تبیان، دستیار زندگی

در مجله علوم انسانی زاویه مطرح شد:

حاکمیت، پاسخ‌گوی نیاز جامعه مطالباتی نیست/جامعه ایران، زنده، پویا و در حال حرکت است

آیا جامعه امروز ما با فروپاشی یا انحلال و انسداد روبرو شده و یا جامعه‌ای زنده و پویا در حال حرکت است؟ در آخرین برنامه مجله علوم انسانی زاویه، تحلیل‌های رقیب از وضعیت کنونی جامعه مورد بررسی قرار گرفت و به سوالاتی در این زمینه پاسخ داده شد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
زاویه

مجله علوم انسانی زاویه در برنامه گذشته با حضور دکتر کچوییان و مهندس عبدی به مسئله فروپاشی اجتماعی در جامعه ایران پرداخت و در برنامه آخر با حضور دکتر جلایی پور و دکتر شجاعی زند همین موضوع را ادامه داد.

این دو برنامه، یادآور روزهای خوش صداوسیما، در اوایل انقلاب و در بحبوحه جنگ بود؛ زمانیکه مناظراتی با عنوان «آزادی، هرج‌ومرج و زورمداری» با حضور شخصیت‌هایی همچون آیت الله بهشتی، آیت الله مصباح، کیانوری و احسان طبری، به صورت آزاد و بدون سانسور برگزار می‌شد.

گرچه تحلیل‌هایی که در این دو برنامه ارائه شد، کامل و حل‌کننده مشکلات نبود اما این اقدام نادر، نویدبخش روزهای خوبی خواهد بود که مشکلات کشور با همفکری متفکران داخلی حل شوند.

جلایی پور: کشور دچار آشفتگی اجتماعی شده است

در ابتدای برنامه جلایی پور در پاسخ به سؤال مجری که پرسید آیا فروپاشی اجتماعی را بیان گر وضع جامعه می‌بینید یا نه؟ گفت؛ که من با نگرانی مهندس عبدی کاملاً همراهم، ولی بیانی دیگر برای توضیح این نگرانی دارم.

نظریه فروپاشی اجتماعی از چند نظر دچار اشکال و ابهام است؛ یکی اینکه این نظریه به لحاظ مفهومی مشکل دارد؛ چراکه در باب اجتماع اصلاً مصداق ندارد، یعنی جامعه فرو نمی‌پاشد.

جلایی پور به جای استفاده از واژه فروپاشی اجتماعی، از واژه آشفتگی اجتماعی استفاده کرد؛ به نظر او همه جوامع با این مشکل رو برو هستند و این یک نگرانی جهانی است.

به اعتقاد جلایی پور وقتی از واژه فروپاشی استفاده می‌کنیم، معنایش این است که جامعه دیگر قدرت بازسازی و ترمیم خود را ندارد؛ در حالی که جامعه از آدم‌ها تشکیل شده و این آدم‌ها دائما تأثیر می‌پذیرند و تأثیر می‌گذارد و جامعه این چنین خودش را می‌سازد.

همچنین فروپاشی در ادبیات جامعه شناسی، بیشتر برای نهاد دولت به کار می‌رود؛ یعنی وقتی دولت خیلی ضعیف عمل کند، میگویند فروپاشی سیاسی رخ داده، ولی فروپاشی اجتماعی را به راحتی نمی‌توان پذیرفت.

شجاعی زند: نظریه فروپاشی اجتماعی اشکالاتی دارد

شجاعی زند در آن سوی میز، تاریخچه بحث فروپاشی را پیش از نظریه مهندس عبدی عنوان کرد؛ به اعتقاد او فروپاشی از ابتدای شکل گیری انقلاب مطرح شد و هر از چند گاهی توسط کسانی که از انقلاب آسیبی دیده بودند بیان می‌شد.

در نگاه این جامعه شناس، نظریه فروپاشی اجتماعی از چند نظر دچار اشکال و ابهام است؛ یکی اینکه این نظریه به لحاظ مفهومی مشکل دارد؛ چراکه در باب اجتماع اصلاً مصداق ندارد، یعنی جامعه فرو نمی‌پاشد. البته ممکن است در جامعه‌ای که به لحاظ قومی و ملی دستخوش تجزیه شود مصداق داشته باشد، مثل اتفاقی که برای اتحاد جماهیر شوروی رخ داد.

به اعتقاد شجاعی‌زند این نظریه مشکل تبیینی هم دارد؛ یعنی در بیان عوامل و شاخص‌های فروپاشی دچار مشکل است و همچنین پیش بینی درستی از وقوع این نظریه ندارد. و نیز در راهکارها و ارائه بدیل‌هایی برای جلوگیری از فروپاشی محل تأمل است.

جلایی پور: جامعه ایران مطالباتی و جنبشی است

در بخش دوم این برنامه، جلایی پور به سراغ بحث ایجابی نظریه خود رفت. او می‌گوید اگر کسی بپرسد جامعه ایران چه سنخی است؟ در پاسخ سنخی را ارائه می‌دهد که بیش از ده سال است آن پیشنهاد را مطرح کرده است.

به اعتقاد او جامعه ایران، یک جامعه مدرن و در عین حال مطالباتی و جنبشی است؛ در حالیکه حاکمیت این را نمی‌بیند یا فقط می‌خواهد آن را کنترل کند، ولی از لحاظ جامعه شناسی این مطالبات و لایه‌های پویشی باید تخلیه شود تا جامعه آرام بگیرد.

چیزی که این جامعه را نجات می‌دهد تقویت جامعه مدنی است، درحایکه حاکمیت جامعه مدنی را تهدید می‌داند.

این جامعه شناس اصلاح طلب، برای اثبات اینکه جامعه ما جامعه جنبشی و مطالباتی است، مثال‌هایی را ذکر کرد؛ او انقلاب 57 که بزرگترین انقلاب مردمی بود و یا شعارهایی نظیر «استقلال، آزادی جمهوری اسلامی»، همچنین انتخابات 76 که جنبشی موقت بود و پس از آن، همه انتخابات‌ها، اعتراضات یک سال اخیر مال باختگان، اعتراضات 60 شهر و اعتراضات بازار تهران را دلیل بر مطالباتی بودن این جامعه خواند.

جلایی پور معتقد است در یک سال اخیر، رفتار جمعی مردم تغییر کرده و این باعث نگرانی است. سال 88 اعتراضاتی بدون خشونت انجام شد، عده‌ای آمدند و گفتند رأی ما کجاست و بعد رفتند خانه‌هایشان؛ اما در یک سال گذشته شاهد خشونت بودیم که این خطرناک است و نباید جامعه به اعتراض و خشونت کشیده شود.

جلایی پور راه حل برون رفت از این بحران را جدی گرفتن جامعه مطالباتی، توسط حاکمیت و نه فقط دولت دانست؛ به طوری که راه‌های قانونی تخلیه نا رضایتی تقویت شود و اقشار در جامعه مدنی و در پارلمان نماینده داشته باشند. چیزی که این جامعه را نجات می‌دهد تقویت جامعه مدنی است، درحایکه حاکمیت جامعه مدنی را تهدید می‌داند.

شجاعی‌زند: جامعه ایران زنده و پویا است

شجاعی زند در تعریض به صحبت جلایی پور گفت که نگرانی خوب است، اما نحوه ابرازش مهم است؛ نگرانی را باید در راستای حل نگرانی مطرح کرد و نه دامن زدن به نگرانی.

به اعتقاد این استاد دانشگاه، نقطه قوت جامعه ما، خود جامعه ما است و نه حاکمیت و نه دولت‌هایی که مسئولیت می‌پذیرند. شجاعی زند از جامعه ایران به یک جامعه زنده تعبیر کرد که مطالبه گری و جنبشی بودن از ویژگی‌های آن است.

به اعتقاد شجاعی‌زند در جامعه زنده دو عنصر نقش به سزایی دارند؛ یکی ایدئولوژی و دیگری اراده‌ها. این دو عنصر است که به رقابت‌ها و کشاکش‌ها دامن میزند.

او برای جامعه زنده چند ویژگی معرفی کرد؛ از جمله اینکه آینده به روی جامعه زنده باز است و این جامعه می‌خواهد آینده‌اش را بسازد؛ البته نه بر اساس الگوهای از پیش مقرر شده.

از دیگر ویژگی‌های جامعه زنده، پویایی و جست‌وجو‌گری است؛ یعنی جامعه‌ای که نه دستخوش توقف می‌شود و نه دستخوش تحولات خود به خودی، بلکه دارای مجموعه تحولات ارادی و آگاهانه است.

همچنین جامعه زنده، جامعه زاینده است؛ به این معنا که با این همه بد عملی و از دست دادن موقعیت‌ها، واگرایی‌ها و ریزش‌ها، همچنان این جامعه سر پا و استوار است. اگر جامعه زاینده نباشد، این عناصر کاهنده و فرسوده کننده باید آن را از پا درآورد.

جامعه زنده کامل است؛ یعنی اینطور نیست که در برخی عرصه‌ها رشد کند، بلکه این جامعه در همه عرصه‌ها پر کار، فعال و پر نشاط است.

به اعتقاد شجاعی زند در جامعه زنده دو عنصر نقش به سزایی دارند؛ یکی ایدئولوژی و دیگری اراده‌ها. این دو عنصر است که به رقابت‌ها و کشاکش‌ها دامن میزند.

جلایی پور: حاکمیت در پاسخ به مطالبات ناکارآمد است

جلایی پور اما در ادامه، به مشکلات پیش روی جامعه مطالباتی اشاره کرد. در نگاه او جنبش‌های اجتماعی حول شکاف‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی جنسیتی شکل می‌گیرند.

او برای مثال به بحث‌هایی که پیرامون رفتن بانوان به ورزشگاه مطرح می‌شود اشاره کرد که حاکمیت نتوانسته و یا نخواسته برای آن سیاست گذاری درستی کند و به آن پاسخ دهد.

ما از سویی می‌خواهیم قالب‌های مدرن را در پیش بگیریم و از سوی دیگر چارچوب‌های تعیین شده نظام را داریم که جمع بین این دو به مشکلات جامعه دامن می‌زند.


به اعتقاد جلایی پور حاکمیت باید به سمت پاسخگویی به این مسئله برود. به نظر او باید به جامعه جنبشی به صورت نهادی پاسخ داد که بهترین راهش اصلاح دائمی است، در مقابل انقلاب دائمی.

جلایی پور راهکار پاسخ به این موضوع را در بهاء دادن به نیروهای شایسته دانست و مانع شایسته سالاری را نظارت استصوابی شورای نگهبان عنوان کرد که بیست سال است نمی‌گذارد این نیروها بالا بروند.

شجاعی زند: نهاد‌های مدنی نباید سیاسی عمل کنند

شجاعی زند ضمن گلایه از مصروف شدن بحث به مسائل تکراری و از دست رفتن موقعیت برای بحث‌های نظری، گفت که نباید با مشکلات جزئی نگاه کلان و کلی داشت، تا اینکه به نظریات همچون انحلال، انسداد و فروپاشی رسید.

این عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، علت اینکه نهادهای مدنی کارآمدی لازم را ندارند، آلوده شدن آن‌ها به مسائل سیاسی دانست؛ به عقیده او نهادهای مدنی اصلاً مدنی نیستند، بلکه نهاد سیاسی‌اند که فقط جلوه و پوزیشن مدنی دارند.

او در بخش دیگر صحبت‌هایش به مطرح شدن شورای نگبان به عنوان مانع جامعه مدنی اشاره کرد که گویا اگر شورای نگبان نبود، همه نیروهای شایسته می‌رفتند در این منصب‌ها می‌نشستند، درحالیکه در جاهایی هم که شورای نگهبان وارد نشد، مانند شورای شهرها، اینطور نبوده که نیروهای شایسته حضور پیدا کرده باشند.

جلایی پور: اقتصاد ایران نئولیبرال نیست

جلایی پور در پاسخ به شجاعی زند گفت که من همه مسائل را به حاکمیت وصل نمی‌کنم، ولی حاکمیت بزرگترین نهادی است که تمام منابع عمومی و قدرت را در اختیار دارد. ما بالاتر از نهاد حاکمیت نداریم؛ شما نمی‌توانید یک جامعه جنبشی بحث کنید، ولی به حاکمیت توجه نکنید.

جلایی پور در ادامه به الگوی اقتصادی ایران اشاره کرد و در جواب کسانی که اقتصاد ایران را نئولیبرال می‌دانند گفت که بزرگترین مؤسسات اقتصادی همه‌اش در دست حاکمیت است و اقتصاد ایران یک اقتصاد دولتی رانتی سوداگر است.

این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، شایسته‌سالاری را اساس کارآیی یک حکومت دانست؛ به عقیده او اگر تقسیم کار اجتماعی خوب عمل نکند، حکومت دچار مشکل می‌شود.

شجاعی زند: مشکل اصلی جامعه غرب‌گرایی است

شجاعی زند در بخش پایانی صحبتش به سه عامل مشکلات جامعه ایران اشاره کرد؛ به عقیده او بخش قابل توجهی از مشکلات این جامعه، ریشه در غرب گرایی و اعتماد و اعتقاد به غرب دارد.

ما از سویی می‌خواهیم قالب‌های مدرن را در پیش بگیریم و از سوی دیگر چارچوب‌های تعیین شده نظام را داریم که جمع بین این دو به مشکلات جامعه دامن می‌زند.

بخش دیگر مشکلات مربوط به ناکارآمدی است که ریشه‌های عدیده‌ای دارد؛ و نه صرفاً به حاکمیت مربوط است و نه به دولت.

بخش دیگر از مشکلات هم مربوط به تن آسایی می‌شود؛ تن آسایی یعنی راحت طلبی و راحت خواهی که این بخش نسبت به دو بخش گذشته عمومیت بیشتری دارد.

این مناظره ارزشمند تلویزیونی، با دو جمله به پایان رسید؛ جلایی پور رو به شجاعی زند گفت که درست است غرب گرایی خوب نیست، ولی مگر مهندس موسوی غرب گرا است که در حصرش می‌کنند؟ شجاعی زند در جواب گفت که می‌توانست منجر به باز کردن پای غرب به جامعه شود.


مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.