خدا میشه یه روزی؟
خدا میشه یه روزی زمینها آباد بشه؟
- زمین که خونهی ماست
پهن و بزرگ و زیباست
هم داره صحرای خشک
هم جای آب و دریاست
گیاه داره فراوون
جنگل و باغ زیتون
- دره و کوه و برزن.
گندم و جو و ارزن
هر کی میره به صحرا
با دیگران یا تنها
قدر آبو میدونه
از ته دل میخونه
- خدا میشه یه روزی
یه چارهای بسازی؟
زمینها آباد بشه
دلها همه شاد بشه؟
صحرای خشک و بیآب
تشنهی یک قطره آب
- شاداب و پر آب بشه
سرسبز بیخار بشه
خدا میشه یه روزی که سیل و طوفان نیاد؟
- وقتی که بادی میاد
با سرعت و با فریاد
به سوی دریاچهها
یا سوی رودخونهها
آبها سرازیر میشن
مثل هزار شیر میشن
- با غرش و با فریاد
سوار بر بال باد
میان به سوی شهرها
کوچهها و خونهها
از فشار تند آب
خونهها میشن خراب
- مردم، خیس و تر میشن
بعضی تو آب غرق میشن
خدا میشه یه روزی؟
یه چارهای بسازی
که سیل و طوفان نیاد
تو خونهها آب نیاد
- شهرها تمیز بمونن
مردم عزیز بمونن
دچار سیلاب نشن
غرق توی آب نشن
خدا میشه یه روزی حیوونا مهربون شن؟
- حیوونا انواع دارن
خیلی تماشا دارن
یکی تو آسمونه
بال میزنه میخونه
یکی روی زمینه
میخزه میشینه
یکی به زیر خاکه
زرنگه و چالاکه
- اون یکی توی آبه
حرف میزنه حبابه
یکی میاد تو خونه
تخم میگذاره تو لونه
یکی میره همیشه
تو جنگل و تو بیشه
برای جنگ و دعوا
سلاح دارن حیوونا
- یکی برای جستن
نیش میزنه به دشمن
یکی با دندون تیز
لقمه شو میکنه ریز
یکی برای غذا
شاخ میزده تو دعوا
بعضی با هم دشمنن
به جون هم میپرن
- خدا میشه یه روزی
یه چارهای بسازی؟
حیوونا مهربون شن
سر به راه و آروم شن
با هم بشن مهربون
هم خونه و همزبون
خدا میشه یه روزی کسی فقیر نباشه؟
دنیا چقدر عجیبه
خیلی عجیب غریبه
یکی فقیر و ندار
یکی پر خور و بیعار
یکی داره فراوون
میخوره مرغ بریون
اون یکی نون نداره
تا به دهان بگذاره
- یکی نداره مالی
فقیر و دست خالی
اون یکی بس که داره
پول روی پول میگذاره
میشینه و میخنده
دیگه غمی نداره
- خدا میشه یه روزی
یه چارهای بسازی؟
کسی فقیر نباشه
دستش تهی نباشه
- همه با هم بخندن
کسی دلگیر نباشه
با هم بشن مهربون
سالها بمون جوون
خدا میشه یه روزی دنیا بشه یه خونه؟
- تو این دور و زمونه
هر کی داره یه خونه
وقتی که از کار میاد
خسته ولی شاد میاد
دوست داره توی خونه
بخوابه یا بشینه
یا اینکه یک پرنده
براش آواز بخونه
- پناه و سقفی داره
پس نمیشه آواره
اما یه عده هستن
غمگین و دل شکستهان
خونشونو گرفتن
تو بیابون نشستن
دشمن بیعاطفه
با زور و با اسلحه
- زد توی سینههاشون
یتیم کرد بچههاشون
خونشونو خراب کرد
مردمو قتل عام کرد
خدا میشه یه روزی
یه چارهای بسازی؟
مردم همه جمع بشن
با هم هماهنگ بشن
- دست همو بگیرن
یک دل و یک رنگ بشن
با ظالما بجنگن
دشمن هر ستم شن
تا دیگه ظلم نمونه
دنیا بشه یه خونه
خدا میشه یه روزی دیگه بدی نباشه؟
یاد خدا چه زیباست
بهترین کار دنیاست
کسی که یاد خداست
زغصه و غم رهاست
هر کی یاد خدا نیست
از کار بد جدا نیست
چرا که در کار بد
رضایت خدا نیست
- انجام اون گناهه
صلاح بندهها نیست
در این زمونهی ما
میون خلق دنیا
کم شده مهر و وفا
زیاد شده بدیها
ولی همیشه هر جا
بندهی خوب خدا
- با بندگی و تقوا
دور میشه از بدیها
خدا میشه یه روزی
یه چارهای بسازی؟
دیگه بدی نباشه
غم و غصه نباشه
در دل مردم همه
فقط یاد تو باشه
دنیا میشه گلستون
- خدا داره یه بنده
یه بندهی ارزنده
او بهترین بندهشه
مژدهی آیندهشه
دست خدا باهاشه
امام بندههاشه
او در کنار ما نیست
ولی زما جدا نیست
- هرکی میخواد بگیره
از او نشان و بهره
بدونه که او مثله
خورشید پشت ابره
گرچه دیده نمیشه
دنیا بی اون نمیشه
همیشه در یاد ماست
از ما غافل نمیشه
- هر کی میخواد هدایت
او میکنه عنایت
دانا و مهربونه
درد ما رو میدونه
هر کی بهش رو کنه
براش دعا میکنه
او کشتی نجاته
چارهی مشکلاته
یه روز میاد دوباره
صلح و صفا میاره
دنیا میشه گلستون
از یاد میره زمستون
پرندهها میخونن
خوشحال توی آسمون
دنیا چقدر قشنگه
چقدر خوشآب و رنگه
زمین چه سبزهزاره
دیگه همش بهار
بارون میاد همیشه
تو صحرا و تو بیشه
نرم و آروم میباره
هیچ موقع سیل نمیشه
حیوونای درنده
پرنده یا خزنده
- با هم میشن مهربون
هم خونه و هم زبون
دیگه کسی نداره
از اونا هیچ واهمه
توی شهرها میگردن
میون مردم همه
- با شمشیر عدالت
با قدرت و شجاعت
از مظلومای عالم
او میکنه حمایت
صلح جهانی میشه
دنیا میشه یه خونه
هر جا میری همیشه
فقیر پیدا نمیشه
- همه با هم میخندن
کسی دلگیر نمیشه
با هم میشن مهربون
سالها میمونن جوون
درد همو میدونن
کنار هم میمونن
- مردم، همه با رغبت
میرن به سوی خدا
با ذکر و یاد خدا
دور میشن از بدیها
وقت اذان که میشه
پر میشن تو مسجدا
با هم میگن یک صدا
ای خدا، ای خدا...
- چه لطفی کردی بر ما
مهدی رو دادی به ما
ما هم همیشه هر جا
برای شکرت خدا
میکنیم با تو عهدی
که باشیم یار مهدی
باشیم یار مهدی
باشیم یار مهدی
نویسنده: سید مسعود راد