نگاهی به مستند «اینستاگرامر» اکران شده در گروه هنر و تجربه
زیر پوست مجازی
سینا کیان پور در مستند اینستاگرامر تلاش کرده تا بخشی از تجربیات مجازی را با حضور برخی چهره های مشهور شبکه های اجتماعی که البته از ظرفیت این فضا در جهت فعالیت های اقتصادی و اجتماعی استفاده کرده اند را به تصویر بکشد.
فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در جامعه امروز ایران صرفا یک ابزار و تکنولوژی ارتباطی نیست بلکه به واسطه تجربه های عجیب و غریب و چندلایه ای که در آن اتفاق می افتد واجد درام شده و می توان قصه های گوناگونی را از آن بیرون کشید و به روایت تصویر درآورد. سینا کیان پور در مستند اینستاگرامر تلاش کرده تا بخشی از این تجربیات مجازی را با حضور برخی چهره های مشهور شبکه های اجتماعی که البته از ظرفیت این فضا در جهت فعالیت های اقتصادی و اجتماعی استفاده کرده اند را به تصویر بکشد.
البته میتوان این مستند را در عین اینکه یک مستند اجتماعی و پژوهش محور دانست مستند پرتره هم تعریف کرد به این دلیل که بیش از آنکه درباره اینستاگرام بهمثابه یک تکنولوژی ارتباطی باشد درباره تعدادی چهره اینستاگرامی است که به آنها اینستاگرامر میگویند. کسانی که از طریق جنس فعالیتهای خود در فضای مجازی توانستند فالئورهای زیادی برای خود دستوپا کرده و مشهور شوند و البته بسیاری از آنها به کسبوکار مجازی پرداخته و در این زمینه به موفقیتهای خوبی هم برسند.
درواقع مخاطب در این مستند با تعدادی چهره مواجه میشود که اگرچه شهرت عمومی ندارند و به معنای متعارف آن چهرهای آشنا و شناختهشده نیستند اما خیلیها در اینستاگرام آنها را میشناسند. آنها اگرچه شاخهای ایستاگرام نیستند اما شاخصهای اینستاگرام هستند. تنوع آدمهای که بهعنوان اینستاگرامر انتخابشدهاند طیفهای متنوع و مختلفی از تفکر و فرهنگ در جامعه را نمایندگی کرده و کارگردان از انتخاب چهرههای همسو با اهداف و جهانبینی و رفتارشناسی مشترک پرهیزکرده است. مثلاً در بین این اینستاگرامرها یک روحانی و همسرش که فعالیتهای مجازی آنها موجب شهرتشان شده هم حضور دارد که علیرغم برخی تجربیات مشترک با دیگران اما روایت متفاوتی از اینستاگرام و کارکردهایش ارائه میدهد.
مستند فارغ از کم و کیف ساختاری و چگونگی روایت بهواسطه ذات سوژه خودبهخود جذاب است و بهمثابه یک تجربه زیسته مشترک از ظرفیت هم ذات پنداری بالایی برخوردار بوده و اغلب مخاطبانی که خود این فضاها را تجربه میکنند و در شبکههای اجتماعی فعال هستند میتوانند از تماشای آن لذت ببرند. ازاینرو میتوان مستند اینستاگرامر را تلاشی در جهت خودآگاهانه کردن تجربههای مخاطب در کنشهای مجازی دانست.
بااینحال مستندساز رویکرد فرصت گرایانه را برای بازنمایی سوژه انتخاب کرده و از آسیبشناسی آن پرهیز کرده. فرصتهای شغلی و اجتماعی و ظرفیتهایی که در این فضا برای کسبوکار وجود دارد به سوژه مستند بدل شده و آن گه تعدادی چهرههای موفق در این فضا انتخابشدهاند تا از رمز و راز موفقیت خود و البته تجربیات شخصی خود از اینستاگرام بگویند.
قطعاً این مستند روایتی کامل از تجربههای اینستاگرامی نیست اما در بازنمایی سوژهای که برای نمایش انتخاب کرده واجد نکتههای جذاب و تماشایی است. ضمن اینکه تعدد اینستاگرامرها و تنوع لوکیشن و پلانها به ریتم پرشتاب آن کمک کرده و درنهایت دورهمی انتهایی این چهرهها به شکلگیری یک ساختار دراماتیک کمک کرده که تماشای این مستند را جذاب میکند. بااینحال شاید آنچه فراتر از بازنمایی سوژه واجد اهمیت و تأملبرانگیز باشد خوانش فرامتنی است که میتوان از آن داشت به این معنا که زیست مجازی بهعنوان جدیدترین شکل زندگی مدرن را به سوژه تفکر بدل میکند و نشان میدهد که جهان ما چقدر تحت تأثیر شبکههای اجتماعی وزندگی مجازی است.
پارادوکس جذابی از این موقعیت برساخته میشود که قابلتوجه است. به این معنا که مستند که به ذات خود باید واقعیت را به نمایش بگذارد و اساساً ماهیت و هویت آن مبتنی بر واقعیت نمایی است در اینجا یک امر مجازی را به محور روایت خود بدل کرده اما یک امر مجازی که امروزه به یک واقعیت انسانی- اجتماعی بدل شده. درواقع فضای مجازی امروز خودش یک واقعیت قدرتمند و غیرقابلانکار است. خوانش هایی ازایندست در طول مستند و بنا به موقعیتی که در حال روایت است میتواند برای مخاطب هوشمند، جذاب باشد.
واقعیت این است که مستند اینستاگرامر میتواند آغاز مستندسازی درباره فضای مجازی و شبکههای اجتماعی باشد که بیشتر سویههای مثبت و بیزینسی آن را برجسته کرده و دستمایه روایت خود قرار داده است.
در همین فضا بسیاری از سوژههای جذاب دیگری وجود دارد که میتواند محور ساخت یک مستند قرار بگیرد حتی خود چهرههایی که در این مستند بهعنوان اینستاگرامر معرفیشدهاند میتوانند به شکل مستقل هم سوژه یک مستند باشد. به نظر میرسد فضای مجازی و شبکههای اجتماعی افق تازهای را در برابر سینمای مستند ما قرار داده که از دل آن میتوان مستندهای پژوهشگرانه و آگاهیبخش و حتی آموزشی درباره فضای مجازی ساخت و اتفاقاً در شرایط حاضر اینیک نیاز ضروری در جامعه ماست.
البته میتوان این مستند را در عین اینکه یک مستند اجتماعی و پژوهش محور دانست مستند پرتره هم تعریف کرد به این دلیل که بیش از آنکه درباره اینستاگرام بهمثابه یک تکنولوژی ارتباطی باشد درباره تعدادی چهره اینستاگرامی است که به آنها اینستاگرامر میگویند. کسانی که از طریق جنس فعالیتهای خود در فضای مجازی توانستند فالئورهای زیادی برای خود دستوپا کرده و مشهور شوند و البته بسیاری از آنها به کسبوکار مجازی پرداخته و در این زمینه به موفقیتهای خوبی هم برسند.
درواقع مخاطب در این مستند با تعدادی چهره مواجه میشود که اگرچه شهرت عمومی ندارند و به معنای متعارف آن چهرهای آشنا و شناختهشده نیستند اما خیلیها در اینستاگرام آنها را میشناسند. آنها اگرچه شاخهای ایستاگرام نیستند اما شاخصهای اینستاگرام هستند. تنوع آدمهای که بهعنوان اینستاگرامر انتخابشدهاند طیفهای متنوع و مختلفی از تفکر و فرهنگ در جامعه را نمایندگی کرده و کارگردان از انتخاب چهرههای همسو با اهداف و جهانبینی و رفتارشناسی مشترک پرهیزکرده است. مثلاً در بین این اینستاگرامرها یک روحانی و همسرش که فعالیتهای مجازی آنها موجب شهرتشان شده هم حضور دارد که علیرغم برخی تجربیات مشترک با دیگران اما روایت متفاوتی از اینستاگرام و کارکردهایش ارائه میدهد.
مستند فارغ از کم و کیف ساختاری و چگونگی روایت بهواسطه ذات سوژه خودبهخود جذاب است و بهمثابه یک تجربه زیسته مشترک از ظرفیت هم ذات پنداری بالایی برخوردار بوده و اغلب مخاطبانی که خود این فضاها را تجربه میکنند و در شبکههای اجتماعی فعال هستند میتوانند از تماشای آن لذت ببرند. ازاینرو میتوان مستند اینستاگرامر را تلاشی در جهت خودآگاهانه کردن تجربههای مخاطب در کنشهای مجازی دانست.
بااینحال مستندساز رویکرد فرصت گرایانه را برای بازنمایی سوژه انتخاب کرده و از آسیبشناسی آن پرهیز کرده. فرصتهای شغلی و اجتماعی و ظرفیتهایی که در این فضا برای کسبوکار وجود دارد به سوژه مستند بدل شده و آن گه تعدادی چهرههای موفق در این فضا انتخابشدهاند تا از رمز و راز موفقیت خود و البته تجربیات شخصی خود از اینستاگرام بگویند.
قطعاً این مستند روایتی کامل از تجربههای اینستاگرامی نیست اما در بازنمایی سوژهای که برای نمایش انتخاب کرده واجد نکتههای جذاب و تماشایی است. ضمن اینکه تعدد اینستاگرامرها و تنوع لوکیشن و پلانها به ریتم پرشتاب آن کمک کرده و درنهایت دورهمی انتهایی این چهرهها به شکلگیری یک ساختار دراماتیک کمک کرده که تماشای این مستند را جذاب میکند. بااینحال شاید آنچه فراتر از بازنمایی سوژه واجد اهمیت و تأملبرانگیز باشد خوانش فرامتنی است که میتوان از آن داشت به این معنا که زیست مجازی بهعنوان جدیدترین شکل زندگی مدرن را به سوژه تفکر بدل میکند و نشان میدهد که جهان ما چقدر تحت تأثیر شبکههای اجتماعی وزندگی مجازی است
پارادوکس جذابی از این موقعیت برساخته میشود که قابلتوجه است. به این معنا که مستند که به ذات خود باید واقعیت را به نمایش بگذارد و اساساً ماهیت و هویت آن مبتنی بر واقعیت نمایی است در اینجا یک امر مجازی را به محور روایت خود بدل کرده اما یک امر مجازی که امروزه به یک واقعیت انسانی- اجتماعی بدل شده. درواقع فضای مجازی امروز خودش یک واقعیت قدرتمند و غیرقابلانکار است. خوانش هایی ازایندست در طول مستند و بنا به موقعیتی که در حال روایت است میتواند برای مخاطب هوشمند، جذاب باشد.
واقعیت این است که مستند اینستاگرامر میتواند آغاز مستندسازی درباره فضای مجازی و شبکههای اجتماعی باشد که بیشتر سویههای مثبت و بیزینسی آن را برجسته کرده و دستمایه روایت خود قرار داده است.
در همین فضا بسیاری از سوژههای جذاب دیگری وجود دارد که میتواند محور ساخت یک مستند قرار بگیرد حتی خود چهرههایی که در این مستند بهعنوان اینستاگرامر معرفیشدهاند میتوانند به شکل مستقل هم سوژه یک مستند باشد. به نظر میرسد فضای مجازی و شبکههای اجتماعی افق تازهای را در برابر سینمای مستند ما قرار داده که از دل آن میتوان مستندهای پژوهشگرانه و آگاهیبخش و حتی آموزشی درباره فضای مجازی ساخت و اتفاقاً در شرایط حاضر اینیک نیاز ضروری در جامعه ماست.