ازدواج دوقطبی
آیا ازدواج با وجود اختلال دوقطبی صحیح است؟
دارودرمانی و رفتاردرمانی، درمانهای اصلی در اختلال دوقطبی هستند. اینکه شما بدانید چه روشها و سبکهایی در زندگی باید تغییر کند در موقعیتها چطور باید رفتار کنید و ... همگی به ترمیم این بیماری کمک میکند.
پسری 28 ساله و دچار اختلال شخصیت دوقطبی هستم، حدود دو سال است که تحت نظر و در حال درمان هستم. بتازگی تصمیم گرفته ام که ازدواج کنم ولی پزشکم در صورتی ازدواج را به صلاحم می داند که حتما مشکلم را با طرف مقابل در میان بگذارم. ولی خودتان هم می دانید که هیچ دختری با این شرایط حاضر به ازدواج با من نمی شود. به نظر شما تکلیف من چیست؟
در چنین وضعیتی که شما از نوسان خلقی رنج میبرید ازدواج چندان به مصلحتتان نیست. ازدواج یک تغییر است که نیاز به ثبات نسبی خلقی دو طرف دارد. لذا در این شرایط شاید ازدواج حتی به بدتر شدن شرایط شما نیز بیانجامد. البته میتوانید در مورد این مسئله با پزشک دیگری که شرححال شما را دقیق داشته باشد مشورت کنید و یا حتی نظر او را در مورد درمان و داروهای مصرفی بدانید؛ و در نظر داشته باشید که گاه درمان اختلال دوقطبی نیاز به زمان بیشتری دارد. گاه اگر درمان با یک پزشک به نتیجه نمیرسد جستجوی پزشکی دیگر میتواند کمککننده باشد. متأسفانه بسیاری از بیماران به علت توجیه نشدن یا اشکالات فرهنگی در خصوص مصرف دارو پس از بهبود اولیه با این تفکر که بیماری درمان شده و دیگر عود نمیکند، درمان نگهدارندِه را رها میکنند و نهایتاً دوباره عوارض اختلال دوقطبی گریبان گیرشان میگردد؛ اما با توجه به علائمی که مطرح کردید شاید بهتر باشد کمی صبور باشید.
دارودرمانی و رفتاردرمانی، درمانهای اصلی در اختلال دوقطبی هستند. اینکه شما بدانید چه روشها و سبکهایی در زندگی باید تغییر کند در موقعیتها چطور باید رفتار کنید و ... همگی به ترمیم این بیماری کمک میکند.
بهمنظور خوب بودن لازم است که از نزدیک بااحساستان در ارتباط باشید. گاهی علائم افسردگی و شیدایی آنقدر آشکار است که اگر زودتر شناسایی میشد قابلپیشگیری میبود؛ بنابراین بهتر است تغییرات نامحسوس در خلقوخوی خود، الگوهای خواب، سطح انرژی و افکار را بشناسید. اگر سرعت عمل لازم را داشته باشید، وقتی نشانهای کوچک از تغییرات خلقی را مشاهده کنید میتوانید قبل از تبدیلشدن به حالت افسردگی و یا شیدایی کامل با آن مقابله نمایید.
محرکهای خود را بشناسید و علائم هشداردهنده خود را دریابید. مهم است که علائم فاز شیدایی و افسردگی خود را بهدقت بشناسید و نسبت به نشانههای بیرونی و یا درونی تغییرات خلقی خود واقف باشید. صحبت کردن با یک فرد حمایتکننده، دریافت کامل هشت ساعت خواب، کاهش فعالیتهای زیاد و افراطی، شرکت در یک گروه پشتیبانی، تماس با دکتر یا درمانگر خود، انجام کاری سرگرمکننده و خلاق، در نظر گرفتن زمانی برای استراحت و ... میتواند در درمان موفق مؤثر واقع شود.
تکنیکهای تمدد اعصاب مانند تنفس عمیق و ریلکسیشن را جهت کاهش استرس یاد بگیرید. تمرین آرامش روزانه 30 دقیقه و یا بیشتر میتواند خلقوخوی شمارا بهبود بخشد. کارهایی که الزامی برای انجام آنها ندارید در زمان فراغت میتواند به آرامشتان بیشتر کمک کند مثل دیدن یک فیلم خندهدار، پیادهروی در ساحل، خواندن یک کتاب خوب، یا صحبت کردن با یک دوست. با توسل به حواس خود آرامش را حفظ نمایید. بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی. دیدن و بوییدن یک گل، ماساژ دستوپا و ... همه و همه در حفظ آرامش شما مؤثرند.
اجتناب از موقعیتها باعث تشدید دوره افسردگی در فرد میشود. انجام فعالیتهایی مانند ملاقات دوستان، شروع به فراگیری و یا ادامه فراگیری یک مهارت و … میتواند احساس کفایت را در بیمار ایجاد کند و باعث تقویت مثبت او شود که تأثیر مثبتی بر دوره افسردگی میگذارد.
یک ارتباط غیرقابلانکار بین غذا و خلقوخوی وجود دارد. برای خلقوخوی مطلوب، خوردن مقدار زیادی از میوههای تازه، سبزیجات و غلات و محدود کردن چربی و شکر ضروری است. زمان بین وعدههای روزانهتان را طوری تنظیم کنید که هرگز قند خونتان خیلی پایین نیاید. رژیمهای غذایی با کربوهیدرات بالا میتواند موجب تغییرات خلقی شود بنابراین از آن نیز باید اجتناب شود.
شکلات و کافئین نیز باید حذف شود. امگا 3 مصرف کنید. اسیدهای چرب امگا 3 ممکن است نوسانات خلقی در اختلال دوقطبی را کاهش دهد. امگا 3 بهعنوان یک مکمل غذایی در دسترس است. شما همچنین میتوانید امگا 3 بدنتان را با خوردن ماهیهای آبهای سرد مانند ماهی آزاد، ماهی و ساردین، سویا، روغن کانولا، دانه کدوتنبل و گردو افزایش دهد.
ترسیم نمودار خلق به بیمار و خانواده او کمک میکند تا دریابد چه عواملی بر خلقوخوی بیمار تأثیر میگذارند. با ترسیم نمودار خلق بیمار درمییابد که فعالیتها و رفتارهای متفاوت باعث ایجاد خلق متفاوت در او میشوند و او نوسانهای خلق خود را بهسرعت شناسایی میکند. درمجموع به کار بردن این تکنیک ها توصیه میشود اولین تکنیک تأثیرگذار، به تعویق اندازی تصمیم است. تکنیک درنگ به بیمار کمک میکند تا فشار درونیاش برای اقدام کاهش یابد.
فرد به خود میگوید فعلاً تا ۴۸ ساعت آینده هیچ تصمیمی نمیگیرم. بعدازآن میتوانم با کمک گرفتن و مشورت با سیستم حمایت خود تصمیم بگیرم. این امر به بیمار کمک میکند تا یاد بگیرد برای وصول به خواستههای خود میتواند صبوری کند. این در حالی است که بیمار دوقطبی بسیار تکانشی عمل میکند و بالأخص در هنگام حمله مانیک تصمیمات عجولانه و بدون فکر میگیرد.
در تکنیک اولویتبندی فعالیتها از بیمار دوقطبی که اصرار دارد همه فعالیتهای موردنظر خود را بهطور همزمان انجام دهد خواسته میشود تا با کمک درمانگر و یا یکی از اعضای سیستم حمایتی خود فعالیتها را در دو گروه فعالیتهایی که انجام آنها لازم است و فعالیتهایی که لذتبخش است ولی ضروری نیست، اولویتبندی کند.
فرد ابتدا فهرست فعالیتهای ضروری را انجام داده و سپس به گروه فعالیتهای لذتبخش میپردازد. در تکنیک آرامشبخشی به خود بیمار لیست فعالیتها و موقعیتهایی را که در آن احساس آرامش میکند شناسایی و فهرست میکند تا در هنگام بروز بحران از آنها استفاده کند. فعالیتهایی مانند پیادهروی- دوش آب گرم- گوش دادن به موسیقی ملایم- مطالعه کتاب و موقعیتهایی مانند اتاق خودم- منزل مادربزرگ و …. در تکنیک مواجهه از بیمار خواسته میشود لیستی از کارها و یا موقعیتهایی که از آنها اجتناب میکند را تهیه کند.
اجتناب از موقعیتها باعث تشدید دوره افسردگی در فرد میشود. انجام فعالیتهایی مانند ملاقات دوستان، شروع به فراگیری و یا ادامه فراگیری یک مهارت و … میتواند احساس کفایت را در بیمار ایجاد کند و باعث تقویت مثبت او شود که تأثیر مثبتی بر دوره افسردگی میگذارد. مطالعه کتاب درمان شناختی رفتاری برای بزرگسالان. نوشته هافمن، دیوید و همکاران مترجم: دکتر کامیار سنایی. نشر ارجمند. نیز پیشنهاد میشود.
منبع: پرسش و پاسخ های عمومی مشاوره اختلالات روانشناختی مرکز مشاوره تبیان