تبیان، دستیار زندگی

«دلدادگان» ملودرامی اجتماعی با محتوای انقلابی است

تهیه‌کننده مجموعه تلویزیونی «دلدادگان» معتقد است که این سریال یک اثر ملودرام اجتماعی است که از محتوای انقلابی بهره می‌برد و به این موضوع توجه ویژه‌ای دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 

سریال «دلدادگان»

مجموعه تلویزیونی «دلدادگان» به کارگردانی منوچهر هادی  بیش از دو ماه است که از شبکه سه سیما در حال پخش است. این مجموعه در قالب سه فصل، داستان پیچیده چند خانواده را روایت می‌کند که بخصوص در بحبوحه انقلاب اسلامی دچار فراز و فرودهای فراوانی می‌شود. گره‌افکنی‌ها و معماهایی که مخاطب را با خود همراه می‌کند و البته در میان سوال‌هایی برایش مطرح می‌شود که او را به چالش می‌کشد.

در ابتدای راه کارگردان نسبت به سانسورها و زمان پخش نامنظم کار گلایه می‌کند و در میانه رو به پایان سریال از سوی منتقدان  مورد پرسش قرار می‌گیرد که چرا این سریال علی‌رغم عبور از دهه پنجاه نسبت به انقلاب اسلامی بی‌تفاوت است. درباره حواشی این سریال و آنچه که در آن روایت شده بخصوص پرش زمانی سریال و عبور آن از واقعه انقلاب اسلامی بدون پرداخت دقیق به این موضوع با غلامرضا الماسی مدیر فیلم وسریال شبکه پنج سیما، ایرج محمدی تهیه کننده و بابک کایدان یکی از نویسندگان این مجموعه گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

**الماسی: « دلدادگان» پروژه نفوذ را تعریف می‌کند


غلامرضا الماسی مدیر گروه فیلم و سریال شبکه پنج سیما در ارتباط با مجموعه« دلدادگان» که در دوران حضور او در شبکه پنج سیما، طرح اولیه‌اش تصویب شد، گفت: این مجموعه از جمله تولیدات شبکه پنج سیما و سیما فیلم است که در ادامه از شبکه سه سیما به روی آنتن رفت و داستان آن روایت یک جوانی در یک خانواده است که به‌واسطه دوستانش با انقلاب آشنا می‌شود و پس از تبعید در یک فضای انقلابی، تبدیل به یک انقلابی می‌شود البته نه از جنس انقلابیون درجه‌یک نظام بلکه نماینده‌ای از مردم است که پای انقلاب ایستادند.

او ادامه داد: این موضوع کلیت مجموعه دلدادگان را تشکیل می‌دهد و حالا هر سریالی را می‌توان با زوایا و عینک‌های مختلف نگاه کرد و لکه‌ای به آن چسباند. اگر در یک مجموعه رفتارهای کاراکترها را سمبلیک نگاه کنید هرکدام از مجموعه‌ها را می‌توان به یک فیلم و یا سریال منتصب کرد. تعریف‌های فرا متنی که از یک داستان می‌شود به نظرم ناشی از قضاوت سطحی است. شاید برخی فکر کنند نتیجه زحمات کسانی که در انقلاب کمک کردند نباید این‌چنین می‌شد که این تعریف درستی نیست زیرا هر کاری هزینه‌ای دارد مگر می‌شود شخصی برود جنگ و خوش بگذراند! می‌رود جنگ شهید یا اسیر و یا زخمی می‌شود و آسیبی به او وارد می‌شود. که این اوامر کاملاً طبیعی است واقعیت زندگی است.

این مدیر گروه فیلم و سریال در ادامه گفت: درانتخاب یک طرح برای تصویب و نگارش فیلم‌نامه به فرم داستان، جذابیت آن و محتوای اثر توجه داریم. محتوای این سریال نگاه متفاوتی بود که به زوایای زندگی یک آدم انقلابی داشت و ما در طول سه فصل دو برش از زندگی آدمی را می‌بینیم که پای اعتقاداتش ایستاده است. طبیعتاً در هر سریالی یک خط کلی طراحی می‌شود و خورده موضوعاتی نیز روایت می‌شود. باید توجه داشت که ما در این مجموعه در حال تعریف پروژه نفوذ هستیم و اینکه یک نفر از نزدیکان ممکن است به زندگی افراد ورود پیدا کند و خانواده را دچار آسیب‌های جدی کند. قصه پیچش‌های مختلفی دارد و کاراکترهایی مثل«مالک» و «مرضیه» با یک استقامتی قد قلم می‌کنند  تا مشکلات را حل کنند.

الماسی بیان کرد: قصه‌پردازی و درام در داستان مهم است. درام از آنجایی شکل می‌گیرد که شغل و یا خانواده افراد دستخوش تغییری قرار گیرد. در این مجموعه نیز خانواده «مالک» دچار آسیبی می‌شوند که خودشان آن را حل می‌کنند. باید توجه داشت که برای اولین بار است که در یک مجموعه تلویزیونی ۲۵ قسمت پخش می‌شود و در ۱۵قسمت رجوع می‌کنیم به گذشته  و باز به زمان حال می‌گردیم و  آن ۱۵ قسمت متوجه می‌شویم که درگذشته این خانواده چه گذشته است.

او تأکید کرد: نمونه‌ای این‌چنینی تابه‌حال در سیما اتفاق نیفتاده است و معمولاً در آثار برای نشان دادن گذشته فلاش‌بک زده می‌شد. ابتدا از این کار واهمه داشتیم زیرا تصور می‌شد که ممکن است مخاطب همراهی با اثر را از دست بدهد اما این تجربه نشان داد که اتفاقاً مخاطب با اثر بیشتر ارتباط برقرار می‌کند.

**ایرج محمدی: «دلدادگان» را یک اثر انقلابی می‌دانم


در همین رابطه ایرج محمدی تهیه‌کننده «دلدادگان» نیز عنوان داشت :طرح اولیه فیلم‌نامه« دل دادگان» رو با مهدی محمد نژادیان آماده کردیم و بابک کایدان هم به ما پیوست و طرح را به تصویب سیما فیلم و شبکه پنج سیما درآوریم و شروع به نگارش فیلم‌نامه کردیم.
او ادامه داد:  از ابتدای طرح اولیه قرار بود که سریال به مقطع انقلاب اسلامی ایران بازگردد و مجموعه در یک بستر ملودرام خانوادگی حرکت کند. اما ملودرام‌های خانوادگی این روزها دچار تکرار شدند و مباحث ارث و عشق‌های دم‌دستی و دعواهای خانوادگی موضوع اصلی آن‌ها است اما ما این باربر اساس این موضوع که از تأکیدات مقام معظم رهبری است که دشمن‌شناسی و دشمن را بشناسیم حرکت کردیم.

این تهیه‌کننده افزود: ما گاهی اوقات آسیب‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی  را به‌طور معمول فکر می‌کنیم که معمولی است اما پشت این آسیب‌شناسی‌ها مقوله‌ای هست به نام دشمن. سریال دلدادگان در مضمون و محتوا و اجرا دشمن‌شناسی می‌کند خیلی از دوستان به من گفتند که خیلی شعار دادیم و در جواب می‌گفتم که اگر شعار خوب و بلند بدهیم اتفاقاً تأثیرگذاری است. تصور کنید اگر جیب یک نفر را بدزدند توسط یک نفر اتفاق افتاده است اما وقتی‌که یک اختلاس‌گر و پول‌شویی به میزان تن مواد مخدر وارد می‌کند دیگر این آدم معمولی نیست و دشمن است.

او تأکید کرد: ما اساس این سریال را بر دشمن‌شناسی گذاشتیم و ازآنجایی‌که ما یک‌فصل گذشته‌ای داشتیم -زمان قبل انقلاب داشتیم- قرار بود به شکل فلاش‌بک استفاده کنیم اما در ادامه دیدیم که ظرفیت داستان بالا است و فلاش‌بک را به شکل یک‌فصل مشخص( فصل دوم) طراحی کردیم. شخصیت اصلی ما « مالک» درست است که مکانیک است اما باشخصیت‌های مبارز و انقلابی در ارتباط بوده است. یا شخصیت‌هایی مثل حاج قلندر. وقتی قاسم و سید پیشش او می‌آیند به او می‌گویند که تو اعلامیه‌ها را تا کرج بردی، چطور الآن با ما همکاری نمی‌کنی؟، مالک در آن زمان نمی‌توانست به هرکسی اعتماد کند اما کم‌کم به « قاسم و سید» اعتماد کرد و با اینکه معتقد نبود مغازه خود را در اختیار آن‌ها قرار دهد، در این راه مادر و برادر  خود را توسط شخصیتی بنام«نادر» از دست می‌دهد. درست است که با فرزانه رابطه عشقی داشت اما این فرزانه از نظر شخصیت شناسی وقتی باز می‌شود یک دختر جاه‌طلب و با آرزوهای بزرگ است که در ادامه فهمید که نمی‌توانست با مالک ازدواج کند و مالک نیز متوجه این موضوع شد. فرزانه ما پیوند خورد با یک موادفروش به نام نادر که ساواکی است و کارش آلوده کردن جوانان به مواد مخدر است. این فرد کلی از انقلابیون را فروخته بود که موجب شهادت آن‌ها شده بود. درگیری دراماتیک این شخصیت‌ها ادامه دارد تا جایی که ما وارد دوران جنگ می‌شویم و مالک، سید و قاسم و حاج قلندر فتاح در ابتدای جنگ در منطقه‌ای به عملیات می‌روند تا «مرضیه» را که ناموس این وطن است نجات دهند.

محمدی در ادامه در مورد فصل دوم این مجموعه که در دوران پیش از انقلاب و جنگ می‌گذرد بیان کرد:«کاش فرصت داشتیم تا از نظر بودجه و امکانات و زمان‌بندی به این مقوله بیشتر بپردازیم زیرا فصل دوم ظرفیت این را داشت تا ۲۰ الی ۲۵ قسمت شود ولی این فرصت و بودجه‌بندی به‌گونه‌ای بود که نتوانستیم به طراحی کامل آن دوران بپردازیم. اما در همین دوران «مالک» در تبعیدگاه با شخصیتی آشنا می‌شود که یک شخصیت مبارز انقلابی که تفکر را به او یاد می‌دهد. کتاب خواندن را به او یاد می‌دهد و انگیزه ایجاد می‌کند تا این مکانیک بعداً تبدیل به یک مهندس شود.

محمدی اظهار داشت: در طول این ۱۵ قسمت این دو نویسنده به شکل درستی روایت کردند که ما گذر انقلاب را می‌بینیم. با پیروزی انقلاب کرکره مغازه بالا می‌رود مغازه این شخصیت رنگ خورده و رونق می‌گیرد. جنگ شروع می‌شود در جبهه رفت‌وآمد این شخصیت را می‌بینیم، حتی وقتی متوجه می‌شود نادر آدم‌فروشی کرده و موادفروشی می‌کند مالک با رفعت می‌گوید که با زن و فرزند او کاری نداشته باشید اما نادر به همسر و فرزند خود رحم نکرد و تا آخرین لحظه به دنبال مواد مخدر بود و با بنزین احتکار شده‌ای که دارد شلیک می‌کند و خانه‌اش در آتش می‌سوزد که مالک و خانواده او نیز از این موضوع ناراحت شده و اجساد آن را خاک می‌کنند اما بغض و کینه فرزانه باقی می‌ماند چون به دنیاطلبی خود نرسیده و با پولی که از مواد مخدر به‌دست‌آمده و به خون‌آلوده است به عنایت پول می‌دهد و این مبنایی می‌شود برای رسیدن به زمان حال و کسانی  که از طریق طلا به پول‌شویی می‌پردازند.

وی تصریح کرد: «فرزانه- افسانه» قصد دارد که خانواده مالک را از بین ببرد. جوانان خانواده‌های سالم مورد حمله مدلینگ، حلقه‌های انحرافی، فسادهای اقتصادی، مواد مخدر و غیره قرار می‌گیرند. دشمن همین حوالی ما است و ما باید هشیار باشیم و هشیاری مضمون این سریال است و امیر که تربیت‌یافته مالک است با پول‌شویی مبارزه می‌کند.ما همه‌ موارد را نشانه‌گذاری کردیم که ببینده  داستان را کمی حدس می‌زند.  مبارزه با توطئه‌ها و دشمنان کار دیروز ما نبوده از روزی که انقلاب پیروز شد ما دشمن داشتیم الآن هم که  ۴۰ سال گذشته ما دشمن‌داریم. دشمن‌شناسی یکی از مراتبی است که باید آحاد مردم متوجه موضوع باشند و از هر چیزی به‌راحتی نگذرند و به پشت‌صحنه داست آن‌ها توجه کنند. مگر می‌شود میلیاردها از مملکت دزدی کرد!  این‌ها باندهای مخوفی هستند که پسماندهای رژیم سابق هستند که  دارند با این نظام و مملکت و خانواده‌های سالم می‌جنگند.

تهیه‌کننده «دل دادگان» در ادامه به فارس گفت: ساختار این سه فصل بر اساس دشمن‌شناسی است. فصل نخست به دلیل بازی‌های آسیایی پراکنده پخش شد ولی الآن خوشبختانه سریال پر ببیننده ای است. از ابتدای طرح نیز به مسئولین سیما و ناظران سیما گفتم که مضمون این کار دشمن‌شناسی است ما بر این اساس حرکت کردیم و از ملودرام‌های سطح پایین گذر کردیم و نویسندگان تکنیک معمایی و پر تعلیق را آفریدند که باید همه قسمت‌ها دیده شود تا همه‌چیز را درک کنند.

او در ادامه افزود: ما خلاصه‌های از مجموعه آماده کردیم که در تلوبیون و سایت‌های مختلف قرار گرفت. ظرفیت نقدپذیری بالا داریم، رسانه ملی یک رسانه رویای است زیرا درآن‌واحد بیست الی سی میلیون جمعیت یک برنامه را می‌بیند پس مسئولان سازمان هم می‌دانستند که سریال پر ببینده ای می‌شود و با علم به این داستان و موضوع ساخت پروژه را پذیرفتند، ما باقدرت پشت سریال انقلابی‌مان ایستادیم.
سریال «دلدادگان»

**کایدان: انقلاب شخصیت مالک را پخته می‌کند


بابک کایدان یکی از نویسندگان مجموعه «دلدادگان» نیز در رابطه البته نظر متفاوتی دارد و می‌گوید: هدفمان نگارش یک قصه ملودرام بود و این هدف را تا پایان نیز ادامه دادیم و در این راه از فرمول غافلگیری استفاده کردیم تا مخاطب را پای‌کار بنشانیم اینکه از ابتدا بخواهیم کار انقلابی و یا خدایی نکرده‌کار ضدانقلابی نگارش کنیم در ذهنمان نبود. ما یک قصه ملودرام می‌خواستیم که بخشی از آن را در زمان حال روایت می‌کنیم.
او ادامه داد: انتقام‌گیری زمان حال نیاز به روایتی درگذشته داشت که مربوط به ۴۰ سال پیش می‌شد و طبیعتاً داستان در بستر انقلاب می‌رفت. متوجه شدم که خوب است قصه در آن زمان روایت کنیم تا شخصیت‌ها بارور و پخته شوند.  ابتدا فصل یک مجموعه را نگارش کردم و در ادامه شخصیت‌ها را مثل پازل درگذشته پررنگ کردیم و بیشتر بر مسائلی تأکید کردم که بتواند قصه زمان حال ما را جذاب‌تر کند.

این نویسنده در ادامه تأکید کرد: در قصه ملودرام سمبل ، نماد و نشانه وجود ندارد که بتوانیم به‌واسطه آن شخصیت‌ها را تعمیم دهیم. مثلاً مالک نماینده قشر خاصی نیست، مالک یک کاراکتر است که در طول این مسیر به بلوغ و پختگی می‌رسد. تعمداً می‌خواستم که کاراکترم دارای خطا و نقص هم باشد تا جذاب‌تر شود شخصیتی که از ابتدا به‌دوراز خطا و اشتباه بوده و  تک‌بعدی باشد نمی‌خواستیم. چون جذابیت نمایشی ندارد مثل جاده صاف است که برای راننده جذاب نیست.

او ادامه داد:کاراکتر مالک را بر همین اساس طراحی کردیم تا در بحران‌هایی که برایش پیش می‌آید و ابتدا فکر می‌کند تقدیر است اما بعد دست انسان‌ها برایش رو می‌شود و به پختگی و بلوغ برسد که اتفاقا بخش مهمی از این بلوغ در مسیر انقلاب اتفاق افتاده است او در مسیر مبارزه‌ای که به شکل غریزی و خودجوش بر اساس ذات سالم خودش و آموزه‌های خانوادگی‌اش دارد، شروع به مبارزه می‌کند اما این غریزه در طول مسیر انقلاب تبدیل به دانش و شعور درست در مبارزه می‌شود. حتی در دیالوگ‌هایش می‌گوید که «من فکر ‌می‌کردم مبارزه دعوا کردن با آدم‌های لات است بعداً فهمیدم که مبارزه درک و شعور دیگری می‌خواهد» به این پختگی در مسیر انقلاب می‌رسد که بخشی از آن  توسط دوستانش شکل می‌گیرد که به او کتاب معرفی می‌کنند.

کایدان در ادامه گفت: ما در روایت میانی سریال سعی داشتیم تا مسیر انقلاب را برای این شخصیت هدفمند و بر اساس دانش و سواد معرفی کردیم نه یک کار کورکورانه. این مهم کاملاً در قصه واضح است تا جایی که بعد که مالک تبعید می‌شود او را در تبعیدگاه در کنار یک مبارز آگاه و عارف‌مسلک قراردادیم که کاراکتر ما را به پختگی می‌رساند و این پختگی را در زمان حال زندگی او مشهود است. او با این سرگذشت تبدیل به کاراکتری می‌شود که در مقابل بحران‌ها آسیب می‌بیند اما از پا نمی‌افتد.»

او ادامه داد: این شخصیت با تأثیری که از انقلاب و تبعید گرفته پس‌ از این  پروسه تحصیل می‌کند و تأثیرات انقلاب در قابل قصه مشهود است. البته ما تمام سعی‌مان را معطوف داشتیم تا به شکل نامحسوس به موضوع انقلاب پرداختیم چون قصه ملودرام است و ژانرش تغییر می‌کرد اما آگاهانه به این موضوعات توجه داشتیم و نشان دادیم که مالک امروز داستان ما برآمده از دانش و تجربه و باورهای دینی و اخلاقی دوستان اطرافش و تربیت خانوادگی او است. او تبدیل به کاراکتری شد که در زمان حال در مقابل همه هجوم‌ها می‌ایستد و دیالوگی دارد که منشور اخلاقی او را نشان می‌دهد که در جایی خطاب به دخترش «حدیث» می‌گوید: من کنارت هستم علی رغم همه خطاهایی که کردی.

این نویسنده بحث خانواده و کاراکتر سالم با باورهای دینی را از تأکیدات مهم مجموعه«دلدادگان» دانست و افزود: ما روی خانواده و باورهای دینی در طول داستان تأکید داشتیم و اصلاً به دنبال نشان دادن ضعف و آسیب نبودیم. حتی با پایان فصل دوم و زمانی که مخاطب متوجه می‌شود که «ارغوان» فرزند «افسانه» خیلی سریع این شائبه را در قسمت بعد رفع می‌کنیم با بیان دیالوگی از جانب مادر« امیر» که امیر فرزند ما نیست. ما حتی یک قسمت هم به مخاطب فرصت ندادیم تا در ابهام این رابطه بماند. زیرا حدس زدیم که مخاطبی ممکن است عجول باشد. با علم به اینکه دیر مشخص شدن این موضوع به بار دراماتیک داستان کمک بیشتر می‌کرد.

نویسنده «دلدادگان» تأکید کرد: ما قصه‌ای را روایت کردیم که حلال باشد و اصطلاحاً به آن آب نبستیم. اگر مخاطبی  ۱۰ دقیقه از این داستان را دنبال نکند چیز مهمی را از دست می‌دهد و طوری کار طراحی‌شده تا قابل دو بار دیدن باشد. اگر کسی دقیق مجموعه را  نبیند ممکن است هر سوء برداشتی کند مخاطبی که دقیق داستان را دنبال کند متوجه کدها می‌شود و با تعلیق قصه دچار سوءتفاهم نمی‌شود.

کایدان در ارتباط با طرح اولیه این مجموعه که به خواست منوچهر محمدی توسط مهدی محمدنژادیان نگارش شده است گفت: ایرج محمدی طرحی داشت به نام «ارغوان» که این طرح را با مهدی محمدنژادیان نوشته و تصویب‌شده بود. آقای محمدی دنبال نویسنده برای نگارش فیلم‌نامه این اثر بودند که از جانب مسعود صباح مدیر شبکه دو که تجربه خوبی را سر سریال « هشت و نیم دقیقه» باهم گذرانده بودیم،  من را به ایشان معرفی کردند.

او ادامه داد: طرح داستان را دیدم و نگارش ۶۰ قسمت یک پروژه سنگین را نشان می‌داد که نیاز به دو نویسنده داشت. ما نگارش کردیم و به خواست من در سه فصل داستان روایت شد. ابتدا می‌خواستند که گذشته به شکل فلاش‌بک نشان داده شود که من مخالفت کردم و خواستم که گذشته در یک‌فصل بین دو فصل قرار گیرد زیرا برای ملودرام این ساختار غلط است، فلاش‌بک برای داستان‌های پلیسی و معمایی جذاب است. این شکل روایت ساختار تجربه نشده‌ای بود در تلویزیون بود که اتفاقاً برای مخاطب نیز جذاب واقع شد. معمولاً مجموعه‌ها در فصل میانی دچار افت می‌شوند که با این کار بخش میانی سریال نیز جذاب شد.

او در پایان اظهار کرد: در ده قسمت پایانی مجموعه دلدادگان هستیم و قصه و شخصیت‌ها در طول این قسمت‌ها به سرانجام می‌رسند. ساخت سریال را ادامه نمی‌دهیم و در یک اوج و فرود خوب داستان را تمام می‌کنیم.

منبع: فارس