تبیان، دستیار زندگی

اولین چاپ «فرنگیس» گمنام و خیلی مظلومانه بود!

«کتاب «فرنگیس» در سال ۱۳۹۴ برای اولین بار در گمنامی و خیلی مظلومانه چاپ شد تا اینکه در سال گذشته در چاپ ششم بهترین کتاب سال دفاع مقدس شد.»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کتاب «فرنگیس»

مهناز فتاحی نویسنده کتاب «فرنگیس» اهل کرمانشاه است و تحصیلات او لیسانس زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه بوعلی سینا می‌باشد. اولین آثارش در نوجوانی در مجلات به چاپ رسید؛ که در دوران جنگ در بهیاری فعالیت و به مداوای مجروحان می‌پرداخت؛ که خاطرات خود را از زمان جنگ می‌نویسد. داستان طعم تلخ خرما را نوشت. بعد از آن کتاب اردیبهشت دیگر؛ "فرنگیس" نوشته فتاحی می‌باشدکه روایت یک زن ایرانی بنام فرنگیس حیدرپور می‌باشد که در جریان جنگ ایران و عراق با دو سرباز عراقی درگیر و با تبر یکی را کشته و دیگری را به اسارت می‌گیرد و تحویل نیروهای ایرانی می‌دهد می‌باشد؛ و هدف خویش از نگارش این کتاب را بیان کردن سختی‌ها و رنج زنان درگیر جنگ بیان نمود.

فتاحی، از نویسندگان خوب کودک و نوجوان و دفاع مقدس است که در کرمانشاه زندگی می کند و کتاب های فراوانی در این حوزه از وی به چاپ رسیده است. وی پیش از این برگزیده؛ کتاب فصل کشور، برگزیده جایزه پروین اعتصامی، برگزیده مطبوعات کودک و نوجوان کشور، و نامزد کتاب سال جمهوری اسلامی نیز بوده است.از آثار وی می توان به باغ "مادر بزرگ" و "پناهگاه بی پناه" نام برد.

کتاب «فرنگیس» نوشته از آثار وی برگزیده هفدهمین دوره بهترین کتاب سال دفاع مقدس کشور شد.

مهناز فتاحی نویسنده کتاب «فرنگیس»  در مورد دیدارش با «فرنگیس حیدپور» راوی کتاب «فرنگیس» گفت: مدت‌ها دیدن فرنگیس آرزویم بود تا اینکه از طریق یکی از دوستانم شماره تلفن و آدرسش را پیدا کردم. همراه همان دوست و خانواده ام به سمت روستای گورسفید راه افتادیم و ظهر به خانه اش رسیدیم. از دیدن فرنگیس احساس غرور کردم. قدبلند و ایستاده قامت، با دست‌هایی بزرگ و قلبی مهربان. خیلی با ابهت‌تر از تندیسش. مردم درست می‌گفتند فرنگیس نمی‌خواست مصاحبه کند. دوست نداشت از او فیلم و عکس تهیه بشود. آن قدر طی سال‌ها از او عکس و فیلم گرفته بودند که خسته شده بود. می‌گفت: این همه عکس و فیلم که چه بشود؟ روزگار سختی بود و حالا سخت تر.» خانم فرنگیس در ابتدا هیچ تمایلی به ثبت خاطراتش نداشت ولی با اصرار من که به ایشان توضیح دادم من هم بچه جنگ هستم و در جنگ بزرگ شدم ایشان خیلی سخت قبول کردند به روایت کردن خاطراتشان و ما کارمان را آغاز کردیم.

نویسنده کتاب "باغ مادر بزرگ"بیان کرد: راوی این کتاب خود خانم فرنگیس هستند که خاطراتش را بیان می کند ولی به خاطر اینکه این کار مستند باشد من با نزدیکان وی مثل مادر، دوستان، برادارن، خواهران ایشان و مردم محلی و روستا نیز صحبت کردم چون هدفم این بود که این کار یک کار مستند و درستی باشد.

وی در ادامه افزود: این کتاب بخشی از تاریخ دفاع مقدس در این منطقه است ناگفته های زیادی دارد.

این نویسنده در مورد موضوع کتاب بیان کرد : مهمترین بخش این کتاب از سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به روستای اوازین شروع می‌شود؛ زمانی که مردم به دره‌های اطراف فرار می‌کنند. فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز می‌گردند. اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته می‌شوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر می‌کند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل می‌دهد. کتاب «خاطرات فرنگیس حیدرپور» از زمان کودکی تا دوران جنگ و حتی خاطرات او در دوران پس از جنگ و دیدار او با مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۰ به صورت کامل در کتاب توضیح داده شده است . این کتاب در ۱۲ فصل تنظیم شده و در بخشی از مقدمه آن چنین آمده است: «همیشه وقتی تندیس زنی تبر به دست را کنار پارک شیرین کرمانشاه می‌دیدم با خودم فکر می‌کردم کاش بتوانم یک روز این زن قهرمان را از نزدیک ببینم و با او حرف بزنم. می‌گفتند فرنگیس در روستایی نزدیک گیلانغرب زندگی می‌کند و مایل نیست خاطراتش را تعریف کند. می‌دانستم نوشتن خاطراتش سخت خواهد بود، اما همیشه به نوشتنش فکر می‌کردم. روستا حداقل سه ساعت و نیم تا کرمانشاه فاصله داشت و رفت و آمد به این روستا برای یک زن نویسنده سختی‌های زیادی داشت.

فتاحی در مورد شباهت موضوع" فرنگیس" با "دا" اثر "خانم زهرا حسینی" گفت: این کتاب بی شباهت به کتاب "دا" خانم زهرا حسینی نیست، با این تفاوت که داستان «دا» در جنوب کشور اتفاق افتاده است و فرنگیس درغرب کشور ولی هر دو خاطرات زنان ما در دروان جنگ است که در عین حال که ممکن است شبیه هم باشند ولی باهم متفاوتند.

فتاحی در مورد آشنایی رهبری معظم با کتاب فرنگیس بیان کرد: رهبری معظم در سفر خود به استان کرمانشاه بر تالیف و تدوین خاطرات این بانوی شجاع تاکید می‌کنند. ایشان در دیدار با مردم گیلان غرب در مهر ماه سال ۹۰ درباره این شیر زن گیلان غربی می‌گوید: در شهر شما بانویی مسلمان و شجاع در مقام دفاع توانست سرباز دشمن را اسیر کند و نیروی مهاجم را به خاک و خون بنشاند. این را نگه دارید برای خودتان و حفظ کنید.

وی در مورد چاپ‌های بی‌شمار این کتاب بیان کرد: این کتاب در سال ۱۳۹۴ برای اولین بار در گمنامی و خیلی مظلومانه چاپ شد تا اینکه در سال گذشته در چاپ ششم بهترین کتاب سال دفاع مقدس شد؛ مهرماه امسال در مراسم پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با موضوع بررسی نقش بانوان در دوران دفاع مقدس، از چاپ هفتم این کتاب همراه با انتشار تقریظ رهبر انقلاب رونمایی شد و در این برنامه که جمعی از اهالی فرهنگ و ادبیات دفاع مقدس حضور داشتند، از من به عنوان نویسنده این کتاب و از خانم فرنگیس به عنوان راوی کتاب تجلیل شد.

نویسنده کتاب پناهگاه بی پناه در ادامه گفت: من معتقد هستم که تقریظی که حضرت آقا بر این کتاب نوشتند تاییدی است بر اینکه این کتاب از نظر روایت و ساختار و کلیت قصه که خواسته است نمایی از بحث دفاع مقدس و مقاومت مردم منطقه را به تصویر بکشد موفق بوده و من برای این کتاب روزهای خوبی را آرزو دارم.

مهناز فتاحی در مورد کارهای جدیدش توضیح داد: در حال نگارش خاطرات خودم هستم به دلیل آنکه پدرم نظامی بود و ما در منطقه مرزی قصر شیرین زندگی می کردیم و خیلی خوی جنگ را با پوست و خونم احساس کردم. فرق کتاب جدیدم با کتاب "فرنگیس" این است که مخاطب در کتاب "فرنگیس" جنگ را از نگاه یک خانم روستایی به تصویر می کشد ولی در کتاب خاطراتم جنگ از نگاه یک کودک است و آشنا شدن این کودک با مفهوم خمپاره و موشک است و اینکه با جنگ بزرگ می شود و این قصه در روستا مادری من روایت می شود و حال و هوای اون روزها را به تصویر کشیده ام و هنوز نامی برای این کتاب انتخاب نکرده ام .

وی در پایان افزود: هدفم این است که با مخاطبانم ارتباط نزدیک برقرار کنم و آنها را آنچنان با داستانهایم همراه کنم به طوری که تصور کنه در قصه زندگی میکنند و امیدوارم که به هدفم رسیده باشم.


منبع: خبرگزاری صبا /سمیه سادات حسینی