تبیان، دستیار زندگی

آیا کوبیدن در هفت مسجد سند شرعی دارد؟

در آخر ماه صفر با زدن درب مساجد بهشتی شوید

یکی از سنت‌هایی که برخی از مردم به آن اعتقاد دارند رجوع به درب مساجد و کوباندن درب‌های آن و خبر دادن از پایان ماه صفر است؛ این دسته افراد بر این باورند که اگر این کار را انجام دهند، بهشت بر ان‌ها واجب می‌شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
مسجد

همواره یکی از دغدغه‌های مهم اندیشمندان و مصلحان دینی و اجتماعی، خرافه‌زدایی از رفتارهای دینی و اجتماعی بوده است؛ چراکه شیوع و گسترش باورهای خرافی می‌تواند موجب انحطاط اندیشه‌های دینی و جایگاه خرد در جوامع انسانی باشد.

مفهوم شناسی خرافه

هرچند معنای کلیدواژه «خرافه» برای بسیار از افراد روشن است، ولی بااین‌حال برای اینکه در تشخیص مصادیق و انواع خرافه بیراهه نرویم لازم است معنای آن نیز مورد دقت و تأمل قرار گیرد. خرافات در لغت به معنای سخنان بیهوده، غیرواقعی، باطل و افسانه اطلاق می‌شود، در اصطلاح به معنای عادات و عقایدی است که برخلاف عقل و منطق و علم باشد و با موازین شریعتْ سازگار نباشد. با این تعریف، شخص خرافاتی به کسی اطلاق می‌شود که به اموری همچون سخنان بیهوده و باطل، اسطوره‌ای، افسانه‌های، شعائر بیهوده و عقاید بدون دلیل و مدرک معتقد باشد.

ریشه و منشأ پیدایش خرافه گرایی

1-افول اجتهاد و تحقیق علمی: علت و منشأ اصلی پیدایش خرافه در جوامع انسانی بیشتر ریشه در جهل و وهم‌گرایی دارد، جوامع ای که برای دست‌یابی به حقایق از مسیر صحیح آن وارد نمی‌شود و تنها به استنادات وهمی و غیرعلمی تکیه می‌کنند نوعاً گرفتار امور خرافی می‌شوند. عدم تحقیق و پژوهش در امور اعتقادی و معرفتی و بسنده کردن به تقلید کورکورانه زمینه گسترش باورهای غیرواقعی را در جوامع فراهم می‌کند؛ تبعیت و تقلید کورکورانه‌ای که قرآن کریم خط بطلان بر آن کشیده است. «وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا؛ [لقمان/21] و هنگامی که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده پیروی کنید!»، می‌گویند: «نه، بلکه ما از چیزی پیروی می‌کنیم که پدران خود را بر آن یافتیم!»

تأکید‌های فراوان بر اموری همچون قصه و داستان‌های شگفت‌انگیز، خواب‌های غیر مستند همه و همه عواملی است که به‌نوعی زمینه را برای امور خرافی فراهم می‌کند. 



2-ساده‌اندیشی و مقدس‌مآبی و عوام‌زدگی: ساده‌اندیشی و مقدس‌مآبی نیز از جمله عواملی است که در ترویج امور خرافی بی‌تأثیر نبوده است، برخی افراد با ساده‌اندیشی و پذیرش راحت هر سخن و باوری غیرواقعی و عده‌ای هم با دادن رنگ و لعاب دینی و مذهبی زمینه امور خرافی را در جامعه فراهم می‌کنند. این در حالی است که در منطق قرآن انسان‌های موفق و خردمندان واقعی کسانی معرفی شده‌اند که از بهترین سخنان (فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ) استقبال می‌کنند نه هر سخن و اندیشه باطل و غیر صحیح. [1]

3-غلو و افراطی‌گری: با اندکی دقت و تأمل به این مطلب می‌توان اذعان داشت که غلو و بزرگ‌نمایی های غیرواقعی نیز در ترویج امور خرافی مؤثر بوده است، تأکید‌های فراوان بر اموری همچون قصه و داستان‌های شگفت‌انگیز، خواب‌های غیر مستند همه و همه عواملی است که به‌نوعی زمینه را برای امور خرافی فراهم می‌کند. رویه نامبارک و غیر مناسبی که قرآن از آن نکوهش کرده است. [2]

یک غلو و خرافه آشکار در ماه ربیع اول

یکی از خرافات رایج و معروفی که با پایان یافتن ماه صفر در بین برخی اقشار جامعه شیوع می‌یابد رجوع به درب مساجد و کوباندن درب‌های آن و خبر دادن از پایان ماه صفر است، این دسته افراد بر این باورند که اگر این کار را انجام دهند بهشت بر آن‌ها واجب می‌شود. این باور و سخن کذایی درواقع ریشه در یک روایت بدون سند و مدرک دارد که حدیث پژوهان و محققان حوزه دین آن را رد کرده و هیچ اعتنایی به آن ننموده‌اند.


راه نجات از امور خرافی و تشخیص صحیح چیست؟

برای پاسخ به این سؤال مهم در مواجه با برخی رفتارهای اجتماعی و تشخیص خرافه از غیر خرافه می‌بایست به چند نکته مهم اشاره کرد:

کسانی که بدون تحقیق در منابع روایی و بدون بررسی سندی و محتوای روایتی را دست‌آویز رفتار اجتماعی خود قرار می‌دهند، در موارد بی‌شماری در تشخیص بین حق و باطل با مشکل و چالش مواجه خواهند شد.


1-مطابقت با معارف قرآنی و حدیثی: پیامبراکرم(صلی‌الله علیه و اله) در روزهای پایانی عمر شریفشان حدیث شریف ثقلین را برای مردم قرائت کرده و به آنان تأکید می‌کنند تا زمانی که به کتاب خدا و عترت رسول اکرم (ص) تمسک جویند گمراه نخواهند شد، [3] ما نیز در حیات دنیوی اگر به خوبی این حدیث شریف را سرلوحه زندگی‌مان قرار دهیم و منشمان را مطابق معارف قرآنی و حدیثی سامان دهیم، هیچ‌گاه دچار خرافه گرایی نخواهیم شد، البته نباید از این موضوع نیز غافل شد که در تمسک به احادیث می‌بایست بین حدیث صحیح و حدیثی که پایه و اساس سندی ندارد فرق گذاشت.

2-بهره گیری صحیح از قوه عاقله و پیامبر درونی: خدای متعال در آیات بی‌شماری از قرآن کریم مردم را به بهره‌گیری از قوه تعقل و تدبر تشویق کرده است، اگر ما در حیات مادی از این قوه الهی به خوبی استفاده کنیم به خوبی می‌توانیم مرز میان حق و باطل را تشخیص دهیم.

3-توجه جدی به علم و دانش و تحقیق: بدون شک در مواجه با امور خرافی هیچ‌گاه انسان عالم با انسانی که از دانش بهره‌ای ندارد یکسان نیستند. [4] چراکه قدرت علم، منطق و تحقیق می‌تواند سد محکمی در برابر باورهای خرافی باشد، درواقع کسانی که بدون تحقیق در منابع روایی و بدون بررسی سندی و محتوای روایتی را دست‌آویز رفتار اجتماعی خود قرار می‌دهند، در موارد بی‌شماری در تشخیص بین حق و باطل با مشکل و چالش مواجه خواهند شد. درواقع عقاید صحیح و منطقی در تعامل تعقل و دانش ورزی حاصل می‌شود.

پی نوشت‌ها:
[1]. «الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِكَ الَّذینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ (زمر/18) همان كسانى كه سخنان را مى ‏شنوند و از نیكوترین آنها پیروى مى‏كنند؛ آنان كسانى هستند كه خدا هدایتشان كرده، و آنها خردمندانند»

[2]. «قُلْ یا أَهْلَ الْكِتابِ لا تَغْلُوا فی‏ دینِكُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا كَثیراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبیلِ (مائده/77) بگو: «اى اهل كتاب! در دین خود، غلوّ (و زیاده روى) نكنید! و غیر از حق نگویید! و از هوسهاى جمعیّتى كه پیشتر گمراه شدند و دیگران را گمراه كردند و از راه راست منحرف گشتند، پیروى ننمایید!»

[3]. کلینی، کافی، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص۲۹۴. «...إِنِّی تَارِک فِیکمْ أَمْرَینِ إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا- کتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَهْلَ بَیتِی عِتْرَتِی أَیهَا النَّاسُ اسْمَعُوا وَ قَدْ بَلَّغْتُ إِنَّکمْ سَتَرِدُونَ عَلَی الْحَوْضَ فَأَسْأَلُکمْ عَمَّا فَعَلْتُمْ فِی الثَّقَلَینِ وَ الثَّقَلَانِ کتَابُ اللَّهِ جَلَّ ذِکرُهُ وَ أَهْلُ بَیتِی‏...: من در میان شما دو چیز باقی می‌گذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که اهل بیتم هستند. ای مردم بشنوید! من به شما رساندم که شما در کنار حوض بر من وارد می‌شوید، پس من از شما درباره رفتارتان با این دو یادگار ارزشمند سؤال خواهم کرد، یعنی کتاب خدا و اهل بیتم.

[4]. «... قُل‏ هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْباب‏(زمر/9) بگو: «آیا كسانى كه مى‏دانند با كسانى كه نمى‏دانند یكسانند؟! تنها خردمندان متذكّر مى‏شوند!»



مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.