ارزش‌های اسلامیچرا نتوانسته‌ایم شهروندان خوبى بسازیم

اگر ما نتوانستیم شهرواندان خوبی بسازیم و این‌ها در مقاماتی قرار گرفتند که امروز آن‌ها را متهم به نقض حقوق بشر و نقض حقوق شهروندی می‌کنیم، در مرحله اول نوک پیکار پرسش و نقد بر می‌گردد به ما که وظیفه خودمان را خوب انجام ندادیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
حسن امین
چالش سنت و مدرنیته یکی از قدیمی‌ترین و بحث‌برانگیزترین چالش‌های ایران بوده که شکاف‌هایی را در قشر فرهیخته و تحصیل‌کرده کشور ایجاد کرده است. عده‌ای از روشنفکران به‌خصوص در عصر قاجار با دیدن تمدن نوین غرب، آب از دهانشان جاری می‌شد و راهی جز انکار سنت‌ها و میراث گذشتگان و تقلید از الگوهای مدرن غربی نمی‌یافتند. اما در مقابل عده‌ای دیگر در مقابل هرگونه تغییر در سنت‌ها می‌ایستادند و خود را حافظ سنت‌ها و در ستیز با غرب و مدرنیته می‌دیدند. جریان سومی هم وجود دارد که نگاهی بینابینی به این مسئله داشته و در عین ارزش قائل بودن برای سنت‌ها، دروازه‌های ارتباط با فرهنگ‌های دیگر را هم‌بسته نمی‌دانند.

سید حسن امین، حقوق‌دان، فیلسوف و تاریخ‌دان 70 ساله و نوه امین‌الشریعه سبزواری از مشروطه خواهان عصر قاجار، یکی از روشنفکرانی است که می‌توان او را در جریان سومی قرار داد که اصلاح ساختارهای فرهنگی و علمی کشور را لازم می‌دانند، اما راه‌حل را در بازخوانی مجدد سنت‌های گذشته جست‌وجو می‌کند.

در پانزدهیم قسمت از برنامه شوکران، پیام فضلی نژاد به این استاد بازنشسته دانشگاه گلاسکو و مدیرمسئول ماهنامه حافظ درباره موضوعات مختلفی به گفت‌وگو پرداخت.
 

گذشتگان توانستند، پس ما هم می‌توانیم

بزرگان به مباحثی کاملاً انتزاعی و ذهنی پرداختند که در عمل و عالم عینی دارای آثار نیست و حال‌آنکه پراگماتیسم و عمل‌گرایی موجب پیشرفت تمدن غربی شد.

در ابتدای گفت‌وگو حسن امین، پیشینه تاریخی، تمدن و فرهنگ هر کشوری را نقطه‌ای برای پیشرفت، احیا و رنسانس توصیف کرد و گفت که نگاه به فرهنگ و تمدن نیاکان خود به جهت تفاخر نیست، بلکه پیامی جدی دارد که مثلاً اگر روزی کتاب قانون ابن‌سینا در پاریس تدریس می‌شده، پس نسل ما و نسل‌های آینده ما هم این استعداد را دارند که از نو به تولید علم، در تولید تمدن و در ارتقای فکر، در سطح بالاتری در مقایسه با سایر ملل بپردازند.

او نسبت به ایجاد این رنسانس اظهار امیدواری کرد؛ چراکه مقتضی که همان استعداد و توانمندی افراد است، موجود بوده و فقط باید موانع از بین برود و شرایطی فراهم شود که نیروی انسانی مستعدی که وجود دارد، با فرار مغزها از مرزها خارج نشود و آن نیروی مستعدی که در خارج هستند دوباره به کشور بازگردند.

 عاملی که ما را نسبت به غرب عقب انداخت

به اعتقاد امین ما از دوره صفویه به بعد، از جهت صنایع و تولید علم افول داشته‌ایم و آن افول همچنان ادامه دارد. در این دوران بزرگان به مباحثی کاملاً انتزاعی و ذهنی پرداختند که در عمل و عالم عینی دارای آثار نیست و حال‌آنکه پراگماتیسم و عمل‌گرایی موجب پیشرفت تمدن غربی شد. حتی ملاصدرا که در اوج رنسانس زندگی می‌کرده، کسانی را که به مسائل بالینی، طب و علوم تجربی توجه دارند را تخطئه می‌کند؛ و یا هنگامی که تمدن و صنایع در اروپا داشت به اوج می‌رسید، ما می‌بینیم که بزرگ‌ترین فیلسوف ایرانی متأخر یعنی حاج ملاهادی سبزواری در مقابل عکاس‌باشی که عکس او را می‌گیرد، به عوض اینکه علاقه‌مند به دستگاه فیلمبرداری و عکاسی و این صنایع جدید شود، می‌گوید که ما اعراض را قابل انتقال نمی‌دانستیم.

نکته‌ای که این استاد نواندیش بیان کرد، یکی از مشکلات اصلی علومی است که از گذشتگان به ما رسیده است. به‌طور مثال فلسفه اسلامی بیش‌ازحد منحصر در انتزاعیات شد و به جهت دور بودن از دغدغه‌های اجتماع، امتداد اجتماعی و سیاسی پیدا نکرد. این در حالی است که به تعبیر رهبری غرب، با امتداد فلسفه خودش مسایل سیاسی، حکومتی و اجتماعی را حل کردند و تا حدی پیش رفته‌اند که درباره تاثیر فلسفه در فوتبال هم کتاب می‌نویسند.

ایجاد جامعه‌ای مدرن با حفظ مبانی اصیل

امین درباره پیشینه حقوقی‌مان گفت که در تاریخ پیش از اسلام، فرمان کورش در زمینه آزادی ملل را داریم و نظام حقوقی اسلام نیز همه مزایای حقوق بشری را دارد و ما با حفظ این مبانی اصیل، اگر در عمل هم آن را اجرا کنیم، می‌توانیم یک جامعه مدرن امروزی داشته باشیم که وقتی در عمل اجرایشان کنیم، بتوانیم پزش را بدهیم.

نظر من این است که روح اسلام و باطن تدین و اعتقاد به مبدأ و معاد هیچ مانعی برای آزادی نیست و ما می‌توانیم هم مسلمان باشیم و هم یک جامعه خوب داشته باشیم.

 من این‌ها را به‌عنوان اصول و فرمان‌هایی که مرجع حقوق اسلامی هستند ذکر کردم، ولی سند تاریخی به خودی خود نمی‌تواند برای ما منشأ خیروبرکت باشد؛ با زبان، قلم و سند که نمی‌شد با استبداد مبارزه کرد بنابراین با نهایت صمیمیت عرض می‌کنم که «اسلام به ذات خود ندارد عیبی/ هر عیب که هست از مسلمانی ماست.».

حسن امین به‌درستی اهمیت نمایاندن کارکردهای دینی را در عمل تبیین کرد. جوانان سؤال می‌کنند که نهاد دین چه کارکردهایی دارد؟ دائما گفته می‌شود که دین سعات افراد را تأمین می‌کند و یا دین پتانسیل پاسخ به همه نیازها را دارد، اما این حرف‌ها از مرزهای ایده و نظر تجاوز نمی‌کنند و در عمل کار شایسته‌ای انجام نشده است. بنابراین نکته اصلی درباره حفظ سنت‌ها به‌خصوص برای کسانی که به سنت‌ها و متن شریعت اهمیت می‌دهند، این است که کارکردهای دین را برای مردم ملموس کنند.

 دیانت، مانع آزادی نیست

 نظام حقوقی انگلستان، تمام سنت‌های پیشین خودشان را حفظ کرده‌اند و درعین‌حال در عمل همان سنت‌ها را به‌گونه‌ای پیاده می‌کنند که حقوق شهروندی بر مبنای حقوق شهروندان امروزی ادا شود. بنابراین نظر من این است که روح اسلام و باطن تدین و اعتقاد به مبدأ و معاد هیچ مانعی برای آزادی نیست و ما می‌توانیم هم مسلمان باشیم و هم یک جامعه خوب داشته باشیم.

امین معتقد است ما در دوران مشروطه یک قانون نوشتیم که هم قانون مدنی بود و هم با تفکر ما و فقه امامی سازگار بود. این قانون در نود سال گذشته در بخش های معاملات، نکاح، حضانت و... با اندک اصلاحاتی پاسخگوی نیازهای جامعه ما بوده، بنابراین همین کار را در زمینه‌های دیگر نیز می‌توانیم انجام دهیم.

 چرا نتوانسته‌ایم شهروندان خوبى بسازیم؟

 اگر ما روزنامه‌نگار، فیلسوف و مراجع تربیتی و فرهنگی خوبی می‌بودیم، باید جامعه ما، فاقد افرادی می‌بود که ناقض حقوق بشر باشند.

استاد بازنشسته دانشگاه گلاسکو در پاسخ به این سوال که چه کسی مقصر است که ما نتوانستیم به عناصر شایسته دست پیدا کنیم گفت: من خودم به‌عنوان یک فرد از اهالی، علم فرهنگ، اندیشه و قلم نسل خودم را بیش از همه مسئول می‌دانم؛ یعنی نخبگان فرهنگی ایرانی وظیفه خودشان را نتوانستند انجام دهند. یعنی اگر ما انتقاد می‌کنیم که «حکومت شایستگی ندارد» و «مدیران خوب نیستند»، همه اینها به وسیله افرادی که هم‌وطن و همنوع ما هستند، اجرا می‌شود و مربی آنها و کسانی که آنها را تربیت کردند، ما هستیم.

اگر ما نتوانسته‌ایم شهروندان خوبی بسازیم و اینها بعد از اینکه از دانشگاه‌های ما فارغ‌التحصیل شدند در مقاماتی قرار گرفته‌اند که در آنجا ما آن‌ها را متهم به نقض حقوق بشر و حقوق شهروندی می‌کنیم، در مرحله اول نوک پیکان پرسش و نقد برمی‌گردد به ما که ما وظیفه خودمان را خوب انجام ندادیم. اگر ما روزنامه‌نگار، فیلسوف و مراجع تربیتی و فرهنگی خوبی می‌بودیم، باید جامعه ما، فاقد افرادی می‌بود که ناقض حقوق بشر باشند. از همین الان هم که شروع کنیم و بگوییم که هر شهروند ایرانی باید مطابق انصاف و عدالت، از حق تبعیت و در مقابل باطل ایستادگی کند و در مقابل آن مقاومت کند، خب همه ما می‌توانیم از فردا انسان‌های بهتری باشیم.




مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.