تبیان، دستیار زندگی

رابطه «تقسیم کار» در جنگ تحمیلی و همبستگی اجتماعی

مروری بر وضعیت حاکم بر دفاع مقدس و ترکیب جمعیتی رزمندگان از قومیت‌ها و مذاهب مختلف گویای آن است که بعد از انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، دفاع مقدس نیز تجلی همبستگی و تقویت هویت ملی ایرانیان بوده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رزمندگان جبهه

 همواره پرداخت علمی و نظری به جنگ از دغدغه‌های اصلی پیشکسوتان دفاع مقدس و متخصصین این امر بوده است چرا که جنگ از جمله ‌پدیده‌هایی است که چند وجه دارد و هر یک از این وجوه به تنهایی می‌تواند بستری برای مطالعه علمی و هدفمند آن را فراهم کند.

اگر مطالعه در زمینه جنگ تحمیلی را به دو دسته تخصصی و عمومی تقسیم بندی کنیم، می‌توانیم به الگوی تحقیقی قابل قبولی در هر بخش دست یابیم. مسئله اجتماعی جنگ یکی از وجوهی به شمار می‌آید  که برجسته‌ترین حالت آن را می‌توان در مفهوم «همبستگی اجتماعی» خلاصه کرد. در همین راستا در میان جامعه شناسان کلاسیک،«امیل دورکیم» بیش از دیگران به طور مستقیم وارد مباحث مربوط به همبستگی اجتماعی شده است.آنچه دورکیم را به موضوع همبستگی اجتماعی هدایت کرده، یافتن پاسخی برای این سؤال است که: «چه نیرویی جامعه را متحد و یکپارچه نگه می‌دارد؟»

وی در پاسخِ به این پرسش، «تقسیم کار» را مد نظر قرار می‌دهد. از دیدگاه او کارکرد تقسیم کار که با حیات اخلاقی نیز همراه است همبستگی اجتماعی است. دورکیم اعتقاد دارد که همبستگی براساس نوع جوامع سنتی و صنعتی به دو دسته قابل تقسیم بندی است.

در جوامع سنتی گذشته «همبستگی مکانیکی» وجود داشت. یعنی این همبستگی زمانی وجود دارد که اعتقادات و احساسات مشترکی بین تمامی اعضای گروه‌ها حاکم باشد و هر قدر میزان این اعتقادات و احساساتِ مشترک شدیدتر و قوی‌تر باشد، همبستگی مکانیکی یا خود به خودیِ استوارتری به وجود می‌آید. از سوی دیگر هر چه جوامع به سوی پیچیدگی و تقسیم کار می‌رود، همبستگی به شکل «ارگانیکی» نمایان خواهد شد.

جوامع ارگانیک یا پیشرفته صنعتی نشان دهنده درجات بالایی از استقلال در میان افراد و واحدهای جمعی است و قراردادهای قانونی، هنجارهای این روابط داخلی را تنظیم می‌کند. در این جامعه وجدان جمعی ضعیف می‌شود و زمینه را برای قضایای ارزشی این دنیایی و کلی در جهت مبادلات قراردادها و هنجارها که وابستگی‌های واحدهای اجتماعی تخصّصی به یکدیگر را تنظیم خواهد کرد.

همچنین‌ «تالکوت پارسونز» جامعه شناس آمریکایی عامل تقویت همبستگی اجتماعی را در تعادل و هماهنگی میان ایده‌ها، باورها و ارزش‌های مشترک با محیط می‌داند. این ارزش‌ها و هنجارهای مشترک به خودی خود نمی‌توانند همبستگی میان افراد جامعه را تأمین کنند، مگر این که محیط را با خود سازگار کنند.

ابن خلدون دانشمند اسلامی، همبستگی اجتماعی را مبتنی بر عصبیت قومی می‌داند و معتقد است که جوهره حیات جمعی را پدیده تعلق اجتماعی و روح یاریگری به یکدیگر تشکیل می دهد. که این روح یاریگری و عصبیت، همان ایجاد همبستگی اجتماعی است.

با در نظر گرفتن شرایط ایران در دوران دفاع مقدس و تطبیق اوضاع حاکم در آن بازه زمانی با سه گفته جامعه شناسانی که به برخی از عقایدشان اشاره شد؛ می‌توانیم به این نتیجه برسیم که چارچوب قوام اجتماعی دوران جنگ تحمیلی در ذیل «همبستگی مکانیکی» قابل تعریف است. «علم و آگاهی»، «مشورت و تفاهم»، «مهربانی و مدارا»، «صفا و یکرنگی»، «نوعدوستی و پیمان برداری» از جمله عناصری هستند که همواره موجب تقویت همبستگی اجتماعی شده‌اند. همچنین در جوامع سنتی پیوندهای گوناگونی از قبیله تا مذهب و حکومت موجب همبستگی جامعه می‌شد.

جنگ بی‌تردید از شگفت‌انگیزترین پدیده‌های اجتماعی است که تمام ابعاد بشری جامعه را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. این پدیده پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به عنوان یکی از تأثیرگذارترین عوامل در بعد فرهنگی و اجتماعی بود که آن هم تمام مسایل فرهنگی دفاع، از جمله ایثار، شهادت، جهاد و مقاومت  را در برگرفت.

تنوع گروه‌های انقلابی، صرفاً در شرایطی به شکل‌گیری قدرت و انسجام ملی منجر می‌شود که این گروه‌ها دارای تاکتیک،استراتژی، اهداف راهبردی و جهت‌گیری یکسانی باشند. تمرکز نیروی مقاومت به قدرت منجر خواهد شد.

همانطور که اشاره شد «علم و آگاهی»،«مشورت و تفاهم»،«مهربانی و مدارا»، «صفا و یکرنگی»، «نوعدوستی و پیمان برداری» از جمله عناصری هستند که همواره موجب تقویت همبستگی اجتماعی شده‌اند. تعبیر دیگری که می‌توان از این مدل از همبستگی ارائه کرد اصل «وحدت» است چون در دوران دفاع مقدس اقشار مختلف اجتماعی از جمله گروه‌های انقلابی، دسته‌های سیاسی و صنوف مختلف از قالب‌های ادراکی و همچنین رفتار استراتژیک یکسانی برخوردار شدند.

جمهوری اسلامی ایران در دوران جنگ تحمیلی توانست مخاطبانی را بیابد که از وحدت استراتژیک در مقابله با نیروهای حافظ وضع موجود برخوردار باشند. این نیروها همواره پشتوانه استراتژیک ایران در شرایط و بحران‌های مختلف هستند.

کشوری که دچار بحران یکپارچگی باشد هیچگاه نخواهد توانست راه رشد، تعالی و سعادت و کمال خود را طی کند چرا که قومیت‌های مختلف درون جامعه هر کدام خود را تافته‌ای جدا بافته از کل احساس خواهند کرد و به یک هویت جامعی که کل کشور و قلمروهای سرزمینی آن را در برمی‌گیرد، باور ندارند؛ بنابراین چنین جامعه‌ای دائماً درگیر مسایل داخلی و خارجی خود خواهد بود و انرژی و سرمایه‌های مادی و معنوی آن در مسیر رشد، شکوفایی و بالندگی هزینه نخواهد شد.

مروری بر وضعیت حاکم بر دفاع مقدس و ترکیب جمعیتی رزمندگان از قومیت‌ها و مذاهب مختلف گویای آن است که بعد از انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، دفاع مقدس نیز تجلی همبستگی و تقویت هویت ملی ایرانیان بوده است. حتی میزان اعتماد سیاسی مردم به مسئولان در این دوران به نحو شگفت‌انگیزی بالا بوده است.

از جمله نمادهای تقویت هویت و انسجام ملی حضور پیروان ادیان توحیدی و اقوام مختلف در دفاع مقدس است. واقعیت آن است که در جنگ تحمیلی مسائل فرعی کنار گذاشته شد و تمامی اقوام و مذاهب یکپارچه به میدان آمدند و همین اتحاد باعث به سرانجام رسیدن پیروزی در دفاع مقدس شد.

دفاع مقدس دارای کارکرد ویژه‌ای برای حکومت و ملت به‌ویژه در دهه‌ی اول انقلاب بود. در حقیقت، دفاع مقدس حلقه‌ی اتصال میان ملت و حکومت بوده است، چنانچه در جنگ تحمیلی، مشارکت همه جانبه مردم در دفاع از کشور و نقش‌آفرینی آنان در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی انقلاب اسلامی به‌ویژه در دوران هشت ساله جنگ، نشان دهنده‌ی حمایت آحاد ملت از نظام نوپای جمهوری اسلامی بود. این اصل را از دیدگاه «امیل دورکیم» می‌توان پیوست اجتماعی «کارکرد تقسیم کار» تفسیر کرد که حیات اخلاقی جامعه ایران را پویا نگه داشت.

دفاع‌مقدس باعث حضور فعال و گسترده‌ی آحاد ملت در اجتماعات پرشکوه نمازهای جمعه و راهپیمایی‌ها و پشتیبانی از سیاست‌های نظام در مقابله دشمنان و جبهه‌ی استکبار گردید که این حضور به خودی خود، نشان دهنده‌ی پیوند میان حکومت و ملت بود. حضور اهل کتاب به مانند سایر ایرانیان در میادین دفاع مقدس و نقش‌آفرینی در پشت جبهه‌ها یکی از این مصادیق است. برای همین از کارکردهای مهم جنگ تحمیلی علیه ایران، به همین مبحثِ پیوند میان مردم با هر دین، آیین و اعتقادات و حکومت مربوط است.


منبع: ایسنا