مدیحه سرایی اهل بیت(ع) ستایش فضیلتهای انسانی است به هنرمندی شاعران و مداحان آیینی
جلوههای ناب هنر و ادب
مدح در معنای لغوی به معنای ستایش، توصیف صفات نیکو و وصف زیباییهاست. مدیحه به اشعاری گفته میشود که در توصیف و تحسین ممدوح (شخصی که موردستایش قرار میگیرد) گفته میشود. بر اساس همین تعاریف، مدیحهسرا و مداح نیز افرادی هستند که در وصف دیگران شعر میسرایند یا میخوانند.
مدیحهسرایی یا ستایشگری، هنری است که در قالب شعر و صوت به تمجید و ثنای بزرگان میپردازد. بخش بزرگی از ادبیات فارسی را مدیحهها در برمیگیرند. قالب شعری در این طرز معمولاً قصیده است، هرچند در سایر قالبها، بهویژه مثنوی و غزل نیز مدح دیده میشود. قصیده، مثنوی، ترکیببند، ترجیعبند و غزل جزو قالبهای شعری است که برای مدیحه مورداستفاده شاعران قرار میگیرد. ضمن اینکه شاعران معاصر در قالب شعر نو، سپید و نیمایی مدیحههای ماندگاری سرودهاند.
مدح آیینی و مدیحهسرایی اهلبیت (ع)
زمانی که در ستایشگری از مفاهیم آیینی و دینی استفاده میشود، یا رنگ و بوی خاندان عصمت و طهارت به خود میگیرد، این نوع مدیحهسرایی را مدح مذهبی یا مدح و منقبت اهلبیت (ع) مینامیم. شعری هم که در این نوع مدیحهسرایی به کار میرود در زمره اشعار آیینی قرار میگیرد.بهطورکلی هر مقوله شعری که صبغه دینی داشته باشد و متأثر از آموزههای اسلامی باشد، در قلمرو شعر آیینی قرار میگیرد و تنها مسئلهای که شعر آیینی را از سایر انواع شعر مجزا میکند، قلمرو موضوعی آن است.
شعر آیینی را بر اساس تعریف و موضوعاتی که به آن پرداخته میشود میتوان تقسیمبندی کرد:
الف) شعر توحیدی، نیایشی و عرفانی
ب) شعر اخلاقی و پندی، اجتماعی، مقاومت، بیداری و دفاع مقدس
ج) شعر ولایی
شعر ولایی به لحاظ موضوعی، اختصاص به خاندان عترت و طهارت دارد و سخنان، سیره اخلاقی و فضای وجودی آنان در «شعر ولایی» بازتاب درخوری پیدا میکند. برای شعر ولایی میتوان زیرمجموعههایی در نظر گرفت، که مهمترین آنها عبارتاند از: شعر نبوی، شعر علوی، شعر فاطمی، شعر عاشورایی، شعر رضوی و شعر مهدوی. مقوله مدح و منقبت در همه زیرمجموعههای شعر ولایی ساری و جاری است.
با این نگرش تازه و تفاوت میدان دید، درمییابیم که منقبت و مرثیه تنها در بخشی از «شعر ولایی» حضور دارد و ابعاد موضوعی گستردهای چون بعثت، معراج، نزول قرآن، غزوات، غدیر، حکومت علوی، مبانی ارزشی فرهنگ عاشورا و... میتواند فاقد جنبههای سوگواری، و مبتنی بر مؤلفههای ارزشی باشد.مشفق کاشانی در تأکید ارزشمندی این نوع شعر گفته است: «ستایش از بزرگان دانش، دین و تقوا، ستایش از فضیلت است.»
مداح کیست؟
درگذشته ستایشگری اهلبیت محدود به اشعار و قصایدی بود که در مدح آن بزرگواران سروده میشد و معمولاً خودِ شاعر به خواندن سرودههای خود میپرداخت. خوانش شعر توسط شاعر یک سنت بود و روایات مستند تاریخی گواه این مسئله است.اما کمکم علاوه بر شعرا، افراد دیگری که از صوت خوب و خوشی برخوردار بودند به خواندن اشعاری در مدح اهلبیت (ع) پرداختند. رواج این سبک مدیحهسرایی منجر به آفرینش جلوه دیگری از این هنر یعنی مدّاحی شد. بهاینترتیب کار مداحی از شاعری جدا شد، اما هیچ خللی در هر دو طیف به وجود نیامد. شعر و مداحی در کنار هم فرهنگ ستایشگری اهلبیت را رونق بخشیده و زنده نگه داشتند.
مدیحهسرایی برای چه؟
مدیحهسرایی به معنای عام، همان است که از دوران سامانی و غزنوی در ایران رواج یافته است؛ ستایش شاهان و بزرگان. مدحی که گاهی شامل توصیف صفاتی میشد که نهتنها در فرد مدحشده یافت نمیشد، بلکه جنبهای مبالغهآمیز و افراطی پیدا میکرد.این نوع مدیحهسرایی چه از جانب شاعران آزاداندیش یا شاعران وابسته به دربار شاهان، قسمی از شعر بوده که یا نام بزرگانی را در متن یدک کشیده یا به سفارش و تحمیل از جانب آنان سروده شده است.
شاعران شاخص ادبیات ایران به فراخور زمانه و عصر خویش، مدیحههایی در قالبهای مختلف شعری دارند که به معنای واقعی مدیحه است؛ بدون افراط و تفریطهای مرسوم. به عبارت بهتر شعر مدیحه این بزرگان وجهی از هنر و ادبیات ایرانزمین است.فارغ از ارزشهای هنری، مدیحهسرایی ارزشهای اجتماعی و تاریخی نیز دارد. مدیحه نیز مانند سایر قالبهای هنری، بخشی از گذشته سرزمین ماست و بهعنوان یک سند تاریخی به شمار میآید.
دکتر شفیعی کدکنی درباره اهمیت مدیحه در مطالعات تاریخی و اجتماعی میگوید: «این شعرهای مدیح، از یکسو مدینه فاضله موجود در ذهن جامعه را تصویر میکند، و از سوی دیگر جریانهای اجتماعی اعماقِ تاریخ ما را آینگی میکند. وقتیکه انوری یا فرخی، ممدوح خویش را به فلان صفت میستایند، مجموعه این صفات ـ اگرچه در آن ممدوح ممکن است اصلاً وجود نداشته باشد، که اغلب هم ندارد ـ نشاندهنده این نکته است که بههرحال معیار ارزشهای اجتماعی حاکم بر اعماق ضمیر جامعه و آرزوهای مردمی، چیزی است در دایره همان صفات.»
اما مدحی که با توجه به مضمون آن میتوان نام مدح مذهبی به آن داد، از عصر صفوی به اینسو سرعت و گسترش بیشتری یافت. مدحی که وزنه ارادت و محبت اهلبیت باعث شده بود که کفه معنویات بر مادیات سنگینی کند. محتشم کاشانی و قبلتر، کسایی مروزی، از پیشتازان مدیحهسرایی مذهبی در ایران هستند.
بر اساس روایتی از امام صادق (ع)، هرکس درباره امام حسین (ع) شعری بخواند، پس بگرید و ده تن را بگریاند، برای آنان بهشت نوشته میشود.باور و یقین شیعه است که شاعر و مداح اهلبیت (ع) از جایگاه ویژهای برخوردار است و مقام بهشتی دارد. بر این اساس، مدیحهسرایی از گذشته بهعنوان یک هنر مقدس و دینی موردتوجه بوده است و گرایش به سرودن شعر و مداحی برای اهلبیت (ع) هرروز بیشتر از گذشته بوده است.
شالوده شعر شیعی بر ستایش خاندان عصمت و طهارت استوار است و سینهبهسینه و نسل به نسل تکرار شده و ادامه یافته است. مدیحهسرایی شیوهای هنرمندانه برای نشر معارف دین و اهلبیت است و مدح و نقبت بهعنوان یک ارزش دینی، هدفی جز ترویج فرهنگ و بیان ذات مقدس معصومین نداشته است.
مدح آیینی و مدیحهسرایی اهلبیت (ع)
زمانی که در ستایشگری از مفاهیم آیینی و دینی استفاده میشود، یا رنگ و بوی خاندان عصمت و طهارت به خود میگیرد، این نوع مدیحهسرایی را مدح مذهبی یا مدح و منقبت اهلبیت (ع) مینامیم. شعری هم که در این نوع مدیحهسرایی به کار میرود در زمره اشعار آیینی قرار میگیرد.بهطورکلی هر مقوله شعری که صبغه دینی داشته باشد و متأثر از آموزههای اسلامی باشد، در قلمرو شعر آیینی قرار میگیرد و تنها مسئلهای که شعر آیینی را از سایر انواع شعر مجزا میکند، قلمرو موضوعی آن است.شعر آیینی را بر اساس تعریف و موضوعاتی که به آن پرداخته میشود میتوان تقسیمبندی کرد:
الف) شعر توحیدی، نیایشی و عرفانی
ب) شعر اخلاقی و پندی، اجتماعی، مقاومت، بیداری و دفاع مقدس
ج) شعر ولایی
شعر ولایی به لحاظ موضوعی، اختصاص به خاندان عترت و طهارت دارد و سخنان، سیره اخلاقی و فضای وجودی آنان در «شعر ولایی» بازتاب درخوری پیدا میکند. برای شعر ولایی میتوان زیرمجموعههایی در نظر گرفت، که مهمترین آنها عبارتاند از: شعر نبوی، شعر علوی، شعر فاطمی، شعر عاشورایی، شعر رضوی و شعر مهدوی. مقوله مدح و منقبت در همه زیرمجموعههای شعر ولایی ساری و جاری است.
مداح کیست؟
درگذشته ستایشگری اهلبیت محدود به اشعار و قصایدی بود که در مدح آن بزرگواران سروده میشد و معمولاً خودِ شاعر به خواندن سرودههای خود میپرداخت. خوانش شعر توسط شاعر یک سنت بود و روایات مستند تاریخی گواه این مسئله است.اما کمکم علاوه بر شعرا، افراد دیگری که از صوت خوب و خوشی برخوردار بودند به خواندن اشعاری در مدح اهلبیت (ع) پرداختند. رواج این سبک مدیحهسرایی منجر به آفرینش جلوه دیگری از این هنر یعنی مدّاحی شد. بهاینترتیب کار مداحی از شاعری جدا شد، اما هیچ خللی در هر دو طیف به وجود نیامد. شعر و مداحی در کنار هم فرهنگ ستایشگری اهلبیت را رونق بخشیده و زنده نگه داشتند.مدیحهسرایی برای چه؟
مدیحهسرایی به معنای عام، همان است که از دوران سامانی و غزنوی در ایران رواج یافته است؛ ستایش شاهان و بزرگان. مدحی که گاهی شامل توصیف صفاتی میشد که نهتنها در فرد مدحشده یافت نمیشد، بلکه جنبهای مبالغهآمیز و افراطی پیدا میکرد.این نوع مدیحهسرایی چه از جانب شاعران آزاداندیش یا شاعران وابسته به دربار شاهان، قسمی از شعر بوده که یا نام بزرگانی را در متن یدک کشیده یا به سفارش و تحمیل از جانب آنان سروده شده است.شاعران شاخص ادبیات ایران به فراخور زمانه و عصر خویش، مدیحههایی در قالبهای مختلف شعری دارند که به معنای واقعی مدیحه است؛ بدون افراط و تفریطهای مرسوم. به عبارت بهتر شعر مدیحه این بزرگان وجهی از هنر و ادبیات ایرانزمین است.فارغ از ارزشهای هنری، مدیحهسرایی ارزشهای اجتماعی و تاریخی نیز دارد. مدیحه نیز مانند سایر قالبهای هنری، بخشی از گذشته سرزمین ماست و بهعنوان یک سند تاریخی به شمار میآید.
دکتر شفیعی کدکنی درباره اهمیت مدیحه در مطالعات تاریخی و اجتماعی میگوید: «این شعرهای مدیح، از یکسو مدینه فاضله موجود در ذهن جامعه را تصویر میکند، و از سوی دیگر جریانهای اجتماعی اعماقِ تاریخ ما را آینگی میکند. وقتیکه انوری یا فرخی، ممدوح خویش را به فلان صفت میستایند، مجموعه این صفات ـ اگرچه در آن ممدوح ممکن است اصلاً وجود نداشته باشد، که اغلب هم ندارد ـ نشاندهنده این نکته است که بههرحال معیار ارزشهای اجتماعی حاکم بر اعماق ضمیر جامعه و آرزوهای مردمی، چیزی است در دایره همان صفات.»
اما مدحی که با توجه به مضمون آن میتوان نام مدح مذهبی به آن داد، از عصر صفوی به اینسو سرعت و گسترش بیشتری یافت. مدحی که وزنه ارادت و محبت اهلبیت باعث شده بود که کفه معنویات بر مادیات سنگینی کند. محتشم کاشانی و قبلتر، کسایی مروزی، از پیشتازان مدیحهسرایی مذهبی در ایران هستند.
بر اساس روایتی از امام صادق (ع)، هرکس درباره امام حسین (ع) شعری بخواند، پس بگرید و ده تن را بگریاند، برای آنان بهشت نوشته میشود.باور و یقین شیعه است که شاعر و مداح اهلبیت (ع) از جایگاه ویژهای برخوردار است و مقام بهشتی دارد. بر این اساس، مدیحهسرایی از گذشته بهعنوان یک هنر مقدس و دینی موردتوجه بوده است و گرایش به سرودن شعر و مداحی برای اهلبیت (ع) هرروز بیشتر از گذشته بوده است.
شالوده شعر شیعی بر ستایش خاندان عصمت و طهارت استوار است و سینهبهسینه و نسل به نسل تکرار شده و ادامه یافته است. مدیحهسرایی شیوهای هنرمندانه برای نشر معارف دین و اهلبیت است و مدح و نقبت بهعنوان یک ارزش دینی، هدفی جز ترویج فرهنگ و بیان ذات مقدس معصومین نداشته است.