ترجمه معکوس؛ فرصتها و چالشها
ضرورت ترجمه از زبان فارسی به زبانهای دیگر که در اصطلاح به آن «ترجمه معکوس» گفته میشود، مسالهایست که به ویژه در دوران حساسی که کشورمان در آن قرار دارد، اهمیت قابل توجهی دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1397/08/19 ساعت 10:03
هدف «نهضت ترجمه معکوس» تلاش برای ترجمه آثار اندیشمندان و ادیبان نامدار و معاصر ایرانی به زبانهای دیگر است اما به نظر میرسد تلاشهایی که در سالهای اخیر به خصوص در قالب انتشار فراخوان حمایت از ترجمه و انتشار کتاب ایرانی برای عرضه در بازارهای جهانی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (طرح گرنت) صورت گرفته است، کافی نباشد.
از آنجا که پیشدرآمد و عقبه درهم تنیدگی اقتصادی ایران در جامعه جهانی، لزوم توجه به درهم تنیدگی سنجیده فرهنگی یا به تعبیری گویاتر «دیپلماسی فرهنگی» است، پرواضح است که نگاه درونزا و انتقال دادههای ارزشمند در تولید محتوای ایرانی که همچنان مغفول واقع شده است، هزینههای مبادله را در بلندمدت کاهش خواهد داد. بی شک عارضه همیشگی کمبود منابع مالی و تاکید بر اولویتهای مهم تر در عرصه مبادلات فرهنگی نیز بر فعالیت کنشگران عرصه خطیر و تعیین کننده «ترجمه معکوس» تاثیرگذار است. در زمانه ای که نظام سلطه در پندار نپخته و خام خود بدنبال حذف فرهنگها و خرده فرهنگها و نیز انزوای فرهنگ شرقی ایران زمین است، ترجمه آثار فاخر متفکران، ادبا و فیلسوفان ایران زمین بدست توانای سربازان بعضا کمتر شناخته شده فرهنگی، نقش موثری در خنثی سازی این تفکر تمامیت طلب و البته تنگ نظر خواهد داشت. به جرات می توان گفت جدی گرفتن «نهضت ترجمه معکوس»؛ آنهم در میان حجم انبوهی از ترجمه آثار زبانهای خارجی به زبان فارسی که سهم بازار سالانه ای قریب به هشتاد درصد دارد به خوبی از تخصیص بودجه ریالی یک میلیارد تومانی با 76 کتاب مشمول حمایت «طرح گرنت» وزارت ارشاد که بیشتر شامل ترجمه کتابهای کودک و نوجوان و ادبیات فارسی به زبانهای دیگر است، مشخص می شود؛ افزون بر آن که به گفته معاونت فرهنگی وزارت ارشاد، تاخیر در پرداختهای تعهد شده در آزردگی ناشران و کاهش اعتماد به «گرنت ایران» نیز بی تاثیر نیست. بی تردید علاوه بر تمرکز بر «ترجمه معکوس» ادبیات داستانی و غیرداستانی معاصر، هنر، اسلامشناسی، ایرانشناسی و کودک و نوجوان که مورد حمایت مالی «طرح گرنت ایران» قرار دارند، ترجمه محتواهای تولید شده پژوهشگران ایرانی در سایر حوزه ها نظیر علوم خالص، علوم کاربردی، علوم اجتماعی، علوم پزشکی و روانشناسی، تاریخ و جغرافیا، دین و فلسفه نیز می تواند بر طراوت و غنای این درهم تنیدگی سنجیده فرهنگی بیفزاید. «انجمن صنفی مترجمان ایران» به عنوان یک نهاد غیر دولتی توانمندساز آمادگی دارد با تشکیل کمیته ای در این زمینه با دستگاههای دولتی ذیربط فرهنگی به تقویت هر چه بیشتر «نهضت ترجمه معکوس» در کشور، کمک کند. پرواضح است که ارتباط با ناشران بین المللی و ایجاد دسترسی های معمول و دیجیتال به منابع ادبیات، فرهنگ، علم و هنر ایران به خوانندگان غیرفارسی زبان باید با قوت در دستور کار قرار گیرد. بدون توجه به «ترجمه معکوس» آنچنان نمی توان پیشرفتهای علمی و فرهنگی کشورمان را به جامعه جهانی معرفی کرد. زیرا «ترجمه معکوس»، مایه تفاهم بین المللی و توسعه ارتباطات میان فرهنگی است. آنچه یک «مترجم معکوس» باید بدان اهتمام ویژه ای داشته باشد، پرهیز از ترجمه آثاری است که محتوای تنش زا دارند چرا که کار ویژه و رسالت اصلی او، همچون یک پل، برقراری پیوند میان فرهنگهاست.
جان الله کریمی مطهر، استاد رشته زبان و ادبیات روسی دانشگاه تهران و رئیس انجمن ایرانی زبان و ادبیات روسی در این باره گفت: برخی ترجمه را عامل رکود علمی و تالیف را تولید علمی میدانند. در این نگاه، ترجمه، فی النفسه، یک تهدید تلقی میشود. هرچند ترویج ترجمه معکوس در ایران، به آشنایی فرهنگهای دیگر با فرهنگ ایران زمین منجر میشود اما اینکه کل فرآیند ترجمه را تنها به سمت و سوی ترجمه معکوس سوق داد، نگاه ساده اندیشانه ای است؛ چرا که ترجمه، به طور مثال از زبانهای خارجه به زبان فارسی، مسیر دستیابی به فناوری های روز را کوتاه می کند.
وی تاکید کرد: توقف ترجمه در واقع محرومیت جامعه از آخرین دستاوردهای علمی و روان شدن ترجمه در کشور، برابر با روان شدن دریافت آخرین دستاوردهای علمی جهان است و خود، موجب صرفه جویی در وقت و انرژی می شود.
این مترجم پیشکسوت، با بیان اینکه « نگاه مترجم در ترجمه باید نگاه گسترده ای باشد و اصطلاحا «کاریکاتوری» نباشد»، گفت: مترجم در ترجمه باید با کلمات و سطور، تصویرسازی کند.
وی با بیان این که « ممکن است ترجمهای، حرفهای باشد؛ اما هنری نباشد»، گفت: ترجمه را میتوان از بزرگترین خدمات فرهنگی قابل ارائه به یک جامعه برشمرد.
کریمی مطهر در بیان برخی بایدها و نبایدهای ترجمه معکوس ابراز داشت: در انتخاب آثاری که برای ترجمه معکوس برگزیده میشوند، نباید سلیقهای عمل کرد. گاهی اوقات شاید بهتر باشد ترجمه معکوس آثار فارسی را به مترجمان خارجی واسپاری کرد. چون مترجمان زبانهای دیگر که زبان فارسی هم بدانند به علت تسلطی که به زبان مادری خود دارند، بهتر میتوانند محتوای کتب فارسی را به زبان اصلی خود، برگردانند.
آبتین گلکار دکتری زبان و ادبیات روسی و استادیار دانشگاه تربیت مدرس هم در مورد «راهکارهای عملی برای ترجمه آثار زبانهای فارسی به زبانهای دیگر، اظهار داشت: ترجمه از فارسی به زبانهای دیگر و از زبانهای دیگر به زبان فارسی، مکمل یکدیگرند و بنابراین آنها در تقابل با یکدیگر قرار ندارند. او گفت: اگر علم و معرفتی برای عرضه وجود داشته باشد به طور حتم کشورهای دیگر، نخستین واردکنندگان این علوم خواهند بود و بنابراین لازم نیست که تاکید خاص و ویژه ای بر ترجمه معکوس داشته باشیم.
وی با تاکید بر لزوم پذیرش کنواسیون بین المللی کپی رایت، تصریح کرد: مادام که به این کنوانسیون ملحق نشویم، نمی توانیم به طور جدی وارد بازار بین المللی نشر کتاب شویم؛ چون قاعده اولیه بازی در این میدان به رسمیت شناختن قانون کپی رایت است.
گلکار افزود: برخلاف کشور ما که این استنباط در آن وجود دارد که دولت باید هزینه ترجمه های معکوس آثار فاخر ادبی و علمی فارسی به زبان های دیگر را بپردازد در خارج از کشور این مساله مرسوم نیست و بیشتر ناشران خارجی، خود به ترجمه و انتشار آثار مربوط به زبانهای دیگر اهتمام دارند.
وی گفت: در ترجمه معکوس، مترجم ایرانی نباید اثر را ترجمه کند و سپس ویرایش نهایی را به یک مترجم خارجی مسلط به آن زبان بسپارد که در این صورت، شاهد ریزش کیفیت خواهیم بود و بنابراین توصیه می شود که همان ویراستار خارجی، کار ترجمه را انجام دهد.
گلکار گفت: دستگاهها و متولیان اغلب دولتی ترجمه باید در واگذاری آثار فارسی برای ترجمه از مترجمان حرفهای استفاده کنند.
وی با بیان آنکه به طور مثال در کشور روسیه، یک سازمان دولتی و یک سازمان غیردولتی از ترجمههای معکوس حمایت مالی می کنند، گفت: این حمایت، هم پرداخت حق الترجمه و هم حق کپی رایت را شامل می شود.
این مترجم و استاد دانشگاه تاکید کرد: بهترین روش به نتیجه رسیدن کیفی ترجمههای معکوس استفاده از مترجمان خارجی مسلط به زبان مقصد است.
گلکار در ادامه گفت: در روسیه، هر دو سال یکبار، کنفرانسی برگزار می شود که با دعوت از نویسندگان روس و تمامی مترجمان حرفه ای کشورهای هدف، فرصتی را برای یک تبادل نظر حرفه ای و انتخاب و واگذاری آثار فاخر روس به مترجمان حرفه ای سراسر جهان از جمله مترجمان فارسی زبان ایرانی بوجود می آورد. تنها در سال جاری میلادی، 500 مترجم حرفه ای از زبانهای دیگر به این کنفرانس دعوت شدند و بنابراین توصیه می شود در ایران نیز چنین کنفرانسی با دعوت از بهترین مترجمان زبانهای دیگر، تمهید و برگزار شود.
وی در زمینه ترجمه معکوس کتابهای دوران دفاع مقدس ایران هم گفت: کتابهای خوبی تاکنون از سوی نویسندگان ایرانی در باب این موضوع منتشر شده اند اما لزوما تمامی آنها از آن تصویر آرمانی که برخی حامیان دولتی سرمایه گذار انتشار این کتابها در پی اش هستند، برخوردار نیستند؛ ضمن آنکه در ترجمه معکوس آثار فارسی زبانی که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز انتشار، دریافت و چاپ شده اند، وسواس های بیش از اندازه، جایی ندارد.
گلکار خاطر نشان کرد: باید به مترجمان آثار معکوس، قدرت انتخاب داد و از سخت گیری های بیش از اندازه دولتی در این باب، کاست.
وی همچنین بر ضرورت حضور ایران در برنامه ای نقد ادبی بین المللی برای فعالیت در بازار جهانی نشر، تاکید و عنوان کرد: باید نقد ادبی بین المللی در نشریات معتبر خارجی را که به مثابه متر و خطکش اندازهگیری اعتبار آثار ترجمه شده و محل رجوع محسوب میشوند، جدی گرفته شود.
علی غضنفری، دکتری زبان و ادبیات آلمانی نیز هم ضمن حمایت از ترجمه معکوس گفت: این ترجمه، بستر گفتمانی ایجاد می کند.
وی با تاکید بر آنکه باید برداشتهای غلط در مورد ترجمه معکوس را کنار بگذاریم، گفت: نیازی نیست که به طور مثال برای برخی واژه های ادبی فارسی نظیر «ساقی» یا «رِند» معادل یابی کرد؛ بلکه باید برای تبیین معنای این واژگان، نگاه توصیفی داشت.
این نویسنده و ترانهسرا به نقش ارزنده ادیبان در اعتلای فرهنگی کشور پرداخت و گفت: ادبا چنان نقش تعیین کننده ای در انتقال ارزشهای فرهنگی دارند که به عنوان نمونه، گوته، ادیب و شاعر آلمانی در سرایش «دیوان شرقی-غربی» بیش از آنکه عاشق اشعار حافظ شده باشد، مبهوت شخصیت و اخلاق این شاعر نامدار ایرانی شده بود؛ چون آنچه را که گوته در کتاب شعر خود بیان کرده بود، حافظ، حدود 350 سال قبل به آن پرداخته بود.
موسی بیدج دکتری زبان و ادبیات عرب معتقد است: در ترجمه معکوس، زبان عربی، اهمیت بیشتری در مقایسه با زبانهای دیگر دارد.
وی با یادآوری آنکه استوانه های سرایش شعر ادبی در صدر اسلام، ادبای ایرانی بوده اند، گفت: حتی تا به امروز هم، این شاعران و ادبای ایرانی اند که برای شعر عرب، سبک و شیوه ارائه می کنند.
این شاعر و مترجم افزود: امروز، زبان عربی، زبان اول جهان اسلام و زبان فارسی، دومین زبان دنیای اسلام به شمار می رود؛ تا جایی که این دو زبان در هم عجین و با هم ممزوج شده اند.
بیدج، شعرسرایی شاعران ایرانی به زبان عربی را مایه افتخار و مباهات دانست و ابراز داشت: به طور مثال مولانا یکهزار بیت، شعر عربی سروده است و سعدی، قصیده ای عربی در باب ویرانی بغداد بدست مغولها سروده و حافظ نیز که از شیراز خارج نشده است، اشعار بسیار زیبایی به زبان عربی دارد. تاکنون دستکم حدود 200 شاعر ایرانی عرب زبان به زبان عربی شعر سروده اند.
وی با اشاره به پروژههای ملی ترجمه در کشور مصر اشاره کرد و گفت: در این طرح ملی، 60 کتاب فارسی نیز به زبان عربی انتخاب شده است. شاهنامه، مثنوی معنوی و برخی از آثار جلال آل احمد و محمود دولت آبادی از جمله آثاری هستند که مصری ها در ترجمه معکوس، آنها را برای ترجمه به زبان عربی برگزیده اند.
بیرج همچنین بر ضرورت حفظ ارتباطات فرهنگی در میان کشورهای مبدا و مقصد ترجمه هم تاکید کرد و گفت: مترجمان عربی فارسی دانِ علاقمند به ترجمه آثار گرانمایه ادبی ایران باید برای پرهیز از معادلیابیهای اشتباه با فرهنگ و ادبیات ایران ارتباط کافی داشته باشند و اصطلاحا تنها از روی متن کتاب ترجمه نکنند.
منبع : خبرگزاری ایرنا