تبیان، دستیار زندگی

حقایق تلخ را به بیماران بگوییم؟

"دانستن، حق بیمار است". بارها شنیده‌ایم که بیماران باید تمام اطلاعات مربوط به بیماری‌شان را بدانند تا بتوانند برای درمان‌شان تصمیم بگیرند، اما هنوز هم برخی از پزشکان از گفتن حقایق تلخ به بیماران‌شان اکراه دارند، حال یا به دلیل سرشلوغی یا از سر دلسوزی و یا به خاطر اصرار خانواده‌ و اطرافیان بیمار و ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
حقایق تلخ را به بیماران بگوییم؟
سال گذشته راهنمای عمومی اخلاق حرفه‌ای اعضای سازمان نظام پزشکی کشور منتشر شد که در آن حقوق بیماران و تکالیف پزشکان درباره ارائه اطلاعات از شرایط بیماری افراد، پرونده سلامت بیماران، حق انتخاب روش درمانی از سوی بیمار و... توضیح داده شده‌ است.

در این راهنما گفته شده که "تمام اطلاعات مربوط به بیماری که دانستن آنها برای تصمیم‌گیری بیمار در مورد نحوه ادامه روند تشخیصی و درمانی یا سایر تصمیم‌گیری‌های زندگی لازم است، باید بر اساس سطح درک، سواد و وضعیت بیمار به نحوی که برای بیمار قابل درک باشد، در اختیار بیماران یا تصمیم‌گیرندگان جایگزین آنها قرار داده شود".

همچنین در قسمت دیگری از آن تاکید شده "در مواردی که ارائه اطلاعات مرتبط با بیماری در بردارنده خبر ناگوار در مورد تهدید جدی سلامت بیمار است و بیم آسیب دیدن بیمار می‌رود، لازم است روند دادن اطلاعات به بیمار به صورت تدریجی و با استفاده از روش‌های استاندارد دادن خبر بد باشد. در هر حال محدود کردن حق بیمار بر آگاهی از همه اطلاعات مربوط به سلامت خود، موجه نیست".

دکتر احسان شمسی‌گوشکی درباره حق دانستن بیماران درباره بیماری‌شان بویژه بیماری‌هایی نظیر سرطان و ... گفت: در وهله اول باید پرسید که آیا باید اخبار ناگوار درباره سلامتی بیماران به آنها داده شود یا خیر؟. به عنوان مثال اگر فردی به سرطان یا بیماری خطرناکی چون ایدز مبتلا شده است، پزشک باید موضوع را به بیمار اطلاع دهد یا بیماری‌اش را پنهان کند؟. پاسخ ساده و سر راست است. پزشکان مکلفند که اطلاعات کافی را درباره بیماری در اختیار بیماران‌شان قرار دهند. زیرا بیمار حق دارد وضعیت سلامتی‌اش را بداند. باید توجه کرد که هر کسی حقوقی دارد و محروم کردن افراد از حقوق‌شان به جز در مواردی که صراحت قانونی وجود داشته باشد، ممکن نیست.

پزشکان امید واهی ندهند

وی با بیان اینکه حق افراد است که از وضعیت سلامتی‌شان اطلاع داشته باشند، افزود: بنابراین هیچ دلیل موجهی نمی‌توان پیدا کرد که اطلاعات لازم درباره بیماری افراد را به آنها نگوییم. البته در گذشته استدلال می‌شد برای اینکه بیماران را امیدوار نگه داریم، واقعیت را به آنها نگوییم، اما  به تدریج این استدلال دیگر پذیرفته نیست. زیرا بیماران نسبت به نوع درمان‌هایی که به آنها داده می‌شود، مراجعاتی که باید داشته باشند و... اطلاعات پیدا کردند، درصد باسوادی بالا رفته و قابلیت سرچ در اینترنت وجود دارد و به هر حال بیماران متوجه وضعیت‌شان خواهند شد.

شمسی‌گوشکی تاکید کرد: بنابراین باید با بیمار به صورت کاملا صادقانه صحبت کرد و به او امید داد، اما نه امید واهی. به عنوان مثال اگر یک بیمار مبتلا به سرطانی کشنده مانند گردن پانکراس است، باید بداند بسیاری از اقدامات درمانی برایش فایده‌ای ندارد و آنها را انجام ندهد. بنابراین افراد باید درباره سلامتی‌شان اطلاع داشته باشند تا بتوانند برای ادامه زندگی‌شان برنامه‌ریزی کنند.

وی افزود: مثلا فردی که می‌داند به یک بیماری مبتلاست و دوره زندگی‌اش کوتاه است، قاعدتا می‌تواند برنامه‌ریزی کند، کارهای عقب‌مانده‌اش را انجام دهد، کسانی را که دوست دارد، ببیند، کارهایی را که فکر می‌کند مهم است انجام دهد، حتی در فرهنگ ما ممکن است فرد بخواهد کار خیری انجام دهد، وقفی کند و ... بنابراین تمام این استدلالات به ما کمک می‌کند که به این سمت رویم که حتما بیمار را در جریان جزییات بیماری‌اش قرار دهیم.

خانواده نمی‌تواند بجای بیمار تصمیم بگیرد

وی درباره درخواست برخی خانواده‌ها مبنی بر نگفتن واقعیت به بیمار، گفت: درست است که خانواده و اطرافیان بیمار به او نزدیک هستند، اما نمی‌توانند به‌جای بیمار تصمیم بگیرند. مگر در حالتی که بیمار صلاحیت تصمیم‌گیری نداشته باشد. بر این اساس حتی درصورتیکه خانواده از پزشک درخواست کنند که درباره بیماری چیزی به بیمار نگوید، پزشک مکلف است که واقعیت را به بیمار بگوید.

دو حکم صریح برای پزشکان

مشاور رییس کل سازمان نظام پزشکی در حوزه اخلاق پزشکی با اشاره به حکم صریح راهنمای عمومی اخلاق پزشکی، گفت: ماده ۵۷ راهنمای عمومی اخلاق حرفه‌ای اعضای سازمان نظام پزشکی تصریح می‌کند که لازم است شاغلان حِرَف پزشکی و وابسته، در عین انجام تلاش دلسوزانه برای رفع نگرانی و ترس بیماران، به بیمار، خانواده و نزدیکان او، آگاهی و امید واقع‌بینانه دهند و از دادن وعده و امید واهی به آنها خودداری کنند. همچنین طبق ماده ۵۲ همین راهنما، شاغلان حِرَف پزشکی و وابسته باید برای حفظ اعتماد بیماران به حرفه و حرفه‌مندان سلامت تلاش کنند. در این زمینه لازم است با صداقت کامل در تمام مراحل تشخیص و درمان اطلاعات مورد نیاز بیماران را به آنها ارائه دهند و از گفتار یا رفتار مستقیم یا غیرمستقیم که در بردارنده فریب بیماران باشد، حتی با نیت خیررسانی به بیمار، پرهیز کنند. یعنی در واقع ما نمی‌توانیم دروغ بگوییم و ادبیات اخلاق پزشکی هم نشان داده که این دروغ فایده‌ای هم برای بیمار ندارد و به نفع بیمار نیست.

مردم انتظار دارند واقعیت را درباره سلامتی‌شان بدانند

شمسی‌گوشکی ادامه داد:‌ از طرفی تحقیقات انجام شده نشان می‌دهند که مردم انتظار دارند واقعیت را درباره سلامتی‌شان بدانند. در عین حال مردم متوجهند که خیلی از این واقعیت‌ها ممکن است ناگوار بوده یا دوست‌داشتنی نباشد و همیشه نتایج آزمایش‌ها خوب نیست. بنابراین محروم کردن مردم از حق‌شان برای دانستن آنچه که درباره‌شان وجود دارد، موجه نیست و توصیه‌ام به همکارانم این است که فرهنگ حقیقت‌گویی و راست‌گویی به بیمار را مدنظر قرار دهند و در این راستا با بیمار صحبت کنند.
وی درباره ضمانت اجرای قوانین گفته شده در راهنمای اخلاق حرفه‌ای نظام پزشکی، گفت:‌ در حال حاضر این مواد قانونی قسمتی از آیین‌نامه انتظامی نظام پزشکی هم محسوب می‌شوند؛  به‌طوریکه در ماده شش آیین‌نامه نظام پزشکی تصریح می‌کند که رفتار خلاف شئونات حرفه‌ای ممنوع است و با آن برخورد می‌شود. این راهنما مصداق مواردی‌ است که اگر رعایت نشوند، مصداق عدم رعایت شئونات پزشکی است.

مشاور رییس کل سازمان نظام پزشکی در حوزه اخلاق پزشکی با بیان اینکه دادن امید واهی به بیماران هم اصلا کار درستی نیست و طبق راهنمای اخلاق پزشکی نباید انجام شود، گفت: چراکه ممکن است فرد هزینه‌های زیادی برای بیماری‌اش انجام دهد، اما به نتیجه نرسد. باید در این موارد با بیماران دقیق صحبت کنیم و مطمئن شویم که بیمار متوجه منظور ما شده است. انجام هرگونه رفتاری که باعث برداشت نادرست بیمار از بیماری اش شود، به هیچ عنوان درست نیست و باید از آن جلوگیری شود.

چگونه حقایق تلخ را به بیماران بگوییم؟

شمسی‌گوشکی ادامه داد: در وهله دوم باید پرسید که چگونه حقیقت را به بیمار بگوییم؟. باید توجه کرد که نحوه گفتن اخبار بد به بیمار بسیار مهم است. آیا به محض اینکه بیمار آمد باید به او بگوییم که سرطان دارد؟. خیر. قاعدتا اینکه چطور موضوع و خبر بد را به بیمار بگوییم هم دارای مکانیسمی است. در راهنمای اخلاق حرفه‌ای سازمان نظام پزشکی هم به این موضوع توجه و اعلام شده که باید با در نظر گرفتن شرایط، به بیمار مساله را بگوییم. فضایی که می‌خواهیم در آنجا واقعیت را به بیمار بگوییم، باید یک فضای خصوصی باشد، زیرا بیمار ممکن است واکنش‌های عاطفی نشان دهد، گریه کند، عصبانی شود و ... بنابراین باید در فضایی واقعیت را به بیمار بگوییم که شأن وی حفظ شود.

وی تاکید کرد: از طرفی موضوع باید توسط شخصی مناسب به بیمار گفته شود. گفتن واقعیات اینچنینی را نمی‌توان برعهده یک دستیار یا منشی مطب یا کسی که جواب آزمایش را دست بیمار می‌دهد، ‌ گذاشت؛  بلکه باید حتما توسط پزشک مسئول این خبر داده شود. زیرا این خبر مهم‌ترین خبری است که فرد در طول زندگی‌اش ممکن است دریافت کند و باید توسط فردی مناسب به او گفته شود. همچنین قبل از اینکه خبر را به بیمار بدهیم، باید ببینیم بیمار چقدر از بیماری‌اش می‌داند. نحوه گفتن بیماری به فردی که تصور می‌کند در کمال سلامتی به پزشک برای نشان دادن آزمایش یا سی‌تی‌اسکن مراجعه کرده و بعد مشخص می‌شود که به بیماری مهمی مبتلاست، با فردی که قبلا سرطان داشته و حالا دوباره بیماری‌اش عود کرده و ممکن است انتظار شنیدن خبر بد را داشته باشد، متفاوت است.

شمسی‌گوشکی افزود: به فردی که هیچ چیز را درباره بیماری‌اش نمی‌داند، نمی‌توانیم به یکباره خبر دهیم. بلکه باید آرام‌آرام و پله‌پله خبر به او گفته شود. بنابراین همکاران ما ابتدا باید بفهمند که بیمار چقدر از بیماری‌اش می‌داند و این موضوع هم با یک سوال ساده مشخص می‌شود. وقتی متوجه شدند که بیمار در چه سطحی از اطلاعات درباره بیماری‌اش قرار دارد، اطلاعات را آرام‌آرام به بیمار می‌دهند. نکته مهم‌تر این است که باید به‌گونه‌ای به بیمار خبر را بگوییم که متوجه شود که هنوز اول راه است.

وی ادامه داد: بنابراین اگر خبر را درست و با دقت به بیمار دهیم، می‌توانیم کمکش کنیم تا برنامه درمانی‌اش را درست پیش برد. به عنوان مثال کلمه سرطان کلمه‌ای ترسناک است، اما باید بدانیم که ۵۰ درصد سرطان‌ها قابل درمان هستند. بنابراین باید این مسائل را به روشی بگوییم که بیمار در ادامه درمانش هم همکاری کند و ناامید نشود. اگر روال درست در دادن خبر بد به بیماران رعایت شود، معمولا بیماران هم همکاری کرده و امیدشان را هم از دست نمی‌دهند. بنابراین باید همه اطلاعات مهم را به خود بیمار دهیم.

وی تاکید کرد: حتی اگر خانواده بیمار اصرار کنند که مساله را به بیمار نگوییم، دلیل قانع‌کننده‌ای نیست که بخواهیم بیمار را از حقش محروم کنیم، اما گفتن این خبر هم تابع شرایطی است که باید مورد توجه قرار گیرد. این خبر باید در محیطی مناسب، توسط فردی مناسب و بر اساس میزان آگاهی فرد آرام آرام به او گفته شود. همچنین در شرایطی باید به فرد این خبر داده شود که بیمار بتواند احساستش را بروز دهد. پزشک باید با زبان همدلانه با بیمار صحبت کند تا بیمار بفهمد که او برای پزشک مهم است. در عین حال در ادامه درمان هم پزشک باید رفتار همدلانه را با بیمار داشته باشد.
منبع: ایسنا
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.